از صحرای تَف تا تکیه دولت - ۲۵ آبان ۹۱
فرزانه ابراهیم‌زاده
صدای شیپور می‌پیچد، مراسم آماده است. اینجا گوشه‌ای از خاک خداست که خونبار است. امام تنها است و یاری‌کنندگان بر خاک و خون افتاده و یاری‌گری در میان لشگر نمانده، یک سو دو دست بریده برادر است و سوی دیگر عون، جعفر، حبیب، حر، قاسم داماد نوجوان، در خاک غلطیده‌اند. اینک امام شیعیان در میانه میدان تنها است. این داستانی است که از محرم شصت و یکمین سال هجرت تا به امروز، از یاد دوستداران خاندان پیامبر نرفته است و باعث دوام مذهبی به نام تشیع شده است، مذهبی که هرچند از سقیفه بنی‌ساعده راه خود را به سمت وصیت پیامبر در حجه‌الوداع تغییر داد، اما تا قرن نهم هجری، نهضت فکری بود که پایه اصلی‌اش انتقام خون امام حسین (ع) و یاران و خاندانش در کربلا بود. شیعه‌ای که درباره آن صحبت می‌کنیم شاخه اصلی تشیع است که همان شیعیه ۱۲ امامی است. با ظهور صفویان و به قدرت رسیدن شاه اسماعیل؛ شیعه از قالب یک جنبش به مذهبی رسمی تبدیل شد که باز بر شعار منتقم خون حسین(ع) دولت خود را بنیان گذاشت و به صورت رسمی آیین محرم را برگزار کردند. یکی از این آیین‌ها تعزیه‌گردانی یا شبیه‌خوانی بود که در سال‌های دورتر نیز در زمان آل بویه، که نخستین حاکمان شیعه بودند که در ایران خطبه به نام ائمه شیعه خواندند، به صورت محدود برگزار می‌شد.
سایبان تفرقه
شیعه در اصطلاح فقهی به آن گروه از مسلمانان گفته می‌شود که به خلافت و امامت بلافصل علی‌بن‌ابی‌طالب به عنوان جانشین پیامبر اسلام معقتدند و براین عقیده هستند که امامت و جانشینی پیامبر اسلام که آخرین فردی است که به‌طور مستقیم از سوی خداوند با وحی روبه‌رو شد و به وجود آورنده دین آسمانی بود، براساس نص صریح تعیین می‌شوند. این نامی بود که در زمان رسول خدا به کسانی چون سلمان و ابوذر و مقداد داده شد. براساس باورهای کلامی تشیع، تبیین و تفسیر دین برعهده کسانی است که خداوند معین کرده است که همان اولی‌الامرمنکم است. این گروه از مسلمانان این نص را از تاکید چندین باره پیامبر بر جانشینی حضرت علی و استناد به آیه یا ایها الذین آمنو اطیعوالله واطیعوالرسول و اولی‌الامرمنکم می‌دانند. مهم‌ترین اعلام جانشینی نیز به چند ماه پیش از وفات پیامبر اسلام در راه برگشت از حج بود که در برکه‌ای به نام غدیر بود که پیامبر در خطبه‌ای بلند می‌گوید: «همانا جبرئیل از وی، پروردگارم، سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی ابن ابی‌طالب برادر و وصی و جانشین من در میان امتم و امام بعد از من است، همو که جایگاهش نسبت به من به‌سان هارون است نسبت به موسی. (الغدیر علامه امینی) براساس نظر همه مورخان اهل تشیع و تسنن بر این نظر که سقیفه بنی ساعده نقطه تولد مذهب شیعه است. براساس روایت تاریخ‌نگاران، پیامبر اسلام در روز ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری در منزلش وفات کرد. زمانی که خبر درگذشت ایشان منتشر شد، مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند، دو گروهی که پیش از این نیز وجود داشتند: یک گروه انصار بودند و دیگری مهاجران که هرکدام به اندازه مساوی سهمی از خلافت در آیینی را می‌خواستند که در عرض ده سال در تمام شبه جزیره عربستان و روم و ایران گسترش یافته بود و به‌دنبال فتح جهان می‌رفت. این شکاف درست زمانی که علی (ع) و نزدیکان پیامبر در حال کفن و دفن ایشان بودند، در سقیفه بنی ساعده رخ داد. تشیع بعد از شهادت امام علی، براساس نص صریح جانشینی پیامبر، از ایشان به امام علی و بعد از ایشان به امام حسن مجتبی و امام حسین (ع) رسیده و از امام حسین در فرزندان ایشان تا امام مهدی (عج) ادامه دارد. شیعه براساس شهادت منابع در ۱۰۰ سال نخست خود، یعنی تا زمان امامت امام محمد باقر و امام جعفر صادق، یک نحله مبارزاتی علیه خلفا بود. برهمین اساس نیز بسیاری از قیام‌هایی که تا این دوران در برابر خلفا شکل گرفت، با شعار الرضا ال محمد (ص) و منتقم خون حسین (ع) بود، شعاری که ابومسلم خراسانی توانست در سال ۱۳۲ هجری عباسیان را به خلافت برساند. شیعه به‌خصوص در ایران که مهم‌ترین پایگاه شیعیان بود، در پی انتقام خون خاندان پیامبر و امام حسین بود که در قالب مرثیه‌سرایی و تعزیه‌خوانی به هنرهای مختلف وارد شد.
