پرنده‌نگری و غذای محلی را با هم تجربه کنید - ۲۳ آذر ۹۱
خسرو خندان
قطار در میان کوه و دشت پیچ و تاب می‌خورد، ما نیز با هر تکان قطار اندکی جابه‌جا می‌شویم، شب است و نمی‌شود از مناظر اطراف لذت برد، به ناچار خود را به عالم خواب می‌سپاریم تا پس از برخاستن در آذربایجان باشیم، مقصد ما در این سفر رسیدن به شهری کردنشین در استان آذربایجان غربی است و مهمان شدن در خانواده‌ای محلی و صمیمی.

ساعت ۲۰:۱۵ دقیقه سفر ما از ایستگاه راه آهن تهران آغاز می‌شود، گرچه هوای بیرون سرد است، اما هوای داخل کوپه‌ها چنان گرم است که زمستان را از یاد می‌بریم، قرار است ۱۰ ساعتی را در قطار باشیم، پس اسباب سرگرمی را پیشتر مهیا کرده‌ایم، خواندن نمایشنامه، یافتن موضوعی برای بحث و گفت‌وگو و هر آنچه تا ساعاتی که برای خواب آماده می‌شویم بتواند سفر در جاده تاریک را برایمان به خاطره‌ای خوش بدل کند.
ساعت ۷:30 دقیقه به مراغه می‌رسیم، آقا واحد، راننده مینی‌بوس منتظر ماست و بنا بر توافق قبلی، قرار است ما را به مهاباد، به عنوان اولین مقصد گردشگری‌مان، ببرد. صبحانه را می‌شود در شهرهای میانه راه صرف کرد، اما اگر زمان بیشتری برای خرید نیاز داشته باشید، بهتر است صبحانه را در همان مینی‌بوس آقا واحد صرف کنید- ما نیز در سفر خود این راه را برگزیدیم تا با توجه به کمبود وقت زمان خریدمان را محدود نکرده باشیم- ساعت نزدیک 11 است که به مهاباد می‌رسیم و رهسپار بازار این شهر می‌شویم، در این شهر می‌توانید از لوازم کوه گرفته تا لوازم خانگی و بهداشتی هر آنچه را نیاز داشتید تهیه کنید، لوازم کوه و سفر به هر قیمتی که بخواهید در این بازار هست، البته اجناس عموما دست دوم هستند و باید خیلی تلاش کنید تا کفش و کوله و بقیه لوازم را با قیمت مناسب و نو بیابید.
از آنجا که تعدادی از دوستانمان زمان بیشتری برای خرید نیاز داشتند و تعدادی نیز خسته بودند، ترجیح دادیم گروه کوچکمان را به دو بخش تقسیم کنیم، افرادی که می‌خواستند بیشتر در طبیعت باشند سری به سد مهاباد بزنند و بقیه زمانشان را در بازار صرف کنند. این سد جزو زیباترین مناطق دیدنی شهر مهاباد است، دریاچه‌ای زیبا در کناره کوه که در آن اسباب تفریح نظیر قایق‌های موتوری نیز در نظر گرفته شده است. ظهر شده است و باید ناهار را در رستوران‌های روبه‌روی بازار صرف کرد، پیشنهاد ما به شما برای انتخاب غذا دیزی است، در بین دوستان ما کسانی که این غذا را سفارش داده بودند راضی‌تر از دیگران به نظر می‌رسیدند.
قرار است پس از صرف غذا، راهی غار سهولان شویم، غاری آبی در میانه راه بوکان و مهاباد، مینی‌بوس به فرعی غار می‌پیچد و پس دقایقی به دهانه سهولان می‌رسیم. ابتدا باید بلیت تهیه کنیم و پس از ورود در صف انتظار برای رسیدن قایق‌ها بمانیم. تا رسیدن قایق‌ها فرصت برای عکس گرفتن هست و ما نیز این فرصت را از دست نمی‌دهیم. مسئول قایق با رسیدن به هر نقطه، توضیح‌های مختصری درباره نقش روی غار و نام آن برای مسافرانش می‌دهد. زمان زیادی طول نمی‌کشد که به پایان غارنوردی‌مان نزدیک می‌شویم و دوباره عازم سفر، این‌بار به روستایی در نزدیکی مهاباد به نام قره داغ می‌رویم.
