وقتی سینما دیگر پول ندارد - ۲۲ تیر ۹۱
ندا کوچکی
سینمای ایران این روزها علاوه بر مشکلاتی که از بیرون به آن تحمیل می شود از درون هم با مشکلات بسیاری روبرو است که شاید حتی آنها را بتوان بزرگتر از معضلات بیرونی دانست. بالارفتن هزینهها به تبع حذف یارانهها، تولید و اکران در سینما را دچار گرانی سهمگینی کرده که بعید نیست همین معضل باعث از بین رفتن کامل سینمای بخش خصوصی شود. پیش از هدفمندی یارانهها سینماگران نگرانی خود را از سرنوشت سینما پس از اعمال این سیاست اعلام کرده بودند. سینما از آنجا که از یک سو با نیروی انسانی، از سوی دیگر با امکانات فنی و از طرف دیگر با هزینههای مربوط به اداره یک ملک روبه رو است، از هر جهت تحت تاثیر افزایش هزینهها بر اثر هدفمندی یارانهها قرار می گیرد و این منجر به افزایش دوبرابری هزینههای تولید و توزیع و افزایش تقریبی دو برابر و نیمی هزینه سینماداری شده است.
سینمای ایران این روزها علاوه بر مشکلاتی که از بیرون به آن تحمیل می شود از درون هم با مشکلات بسیاری روبرو است که شاید حتی آنها را بتوان بزرگتر از معضلات بیرونی دانست. بالارفتن هزینهها به تبع حذف یارانهها، تولید و اکران در سینما را دچار گرانی سهمگینی کرده که بعید نیست همین معضل باعث از بین رفتن کامل سینمای بخش خصوصی شود. پیش از هدفمندی یارانهها سینماگران نگرانی خود را از سرنوشت سینما پس از اعمال این سیاست اعلام کرده بودند. سینما از آنجا که از یک سو با نیروی انسانی، از سوی دیگر با امکانات فنی و از طرف دیگر با هزینههای مربوط به اداره یک ملک روبه رو است، از هر جهت تحت تاثیر افزایش هزینهها بر اثر هدفمندی یارانهها قرار می گیرد و این منجر به افزایش دوبرابری هزینههای تولید و توزیع و افزایش تقریبی دو برابر و نیمی هزینه سینماداری شده است.
ندا کوچکی
سینمای ایران این روزها علاوه بر مشکلاتی که از بیرون به آن تحمیل می شود از درون هم با مشکلات بسیاری روبرو است که شاید حتی آنها را بتوان بزرگتر از معضلات بیرونی دانست. بالارفتن هزینهها به تبع حذف یارانهها، تولید و اکران در سینما را دچار گرانی سهمگینی کرده که بعید نیست همین معضل باعث از بین رفتن کامل سینمای بخش خصوصی شود. پیش از هدفمندی یارانهها سینماگران نگرانی خود را از سرنوشت سینما پس از اعمال این سیاست اعلام کرده بودند. سینما از آنجا که از یک سو با نیروی انسانی، از سوی دیگر با امکانات فنی و از طرف دیگر با هزینههای مربوط به اداره یک ملک روبه رو است، از هر جهت تحت تاثیر افزایش هزینهها بر اثر هدفمندی یارانهها قرار می گیرد و این منجر به افزایش دوبرابری هزینههای تولید و توزیع و افزایش تقریبی دو برابر و نیمی هزینه سینماداری شده است. سازندگان و تولیدکنندگان فیلم های سینمایی نگران چگونگی پیش بردن پروژهها هستند و سینماداران با بحران جدی افزایش آمار و ارقام اداره سالن روبه رو شده اند. بالارفتن دستمزدها و اجاره وسایل و ادوات فیلمسازی باعث شده که در روند تولید فیلمها اخلال جدی پیش آید. قبل از حذف یارانهها هزینه لابراتوار و چاپ فیلم بین ۷۵۰ تا ۸۰۰ هزار تومان بود اما حالا به دو میلیون تومان رسیده است. هزینه کرایه دوربین دیجیتال ۳۵۰ هزار تومان بود اما بعد از قطع یارانهها به ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان رسیده است. هزینه آژانس و ایاب و ذهاب عوامل تولید فیلم، ماهانه یک میلیون تومان بود درحالیکه حالا به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسیده است. بنابراین مجموع این افزایش هزینهها دست به دست هم داده تا هزینههای تولید فیلمی که در سال ۱۳۸۹ بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیون تومان بود حالا به ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان برسد.
