گشت وگذاری در بازار تهران: تعلیق گذشته در اکنون - ۲۱ دی ۹۱
صابر صادقی
کارشناس ارشد جامعهشناسی
در یکی از روزهای سرد و بارانی آذرماه تهران از ورودی اصلی بازار تهران وارد میشوم. مترو بهترین راه رسیدن به میدان پانزده خرداد و فرار از ترافیک خستهکننده تهران است. من نیز همین راه را برمیگزینم. در نخستین نگاه این گوشه از شهر با دیگر جاهای شهر تهران تفاوتی ندارد. خیابانهای تنگ پرترافیک، رانندگان جسور و بیاعتنا، هیاهو، مغازههایی که با بیسلیقهگی آراسته شدهاند و مردمی که عموما لباسهای تیره و خاکستری به تن دارند. شهرداری منطقه دوازده کوشیده برای یادآوری جایگاه تاریخی این منطقه به تدابیری دست بزند.
کارشناس ارشد جامعهشناسی
در یکی از روزهای سرد و بارانی آذرماه تهران از ورودی اصلی بازار تهران وارد میشوم. مترو بهترین راه رسیدن به میدان پانزده خرداد و فرار از ترافیک خستهکننده تهران است. من نیز همین راه را برمیگزینم. در نخستین نگاه این گوشه از شهر با دیگر جاهای شهر تهران تفاوتی ندارد. خیابانهای تنگ پرترافیک، رانندگان جسور و بیاعتنا، هیاهو، مغازههایی که با بیسلیقهگی آراسته شدهاند و مردمی که عموما لباسهای تیره و خاکستری به تن دارند. شهرداری منطقه دوازده کوشیده برای یادآوری جایگاه تاریخی این منطقه به تدابیری دست بزند.
صابر صادقی
کارشناس ارشد جامعهشناسی
در یکی از روزهای سرد و بارانی آذرماه تهران از ورودی اصلی بازار تهران وارد میشوم. مترو بهترین راه رسیدن به میدان پانزده خرداد و فرار از ترافیک خستهکننده تهران است. من نیز همین راه را برمیگزینم. در نخستین نگاه این گوشه از شهر با دیگر جاهای شهر تهران تفاوتی ندارد. خیابانهای تنگ پرترافیک، رانندگان جسور و بیاعتنا، هیاهو، مغازههایی که با بیسلیقهگی آراسته شدهاند و مردمی که عموما لباسهای تیره و خاکستری به تن دارند. شهرداری منطقه دوازده کوشیده برای یادآوری جایگاه تاریخی این منطقه به تدابیری دست بزند. خیابان سنگفرش، نمای آجری ورودی سرایها و یادمان عاشورا در جلوی ورودی اصلی بازار. آنجایی که سیاحتم را از بازار تهران آغاز کردم. بازار تهران نام بازار بزرگ را بر روی خود دارد. شکل فضایی و فیزیکی بازار شیوهای از اشکال مختلف نامگذاری سنتی بازارها در ایران است. بازارها میتوانند از روی کالایی که ارائه میکنند؛ پیشه اصناف، بناهای مهم که در کنار آنها قرار دارند و همچنین اندازه و شکل فضایی آنها نیز نامگذاری شوند. یک نمونه آن بازار بزرگ تهران است، نمونه دیگر بازار بلند در اصفهان. در تاریخ میخوانیم که بازار تهران نخست در دوره صفویه بنا شد. بنا بر نوشته سرتوماس هربرت، بازار تهران در زمان صفویه سرپوشیده نبوده است. در دوره حکومت فتحعلیشاه قاجار است که به دلیل مرکزیت شهر تهران، بازار گسترش پیدا کرد. قدمت بیشتر سرایها به همین دوره بازمیگردد. کوششهایی برای زیباسازی شده بود که تازه مینمودند، اما در مقایسه با بازار وکیل شیراز یا بازار اصفهان، نشانی از زیباییشناسی معماری سنتی در آن دیده