دعوت به دیدن تئاتر در خانه - ۱۶ شهریور ۹۱
شاید برای همین خیلیها ترجیحشان دیدن تئاتر است. اما اجرای تئاتر محدود و منحصر به فرد است.
شاید برای همین خیلیها ترجیحشان دیدن تئاتر است. اما اجرای تئاتر محدود و منحصر به فرد است. یک ماه شاید تا دو ماه بیشترین زمانی است که تئاتر روی صحنه میتواند بماند. گاهی شما نمیتوانید بعضی از نمایشها را روی صحنه ببیند. حالا به هر دلیلی یا فرصت نکردید، دور بودید یا اصلا به دنیا نیامده بودید؟ چه کسی دوست ندارد بعد از سالها اجرای «بازی استریندبرگ» به کارگردانی مرحوم حمید سمندریان را که این روزها خیلی دربارهاش حرف میزنند، ببیند؟ اجرای نمایش «مجلس شبیه در مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرشید» یا شب هزار و یکم بهرام بیضایی که یکی از بهترین اجراهای ده سال گذشته بوده است و خیلیها فرصت نکردند ببینید اجرایی که شاید بازسازی آن نتواند با آن کیفیت که سال ۸۴ به صحنه برود. اینجاست که فکر میکنید کاش بشود همان اجرا را در تلویزیون یا پشت دستگاه دی وی دی و کامپیوتر دید. امکانی که چند وقتی است برای تعدادی از تئاترهایی که در دو سه سال اخیر به صحنه رفته است فراهم آمده است. میتوانید این نمایشها را که به صورت دی وی دی منتشر شده است، تهیه کنید و وقتتان را پر کند هم فال است و هم تماشا میتوانید امتحان
کنید.
ماکاندو
گابریل گارسیا مارکز نویسنده کلمبیایی برنده جایزه نوبل ادبی اگر در زندگیش تنها «صد سال تنهایی» را خلق کرده بود کافی بود تا جهان کتاب را به تلاطم در بیاورد. نویسندهای که شایعه آلزایمرش هم دنیایی از علاقهمندانش را نگران کرد. او داستانی دارد از خانوادهای خوشبخت که مرگ به سراغشان میآید. مرگی که در قالب پیرمردی است که به سراغ کودک این خانواده آمده است. و داستان از اینجا آغاز میشود.... آزاده انصاری یکی از هنرمندان شناخته شده تئاتر عروسکی است که چند سال پیش با انتخاب مضمون این داستان نمایشی عروسکی - زنده را به صحنه برد با نام «ماکاندو» که در بخشی از آن خود مارکز هم در حال نوشتن این داستان تصویر شده بود. مارکزی که راوی داستانی است که در حال نوشتن است. این نمایش در زمان اجرای خود توجه بسیاری از علاقهمندان به تئاتر را به خود جلب کرد و مخاطبان بزرگسال زیادی داشت و جوایز زیادی هم برد. میتوانید باقی ماجراهای ماکاندو را از اقتباس آرش پارساخو با بازی دیدنی سیامک صفری در نقش مارکز یا روای، رامین سیاردشتی، افسانه ماهیان، داریوش فائزی و علی میلانی ببینید.
