موسیقی مردم پسند در ایران - ۱۶ شهریور ۹۱
موسیقی پاپ در ایران ، پس از تأسیس رادیو در سال ۱۳۰۹ ه . ش و جنگ جهانی دوم، رونق گرفت. ریشههای این موسیقی، به نوعی به قرن دوازدهم و حکومت قاجار میرسد. اولین بار سیدجواد بدیعزاده آثاری با مشخصههای پاپ ارائه داد. «خزان عشق» را میتوان سرآغاز موسیقی پاپ ایرانی یا آهنگ فارسی دانست. ترانهای همه پسند و فوقالعاده محبوب که با ویولن و پیانو ساخته شده بود. آن قطعه در صفحه گرامافون یک نفر آلمانی و با استفاده از فواصل گام مینور قرار بود فضای همایون را تداعی کند. بعدها ترانهها و تصنیفهای فکاهی هم اضافه شدند موسیقی و کلام ساده شد تا بتواند همه فهم باشد و از ملودیها و ریتمها و سازهای اروپایی هم استفاده شد تا فضای نویی برای ترانههای مردم پسند بسازد.
موسیقی پاپ در ایران ، پس از تأسیس رادیو در سال ۱۳۰۹ ه .ش و جنگ جهانی دوم، رونق گرفت. ریشههای این موسیقی، به نوعی به قرن دوازدهم و حکومت قاجار میرسد. اولین بار سیدجواد بدیعزاده آثاری با مشخصههای پاپ ارائه داد. «خزان عشق» را میتوان سرآغاز موسیقی پاپ ایرانی یا آهنگ فارسی دانست. ترانهای همه پسند و فوقالعاده محبوب که با ویولن و پیانو ساخته شده بود. آن قطعه در صفحه گرامافون یک نفر آلمانی و با استفاده از فواصل گام مینور قرار بود فضای همایون را تداعی کند. بعدها ترانهها و تصنیفهای فکاهی هم اضافه شدند موسیقی و کلام ساده شد تا بتواند همه فهم باشد و از ملودیها و ریتمها و سازهای اروپایی هم استفاده شد تا فضای نویی برای ترانههای مردم پسند بسازد. موسیقی پاپ از همین جا تولد یافت وبدیع زاده را باید به عنوان پدر موسیقی پاپ ایرانی شناخت.
کار بدیعزاده (وبعد از او مهرتاش و دیگران) ، مورد انتقاد وحتی کراهت استادان همنسل او قرار گرفت. ادیب خوانساری و رضاقلی ظلی به هیچ عنوان حاضر نبودند درچنین فضاهایی مشارکت داشته باشند وامثال آنها نظیر قمروتاج و نی داوود و درگاهی و... تا لحظه آخر عمر هم به این جریان همهگیر و همه پسند روی خوش نشان ندادند. نزاع از همانجا شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. اگرچه مرزهای طرفین کمرنگتر، درهم فرورفتهتر، پیچیدهتر و گنگتر شده است. خطوط قاطع بین موسیقیدان سنتی و غیرسنتی دراین زمان مثل دوره بدیعزاده وهم نسلان او نیست و به نظر میرسد که صرفنظر از چند مورد، حقیقت قدیم به نفع واقعیت جدید عقبنشینی کرده است. عمیقترین عقب نشینی را آنهایی داشتهاند که برخوردشان در الحان و ابزار سنتی ـ مقامی، برخوردی عاری از آگاهی فرهنگی بوده است. برخوردی برخاسته از حس مرعوب شدن عملا واقعیت را، پذیرفتن و لفظا منکر آن شدن.