ریشه‌های عزاداری امام حسین
براساس نوشته منابع، نخستین مراسم عزادارى امام حسین(ع) در روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجرى در کنار اجساد مطهر شهیدان توسط اهل بیت‏ علیه السلام برگزار شد. پس از آن هنگام ورود کاروان اسیران به کوفه، امام زین‏العابدین و حضرت زینب و ام‏ کلثوم علیهم السلام براى مردم کوفه که براى تماشا آمده بودند، سخنرانى کردند. در پى این سخنرانی‌ها، صداى ضجه و گریه از خانه‏ها و مردم کوفه بلند شد که به نوعی عزاداری برای شهدا و افشاگری امویان بود. پس از ورود کاروان اسرا به شام و خطابه‌خوانی امام سجاد(ع) در شام، یزید به اهل بیت امام حسین اجازه داد که عزادارى کنند و اهل ‏بیت ‏به مدت سه روز، به طور رسمى در شام عزادارى کردند. عزاداری بعدی در مدینه برپا شد، پس از ورود اهل بیت به مدینه عزاى عمومى بر پا گردید و تمامى مردم مدینه ناله و ضجه کردند. پس از آن حلقه‏هاى عزادارى توسط اشخاص و افراد سرشناس بر پا شد اما حکومت‌هایی چون حجاج یوسف ثقفی نه تنها سوگواری بر خاندان پیامبر را ممنوع کردند بلکه دستور به تخریب مقبره امام حسین و یارانش نیز دادند. اما یکی دو قرن بعد این ایرانیان بودند که توسط آل‌بویه سوگواری بر مصائب امام حسین را رسمی کردند. براساس روایت مورخان، دسته‏های عزاداری در شکل جدید، نخستین بار در سال ۳۵۲ در زمان معزالدوله دیلمی به وجود آمدند. در سال ۳۵۳، به دستور معزّالدوله، عزای عمومی اعلام شد و از مردم خواسته شد که با پوشیدن جامه سیاه، اندوه خود را نشان دهند. در عاشورای سال ۳۵۲، نیز گریه و ندبه برای امام حسین(ع) و نوحه‏خوانی و برپایی ماتم برای آن امام برگزار شد. در این روز با آویختن پلاس (پارچه‏های کهنه و سیاه)، اعلام عزا ‏کردند. در روز عاشورا، مردم حتی برخی علمای حنفی مثل خواجه علی غزنوی و امام نجم‌الدین بلعمانی حنفی، سفیانیان را لعن می‌کردند، دستار از سر باز کرده، نوحه می‌خواندند و خاک بر سر می‌افشاندند. ابن کثیر شامی در تاریخ خود نوشته معزالدوله احمد بویه در دهه اول، امر کرد که بغداد را سیاه‌پوش کرده و بازار را تعطیل کنند و به سوگواری در مصائب خانواده پیامبر بپردازند. این رسم تا دوران سلجوقی در بغداد ادامه داشت. احمد بن الفتوح رازی نیز در احسن‌القصص از اجرای آیینی سوگ امام حسین در بغداد و ری خبر داده است. در سال ۴۰۲ قمرى، فخرالملک، وزیر سلطان بهاءالدوله، برگزارى مراسم عاشورا را آزاد اعلام کرد و براى جلوگیرى از وقوع فتنه تدابیرى اندیشید، ولى بار دیگر خودش در سال ۴۰۶ قمرى برگزارى مراسم عاشورا را منع کرد، که اصرار شیعیان به برگزارى آن، باعث نزاع آنها با ساکنان محله‏ باب‏الشعیر شد و