مولوی، شاعری فراسوی مرزهای جهانی - ۳۰ آذر ۹۱
فاطمه باباخانی
چند سالی هست که مراسم بزرگداشت مولوی در قونیه مخاطبان و هوادران پرشور یافته و حتی برخی ادعا کردهاند این شاعر پارسیگوی اهل همانجاست که مدفن اوست، اما آیا مولوی را میتوان به یک محدوده جغرافیایی محدود کرد و گفت که این شاعر شوریدهحال اهل آنجاست که مدفن یا زادگاه اوست؟ با پرفسورسید حسن امین، نویسنده و مترجم ایرانی در این باب گفتوگو کردیم. آنچه میخوانید تقریر این گفتوگوست.
مولوی چه جایگاهی در اندیشه ایرانی دارد؟
یکی از موثرترین و تاثیرگذارترین چهرههای برتر در فرهنگ ملی ما مولاناست.
چند سالی هست که مراسم بزرگداشت مولوی در قونیه مخاطبان و هوادران پرشور یافته و حتی برخی ادعا کردهاند این شاعر پارسیگوی اهل همانجاست که مدفن اوست، اما آیا مولوی را میتوان به یک محدوده جغرافیایی محدود کرد و گفت که این شاعر شوریدهحال اهل آنجاست که مدفن یا زادگاه اوست؟ با پرفسورسید حسن امین، نویسنده و مترجم ایرانی در این باب گفتوگو کردیم. آنچه میخوانید تقریر این گفتوگوست.
مولوی چه جایگاهی در اندیشه ایرانی دارد؟
یکی از موثرترین و تاثیرگذارترین چهرههای برتر در فرهنگ ملی ما مولاناست.
فاطمه باباخانی
چند سالی هست که مراسم بزرگداشت مولوی در قونیه مخاطبان و هوادران پرشور یافته و حتی برخی ادعا کردهاند این شاعر پارسیگوی اهل همانجاست که مدفن اوست، اما آیا مولوی را میتوان به یک محدوده جغرافیایی محدود کرد و گفت که این شاعر شوریدهحال اهل آنجاست که مدفن یا زادگاه اوست؟ با پرفسورسید حسن امین، نویسنده و مترجم ایرانی در این باب گفتوگو کردیم. آنچه میخوانید تقریر این گفتوگوست.
مولوی چه جایگاهی در اندیشه ایرانی دارد؟
یکی از موثرترین و تاثیرگذارترین چهرههای برتر در فرهنگ ملی ما مولاناست. مثنوی او به گفته کارشناسان دکان وحدت و مکتب صلح بشری است. این کتاب تاثیر چشمگیری در تربیت ملی و آموزش و پرورش ما داشته و داستانها و تمثیلهای آن حتی در ذهن کسانی که به طور مستمر با این کتاب سرو کار ندارند رسوخ کرده است. هر چند که این آموزهها به شکل متعالی و مطلوب در زندگی جمعی ما پیاده نشده و ما راه درازی تا رسیدن به مطلوب داریم، اما این امیدواری وجود دارد که اخلاقیات مدنظر این شاعر و مطلوب او را تعقیب کنیم.
این امیدواری از چه ناشی میشود؟ آیا تغییری در رفتار مدیران دولتی نسبت به اجرای افکار و اندیشههای مولوی در جامعه میبینید؟
تا چند سال، پیش مثنوی مولوی تنها موضوع پژوهش نخبگان بود و بزرگان ادب فارسی جلساتی برای خوانش آن ترتیب میدادند، اما امروز ما شاهد هستیم که کلاسهای مثنویخوانی در بین عامه مردم رونق گرفته است، با برگزاری این کلاسها خواهناخواه آموزههای مورد نظر این شاعر بزرگ پارسی نهادینه خواهد شد و به متن جامعه رسوخ خواهد کرد. به این ترتیب نهادهای زیادی جدا از دولت نیز به کار معرفی مولوی میپردازند. به عنوان نمونه دایره المعارف ایرانشناسی هر چهارشنبه مراسم مثنویپژوهی و حافظ خوانی دارد. بنیاد مولانا نیز کنفرانسها و همایشهای متعددی برگزار میکند و در اصفهان نیز یک مرکز مولویپژوهی وجود دارد و در سایت خود برنامههای مرتبط با این شاعر بزرگ را اعلام میکند. همچنین در گذشته ما کمتر شاهد حضور و علاقهمندی افراد به حضور در مراسم سالگرد مولوی در قونیه بودیم، این در حالی است که امروزه حتی کسانی که فرصت شرکت در این مراسم را پیدا نمیکنند، تلاش میکنند اخبار و مواد مطرح شده در این مراسم را دنبال کنند.