حضرت والا
خوابی دخترکم ماه منیر؟ تازه اول قصه بود جان دل، نمی دانم من برایت قصه میگفتم از وحشت یا تو تعبیر خواب آشفته من بودی در لباس قصه!» «چهخوب که دختر شدی مادر!… بینیازی از تخت و تاج در تدبیر این دو روز حیات لاجرم… حرص قدرت درد سرطان است، مثل موریانه میافتد بهجان الفت زنان و مروت مردان.... «دخترک خیال، برای تو بهیادگار، بسیار نوشتم از خاطرات رفته، خواهی خواند اگر بگردی و بیابی برگبرگ از زیر خشت خشت این خانه» دیالوگ پایانی حضرت والاپرداختن به تاریخ یکی از موضوعاتی است که شاید تئاتر به خوبی از پس آن بر میآید. اما پرداختن به تاریخ به ویژه تاریخ معاصر از آن موضوعاتی است که از آن موارد سهل و ممتنع تاتر است که هر کارگردانی به سمت آن نمیرود. حسین پاکدل یکی از نویسندگان و کارگردانی است که نشان داده است پرداختن به تاریخ یکی ازدغدغههای همیشگی اش هست او سه سال پیش نمایشی با عنوان حضرت والا را به صحنه برد. داستانی که روایت بی نقاب و البته بدور از پیش داوری درباره تاریخ معاصر بود. مهدی سلطانی، عاطفه رضوی، مهدی پاکدل، داریوش موفق، حمید ابراهیمی.... بازیگران اصلی این نمایش هستند.
زنی از گذشته
یک خانواده سه نفره قصد دارند از محل زندگیشان به جای دیگری مهاجرت کنند که با میهمانی عجیب رو به رو میشوند. زنی از گذشته که زندگی این خانواده را تغییر میدهد. زنی که از گذشتههای دور مرد خانه به دیدار آنها آمده در ابتدا به هر ترفندی قصد دارد وارد منزل مرد و همسرش شود. اما با مخالفت مرد رو به رو شده و در آستانه باقی میماند. در طول نمایش زمانی که او وارد خانه میشود، اتفاقات مختلفی رخ میدهد و کانون خانواده مرد آرام آرام از هم پاشیده میشود…. این نمایش یکی از نمایشهای دیدنی بود که سال گذشته مثل همین روزها با کارگردانی محمد عاقبتی براساس متنی از رولند شیمل فنیگ در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه رفت. رامبد جوان نقش مرد را بازی میکند و سحر دولتشاهی نقش همسر و سعید چنگیزیان نقش پسر خانواده را بازی میکنند. نقش زنی که از گذشته میآید را پانته آ بهرام بازی میکند. الهام کردا راوی داستان و دوست این خانواده است. پانته آ بهرام در میان این داستان. نقشی پپچیده دارد که خودش در زمان اجرا گفته بود: «الگوی من برای ایفای نقش در نمایش «زنی از گذشته» شهلا جاهد بود.»
خشکسالی و دروغ
امید و آلا دو وکیل جوان هستند که به تازگی با هم ازدواج کردند و در یک دفتر به همراه آرش برادر آلا کار میکنند. با تلفنی از سوی میترا همسر سابق امید خاطرات گذشته بار دیگر زنده میشود. خاطراتی که از جدایی آن دو میگوید، در نهایت هم مرز میان دروغ و واقعیت مشخص نمیشود.... این بخشی از داستان نمایش خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی یکی از پر ببینده ترین نمایشهایی است که در چند سال اخیر به صحنه رفت. داستانی که برپایه این دعای معروف داریوش نوشته شده بود که: «خداوند این سرزمین را از خشکسالی و دورغ و دشمن محافظت کند.» این نمایش البته یک بار در سال ۸۸ با بازی مهدی پاکدل، آیدا کیخایی، علی سرابی و رویا دعوتی در تالار چهارسو با کارگردانی خود یعقوبی به صحنه رفت و در سال ۱۳۹۰ نیز با تغییراتی در اجرا و متن بار دیگر در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه رفت. البته در اجرای سال ۹۰ پیمان معادی و باران کوثری در دو نقش امید و آلا بازی کردند. اجرایی که حواشی بسیاری داشت و به دلیل همین حواشی نیز خیلی از علاقهمندان به تئاتر نتوانستند آن را روی صحنه ببیند. حاشیه مهم این بود که نمایش بعد از سه هفته به مدت ۱۱ روز توقیف شد و باعث شد تا باز
هم تماشاچیان زیادی از دیدن این نمایش روی صحنه محروم شوند.
ارسال نظر