درباره فیلم جرم - ۵ بهمن ۹۱
کارن همایونفر
آهنگساز
بدون شک نام مسعود کیمیایی با تاریخ سینمای ایران گره خورده است. کیمیایی در دهه چهل با ساخت «قیصر» به همراه داریوش مهرجویی که در آن زمان «گاو» را آماده نمایش داشت، توانست تا حدودی با رعایت قواعد سینمایی و لحاظ مضامین اجتماعی، تحولی در روند سینمای ایران به وجود آورد و موجب رونق آن شود. سینمای کیمیایی مبتنی بر گرته‌برداری از سینمای وسترن و داستان‌گویی بر حسب پیرنگ اصلی و کلاسیک است. اما جرم آخرین ساخته او ماجرای «رضا سرچشمه» است در سال ۱۳۵۵ شمسی که به دلیل قتل شخصیتی سیاسی حبس می‌کشد و پس از آزادی برای کشتن یک کارشناس نفتی به جنوب می‌رود، اما طی صحبت با او از تصمیمش منصرف شده و در نهایت کشته می‌شود. جرم به لحاظ تصویربرداری و انتخاب قاب‌ها، میزانسن، موسیقی، طراحی صحنه و صداگذاری تجربه‌ای متفاوت در کارنامه کیمیایی است. برخی پلان سکانس‌هایش دوست‌داشتنی و به‌یادماندنی است.
آثار کیمیایی نمود جامعه شهری است که او را یکی از تاثیرگذارترین فیلمسازان اجتماعی سینمای ما ساخته است. سازنده برخی از تحسین‎شده‎ترین فیلم‎های سینمای ایران - قیصر در اواخر دهه ۴۰ شمایل ضد قهرمان ایرانی است با تمام ویژگی‎هایی که این فیلم را به فیلمی کالت مبدل ساخت، گوزن‎ها و جسارت پرداخت در لایه‎های چندگانه با محوریت جامعه آن ‎روز، سفر سنگ و روایت ایستادگی در برابر ارباب ظالم در ماه‎های آخر حکومت پهلوی، دندان مار و جنگی که همه چیز را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. جرم یک فیلم خاطره‌ساز است. این فیلم فیلمی است که یک مسعود کیمیایی کامل دارد بعد از چند فیلم ضعیف از استاد کیمیایی این بار با یک فیلم کامل طرف هستیم و با یک پولاد کیمیایی پخته‌شده در نقش رضا سرچشمه و یک ناصر خوب و پرانرژی و یک رفیق خوب و با مرام با بازی خوب حامد بهداد که بسیار پرشور و هیجان بازی می‌کند طرف هستیم و بی‌شک بهترین سکانس‌های فیلم، سکانس‌های دو نفره حامد بهداد و پولاد کیمیایی است. بوی رفاقت می‌دهد آن سکانس‌ها، بوی دوستی، بوی از خود گذشتی، بوی مرام و... مخصوصا سکانس دست گذاشتن بر روی مار، که ناصر می‌فهمد در رفاقتش با رضا کم گذاشته است و می‌خواهد با این از خود گذشتی، رفاقتش را ثابت کند و هنگامی که دستش را بر روی کیسه مار می‌کند، رضا نگران می‌شود، حتی رضا هنگامی که مادرش فوت کرد، آنقدر نگران و خشمگین و ناراحت نبود، ولی وقتی خطر از دست رفتن رفیقش را دید بسیار ناراحت شد. یا سکانس‌هایی که در آمبولانس ناصر می‌بینیم و در راه سفر با هم هستند. چه دیالوگ‌ها و چه سکانس‌های نابی دارد آن سکانس‌ها.
فیلم از جایی پرانرژی‌تر می‌شود که ناصر و رضا با هم همسفر می‌شوند. در روزهایی که سینمای ایران مملو از فیلم‌های عجیب و غریب و سطح پایین شده، دیدن فیلمی مثل جرم می‌تواند حس نوستالژیک شما را تحریک کند. حضور دوبلورهای سرشناس و سبک و سیاق فیلمسازی کیمیایی (اگر طرفدارش هستید) اصلی‌ترین دلیل برای تماشای جرم است.