اما این مشکلات بیش از هرجا در زمینه سینماداری نمود و بروز دارد، سال گذشته گروهی از سینماداران با مشکلاتی جدی روبه رو شدند تا آنجا که اعتراضها با صدای بلند اعلام شد و رسانهها به آن پرداختند و حتی گروهی از سینماداران اعلام کردند با این روند حاضر به ادامه کار و مدیریت مجموعه زیرنظر خود که به واسطه راه اندازی پردیسهای سینمایی عملااز رونق افتاده و چندان مورد استقبال قرار نمی گیرد، نیستند و باید شرایط برای آنان تغییر کند. به طور مثال هزینه مربوط به آب، برق، گاز و تلفن یک سینمای تک سالنه در سال 1389 بین یک تا 5/1 میلیون تومان بود که در وضعیت کنونی این مبلغ به چهار تا پنج میلیون تومان رسیده است. قبل از هدفمندی یارانهها هزینه برق سینماها 300 هزار تومان بود، اما این رقم اکنون به یک میلیون و 200 هزار تومان تا یک میلیون و 500 هزار تومان رسیده است.
همچنین درباره نیروی انسانی هم سالن های سینما شاهد افزایش ۵۰ تا ۶۰ درصدی هزینهها هستند.هزینه برق، گاز و آب سالنها آنقدر کمرشکن بود که سینمادارها دست به دامن مدیران معاونت سینمایی شدند تا آنها بتوانند از قطع برق و آب سالن های سینما جلوگیری کنند. تنها کاری که از دست مدیران برآمد این بود که با رایزنی با مسوولان شرکت های برق، آب و گاز مانع از پیشرفت مشکلات شوند و تنها درمدت زمانی محدود شرایط ادامه کار سالن های سینما را فراهم کنند. علی القاعده در مدیریت سالنهای سینما ۱۵ تا ۲۰ درصد مبلغ دریافتی از فروش هر بلیت برای ساماندهی به امور سالنهای سینما مورد استفاده قرار می گیرد اما در وضعیت فعلی به دلیل بالارفتن هزینهها این درصد ذکر شده برای تغییر دادن صندلیهای خراب یا سایر بخشهای مورد نیاز استفاده نمیشود و در نتیجه روز به روز شاهد مستهلک شدن سینماها هستیم. در شرایطی که پیش از این یک سینمای تک سالنه ماهانه با هزینه پنج میلیونی روبه رو بود، امروز این مبلغ به ۱۵ میلیون تومان رسیده است .این امر کار را برای اداره سالنها سخت کرده است. بعد از تمام این اعتراضها و بیان مشکلات نتیجه کار امروز چنین است که سینماها و بخش تولید با همان افزایش هزینهها به فعالیت خود ادامه می دهند و آنچه اغلب در این مقطع مورد بی توجهی قرار می گیرد کیفیت است؛ چه در حوزه تولید که باید سرعت کار برای کمتر شدن هزینهها بیشتر شود، چه پایین آمدن حجم تبلیغات و چه اخلال در کار بازسازی و ترمیم سینماهای فرسوده. سینمای ایران در فاصله بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰ با شوک جدی افزایش هزینهها روبه رو شد و این شوک نه تنها همچنان برطرف نشد و حمایتی صورت نگرفت بلکه مشکلات در سال ۱۳۹۱ هم ادامه دارد و به نظر می رسد هزینه تولید و سینما داری در سال جاری حداقل۲۰ تا ۳۰ درصد هم افزایش داشته باشند و این وضعیت را پیچیده تر می کند.
این درحالی است که برخی کارشناسان سینمایی اعتقاد دارند در زمینه تولید فیلمهای سینمایی با افزایش 100 درصدی، توزیع 200 درصدی و سینماداری 300 درصدی روبه رو هستیم که همه اینها فشار سنگینی را به سینما وارد کرده است. از سوی دیگر تورم موجود نه تنها در حوزه تولید و اکران فیلمها تاثیر داشته بلکه در بخش نمایش خانگی هم تاثیر زیادی داشته و هزینههای این بخش نیز افزایش یافته است. به همین دلیل هم خرید رایت در شبکههای نمایش خانگی کاهش یافته و اگر خریدی در این بخش صورت می گیرد با قیمت پایین تری اتفاق می افتد، زیرا شبکه نمایش خانگی هم ناچار است هزینههای خود را به تعادل برساند.
با همه این افزایش هزینهها باید به بالارفتن مالیات سالن های سینما هم اشاره کرد که در کنار مشکلات ریز و درشت دیگر خود معضل بزرگ و حل نشدنی است که بدون حمایت دولت به بخش اقتصادی سینما برای سینماداران کمرشکن خواهد بود.