نام قره‌داغ اگرچه ابتدا ما را یاد مردمان ترک می‌اندازد، اما روستایی است کردنشین، با مردمانی ساده و صمیمی که نهایت تلاش خود را برای رضایت میزبانانشان به کار می‌بندند. در اختیار قرار دادن خانه‌های محلی برای مهمانان به گفته آقای رودساز نه فرصتی برای کسب درآمد، بلکه امکانی برای معرفی جاذبه‌های گردشگری و طبیعت‌گردی روستاست. از خوش‌شانسی ماست که همزمان با ورود ما یک عروسی نیز در این روستا برپاست و ما هم به عنوان میهمان دعوت می‌شویم. از عادت‌های مردمان کرد قره داغ است که در عروسی‌ در استکان چای‌ای که به شما تعارف شده است، مبلغی به عنوان شاواز گذاشته شود و اگر کسانی نیز همراه آنان به پایکوبی بپردازند، مبلغی را به عنوان شاواز به خواننده بدهند، از این رو اگر به اندازه ما خوش‌شانس بودید، رعایت این نکات را فراموش نکنید.
شب شده است و ما در خانه محلی آقای رودسار جمع شده‌ایم و او با علاقه از جاذبه‌های روستایشان می‌گوید، در میانه این گفت‌وگوهاست که شام حاضر می‌شود و می‌توانیم آش دوغ محلی را به همراه چلومرغ و خورشت لوبیاسبز صرف کنیم. جگر تفت داده شده تزئینی است که قره‌داغی‌ها برای آش دوغ خود در نظر می‌گیرند، شما می‌توانید تجربه این آش را به‌عنوان یکی از جاذبه‌های سفرتان بعدها برای دیگران نقل کنید. از آنجا که پیش از طلوع آفتاب، بایستی به تالاب کانی برازان برای پرنده‌نگری رهسپار شویم، شب زودتر خاموشی می‌زنیم و ساعت پنج صبح بیدار می‌شویم، تا آخرین روز سفرمان را بیشتر کش داده باشیم.
صبح ساعت ۵:۳۰، وانت آقای رودساز منتظر ماست، هر آنچه لباس گرم داریم به تن می‌کنیم و به سمت تالاب می‌رویم. تصورمان این است که مشابه تالاب یوسف کند که در جاده قره داغ به آن برخورده‌ایم یا تالاب باباعلی، در میانه راه مراغه - بناب این تالاب نیز سطحی محدود داشته باشد، اما پیش روی چشم ما تالابی چند هکتاری ظاهر می‌شود که اگر آرام باشیم، می‌توانیم در آن صدای انواع پرندگان را به وضوح بشنویم. بر تپه مشرف به تالاب می‌ایستیم تا دوستان عکاسمان دوربین‌هایشان را برای گرفتن عکس یا پرنده‌نگری، حاضر کنند. در سکوت تالاب دسته‌های پرندگان بر سطح آب دیده می‌شوند، از جمله پرندگان این تالاب که به نام بهشت پرنده نگری ایران معروف شده، فلامینگو، گاوچرانک، زاغی، غراب، پرستو خانگی، حواصیل ارغوانی، زنبورخوار، لک‌لک، دلیچه کوچک، عقاب مارخوار، چنگر، کشیم سیاه، پرستوی دریایی، اکرات کوچک، حواصیل سفید بزرگ، اردک بلوطی، خروس کولی، باکلان، چوب پا، اردک نوک پهن، سار، اردک ارده‌ای، چکاوک کاکولی و کلاغ ابلق هستند. گاه اما صدای شلیک گلوله‌ای از شکار خبر می‌دهد-شکار پرندگانی که این محل را به‌عنوان مأمن و مأواری خویش برگزیده‌اند- آقای رودساز می‌گوید شکار در این منطقه غیرقانونی است، اما هستند کسانی که هر روز قانون را در این منطقه زیر پا می‌گذارند.