تعداد زیادى در این نزاع کشته شدند. سلاطین سلجوقى از دوستداران ائمه شیعه بودند. ملکشاه به همراه خواجه نظام در سال ۴۷۹ ق به زیارت کاظمین، نجف و کربلا رفت. محمد بن عبدالله بلخى پس از سخنرانى و وعظ، براى عالمان، مسوولان و طلاب نظامیه اهل سنت، روضه مى‏خواند و از مظلومیت‏هاى اهل‏بیت پیامبر یاد مى‏کرد. این رسم تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقى در بغداد و شهرهاى دیگر ایران معمول بوده است. در ابتداى قرن هفتم، چون محمّد خوارزمشاه خواست علاءالملک ترمذى از سادات حسینى خراسان را به عنوان خلیفه در برابر الناصر عباسی مطرح کند، تا حدود زیادى نفوذ معنوى خلفاى عباسى ـ که حامى مذهب سنّت بودند ـ رو به کاهش گذاشت و سرانجام در نیمه دوم قرن هفتم، در سال ۶۵۶ق با سقوط بغداد و حاکمیت یافتن ایلخانان در ایران و عراق، مذهب اهل سنّت با بحران جدى روبه‏رو شد. از این رو فرصت مناسبى براى توسعه تشیع و برگزارى شعائر و مراسم مذهبى آن فراهم گردید و با روى خوش نشان دادن غازان خان به شیعیان و سرانجام با رسمى شدن مذهب تشیع، در مدت کوتاهى در زمان «اولجایتو»، مراسم عزادارى عمومیت یافت. مردم هرات پایتخت تیموریان، در نیمه دوم قرن نهم با فرا رسیدن ماه محرم به برگزارى مجالس سوگوارى براى امام حسین(ع) اهتمام مى‏ورزیدند و حتى شاهزادگان و امرا نیز به برگزارى مجالس عزا همت مى‏گماشتند؛ اما مهم‌ترین جلوه برگزاری مراسم عاشورا مراسم تعزیه بود که ریشه در تئاترهای قدیمی ایرانی داشت.
از سیاووشان تا گل محمدی
هیچ‌کدام از منابع اشاره مستقیمی به برگزاری آیین نمایشی تعزیه تا دوران صفویه ندارند و به نظر هم نمی‌رسد آیینی چون تعزیه یکباره و با فرمان یک نفر شکل گرفته باشد. پژوهشگرانی چون بهرام بیضایی در کتاب نمایش در ایران معتقد هستند: «ابتدا، تنها تنها دسته‌های عزادار بودند که به کندی از برابر تماشاگران می‌گذشتند و با سینه زدن و زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانه‌ها و علم‌هایی که بی شباهت به افزارهای جنگی نبود و نیز هم‌آواز‌ی و همسرایی در خواندن نوحه‌، ماجرای کربلا و شهادت امام حسین‌(ع) ‌و گاهی نیز امام علی (ع) را به مردم یادآوری می‌کردند. در مرحله بعدی آوازهای دسته‌جمعی کمتر شد و نشانه‌ها بیشتر‌ و یکی دو واقعه‌خوان نیز به آنان اضافه شدند‌ که واقعه را برای تماشاگران نقل کرده و سنج و طبل و نوحه آنها را همراهی می‌کرده است‌. در مرحله بعد نقالان‌، شبیه چند تن از شهدا را به مردم نشان می‌دادند که با شبیه‌سازی و نشانه‌هایی نزدیک به واقعیت می‌آمدند و مصائب خود را شرح می‌دادند. مرحله بعد، گفت‌و‌شنید شبیه‌ها بود با هم و بعد پیدایش بازیگران‌.»
