تجـارت زنانه و مردانه ندارد - ۱۶ شهریور ۹۱
زهره کاهه
در جامعه ما زنان با مسائلی مواجهند که گاه بر آرزوها و خواسته‌های آنها در مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سایه می‌اندازد. اما فاطمه دانشور، متولد ۱۳۵۳، کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی و صنایع و در حال حاضر عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، از جمله زنانی است که توانسته با خلاقیت و پشتکار در عرصه اقتصادی به چهره موفقی تبدیل شود و به عنوان مدیر عامل و موسس شرکت «سیاحان سپهرآسیا» و موسس «موسسه مهرآفرین» پله‌های ترقی را بپیماید. با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا رمز موفقیتش را جویا شویم. از کی شروع به کار کردید؟ وچه کاری را برای شروع انتخاب کردید؟
بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، به مدت دو سال جذب محیط کاری دولتی و نیمه دولتی شدم؛ اما کار در سیستم‌های دولتی و حقوق بگیری، به این شکل مرا راضی نکرد و به خاطر اهداف بزرگی که در سر داشتم و اینکه با این درآمد، رسیدن به این اهداف ممکن نبود، تغییر مسیر دادم و تصمیم گرفتم برای خود کسب‌وکاری راه بیندازم. این کار ضمن اینکه درآمد بالایی دارد، برای خودم هم هست و احساس بهتری هم دارم. در نهایت در حوزه معدن و صادرات مواد معدنی موفق شدم و در سن 27 سالگی کارآفرینی را بدون هیچ گونه سرمایه و پشتوانه‌ای شروع کردم.
با سرمایه به دست آمده از این طریق چه کار کردید؟
از همان شروع موفقیت‌هایم یک چهارم سود سهام خود را صرف مسائل اجتماعی می‌کردم و از بین معضلات موجود، کودکان بد سرپرست را بدون متولی و حامی یافتم و حمایت کردم. تصمیم گرفتم بخش بزرگی از سود و سرمایه ام را صرف خدمت به این قشر از جامعه کنم. مهرآفرین، نام موسسه نیکوکاری است که تاسیس کردم.
مشوق اصلی‌تان در این زمینه که بود؟
فقط خواستن بود که به من کمک کرد. حرکت کردن به انسان کمک می‌کند. اگر، ناامید شوی، بترسی و عقب‌بنشینی هرگز نمی‌توانی موفق شوی. حتی در سخت‌ترین شرایط باید صبوری کرد، حرکت کرد، فکر کرد و بهترین تصمیم را گرفت. بزرگ‌ترین سرمایه‌ای که خداوند به انسان عطا کرده، قدرت تفکر است. با فکر کردن است که می‌توان بهترین تصمیم را در بدترین شرایط گرفت. فکرکردن و درست تصمیم گرفتن را عامل موفقیت در مذاکرات خود می‌دانم و اعتقاد دارم که به این شکل می‌توان در مذاکرات موفق بود و شرایط را به نفع خود تمام کرد و برنده از جلسه خارج شد. در این مسیر با شخصی آشنا شدم که در نهایت با هم ازدواج کردیم، ما دو تا شدیم و همدیگر را تکمیل کردیم و با یکدیگر مسیری که تا به حال هر یک به تنهایی می‌گذراندیم حالا باهم در این راه قدم می‌گذاریم.
هدفتان از انتخاب این کسب و کار در آغاز راه چه بود؟
زمانی به فکر راه‌اندازی کسب وکار افتادم که حد و شان خود را بسیار بالاتر از حقوق نازلی که می‌گرفتم می‌‌دیدم. توانایی بالا، افکار خلاق، جسارت، اعتماد به نفس و پشتکار باعث شد که من در این جاده پر پیچ و خم قدم بگذارم. ضمن اینکه وقتی شما برای کارفرما کار می‌کنید، خیلی نمی‌توانید رشد کنید و همیشه باید یک کار مشخص و تکراری انجام دهید یا در حالت بهتر در یک چارچوب کلی آموزش ببینید و خلاق باشید. افکار من وسعت داشت و نمی‌توانستم مرزی برای آن قائل شوم. مطمئنا اگر به همان شیوه کارمندی ادامه می‌دادم، اکنون از خود اصلا راضی نبودم و روح من در اسارت باقی می‌ماند. افکار بزرگ، روح را به حرکت در می‌آورد. بزرگ و متعالی فکر کنید «خواستن» عامل مهمی است. متاسفانه بعضی از افراد نمی‌خواهند بیشتر از یک حدی فعالیت داشته باشند یا فکر کنند، ولی این را بدانید که همه افراد موفق، خواسته‌اند که «بهترین» باشند.