شما به مراسم قونیه اشاره کردید، در سالهای اخیر ما شاهدیم که از سوی متولیان فرهنگی کشور ترکیه تلاشهایی در راستای معرفی مولوی به عنوان یکی از شاعران این کشور صورت میگیرد. آیا مولوی اشعاری به زبان ترکی دارد و این اشعار به میزانی هست که بتوان او را یک شاعر ترک انگاشت؟ مهمتر از همه آیا میتوان مولوی را به یک مرز جغرافیایی محدود کرد؟
ما هنگامی که از ایران در ادبیات سخن میگوییم، منظورمان یک ایران فرهنگی است که بسیار فراتر از مرزهای جغرافیایی امروز است. زادگاه مولوی بلخ است و قونیه نیز مدفن اوست، گرچه این مناطق جزو ایران امروزی نیستند، اما در گذشته هر دوی آنها بخشی از ایران بزرگ بودند. ترکیه در سالیان اخیر موفق شده است به نام این مراسم جلب توریسم داشته باشد که این امر منافعی را نیز برای آنها به دنبال داشته است. از این جهت نمیتوان انتقادی را به آنها وارد دانست. انتقاد را ما باید نسبت به خودمان داشته باشیم. جدا از مولوی، در همین محدوده جغرافیایی و ایران کنونی نیز به تازگی مدفن شمس تبریزی در خوی یافت شده است، درکنار آن ما شیراز را داریم که در آن آرامگاه دو شاعر بزرگ کشورمان سعدی و حافظ قرار دارد. خیام، عطار یا فردوسی از دیگر شاعران و عارفانی هستند که ما میتوانیم تمرکز کاری خود را روی آنها داشته باشیم و به همان اندازه ترکیه درباره آنها کار تبلیغاتی صورت دهیم، بنابراین آنچه ترکیه انجام میدهد یک رفتار بر مبنای منافع آنهاست، والا با توجه به اینکه کلام ترکی در اشعار مولوی یافت میشود، نمیتوان او را از دایره شاعران فارسی زبان خارج کرد و در زمره شاعران ترک قرار داد. ضمن اینکه پیام مولوی متعلق به تمام بشریت است و محدود به یک نقطه جغرافیایی نیست. فیض مولوی به تمام کسانی خواهد رسید که بتوانند درکی از کلام او داشته باشند.
با توجه به پیام جهانی مولوی، ترجمه آثار مولوی به زبانهای دیگر چه وضعی دارد و چه کسانی بیشترین فعالیت را روی آثار این شاعر داشتهاند؟
در کشورهای غربی تا پیش از آنکه ترجمههای مردمپسند به صورت کثیرالانتشار در اختیار مردم قرار گیرد، مولانا تنها در کرسیهای شرقشناسی مطرح بود، اما به مدد این ترجمهها امروزه کتابهای این شاعر در زمره آثار پرفروش قرار گرفته است. از جمله کسانی که در این زمینه پژوهشهای جدی انجام داده، ویلیام چیتیک است که در زمینه مقایسه ابنعربی و مولانا مطالعات خود را متمرکز کرده است. بلانک نیز ترجمههای آزادی از مولوی دارد و توانسته است بخشی از مفهوم موردنظر مولانا را به مخاطبان خارجی منتقل کند.
چند سالی هست که مراسم بزرگداشت مولوی در قونیه مخاطبان و هوادران پرشور یافته و حتی برخی ادعا کردهاند این شاعر پارسیگوی اهل همانجاست که مدفن اوست، اما آیا مولوی را میتوان به یک محدوده جغرافیایی محدود کرد و گفت که این شاعر شوریدهحال اهل آنجاست که مدفن یا زادگاه اوست؟ با پرفسورسید حسن امین، نویسنده و مترجم ایرانی در این باب گفتوگو کردیم. آنچه میخوانید تقریر این گفتوگوست.
مولوی چه جایگاهی در اندیشه ایرانی دارد؟
یکی از موثرترین و تاثیرگذارترین چهرههای برتر در فرهنگ ملی ما مولاناست. مثنوی او به گفته کارشناسان دکان وحدت و مکتب صلح بشری است. این کتاب تاثیر چشمگیری در تربیت ملی و آموزش و پرورش ما داشته و داستانها و تمثیلهای آن حتی در ذهن کسانی که به طور مستمر با این کتاب سرو کار ندارند رسوخ کرده است. هر چند که این آموزهها به شکل متعالی و مطلوب در زندگی جمعی ما پیاده نشده و ما راه درازی تا رسیدن به مطلوب داریم، اما این امیدواری وجود دارد که اخلاقیات مدنظر این شاعر و مطلوب او را تعقیب کنیم.