درسالهای اخیر طبقات متوسط و پایین جامعه با مشکلاتی روبرو شدند که دیگر دل و دماغی برای رفتن به سینما و تفریحی از این دست برای آنان باقی نمانده است. در شرایط رکود سینماها، تماشاگران میتوانستند با رفتن به سینما و روی خوش نشان دادن به فیلمها بخش کوچکی از هزینه سالن های سینما را جبران کنند اما با تورم موجود نمیتوان از مردم چنین توقعی داشت. چراکه آنان برای تامین هزینه نمیتوان در این شرایط سینما را هم در سبد خرید خانگی آنها قرار داد. به همین دلیل مردم ترجیح می دهند فیلم های سینمایی را سه، چهار ماه بعد با خرید یک نسخه 2500 تومانی در خانه تماشا کنند. چراکه برای آنان به صرفتر است که به جای پرداخت قیمت بلیت 4000 یا 5000 تومانی و هزینه های مربوط به رفت وآمد به سینما در خانه خود با خیالی آسوده به تماشای فیلمها بنشینند در این شرایط نمی توان از آنها گله و شکایت داشت چراکه عقل سالم حکم می کند با تورم موجود از هرراهی برای کم کردن هزینهها استفاده کرد که بدون شک سینما نرفتن و دلخوش کردن به نسخه خانگی فیلم های سینمایی هم یکی از همین راهها خواهد بود.
سینمای ایران این روزها علاوه بر مشکلاتی که از بیرون به آن تحمیل می شود از درون هم با مشکلات بسیاری روبرو است که شاید حتی آنها را بتوان بزرگتر از معضلات بیرونی دانست. بالارفتن هزینهها به تبع حذف یارانهها، تولید و اکران در سینما را دچار گرانی سهمگینی کرده که بعید نیست همین معضل باعث از بین رفتن کامل سینمای بخش خصوصی شود. پیش از هدفمندی یارانهها سینماگران نگرانی خود را از سرنوشت سینما پس از اعمال این سیاست اعلام کرده بودند. سینما از آنجا که از یک سو با نیروی انسانی، از سوی دیگر با امکانات فنی و از طرف دیگر با هزینههای مربوط به اداره یک ملک روبه رو است، از هر جهت تحت تاثیر افزایش هزینهها بر اثر هدفمندی یارانهها قرار می گیرد و این منجر به افزایش دوبرابری هزینههای تولید و توزیع و افزایش تقریبی دو برابر و نیمی هزینه سینماداری شده است. سازندگان و تولیدکنندگان فیلم های سینمایی نگران چگونگی پیش بردن پروژهها هستند و سینماداران با بحران جدی افزایش آمار و ارقام اداره سالن روبه رو شده اند. بالارفتن دستمزدها و اجاره وسایل و ادوات فیلمسازی باعث شده که در روند تولید فیلمها اخلال جدی پیش آید. قبل از حذف یارانهها هزینه لابراتوار و چاپ فیلم بین ۷۵۰ تا ۸۰۰ هزار تومان بود اما حالا به دو میلیون تومان رسیده است. هزینه کرایه دوربین دیجیتال ۳۵۰ هزار تومان بود اما بعد از قطع یارانهها به ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان رسیده است. هزینه آژانس و ایاب و ذهاب عوامل تولید فیلم، ماهانه یک میلیون تومان بود درحالیکه حالا به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسیده است. بنابراین مجموع این افزایش هزینهها دست به دست هم داده تا هزینههای تولید فیلمی که در سال ۱۳۸۹ بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیون تومان بود حالا به ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان برسد.
اما این مشکلات بیش از هرجا در زمینه سینماداری نمود و بروز دارد، سال گذشته گروهی از سینماداران با مشکلاتی جدی روبه رو شدند تا آنجا که اعتراضها با صدای بلند اعلام شد و رسانهها به آن پرداختند و حتی گروهی از سینماداران اعلام کردند با این روند حاضر به ادامه کار و مدیریت مجموعه زیرنظر خود که به واسطه راه اندازی پردیسهای سینمایی عملااز رونق افتاده و چندان مورد استقبال قرار نمی گیرد، نیستند و باید شرایط برای آنان تغییر کند. به طور مثال هزینه مربوط به آب، برق، گاز و تلفن یک سینمای تک سالنه در سال 1389 بین یک تا 5/1 میلیون تومان بود که در وضعیت کنونی این مبلغ به چهار تا پنج میلیون تومان رسیده است. قبل از هدفمندی یارانهها هزینه برق سینماها 300 هزار تومان بود، اما این رقم اکنون به یک میلیون و 200 هزار تومان تا یک میلیون و 500 هزار تومان رسیده است.