شهریور 1320 با حضور متفقین همراه شد و کافهها و تئاترها و سینماها به وجود آمدند و حال و هوایی مدرنتر از آنچه بدیعزاده خلق کرده بود میطلبید. نسل مهدی خالدی و علی زاهدی تا بهرام سیر و منوچهر شفیعی و انبوه نامهایی که در غوغای غبارآلود دهه ۱۳۲۰ گم شدند. با انبوه آثار ضعیفی که موسیقی پاپ سالهای ۱۳۳۰ را ساخت. موسیقی «ویگن» و «منوچهر سخایی» و «محمدنوری» و «سروان حسینی» و «پرویز وکیلی » و... همه آنچه که به عنوان اولین خاطرات شنیداری ما از موسیقی پاپ شناخته میشوند؛ و اتفاقا سالمترین آثار در زمینه «آهنگفارسی » در چهل سال گذشته، شاید همانها باشند. آثاری عموما درفضاهای رمانتیک وعافیت خواه که هیچکدام از فرضیات آرمانی شنونده را درباره زندگی، عشق ومرگ، برهم نمیریختند و از فضای سیاه وعصبی آنچه که در سالهای ۱۳۵۰ تولید شد، فرسنگها دور بودند. (2)
اولین استودیوی ایران طنین نام داشت که بسیار تأثیرگذار و موفق عمل میکرد. بخش اعظم قطعات موسیقی در فاصله آن سالها در این استودیو ضبط میشدند. آثاری که از این استودیو بیرون میآمد تازه و مبتکرانه بود و عمدتا بهعنوان موسیقی سالهای پنجاه شناخته میشدند. دهه پنجاه برای موسیقی دهه موفقی بود، ولی موسیقی پاپ به اوج خود نرسید. حکومت درباره ادبیات و مخصوصا شعر، سختگیری زیادی را اعمال میکرد و در نتیجه، هنرمندان، واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی را به شکل زیرکانهای در ترانههای پاپ مطرح میکردند. این نکته قابل ذکر است که رادیو و تلویزیون در گسترش و ارائه آثار موسیقی پاپ در دهه پنجاه نقش بسیار تعیینکنندهای را ایفا کردند و در نتیجه این موسیقی، بهشدت محبوب شد
مخصوصا ارکستر پاپ رادیو تلویزیون نقشی حیاتی در این زمینه داشت. بهعلاوه، گروههای قوی و محبوبی چون آپولون و بتهوون با موفقیت خیرهکنندهای شروع به کار کردند.
شایان ذکر است که ضبط موسیقی در آن روزها، کاملا وقتگیر، دقیق و هنرمندانه بود و همین دقتها و زحمات بود که به پایندگی و محبوبیت بسیاری از آثار موسیقی دهه پنجاه کمک کرد و کیفیت کارها را بالا برد. بخش اعظم آهنگها و ترانههای باارزش در زمینه موسیقی پاپ متعلق به این دوره است. محبوبیت و شهرت موسیقی پاپ باعث شد که در سالهای ۴۰ و ۵۰، گروههای موسیقی زیادی تشکیل شوند. این گروهها غالبا خواننده مشهوری را به خدمت میگرفتند یا خود باعث شهرت یک خواننده میشدند. یکی از این گروهها، گلدن رینگ نام داشت که بر شهرت عارف افزود. موفقترین گروه موسیقی در آن روزها بلک کتز به رهبری فرهاد بود که سبک خاصی در موسیقی داشت.
کار بدیعزاده (وبعد از او مهرتاش و دیگران) ، مورد انتقاد وحتی کراهت استادان همنسل او قرار گرفت. ادیب خوانساری و رضاقلی ظلی به هیچ عنوان حاضر نبودند درچنین فضاهایی مشارکت داشته باشند وامثال آنها نظیر قمروتاج و نی داوود و درگاهی و... تا لحظه آخر عمر هم به این جریان همهگیر و همه پسند روی خوش نشان ندادند. نزاع از همانجا شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. اگرچه مرزهای طرفین کمرنگتر، درهم فرورفتهتر، پیچیدهتر و گنگتر شده است. خطوط قاطع بین موسیقیدان سنتی و غیرسنتی دراین زمان مثل دوره بدیعزاده وهم نسلان او نیست و به نظر میرسد که صرفنظر از چند مورد، حقیقت قدیم به نفع واقعیت جدید عقبنشینی کرده است. عمیقترین عقب نشینی را آنهایی داشتهاند که برخوردشان در الحان و ابزار سنتی ـ مقامی، برخوردی عاری از آگاهی فرهنگی بوده است. برخوردی برخاسته از حس مرعوب شدن عملا واقعیت را، پذیرفتن و لفظا منکر آن شدن.