نمیشد. آمد و شد باربرها هیاهویی ایجاد کرده بود که به دلیل تنگی مسیر، اغلب با دشواری همراه بود؛ این بود که برای مشتریان و خریداران نیز اشکال ایجاد میکرد. باربران گاه بسیار جوان چه بسا نوجوان به نظر میآمدند و تعدادی نیز بسیار پیر. کسانی که از نظر جسمی توان کشیدن بارهایی بدین گرانی را نداشتند. این قشر در بین کنشگران بازار پایینترین رتبه را دارند. در گذشته سلسله مراتب بازاریان بدینگونه بود که ابتدا تجار و عمدهفروشان قرار داشتند، دلالها و واسطهها در مقام بعد، صرافها و تجار پول و پس از آن صنعتگران قرار داشتند. در پایینترین مرتبه نیز منشیها، انباردارها، باربرها، تسمهکشها و عدلبندها قرار داشتند. (جباری، 1379: 96-98)
ورود به جمع بالای قشر بازار هرگز ساده نبوده است. روابط سنتی بازار را چیزی جز منافع اقتصادی صرف رقم میزده است. از این رو ازدواجهای خانوادههای بازاری عموما با کسانی از همان قشر بوده است، البته میتوان گفت که جستوجوی این روابط سنتی در بازار امروز مشکل است. بسیاری از مشاغل بازار چون گیوه امروز از میان رفته و حجرههای بازار امروز بیشتر به ارزانفروشی و عمدهفروشی کالاهای وارداتی(عموما چینی) میپردازند. در گذشته البته به گونه دیگر بود. بازار شهرهای اسلامی عموما در کنار مسجد جامع برپا میشد و حجرهها و سرایها ترتیب مشخصی داشتند. از فروش اجناس مذهبی چون شمع، تسبیح و عطاری، پس از آن کتابفروشان و صحافان و بازار چرمسازان قرار داشتند. بازار عموما مجلل قیصریه مهمترین منطقه بازار بود؛ درودگران و مسگران و قفلسازان، حلبیسازان و آهنگران پس از آن قرار داشتند. در بازار امروز از کتابفروشان دیگر اثری نیست. تحولات شهری مکان و فضای بعضی از مشاغل را تغییر داده است.
تحولات کالبدی در درون فضای بازار نیز قابل پیگیری است. پاساژهایی نه چندان همخوان با فضای سنتی بازار ساخته شده است. این پاساژها فضای درون بازار را آشفته ساخته است. تغییرات کالبدی در دوران پیشین عموما با واکنش بازاریان همراه میشد. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی شاه این گمانه را در بین بازاریان ایجاد کرده بود که هدف بعدی شاه بازار است. گفتههای محمدرضا شاه و عملکرد اقتصادی دولت پهلوی نیز این گمانه را تقویت میکرد. در سالهای پس از انقلاب، واکنش مشابهی در برابر خواست کرباسچی شهردار تکنوکرات تهران ایجاد شد؛ کرباسچی خواستار تغییر محل بازار تهران به مکانی دیگر بود و بازاریان مقاومت میکردند. در سراسر مسیر نمادهایی با مفاهیم مذهبی به چشم میخورد. این نمادها عموما بر واقعه عاشورا دلالت داشتند. چندین برنامه عزاداری حسینی، پرچمهای سیاه که کم و بیش بر بالای هر حجره دیده میشد و پارچهنویسیهایی که اسطورههای مذهبی را تبلیغ میکردند. روحانیت و بازار دو نهاد بهجا مانده جامعه سنتی ایران هستند. هر دو این نهادها در دیگر کشورهای منطقه تا حدودی قدرت خود را از دست دادهاند. شاید تنها نمونه ایران باشد که در طول تاریخ معاصرش بازار سنتی توانسته بر سیاست