همچنین درباره نیروی انسانی هم سالن های سینما شاهد افزایش ۵۰ تا ۶۰ درصدی هزینهها هستند.هزینه برق، گاز و آب سالنها آنقدر کمرشکن بود که سینمادارها دست به دامن مدیران معاونت سینمایی شدند تا آنها بتوانند از قطع برق و آب سالن های سینما جلوگیری کنند. تنها کاری که از دست مدیران برآمد این بود که با رایزنی با مسوولان شرکت های برق، آب و گاز مانع از پیشرفت مشکلات شوند و تنها درمدت زمانی محدود شرایط ادامه کار سالن های سینما را فراهم کنند. علی القاعده در مدیریت سالنهای سینما ۱۵ تا ۲۰ درصد مبلغ دریافتی از فروش هر بلیت برای ساماندهی به امور سالنهای سینما مورد استفاده قرار می گیرد اما در وضعیت فعلی به دلیل بالارفتن هزینهها این درصد ذکر شده برای تغییر دادن صندلیهای خراب یا سایر بخشهای مورد نیاز استفاده نمیشود و در نتیجه روز به روز شاهد مستهلک شدن سینماها هستیم. در شرایطی که پیش از این یک سینمای تک سالنه ماهانه با هزینه پنج میلیونی روبه رو بود، امروز این مبلغ به ۱۵ میلیون تومان رسیده است .این امر کار را برای اداره سالنها سخت کرده است. بعد از تمام این اعتراضها و بیان مشکلات نتیجه کار امروز چنین است که سینماها و بخش تولید با همان افزایش هزینهها به فعالیت خود ادامه می دهند و آنچه اغلب در این مقطع مورد بی توجهی قرار می گیرد کیفیت است؛ چه در حوزه تولید که باید سرعت کار برای کمتر شدن هزینهها بیشتر شود، چه پایین آمدن حجم تبلیغات و چه اخلال در کار بازسازی و ترمیم سینماهای فرسوده. سینمای ایران در فاصله بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰ با شوک جدی افزایش هزینهها روبه رو شد و این شوک نه تنها همچنان برطرف نشد و حمایتی صورت نگرفت بلکه مشکلات در سال ۱۳۹۱ هم ادامه دارد و به نظر می رسد هزینه تولید و سینما داری در سال جاری حداقل۲۰ تا ۳۰ درصد هم افزایش داشته باشند و این وضعیت را پیچیده تر می کند.
این درحالی است که برخی کارشناسان سینمایی اعتقاد دارند در زمینه تولید فیلمهای سینمایی با افزایش 100 درصدی، توزیع 200 درصدی و سینماداری 300 درصدی روبه رو هستیم که همه اینها فشار سنگینی را به سینما وارد کرده است. از سوی دیگر تورم موجود نه تنها در حوزه تولید و اکران فیلمها تاثیر داشته بلکه در بخش نمایش خانگی هم تاثیر زیادی داشته و هزینههای این بخش نیز افزایش یافته است. به همین دلیل هم خرید رایت در شبکههای نمایش خانگی کاهش یافته و اگر خریدی در این بخش صورت می گیرد با قیمت پایین تری اتفاق می افتد، زیرا شبکه نمایش خانگی هم ناچار است هزینههای خود را به تعادل برساند.
با همه این افزایش هزینهها باید به بالارفتن مالیات سالن های سینما هم اشاره کرد که در کنار مشکلات ریز و درشت دیگر خود معضل بزرگ و حل نشدنی است که بدون حمایت دولت به بخش اقتصادی سینما برای سینماداران کمرشکن خواهد بود.
درسالهای اخیر طبقات متوسط و پایین جامعه با مشکلاتی روبرو شدند که دیگر دل و دماغی برای رفتن به سینما و تفریحی از این دست برای آنان باقی نمانده است. در شرایط رکود سینماها، تماشاگران میتوانستند با رفتن به سینما و روی خوش نشان دادن به فیلمها بخش کوچکی از هزینه سالن های سینما را جبران کنند اما با تورم موجود نمیتوان از مردم چنین توقعی داشت. چراکه آنان برای تامین هزینه نمیتوان در این شرایط سینما را هم در سبد خرید خانگی آنها قرار داد. به همین دلیل مردم ترجیح می دهند فیلم های سینمایی را سه، چهار ماه بعد با خرید یک نسخه 2500 تومانی در خانه تماشا کنند. چراکه برای آنان به صرفتر است که به جای پرداخت قیمت بلیت 4000 یا 5000 تومانی و هزینه های مربوط به رفت وآمد به سینما در خانه خود با خیالی آسوده به تماشای فیلمها بنشینند در این شرایط نمی توان از آنها گله و شکایت داشت چراکه عقل سالم حکم می کند با تورم موجود از هرراهی برای کم کردن هزینهها استفاده کرد که بدون شک سینما نرفتن و دلخوش کردن به نسخه خانگی فیلم های سینمایی هم یکی از همین راهها خواهد بود.
ارسال نظر