«شبیه‌خوانی»، «شبیه‌گردانی» یا تعزیه قدیمی‌ترین گونه نمایشی است که در ایران رواج داشته است، به آن شیوه که ما امروز آن را می‌شناسیم و از تاریخ میانه ایران رواج پیدا کرده است. شرح نمایشی از زندگی، مصائب خاندان پیامبر و خصوصا وقایع و فجایعی است که در محرم سال 61 هجری قمری برابر با 18 مهر سال 59 شمسی در کربلا اتفاق افتاد و منجر به شهادت امام حسین (ع) و یارانش در صحرای کربلا شد و با همت ایرانیان به‌خصوص شیعیان علوی و جعفری با افزودن جنبه‌های داستانی و دراماتیک، تبدیل به هنری تلفیقی شد که شامل بازی‌های نمایشی، موسیقی و ادبیات و گونه‌ای دیگر از آن یعنی پرده‌خوانی هنرهای تجسمی و نقاشی نیز می‌شد. به گزارش منابع تاریخی، تعزیه در قالب یک تراژدی قوی از قرن چهارم هجری و با ظهور سلسله شیعی آل بویه در ایران شکل گرفت و در دوران صفویه تا زندیه دوران تکمیل و تثبیت خود را طی کرد و سرانجام در دوران قاجاریه به نقطه کمال خود رسید، اما به عقیده بسیاری از پژوهشگران قدمت تعزیه بیشتر از قرن چهارم است. این گروه عقیده دارند تعزیه از ‏دورترین جای تاریخ یعنی دوران اساطیری ریشه گرفته است و پیشینه تعزیه را به آیین‌هایی چون سوگ سیاوش و آیین سیاوش‌خوانی باز می‌گردانند. آیین سیاوش‌خوانی یکی از قدیمی‌ترین آیین‌های ایرانی بود که در دوران‌های باستانی، سالی یک بار در سوگ سیاوش شاهزاده ایرانی و پسر کاووس توسط مردم و به صورت گروهی اجرا می‌شد. درباره خاستگاه این آیین و چگونگی شکل‌گیری آن اطلاعات چندانی در دست پژوهشگران وجود ندارد. کهن‌ترین منابعی که تاثیر این آیین را بر تعزیه تایید می‌کند، چند نقاشی دیواری است که در بخارا از سوگ سیاوش و تشییع پیکر نمایشی او هر ساله در تابوتی چوبی است. اما روشن‌ترین مدرکی که از تاریخ میانه ایران به دست آمده است؛ در سال 332 هجری قمری در کتاب «تاریخ بخارا» و توسط «ابوبکر محمد بن جعفر النَرشَخی» نوشته شده است. نَرشَخی در فصلی که به ذکر بنای ارگ بخارا توسط سیاووش اشاره می‌کند، روایتی از کشته شدن او به دست افراسیاب آورده و نقل می‌کند: «مردمان بخارا را در کشتن سیاووش نوحه‌هاست. چنان‌که در همه ولایات معروف است و قوالان آن را گریستن مغان خوانند و این سخن زیادت از سه هزار سال است.» او در بخش دیگری از این کتاب خود، درباره بخارا شرحی از جنگ کیخسرو پسر سیاووش با افراسیاب به خونخواهی پدر می‌گوید و می‌نویسد: «و اهل بخارا را بر کشتن سیاوش سروده‌های عجیبی است و مطربان آن را کین سیاووش گویند و محمد بن جعفر گوید که از این تاریخ سه هزار سالست. والله علم.»

