غزالی: عقل ستیزِ خردمند - ۳۰ آذر ۹۱
بسیاری او را مخالف عقل میدانند، اما درواقع، مخالفت او با عقل فلسفی، خود از نمونههای درخشان خردورزی به شمار میرود. آنچه غزالی در نقد عقل گفته، صورتی از مباحثی است که بعدها در آراء ویلیام اوکامی فیلسوف-متاله مسیحی و فیلسوفانی چون هیوم و کانت به صور مختلف بروز یافت. غزالی کتاب مشهور تهافتالفلاسفه را که شاید مهمترین نقد و رد آرای ارسطویی مشربان در تاریخ فلسفه باشد به شیوهای فلسفی نوشت و در آن تناقضها و کاستیهای آمیختگی فلسفه و الهیات را نشان داد.
بسیاری او را مخالف عقل میدانند، اما درواقع، مخالفت او با عقل فلسفی، خود از نمونههای درخشان خردورزی به شمار میرود. آنچه غزالی در نقد عقل گفته، صورتی از مباحثی است که بعدها در آراء ویلیام اوکامی فیلسوف-متاله مسیحی و فیلسوفانی چون هیوم و کانت به صور مختلف بروز یافت. غزالی کتاب مشهور تهافتالفلاسفه را که شاید مهمترین نقد و رد آرای ارسطویی مشربان در تاریخ فلسفه باشد به شیوهای فلسفی نوشت و در آن تناقضها و کاستیهای آمیختگی فلسفه و الهیات را نشان داد. ایرادهایی که غزالی بر فیلسوفان ِ افلاطونیمشرب مانند فارابی و ارسطوییمشرب مانند ابنسینا وارد کرده، ذاتا فلسفی هستند و بعدها در فلسفه مغرب زمین همگی از سوی فیلسوفان بزرگی چون هیوم و کانت به شرح و تفصیل بسیار طرح شدهاند. نفی علیت، اعتباری بودن اخلاق، حمله به استقراء، عدم اعتماد به یافتههای حسی، حجیت عقل و... که غزالی در این کتاب آنها را به شیوهای منطقی و عقلی طرح نموده، همگی مسائلی فلسفی محسوب میشوند که در قرون جدید خود مایه و انگیزه پدیدآمدن مکتبهای جدید فلسفی شدهاند. برخی غزالی را از موانع استمرار تفکر فلسفی در ایران قلمداد کردهاند؛ اما این گمان امروزه با تناقضهایی نفسگیر مواجه است، زیرا تفکر فلسفی جدید در جهان که شورشی علیه همه اشکال فلسفه افلاطونی و کلگراست، به نوعی بازگویی یافتههای غزالی است. از این جهت گزافه نیست که گفته شود رد پای غزالی در نقد هیوم بر علیت، تردید کانت درباب دامنه دانش انسان و نقدهای کارل پوپر بر استقراء و ایضا نقدهای همه این فیلسوفان بر فلسفههای کلگرا، به وضوح دیده میشود. در کارنامه علمی غزالی، قریب صد کتاب و رساله ثبت شده است که مهمترین آنها و پارهای کتابها در شرح آراء او به شرح زیر است:
ارسال نظر