شهریور 1320 با حضور متفقین همراه شد و کافهها و تئاترها و سینماها به وجود آمدند و حال و هوایی مدرنتر از آنچه بدیعزاده خلق کرده بود میطلبید. نسل مهدی خالدی و علی زاهدی تا بهرام سیر و منوچهر شفیعی و انبوه نامهایی که در غوغای غبارآلود دهه ۱۳۲۰ گم شدند. با انبوه آثار ضعیفی که موسیقی پاپ سالهای ۱۳۳۰ را ساخت. موسیقی «ویگن» و «منوچهر سخایی» و «محمدنوری» و «سروان حسینی» و «پرویز وکیلی » و... همه آنچه که به عنوان اولین خاطرات شنیداری ما از موسیقی پاپ شناخته میشوند؛ و اتفاقا سالمترین آثار در زمینه «آهنگفارسی » در چهل سال گذشته، شاید همانها باشند. آثاری عموما درفضاهای رمانتیک وعافیت خواه که هیچکدام از فرضیات آرمانی شنونده را درباره زندگی، عشق ومرگ، برهم نمیریختند و از فضای سیاه وعصبی آنچه که در سالهای ۱۳۵۰ تولید شد، فرسنگها دور بودند. (2)
اولین استودیوی ایران طنین نام داشت که بسیار تأثیرگذار و موفق عمل میکرد. بخش اعظم قطعات موسیقی در فاصله آن سالها در این استودیو ضبط میشدند. آثاری که از این استودیو بیرون میآمد تازه و مبتکرانه بود و عمدتا بهعنوان موسیقی سالهای پنجاه شناخته میشدند. دهه پنجاه برای موسیقی دهه موفقی بود، ولی موسیقی پاپ به اوج خود نرسید. حکومت درباره ادبیات و مخصوصا شعر، سختگیری زیادی را اعمال میکرد و در نتیجه، هنرمندان، واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی را به شکل زیرکانهای در ترانههای پاپ مطرح میکردند. این نکته قابل ذکر است که رادیو و تلویزیون در گسترش و ارائه آثار موسیقی پاپ در دهه پنجاه نقش بسیار تعیینکنندهای را ایفا کردند و در نتیجه این موسیقی، بهشدت محبوب شد
مخصوصا ارکستر پاپ رادیو تلویزیون نقشی حیاتی در این زمینه داشت. بهعلاوه، گروههای قوی و محبوبی چون آپولون و بتهوون با موفقیت خیرهکنندهای شروع به کار کردند.
شایان ذکر است که ضبط موسیقی در آن روزها، کاملا وقتگیر، دقیق و هنرمندانه بود و همین دقتها و زحمات بود که به پایندگی و محبوبیت بسیاری از آثار موسیقی دهه پنجاه کمک کرد و کیفیت کارها را بالا برد. بخش اعظم آهنگها و ترانههای باارزش در زمینه موسیقی پاپ متعلق به این دوره است. محبوبیت و شهرت موسیقی پاپ باعث شد که در سالهای ۴۰ و ۵۰، گروههای موسیقی زیادی تشکیل شوند. این گروهها غالبا خواننده مشهوری را به خدمت میگرفتند یا خود باعث شهرت یک خواننده میشدند. یکی از این گروهها، گلدن رینگ نام داشت که بر شهرت عارف افزود. موفقترین گروه موسیقی در آن روزها بلک کتز به رهبری فرهاد بود که سبک خاصی در موسیقی داشت.
ارسال نظر