روضه الشهدا میراث روضه‌خوانی
روضه‌الشهدا،‌ کتابی است درباره عاشورا که توسط واعظ کاشفی در قرن نهم به رشته تحریر درآمده است، اما به دلیل برخی ایراداتی که به آن وارد بوده، میرزا ابوالحسن شعرانی به تصحیح و حواشی‌نویسی آن پرداخته است. کمال‌الدین حسین بن علی واعظ کاشفی در قرن نهم می‌زیست، و به روایتی داماد ملاعبدالرحمن جامی است و اصلاً از مردم سبزوار است و همه آثار او به زبان فارسی نگاشته شده است. کاشفی بیشتر عمر خود را به وعظ و خطابه در شهرهای سبزوار، نیشابور و هرات گذرانید. کتاب روضه‌الشهدا از بلایا و مصائب انبیا آغاز کرده تا به حضرت خاتم الانبیا رسیده است. پس از آن از مصائب اهل بیت(س) و تاریخ وفات آنان سخن به میان آورده و در این معانی مبتکر است. روضه عروسی وهب و عروسی حضرت قاسم (ع) که کنت گوبینو ایلچی فرانسه از آن به عنوان نمایش زیبایی ایرانی نام می‌برند و مجلس تعزیه حر بن یزید ریاحی که از مهم‌ترین و قوی‌ترین مجالس تعزیه است، از روضه الشهدا استخراج شده است. به گفته صاحب‌نظران با نگارش کتاب روضه‌الشهدا، مقتل‌نویسی دگرگونی فراوانی یافت و نسل سوم مقاتل پا به عرصه حیات گذاشت. این نسل از مقاتل، در دوران صفویه و قاجاریه، از لحاظ کمی و کیفی رشد فراوانی کردند. تعزیه در دوران قاجاریه با شکوه خاصی برگزار می‌شد. گزارش‌های زیادی از سیاحان و نمایندگان کشورهای اروپایی نشان از برگزاری این آیین‌ها در این دوران است. یکی از این گزارش‌ها شرحی است که لیدی شیل همسر سفیر انگلستان در ایران، در دوران محمد شاه قاجار، نوشته است: «ماه دسامبر امسال مصادف با ماه محرم، یعنی دوره ماتم و ندبه و زاری ایرانی‌ها بود. در این ماه،‌ شیعیان ‏مراسمی به عنوان یادبود و ذکر مصیبت امام حسین و خانواده‌اش در صحرای کربلا برگزار می‌کنند. این واقعه ‏به قدری ایرانی‌ها را تحت تاثیر قرار داده است که جریان آن را به صورت یک برنامه نمایشی درآورده‌اند و ‏شبیه انجام شعائر مذهبی دوران گذشته در انگلستان و دیگر جاها، در صحنه اجرا می‌کنند. در این واقعه، امام ‏حسین(ع) پسر فاطمه (س)، دختر حضرت محمد (ص) با زنان و بچه‌های خود به همراه هفتاد تن از یاران که ‏اکثر آنها از بستگانش بودند، در صحرای کربلا مورد حمله لشکریان تحت فرمان «عبیدالله» فرمانده قشون ‏‏«یزید» (حکمران دمشق و دومین خلیفه از سلسله بنی‌امیه) قرار گرفت. امام حسین(ع) چند روز با رشادت ‏فراوان به دفاع برخاست، ولی در آخر کار آب «نهر فرات» را به رویش بستند و تمام خانواده و یارانش را، ‏چه بر اثر تشنگی و چه به علت جنگ، به شهادت رساندند کردند. امام حسین(ع) نیز در پایان کار کشته شد و سر او به ‏وسیله «شمر» از بدن جدا شد. باید صحنه‌هایی را که برای یادآوری این واقعه ترتیب داده شده و حرکات ‏ایرانی‌ها را دید، تا بتوان وضع را کاملا تصور کرد‎.‎ این برنامه معمولا ده روز ادامه دارد، که هر روز به مدت چند ساعت اجرا می‌شود‎.‎»
تکیه دولتی
ماه محرم در دوره قاجاریه شور و حال دیگری داشت. در این ‏ماه همه شهرهای ایران سیاه‌پوش می‌شدند و آیین‌های ویژه‌ این ماه برگزار می‌شد. عزاداری‌ها در ‏این دوره با آیین‌های تعزیه‌خوانی مفصل و باشکوهی در شهرهای مختلف همراه بود. باشکوه‌ترین آیین‌های تعزیه‌خوانی در تهران و در حضور شاه برگزار می‌شد. این مجالس تعزیه‌خوانی با شروع ماه محرم، با آماده کردن تکیه آغاز و در ده شب اول، هر شب یک مجلس از مجالس تعزیه اصلی اجرا می‌شد. از تعداد نسخه‌ها و مجالس تعزیه اطلاع دقیقی در دست نیست، اما بسیاری از پژوهشگران تعداد