اثر بگذارد. همدستی این دو نهاد منجر به انقلاب شده و در تمامی تحولات سیاسی معاصر این دو نهاد نقش پررنگی داشتهاند. انقلاب اسلامی باعث شد که قدرت این دو نهاد حتی بیشتر شود و بازار و روحانیت قدرت سیاسی را نیز به دست آوردند. گرچه به گفته ترقی از اعضای هیئت مؤتلفه اسلامی که گروهی نزدیک به بازار شناخته میشود جز یک تن، (آقای رخصفت) دیگران اعضا در بازار حضور ندارند. عاشورای هرسال مراسم سینهزنی و عزاداری و تعزیه پرشوری در بازار برگزار میشود. گاهی چند صنف بازار دسته راه میاندازند و با بیرقهای خاص در مراسم ماه محرم شرکت میکنند. تکیهها و مساجد متعدد و دو امامزاده در بازار این گره خوردگی را بیشتر بر ما مینمایاند. بازاریان علاوه بر نماز جماعت روزانه در جلسات هفتگی مذهبی نیز شرکت میکنند. زندگی روزمره بازاریان بین این فعالیتهای عمده تقسیم شده است: فعالیت اقتصادی، فعالیت مذهبی و سیاسی. بازار جایگاه اوقات فراغت نیز هست. گرچه این وظیفه به دیگر مناطق شهری واگذار شده و موزهها، پارکها و پاساژهای سطح شهر جایگاه اصلی اوقات فراغت هستند. در هر کدام از این فعالیتها کنشگران بازار زمان-مکانِ ویژهای را اشغال میکنند. در کنار حجرهها و سرایها، مساجد و تکیهها و امامزادهها قرار دارند که جایگاه فعالیتهای مذهبی است. مسجد امام تهران که در بازار قرار دارد از بناهای دوره قاجار است. دو امامزاده هم در مجموعه بازار تهران قرار دارند. از دیرباز جمعیتها و اصنافی در بازار ایجاد شدند که جایگاه تصمیمات سیاسی هستند. محصور بودن در زمان-مکان از خصوصیات بازار سنتی است که آن را از بازار مدرن متمایز میکند. در بازار مدرن با وجود نهادهایی چون بورس که امکان دادوستد و فعالیت اقتصادی را برای دیگران نیز مهیا میکند، مکان اهمیت سنتی خود را از دست داده، زمان نیز در پی تحولات تکنولوژیک و ایجاد مفهومی به نام زمان مجازی با چالش مواجه شده است. در بین نسل جدید، خانوادههایی بسیارند که حجرهها را بستهاند و دفتری در شمال یا مرکز شهر برای فعالیتهای خود برگزیدهاند. گروهی گمان میکنند که بازار دیگر نقش اقتصادی مسلط خود را از دست داده است، گرچه تحولات سیاسی اخیر و نقش بازار، نگرانیای را در بین برخی سیاستمداران برانگیخت که نشان از قدرت این نهاد سنتی جامعه ایران دارد.
با خروج از درب غربی بازار که به میدان مولوی وصل میشود به دیدارم پایان دادم. هرچقدر که در ابتدای مسیر هیاهو و ازدحام بود در این خروجی تنها چند باربر میانروز خستهکننده خود را با آتش سیگار تسکین میدادند.
منبع: جباری، مینا، 1379، همیشه بازار، تهران: نشر آگه
کارشناس ارشد جامعهشناسی