این امیدواری از چه ناشی میشود؟ آیا تغییری در رفتار مدیران دولتی نسبت به اجرای افکار و اندیشههای مولوی در جامعه میبینید؟
تا چند سال، پیش مثنوی مولوی تنها موضوع پژوهش نخبگان بود و بزرگان ادب فارسی جلساتی برای خوانش آن ترتیب میدادند، اما امروز ما شاهد هستیم که کلاسهای مثنویخوانی در بین عامه مردم رونق گرفته است، با برگزاری این کلاسها خواهناخواه آموزههای مورد نظر این شاعر بزرگ پارسی نهادینه خواهد شد و به متن جامعه رسوخ خواهد کرد. به این ترتیب نهادهای زیادی جدا از دولت نیز به کار معرفی مولوی میپردازند. به عنوان نمونه دایره المعارف ایرانشناسی هر چهارشنبه مراسم مثنویپژوهی و حافظ خوانی دارد. بنیاد مولانا نیز کنفرانسها و همایشهای متعددی برگزار میکند و در اصفهان نیز یک مرکز مولویپژوهی وجود دارد و در سایت خود برنامههای مرتبط با این شاعر بزرگ را اعلام میکند. همچنین در گذشته ما کمتر شاهد حضور و علاقهمندی افراد به حضور در مراسم سالگرد مولوی در قونیه بودیم، این در حالی است که امروزه حتی کسانی که فرصت شرکت در این مراسم را پیدا نمیکنند، تلاش میکنند اخبار و مواد مطرح شده در این مراسم را دنبال کنند.
شما به مراسم قونیه اشاره کردید، در سالهای اخیر ما شاهدیم که از سوی متولیان فرهنگی کشور ترکیه تلاشهایی در راستای معرفی مولوی به عنوان یکی از شاعران این کشور صورت میگیرد. آیا مولوی اشعاری به زبان ترکی دارد و این اشعار به میزانی هست که بتوان او را یک شاعر ترک انگاشت؟ مهمتر از همه آیا میتوان مولوی را به یک مرز جغرافیایی محدود کرد؟
ما هنگامی که از ایران در ادبیات سخن میگوییم، منظورمان یک ایران فرهنگی است که بسیار فراتر از مرزهای جغرافیایی امروز است. زادگاه مولوی بلخ است و قونیه نیز مدفن اوست، گرچه این مناطق جزو ایران امروزی نیستند، اما در گذشته هر دوی آنها بخشی از ایران بزرگ بودند. ترکیه در سالیان اخیر موفق شده است به نام این مراسم جلب توریسم داشته باشد که این امر منافعی را نیز برای آنها به دنبال داشته است. از این جهت نمیتوان انتقادی را به آنها وارد دانست. انتقاد را ما باید نسبت به خودمان داشته باشیم. جدا از مولوی، در همین محدوده جغرافیایی و ایران کنونی نیز به تازگی مدفن شمس تبریزی در خوی یافت شده است، درکنار آن ما شیراز را داریم که در آن آرامگاه دو شاعر بزرگ کشورمان سعدی و حافظ قرار دارد. خیام، عطار یا فردوسی از دیگر شاعران و عارفانی هستند که ما میتوانیم تمرکز کاری خود را روی آنها داشته باشیم و به همان اندازه ترکیه درباره آنها کار تبلیغاتی صورت دهیم، بنابراین آنچه ترکیه انجام میدهد یک رفتار بر مبنای منافع آنهاست، والا با توجه به اینکه کلام ترکی در اشعار مولوی یافت میشود، نمیتوان او را از دایره شاعران فارسی زبان خارج کرد و در زمره شاعران ترک قرار داد. ضمن اینکه پیام مولوی متعلق به تمام بشریت است و محدود به یک نقطه جغرافیایی نیست. فیض مولوی به تمام کسانی خواهد رسید که بتوانند درکی از کلام او داشته باشند.
با توجه به پیام جهانی مولوی، ترجمه آثار مولوی به زبانهای دیگر چه وضعی دارد و چه کسانی بیشترین فعالیت را روی آثار این شاعر داشتهاند؟
در کشورهای غربی تا پیش از آنکه ترجمههای مردمپسند به صورت کثیرالانتشار در اختیار مردم قرار گیرد، مولانا تنها در کرسیهای شرقشناسی مطرح بود، اما به مدد این ترجمهها امروزه کتابهای این شاعر در زمره آثار پرفروش قرار گرفته است. از جمله کسانی که در این زمینه پژوهشهای جدی انجام داده، ویلیام چیتیک است که در زمینه مقایسه ابنعربی و مولانا مطالعات خود را متمرکز کرده است. بلانک نیز ترجمههای آزادی از مولوی دارد و توانسته است بخشی از مفهوم موردنظر مولانا را به مخاطبان خارجی منتقل کند.
ارسال نظر