مجالس تعزیه را به تعداد روزهای سال می‌دانند که بیشتر آنها با وقایع محرم سال ۶۱ هجری و امام حسین (ع) ارتباط مستقیم دارد، اما شماری از آنها که بیشتر آنها در دوران قاجاریه و به دلیل علاقه شدید شاهان این سلسله به تعزیه‌خوانی بود، درباره موضوعاتی دیگر بودند. تعزیه‌های علوی و تعزیه‌های غریب نمونه دیگری از تعزیه است، اما در میان همه مجالس ۱۰ مجلس تعزیه را که در ۱۰ روز نخست محرم اجرا می‌شد به نوعی می‌توان تعزیه‌های اصلی دانست. این تعزیه‌ها که از شروع سفر امام حسین به مکه و حرکت کاروانشان به سمت عراق و کربلا آغاز می‌شود، در ظهر روز عاشورا با شهادت امام حسین (ع) و آتش زدن خیمه‌های اهل بیت به پایان می‌رسید. تعزیه حر، تعزیه عروسی حضرت قاسم، تعزیه شهادت حضرت علی‌اکبر، شهادت حضرت ابوالفضل‌العباس، شهادت حضرت علی‌اصغر و تعزیه ظهر عاشورا این تعزیه‌ها مهم‌ترین نمونه‌های تعزیه است که از دوران قاجار تا امروز در دهه نخست محرم برگزار می‌شود. این مجالس تعزیه توسط معین‌البکای تعزیه که کارگردانی گروه تعزیه‌خوانان را هم بر عهده داشت در اختیار تعزیه‌خوانان قرار می‌گرفت. هر یک از تعزیه‌خوانان بیاض و نسخه را در دست می‌گرفتند و از روی آن می‌خواندند؛ این عمل را با حرکات نمایشی ویژه آن نقش اجرا می‌کردند. هر نسخه تعزیه با ترکیبی ساده و اشعاری آهنگین و رزمی و نوحه‌خوانی، داستان را شرح می‌دادند. درباره کسانی که این نسخه‌های تعزیه را نوشته‌اند نیز اطلاع چندانی به دست نیامده است. البته بنا به نظر برخی از پژوهشگران نمایش آیینی سنتی ایران، بیشتر این مجالس تعزیه از روی «روضه الشهدای» ملاحسین واعظ کاشفی و مقاتل تنظیم شده است.
صفویان میراث‌داران عاشورا
آدام ئولیِارُوس سیاح پرتغالی که در دوران صفوی یعنی محرم 1016 هجری در اردبیل بوده است، شرحی از سوگوار‌ها، نوحه‌ها، مرثیه‌ها و دیگر آیین‌هایی می‌دهد که در دهه نخست محرم در این شهر جاری بود. البته او مانند دیگر سیاحانی که در دوران صفویه به ایران آمدند اشاره به اجرای نمایشی این آیین‌ها ندارد. تنها تاورنیه سیاح فرانسوی بود که در محرم 1046 و در حضور شاه صفی دوم شاهد یکی از آیین‌های شبیه‌خوانی بود: «در بعضی از این عماری‌ها طفل‌هایی شبیه نعش خوابیده بودند و آنهایی که دور عماری را احاطه کرده بودند گریه و نوحه و زاری می‌کردند. این طفلان شبیه دو طفل امام حسین (ع) هستند که بعد از شهادت امام، خلیفه بغداد آنها را گرفت و به قتل رسانید.» اما اوج مراسم عاشورا و عزاداری برای امام حسین از زمان قاجاریه در ایران شکل گرفت. قدیمی‌ترین سندی که شاهد اجرای میدانی تعزیه‌خوانی است، مربوط به گزارش ویلیام فرانکلین از دوران کریم‌خان زند است که در شیراز شاهد تعزیه‌ای بوده است که ظاهرا مربوط به عروسی حضرت قاسم (ع) مربوط بوده است. بعد از فرانکلین «کارستِن نیبور» سیاح آلمانی و«ساموئل هیلمن» شرحی از تعزیه‌هایی را که دیده‌اند در کتابشان می‌آورند. این نوشته‌ها و نوشته‌هایی که بعد از اینها وقایع دهه اول محرم را توصیف می‌کند و نشان می‌دهد که تعزیه در دوران زندیه آخرین مرحله تکامل خود را طی کرده و در آستانه ورود به دوره قاجاریه به عنوان یک هنر رسمیت می‌یابد. با به قدرت رسیدن قاجاریه، تعزیه مانند دیگر هنرهای این دوره مورد حمایت دربار قرار گرفت و از خاستگاه این هنر در شهرهای فراهان و اراک، به تهران و پایتخت آمد و چنانچه در نوشته‌های سیاح فرنگی چون گاسپار دروویل و ئوژون فِلاندَن و الکساندر خُوچِکو و مورخان ایرانی آمده به شکل باشکوهی برگزار می‌شد.