در یکی از روزهای سرد و بارانی آذرماه تهران از ورودی اصلی بازار تهران وارد میشوم. مترو بهترین راه رسیدن به میدان پانزده خرداد و فرار از ترافیک خستهکننده تهران است. من نیز همین راه را برمیگزینم. در نخستین نگاه این گوشه از شهر با دیگر جاهای شهر تهران تفاوتی ندارد. خیابانهای تنگ پرترافیک، رانندگان جسور و بیاعتنا، هیاهو، مغازههایی که با بیسلیقهگی آراسته شدهاند و مردمی که عموما لباسهای تیره و خاکستری به تن دارند. شهرداری منطقه دوازده کوشیده برای یادآوری جایگاه تاریخی این منطقه به تدابیری دست بزند. خیابان سنگفرش، نمای آجری ورودی سرایها و یادمان عاشورا در جلوی ورودی اصلی بازار. آنجایی که سیاحتم را از بازار تهران آغاز کردم. بازار تهران نام بازار بزرگ را بر روی خود دارد. شکل فضایی و فیزیکی بازار شیوهای از اشکال مختلف نامگذاری سنتی بازارها در ایران است. بازارها میتوانند از روی کالایی که ارائه میکنند؛ پیشه اصناف، بناهای مهم که در کنار آنها قرار دارند و همچنین اندازه و شکل فضایی آنها نیز نامگذاری شوند. یک نمونه آن بازار بزرگ تهران است، نمونه دیگر بازار بلند در اصفهان. در تاریخ میخوانیم که بازار تهران نخست در دوره صفویه بنا شد. بنا بر نوشته سرتوماس هربرت، بازار تهران در زمان صفویه سرپوشیده نبوده است. در دوره حکومت فتحعلیشاه قاجار است که به دلیل مرکزیت شهر تهران، بازار گسترش پیدا کرد. قدمت بیشتر سرایها به همین دوره بازمیگردد. کوششهایی برای زیباسازی شده بود که تازه مینمودند، اما در مقایسه با بازار وکیل شیراز یا بازار اصفهان، نشانی از زیباییشناسی معماری سنتی در آن دیده نمیشد. آمد و شد باربرها هیاهویی ایجاد کرده بود که به دلیل تنگی مسیر، اغلب با دشواری همراه بود؛ این بود که برای مشتریان و خریداران نیز اشکال ایجاد میکرد. باربران گاه بسیار جوان چه بسا نوجوان به نظر میآمدند و تعدادی نیز بسیار پیر. کسانی که از نظر جسمی توان کشیدن بارهایی بدین گرانی را نداشتند. این قشر در بین کنشگران بازار پایینترین رتبه را دارند. در گذشته سلسله مراتب بازاریان بدینگونه بود که ابتدا تجار و عمدهفروشان قرار داشتند، دلالها و واسطهها در مقام بعد، صرافها و تجار پول و پس از آن صنعتگران قرار داشتند. در پایینترین مرتبه نیز منشیها، انباردارها، باربرها، تسمهکشها و عدلبندها قرار داشتند. (جباری، 1379: 96-98)
ورود به جمع بالای قشر بازار هرگز ساده نبوده است. روابط سنتی بازار را چیزی جز منافع اقتصادی صرف رقم میزده است. از این رو ازدواجهای خانوادههای بازاری عموما با کسانی از همان قشر بوده است، البته میتوان گفت که جستوجوی این روابط سنتی در بازار امروز مشکل است. بسیاری از مشاغل بازار چون گیوه امروز از میان رفته و حجرههای بازار امروز بیشتر به ارزانفروشی و عمدهفروشی کالاهای وارداتی(عموما چینی) میپردازند. در گذشته البته به گونه دیگر بود. بازار شهرهای اسلامی عموما در کنار مسجد جامع برپا میشد و حجرهها و سرایها ترتیب مشخصی داشتند. از فروش اجناس مذهبی چون شمع، تسبیح و عطاری، پس از آن کتابفروشان و صحافان و بازار چرمسازان قرار داشتند. بازار عموما مجلل قیصریه مهمترین منطقه بازار بود؛ درودگران و مسگران و قفلسازان، حلبیسازان و آهنگران پس از آن قرار داشتند. در بازار امروز از کتابفروشان دیگر اثری نیست. تحولات شهری مکان و فضای بعضی از مشاغل را تغییر داده است.