با بالا آمدن خورشید، به منزل آقای رودسار می‌رویم، سفره صبحانه پهن است و در آن انواع کره و پنیر و ماست محلی چیده شده، میزبان ما هم در کنارمان می‌نشیند و با هم صبحانه را صرف می‌کنیم. حال وقت خداحافظی از قره‌داغ است و راهی مقصد بعد شدن، شما دو راهکار دارید: اینکه به تالاب یوسف کند سری بزنید و از آنجا به بناب رفته و پس از صرف ناهار در این شهر عازم مراغه شده و از مناطق تاریخی این شهر دیدن کنید و اگر مایلید سوغات از آنجا تهیه کنید، یا اینکه این موارد را کنار گذاشته و تنها دریاچه ارومیه را گزینه بعدی خود قرار دهید و از عجب شیر به سمت دریاچه بروید. مقصد بعدی شما دوباره مراغه خواهد بود و سوار شدن به قطاری که شما را در دل شب به تهران بازمی‌گرداند.

پیشنهادها
اگرچه ممکن است از نظر شما بعید باشد، اما بلیت‌های مراغه خیلی زود تمام می‌شود، زمانی که تصمیم به این سفر گرفتید، حتما اولویت خود را تهیه بلیت قرار دهید.
پیش از سفر درباره مکان‌های مورد بازدید، به شکل شفاف و روشن با راننده توافق کنید تا در ضمن سفر دچار مشکل نشوید.
تورهایی که این برنامه را برگزار می‌کنند عموما تالاب یوسف کند، غارسهولان، روستای قره‌داغ و تالاب کانی برازان را در برنامه خود می‌گنجانند، اما شما برای اینکه بتوانید از مناطق بیشتری دیدن کنید، حتما روز آخر سفر زودتر (حدود ساعت ۹) از منزل محل اسکان خود خارج شوید.
برای سفارش دادن شام، شما دو گزینه دارید، قیمت عموما برای یک وعده شام (شامل پلو مرغ و آش دوغ) هفت هزار تومان است. اما اگر آش به همراه چند پرس پلو هم سفارش دهید، هزینه شما شش هزار تومان می‌شود.
اگر در منزل آقای رودسار باشید، وسایل خواب با خودتان است (لازم است پیش از سفر با او در این‌باره صحبت کنید) و اگر در منزل کاک عثمان اسکان یابید، رختخواب در اختیار شما قرار داده می‌شود.
هزینه سفر در منزل هاشم رودسار به ازای هر نفر ۳۵۰۰ تومان و در منزل کاک عثمان ۷۰ هزار تومان با هر تعداد محاسبه می‌شود.
اگر دوست دارای معلولیتی همراه شماست، به او یادآور شوید که در برخی مکان‌ها ممکن است دچار مشکل شود. به‌عنوان مثال اگر چند روز پیش باران آمده باشد رفتن به تالاب با توجه به گل و لای برای دوست دارای معلولیت شما دشوار است و ناچار است از پایین تپه پرنده‌ها را نگاه کند. البته این به آن معنا نیست که پایین تپه منظره خوبی ندارد، تنها به دلیل مشرف بودن، بیشتر افراد آن نقطه را انتخاب می‌کنند.
از راننده بخواهید حتما در بناب شما را به رستوران‌های داخل شهر ببرد. رستوران‌های داخلی شهر به لحاظ کیفیت و بهداشت وضع مناسب‌تری دارند، این امر را پیش از رسیدن به بناب با راننده در میان بگذارید.
درباره رسیدن به دریاچه ارومیه از مهاباد تحقیق کنید. به دلیل دور بودن مسافت گاه راننده‌ها نیز درباره مکان‌هایی که بتوانید دریاچه را ببینید اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند، پس لازم است شما پیشنهادهایی را برای آنها داشته باشید.


اگر غار سهولان بخشی از سفر شماست، زمانی را برای ماندن در صف و سوار شدن به قایق‌ها مدنظر قرار دهید.
اگر می‌خواهید خرید حتما جزئی از برنامه شما باشد، ابتدا خرید را انجام دهید و پس از آن به غار بروید.