حمید نجار
najar.hamid۶۲@gmail.com
سال 1308 را می‌توان یکی از سال‌های رشد و توسعه شهری طهران محسوب کرد. در این سال بلدیه شهر در جهت هرچه اروپایی‌تر کردن شهر دستوراتی را به اجرا گذاشت که بخشی از آن مربوط به خیابان‌کشی طهران بود. بر این اساس شهرداری در راستای سر و سامان دادن به جمعیت، نقشه‌ای را برای توسعه و ساختمان قسمت خارج شهر تهیه و به مقامات عالی کشوری ارائه کرد. این نقشه کمی بعد با تغییراتی مورد پذیرش قرار گرفت. بر این اساس قرار شد یک کیلومتر به وسعت شهر طهران از دروازه دوشان‌تپه تا دروازه سپه (باغ شاه سابق) افزوده شود که انتهای این یکی کیلومتر قلعه بهجت‌آباد و اطراف آن بود.
همچنین بنا شد تا در کنار تاسیس و احداث یکصد رشته خیابان مستقیم که احداث می‌گردید یک خیابان به فرم بلوار (در وسط درخت‌کاری و در دو طرف جاده برای عبور و مرور) به عرض ۸۰ کیلومتر از خارج دروازه دوشان‌تپه تا دروازه سپه ساخته شود و در آینده به قسمت جنوبی شهر برسد. به علاوه ایجاد ۹ باغ عمومی یک باغ برای پرورانیدن نباتات و یک باغ برای اشجار و در حدود ۱۱ میدان عمومی در قسمت جدید شهر نیز در دستور کار قرار گرفت.
به نظر می‌رسد که یکی از این میدان‌ها در حوالی میدان تجریش قرار داشته است. چرا که در همین زمان خبری در یکی از روزنامه‌ها به چاپ رسید به این شرح که «چون خیابان پهلوی تا قصبه تجریش به امتداد یوسف‌آباد - ونک - اوین امتداد خواهد یافت، اداره بلدیه برای احداث میدان وسیع عمومی که مرکز و ایستگاه ادوات نقلیه و... خواهد بود درصدد برآمده و اخیرا محل آن را در خیابان نصرت‌الدوله و حوالی آن تعیین نموده است. وسعت میدان مذکور در حدود 21 ذرع خواهد بود.»
اما این تغییرات تنها به قسمت‌های یادشده منحصر نشد. کارگزاران وقت در این نقشه بخشی از جنوب شهر را نیز در نظر گرفتند و قرار شد به واسطه وجود نداشتن مکان تفریحی در جنوب شهر طهران، پارکی نیز به نام «پارک بلدیه» در حوالی شوش و مولوی امروز تاسیس شود. با توجه به آنچه در منابع آمده است، بنا شد در محل مذکور یک تئاتر و سینما و همچنین دریاچه و دیگر بناهای مورد نیاز تاسیس شود.
الگوی ساختمان سازی در عصر مظفری
در دو شماره گذشته بخشی از مقاله‌ای نوشته شد که می‌توان آن را تلاشی برای الگوسازی جهت معماران عصر مظفری محسوب کرد. همان گونه که در سطور پایانی نشان داده شد، پس از پایان مراحل اولیه پوشش خانه آغاز شده که مقداری از آن نیز بیان شد. حال در این شماره ادامه این سلسله مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد.
نویسنده مقاله در ادامه کار مباحث دیگری را مطرح می‌کند، او نخست به توجه معماران فرانسوی به امنیت منزل اشاره کرده و می‌نویسد: قفل‌ساز میله‌های آهنی را در عقب پنجره‌ها محض استحکام نصب نموده و روی درها قفل قرار می‌دهد و قسمت خروج آب زیر ناودان‌ها را آورده و نصب می‌کند.
سپس به صبری اشاره می‌کند که از جانب صاحبخانه رعایت شده و آن را ضرورتی مهم می‌شمارد که در آینده از دردهایی چون رماتیسم مفصلی او را نجات می‌دهد. وی بر این باور است که صاحبخانه نباید عجله در ساکن شدن خود به خرج دهد چرا که به واسطه رطوبتی که هنوز خانه دارد ممکن است به روماتیسم یا امراض دیگری دچار شود. برای این منظور او یک سال تحمل می‌نماید.
نویسنده در ادامه به انتخاب محل خانه می‌پردازد و می‌نویسد: در بنای عمارت باید حتی‌الامکان دیوار مرتفع را انتخاب نمود و روی عمارت را به سمت جنوب قرار داد تا کاملا آفتابگیر باشد. هر گاه مجبور باشد در زمینی پست و دارای رطوبت بنای خانه کنند باید به خاطر جریان‌ها و سفره‌های زیرزمینی آب ابتدا آن را کاملا خشک کرده چرا که در غیر این صورت مسکن او دارای پایه‌ای ضعیف خواهد بود.
او سپس به ساخت سیستم دفع فاضلاب می‌پردازد و چنین ادامه می‌دهد که تهیه مجراهای زیرزمینی که به فرانسوی به آن درناژ می‌گویند عبارت است از جوی‌های زیرزمینی که سطح آن پست‌تر از بنای عمارت باشد و در کف آن لوله‌های سفالی پخته قرار می‌دهند که محل اتصال آنها محکم نباشد و به راحتی آب عبور کند.
نویسنده در شماره بعد نیز باز همین قسمت را ادامه می‌دهد و می‌نویسد: پس از آنکه لوله سفالی گذاشته شد جوی‌ها را پر کرده و زمین را مسطح می‌کنند یعنی روی آن را کاملا می‌پوشانند. به این ترتیب آب در لوله‌های زیر زمینی وارد شده و از محل اتصال لوله‌های سفالی داخل می‌شود، سپس در جایی که هیچ ضرری برای کسی نداشته باشد جاری می‌شود.
دقت در این قسمت از آن رو است که ارائه این الگو در حالی صورت می‌گیرد که به گفته بسیاری از شاهدان عینی در این زمان در تهران از سیستم فوق خبری نبوده است. هر چند از همان ابتدای عصر ناصری تلاش‌هایی در این زمینه آغاز شد که گزارش‌های آن در نشریات این عصر موجود است. این تلاش‌ها در عصر مظفری نیز ادامه یافت و باعث شد تا ظاهر شهر به نسبت سابق تغییر کند.