تحولات کالبدی در درون فضای بازار نیز قابل پیگیری است. پاساژهایی نه چندان همخوان با فضای سنتی بازار ساخته شده است. این پاساژها فضای درون بازار را آشفته ساخته است. تغییرات کالبدی در دوران پیشین عموما با واکنش بازاریان همراه میشد. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی شاه این گمانه را در بین بازاریان ایجاد کرده بود که هدف بعدی شاه بازار است. گفتههای محمدرضا شاه و عملکرد اقتصادی دولت پهلوی نیز این گمانه را تقویت میکرد. در سالهای پس از انقلاب، واکنش مشابهی در برابر خواست کرباسچی شهردار تکنوکرات تهران ایجاد شد؛ کرباسچی خواستار تغییر محل بازار تهران به مکانی دیگر بود و بازاریان مقاومت میکردند. در سراسر مسیر نمادهایی با مفاهیم مذهبی به چشم میخورد. این نمادها عموما بر واقعه عاشورا دلالت داشتند. چندین برنامه عزاداری حسینی، پرچمهای سیاه که کم و بیش بر بالای هر حجره دیده میشد و پارچهنویسیهایی که اسطورههای مذهبی را تبلیغ میکردند. روحانیت و بازار دو نهاد بهجا مانده جامعه سنتی ایران هستند. هر دو این نهادها در دیگر کشورهای منطقه تا حدودی قدرت خود را از دست دادهاند. شاید تنها نمونه ایران باشد که در طول تاریخ معاصرش بازار سنتی توانسته بر سیاست اثر بگذارد. همدستی این دو نهاد منجر به انقلاب شده و در تمامی تحولات سیاسی معاصر این دو نهاد نقش پررنگی داشتهاند. انقلاب اسلامی باعث شد که قدرت این دو نهاد حتی بیشتر شود و بازار و روحانیت قدرت سیاسی را نیز به دست آوردند. گرچه به گفته ترقی از اعضای هیئت مؤتلفه اسلامی که گروهی نزدیک به بازار شناخته میشود جز یک تن، (آقای رخصفت) دیگران اعضا در بازار حضور ندارند. عاشورای هرسال مراسم سینهزنی و عزاداری و تعزیه پرشوری در بازار برگزار میشود. گاهی چند صنف بازار دسته راه میاندازند و با بیرقهای خاص در مراسم ماه محرم شرکت میکنند. تکیهها و مساجد متعدد و دو امامزاده در بازار این گره خوردگی را بیشتر بر ما مینمایاند. بازاریان علاوه بر نماز جماعت روزانه در جلسات هفتگی مذهبی نیز شرکت میکنند. زندگی روزمره بازاریان بین این فعالیتهای عمده تقسیم شده است: فعالیت اقتصادی، فعالیت مذهبی و سیاسی. بازار جایگاه اوقات فراغت نیز هست. گرچه این وظیفه به دیگر مناطق شهری واگذار شده و موزهها، پارکها و پاساژهای سطح شهر جایگاه اصلی اوقات فراغت هستند. در هر کدام از این فعالیتها کنشگران بازار زمان-مکانِ ویژهای را اشغال میکنند. در کنار حجرهها و سرایها، مساجد و تکیهها و امامزادهها قرار دارند که جایگاه فعالیتهای مذهبی است. مسجد امام تهران که در بازار قرار دارد از بناهای دوره قاجار است. دو امامزاده هم در مجموعه بازار تهران قرار دارند. از دیرباز جمعیتها و اصنافی در بازار ایجاد شدند که جایگاه تصمیمات سیاسی هستند. محصور بودن در زمان-مکان از خصوصیات بازار سنتی است که آن را از بازار مدرن متمایز میکند. در بازار مدرن با وجود نهادهایی چون بورس که امکان دادوستد و فعالیت اقتصادی را برای دیگران نیز مهیا میکند، مکان اهمیت سنتی خود را از دست داده، زمان نیز در پی تحولات تکنولوژیک و ایجاد مفهومی به نام زمان مجازی با چالش مواجه شده است. در بین نسل جدید، خانوادههایی بسیارند که حجرهها را بستهاند و دفتری در شمال یا مرکز شهر برای فعالیتهای خود برگزیدهاند. گروهی گمان میکنند که بازار دیگر نقش اقتصادی مسلط خود را از دست داده است، گرچه تحولات سیاسی اخیر و نقش بازار، نگرانیای را در بین برخی سیاستمداران برانگیخت که نشان از قدرت این نهاد سنتی جامعه ایران دارد.
با خروج از درب غربی بازار که به میدان مولوی وصل میشود به دیدارم پایان دادم. هرچقدر که در ابتدای مسیر هیاهو و ازدحام بود در این خروجی تنها چند باربر میانروز خستهکننده خود را با آتش سیگار تسکین میدادند.
منبع: جباری، مینا، 1379، همیشه بازار، تهران: نشر آگه
ارسال نظر