حضور فعالتان درعرصه کاری، به حضورتان در منزل و انجام وظایف مربوطه لطمه نزده است؟
خیر، به اعتقاد من زنان کارآفرین بهتر می‌توانند زندگی خود را هدایت کنند بارها اتفاق افتاده به مشاوره جمع زنان خانه‌دار دعوت شده‌ام و دیده‌ام به علت نبود مشغولیت، موارد خیلی پیش پا افتاده زندگی باعث ناراحتی و افسردگی شان شده، مثلا با خانواده همسرشان دچار مشکلات لاینحل می‌شوند و آن را تبدیل به یک معضل بزرگ می‌کنند. در صورتی که زنان شاغل هیچ‌وقت فرصت فکر کردن به این مسائل جزئی را ندارند. من فکر می‌کنم نه تنها کار زنان به وظایف حفظ خانواده لطمه‌ای نمی‌زند، بلکه آن را تقویت می‌کند. در موفقیت کار در منزل و بیرون از آن، همراهی اعضای خانواده بسیار لازم است.
در عرف ما اصل بر این است که مدیریت منزل با خانم‌ها باشد اگر کسی بخواهد هم در منزل هم بیرون از آن فعالیت داشته باشد، چگونه می‌تواند در هردو زمینه موفق باشد؟
در جامعه ما زنان با یکسری محدودیت‌ها مواجه هستند. درست است که همین جنسیت باعث شد من دیرتر به بعضی خواسته‌هایم برسم، ولی رسیدم، درمقابل جنسیت زن در جامعه قطعا محدودیت‌هایی وجود دارد که عمده آن، مشکلات فرهنگی است که موجب می شود خانم‌ها انرژی بسیاری صرف غلبه بر این محدودیت‌ها بکنند. ولی اراده انسان در مقابل این محدودیت‌ها قوی‌تر است. زنان هم به این مقاصد می‌رسند، ولی دیرتر و با صرف انرژی بیشتر. البته در خصوص بعضی مشاغل این میزان صرف انرژی شاید لازم نباشد مثل مشاغل آموزشی و.... ناگفته نماند که همراهی همسر خیلی مهم است و در صورتی که این همراهی باشد، برنامه‌ریزی کار منزل و بیرون از آن مساله دشواری نیست. کار وقتی سخت می‌شود که اعضای خانواده همراهی نکنند.
چند فرزند دارید؟
سه فرزند دارم، روژین دختر 5 ساله‌ام و آرتین و رادین دو پسر دوماهه دوقلوی من هستند که با برنامه‌ریزی که داشته‌ام هیچ خللی به زندگی خانوادگی‌ام وارد نشده است.
چند ساعت در روز برایشان وقت می‌گذارید؟ و آیا وظایف مادری مانع از انجام وظایف کاری شما نمی‌شود؟
با برنامه‌ریزی صحیح می‌توان برای فرزندان هم وقت گذاشت. من معمولا آخر هفته جمعه تمام وقت با فرزندانم هستم و روزهای دیگر هفته، به طور اختصاصی روزانه 3 ساعت در مجموع برای کودکانم وقت می‌گذارم. پرستار شبانه روزی خوبی برای نگهداری از کودکانم استخدام کرده‌ام که وظیفه‌اش را به خوبی انجام می‌دهد. وظایف مادری مانع از انجام وظایف کاری نمی‌شود حتی این پرکار بودن و فعالیت من تاثیر مثبتی بر هوش و خود اتکایی فرزندانم می‌گذارد من این را در مورد دختر 5 ساله‌ام دیده‌ام او خیلی بیشتر از سن و سالان خود آگاهی دارد و مستقل‌تر است. و این‌که معتقدم کیفیت رابطه مادر با فرزند در همان ساعت کم می‌تواند نیاز کودک را مرتفع سازد.
شما به عنوان مدیرعامل در سپهر آسیا چه کارهایی انجام می‌دهید؟
من به علت تعدد مسوولیت‌هایی که دارم و باید به همه آنها برسم برنامه‌ریزی می‌کنم در هفته 2 روز وقت برای کارهای سپهر آسیا بگذارم. در ابتدای راه‌اندازی شرکت من مجبور بودم روزی 16 ساعت وقت برای شرکت بگذارم، اما به مرور زمان و با پیاده‌سازی سیستم، دیگر نیازی نیست که مثل روزهای اول کار کنم و مدیران و کارکنان شرکت کارها را انجام می‌دهند، فقط به عنوان مدیرعامل، نظارت عالیه بر امور داریم. در سپهرآسیا فعالیت‌های معدن‌داری (استخراج و بهره‌برداری و فراوری سنگ آهن)، بازرگانی (فروش خارجی) و حمل‌ونقل زمینی و عملیات دپوسازی بار در انبار و بارگیری کشتی صورت می‌پذیرد که همه قسمت‌ها توسط مدیران متخصص به صورت روزمره اداره می‌شوند.
