همه فیلمهای کمدی - ۲۲ تیر ۹۱
علیرضا خمسه
بازیگر سریال مهمانان ویژه
این روزها که برای فیلمبرداری خارج از شهر هستم و خیلی نمیتوانم سینما و تلویزیون را دنبال کنم. اما چیزی که همیشه برایم مهم بوده این است که مردم به سینمای کمدی توجه ویژهای داشته باشند. من همیشه عاشق سینمای «چارلی چاپلین» و «باسترکیتون» بودهام. همیشه فکر کردهام باید به این دو اسطوره بزرگ سینمای کمدی توجه ویژهای داشت. همیشه از «برادران مارکس»» هر فیلمی که دم دستم باشد حتما نگاه میکنم. وقتهایی که حوصله فیلمهای با دیالوگهای سنگین دارم سراغ کمدیهای «وودی آلن» میروم.
بازیگر سریال مهمانان ویژه
این روزها که برای فیلمبرداری خارج از شهر هستم و خیلی نمیتوانم سینما و تلویزیون را دنبال کنم. اما چیزی که همیشه برایم مهم بوده این است که مردم به سینمای کمدی توجه ویژهای داشته باشند. من همیشه عاشق سینمای «چارلی چاپلین» و «باسترکیتون» بودهام. همیشه فکر کردهام باید به این دو اسطوره بزرگ سینمای کمدی توجه ویژهای داشت. همیشه از «برادران مارکس»» هر فیلمی که دم دستم باشد حتما نگاه میکنم. وقتهایی که حوصله فیلمهای با دیالوگهای سنگین دارم سراغ کمدیهای «وودی آلن» میروم.
علیرضا خمسه
بازیگر سریال مهمانان ویژه
این روزها که برای فیلمبرداری خارج از شهر هستم و خیلی نمیتوانم سینما و تلویزیون را دنبال کنم.اما چیزی که همیشه برایم مهم بوده این است که مردم به سینمای کمدی توجه ویژهای داشته باشند. من همیشه عاشق سینمای «چارلی چاپلین» و «باسترکیتون» بودهام. همیشه فکر کردهام باید به این دو اسطوره بزرگ سینمای کمدی توجه ویژهای داشت. همیشه از «برادران مارکس»» هر فیلمی که دم دستم باشد حتما نگاه میکنم. وقتهایی که حوصله فیلمهای با دیالوگهای سنگین دارم سراغ کمدیهای «وودی آلن» میروم. مثلا برای درک بهتر کمدی وودی آلن به شما فیلم «نیمه شب در پاریس» را توصیه میکنم.«نیمه شب در پاریس» چهل و یکمین فیلم وودی آلن محسوب میشود و همانگونه که میدانیم او فیلمنامه تمام فیلم هایش را خودش نوشته و به زیبایی کارگردانی کرده. فیلم، ماجرای یک نویسنده معمولی آمریکایی به اسم «گیل» است که عاشق پاریس بوده و رویایش همنشینی با نویسندگان و هنرمندان بزرگ دهه بیست در پاریس است. وقتی گیل در خیابانی تنها نشسته است، در زمان مشخصی از شب، در رویایش (و شاید هم در واقعیت) ماشینی به دنبالش میآید و او را با خود به پاریس دهه 1920 میبرد و به مکانهایی که در آنها با مشاهیری چون همینگوی، فیتزجرالد، گرترود استین، پابلو پیکاسو، تی اس الیوت، سالوادور دالی، لوئیس بونوئل و... آشنا میشود. فیلم سرشار از موقعیتهای کمدی به سبک خود وودی آلن است. یکی از صحنههای زیبای فیلم زمانی است که گیل کتابهای بینظیر همینگوی را ستایش میکند، اما همینگوی به راحتی برایش توضیح میدهد که فقط یک کتاب نوشته است و هرگز به دنبال پیچیدگیهایی که گیل جستوجو میکند نبوده، او صحنهای از فیلم «جذابیت پنهان بورژوازی» بونوئل را به عنوان یک صحنه جذاب سینما برای او میگوید، اما بونوئل که سالها بعد همان صحنه را خواهد ساخت، چنین صحنهای را بی ربط و بیمنطق و غیرقابل فهم میداند، دیالوگ «گیل» و «بونوئل» روی این صحنه یکی از طنزهای زیبای فیلم را خلق کرده است.به شما توصیه میکنم وقتی غمگین و خسته هستید فیلمهای کمدی را فراموش نکنید،این فیلم تاثیر مثبتی روی روحیه تان خواهد گذاشت.
بازیگر سریال مهمانان ویژه
این روزها که برای فیلمبرداری خارج از شهر هستم و خیلی نمیتوانم سینما و تلویزیون را دنبال کنم.اما چیزی که همیشه برایم مهم بوده این است که مردم به سینمای کمدی توجه ویژهای داشته باشند. من همیشه عاشق سینمای «چارلی چاپلین» و «باسترکیتون» بودهام. همیشه فکر کردهام باید به این دو اسطوره بزرگ سینمای کمدی توجه ویژهای داشت. همیشه از «برادران مارکس»» هر فیلمی که دم دستم باشد حتما نگاه میکنم. وقتهایی که حوصله فیلمهای با دیالوگهای سنگین دارم سراغ کمدیهای «وودی آلن» میروم. مثلا برای درک بهتر کمدی وودی آلن به شما فیلم «نیمه شب در پاریس» را توصیه میکنم.«نیمه شب در پاریس» چهل و یکمین فیلم وودی آلن محسوب میشود و همانگونه که میدانیم او فیلمنامه تمام فیلم هایش را خودش نوشته و به زیبایی کارگردانی کرده. فیلم، ماجرای یک نویسنده معمولی آمریکایی به اسم «گیل» است که عاشق پاریس بوده و رویایش همنشینی با نویسندگان و هنرمندان بزرگ دهه بیست در پاریس است. وقتی گیل در خیابانی تنها نشسته است، در زمان مشخصی از شب، در رویایش (و شاید هم در واقعیت) ماشینی به دنبالش میآید و او را با خود به پاریس دهه 1920 میبرد و به مکانهایی که در آنها با مشاهیری چون همینگوی، فیتزجرالد، گرترود استین، پابلو پیکاسو، تی اس الیوت، سالوادور دالی، لوئیس بونوئل و... آشنا میشود. فیلم سرشار از موقعیتهای کمدی به سبک خود وودی آلن است. یکی از صحنههای زیبای فیلم زمانی است که گیل کتابهای بینظیر همینگوی را ستایش میکند، اما همینگوی به راحتی برایش توضیح میدهد که فقط یک کتاب نوشته است و هرگز به دنبال پیچیدگیهایی که گیل جستوجو میکند نبوده، او صحنهای از فیلم «جذابیت پنهان بورژوازی» بونوئل را به عنوان یک صحنه جذاب سینما برای او میگوید، اما بونوئل که سالها بعد همان صحنه را خواهد ساخت، چنین صحنهای را بی ربط و بیمنطق و غیرقابل فهم میداند، دیالوگ «گیل» و «بونوئل» روی این صحنه یکی از طنزهای زیبای فیلم را خلق کرده است.به شما توصیه میکنم وقتی غمگین و خسته هستید فیلمهای کمدی را فراموش نکنید،این فیلم تاثیر مثبتی روی روحیه تان خواهد گذاشت.
ارسال نظر