چه تفاوتی بین کارآفرین و مدیر وجود دارد؟
کارآفرینان راحت‌تر می‌توانند بحران‌ها را مدیریت کنند، استقامت و پایداری بیشتری دارند و از خلاقیت خوبی برخوردارند. می‌توانند برای مشکلات در بحران‌ها راه‌حل بیابند و جسارت انجام آن را دارند، اما شاید مدیران نتوانند این گونه باشند؛ بنابراین من به عنوان کارآفرین بیشتر در مواقع خطر بحران و توسعه نقش آفرینی می‌کنم.
در واقع عضو هیات نمایندگان اتاق بودن یکسری چالش‌هایی دارد، چطور شما با این چالش‌ها روبه‌رو می‌شوید و آنها را برطرف می‌کنید؟
چالش وجود دارد، ولی درست کارکردن و استقامت می‌تواند چالش‌ها را به مرور زمان برطرف کند. تجربه اتاق بازرگانی، با سایر تجربیاتم متفاوت بود. فرهنگ خاصی در اتاق حاکم است که این فرهنگ فقط خاص اتاق است و من این نوع فرهنگ را جای دیگر تجربه نکرده‌ام. نمی‌توانم بگویم فرهنگ خوبی است، یک نوع سختی شاید در پذیرش جوانان و اندیشه‌های نو. من معتقدم به مرور و در دوره‌های بعدی اتاق، جوانان اتاق‌ها را خواهند گرفت.
توصیه شما برای خانم‌های جوانی که وارد بازار کار می‌شوند، چیست؟
آنها باید خود را توانمند کنند. تجارت، زنانه مردانه ندارد و هر کسی این ظرفیت را در خود ایجاد کرده باشد می‌تواند وارد این حوزه شود. زنان با مشکلات فرهنگی و سنتی مواجهند این نگاه فرهنگی باعث تقویت ترس در زنان و عدم توانایی آنان در خطر کردن می‌شود.
مثلا جامعه در برخورد با خانمی که چکش برگشت خورده واکنش شدید و انقباضی دارد تا مردان، یا در خانواده‌ها، فعالیت‌های آموزشی و فعالیت‌هایی از این دست را برای دختران خود توصیه می‌کنند و پسران را از همان ابتدا به سمت کارهای بزرگ‌تر سوق می‌دهند. این‌ها همه مسائل فرهنگی تربیتی است که بعضا خودباوری را در زنان کم می‌کند. در واقع قالب‌های زبانی در فرهنگ ما به گونه ای است که بعضی مشاغل مربوط به زن است و با روحیه زن سازگاری دارد و در عوض روحیه مرد متناسب کارهای سخت و بیرونی است، مثلا عبارت‌های زبانی مختلف درباره این دو به کار برده می‌شود مثل «دختر قشنگم» و «پسر زرنگم» و....
همچنین قالب‌های زبانی جنسیتی در جامعه ما به وفور وجود دارد و در محاوره‌های عمومی و در روابط بین افراد به کار می‌رود. در حقیقت به ما باورانده اند که چنین ویژگی‌ای ذاتی است و نه فرهنگی و ساخته دست انسان‌ها و این باعث شده زنان به باورهای غلطی درباره خویش دست یابند و نهایتا خودباوری آنها پایین بیاید.
البته هم اکنون وضعیت رو به بهبود است با امکانات مشاوره‌ای و آموزشی که برای زنان فراهم شده بهتر می توان نسبت به سابق حرکت کرد ولی هنوز تا نقطه مطلوب فاصله داریم.
خانم‌های موفق چه معیارهایی باید داشته باشند؟
ویژگی افراد موفق یکی است، خانم یا آقا ندارد، ولی زنان ما برای موفقیت باید از استقامت بیشتری برخوردار باشند، برای توانمندی خود تلاش کنند و با الگوهای موفق صحبت کنند. ما زنان موفق بسیاری داریم، زندگی‌نامه آنها را بخوانند و الگو بگیرند. مثل خانم ماهرخ فلاحی، عفت رئیسی و خیلی خانم‌های دیگر....