بهنود دامغانی
از سال ۱۳۱۶ که ‌آلمانی‌‌ها برنامه داشتند تا اولین کارخانه فولادسازی را در ایران راه‌اندازی کنند که متاسفانه کشتی حامل قسمت عمده تجهیزات این کارخانه توسط انگلیسی‌ها غرق شد تا سال ۱۳۸۶ که تولید فولاد خام ایران به بیش از ۱۰میلیون تن رسیده است، بیش از ۷دهه زمان می‌گذرد. پس از ۷۰سال ایران به یک فولادساز بزرگ در منطقه و به بیستمین تولیدکننده این محصول در جهان تبدیل شده است، اما هنوز با اهداف خود در صنعت فولاد با توجه به مزیت نسبی که این صنعت در کشور دارد به‌طور کامل فاصله دارد.
در سال 1334 هنگامی که آلمانی‌‌ها می‌خواستند اولین کارخانه فولادسازی را در ایران راه‌اندازی کنند با فشار زیاد از جانب اروپایی‌ها روبه‌رو بودند تا در نهایت صدر اعظم آلمان به‌خاطر اینکه از این فشار‌ها رهایی یابد به دولت ایران به صراحت گفت«به فکر طرح‌های تخیلی مانند داشتن کارخانه تولید فولاد برای کشورتان نباشید»
در آن زمان مرحوم مهندس حامی که میزبان صدراعظم آلمان در ایران بود به وی گفت: «حتی بدون حمایت شما هم ایران دارای صنعت فولاد خواهد شد، بعد از آن ایرانی‌ها به کرات به دنبال ساخت کارخانه‌ فولاد بودند، اما همیشه با کارشکنی‌ها و مخالفت‌های آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها روبه‌رو می‌شدند. فشار آمریکا به بانک جهانی باعث شده بود تا منابع مالی مورد نیاز احداث کارخانه فولاد در ایران تامین نشود. توسعه صنعت فولاد در ایران در آن سال‌ها مانند مساله هسته‌ای با چالش‌های جدی روبه‌رو شده بود غرب هرگز نمی‌خواست ایران کشوری فولادساز باشد.
در سال 1339 مطالعاتی توسط فرانسوی‌ها برای تاسیس 2 کوره بلند، کوره‌های قوس الکتریکی، کندوتور LD و تجهیزات نورد به ظرفیت 600هزار تن انجام گرفت. پس از مطالعات لازم اصفهان برای احداث این کارخانه انتخاب و قرار شد تا سنگ‌آهن آن از چغارت و زغال‌سنگ برای تولید انرژی از معادن شمال و کرمان تامین شود، اما اجرای این پروژه هم با فشار غربی‌ها عملیاتی نشد.
تا اینکه در سال ۱۳۴۶ ایران برای اولین بار توسط بخش خصوصی تولید نورد فولاد را با استفاده از شمش خارجی در اهواز آغاز کرد و در نهایت امکان تولید شمش فولاد از قراضه و تولید محصولات نوردی و با بهره‌برداری از کوره شماره یک ذوب‌آهن اصفهان توسط روس‌ها در سال ۱۳۵۰ امکان تولید آهن و فولاد در مقیاس صنعتی در کشور به‌وجود آمد و برخی مدیران فولاد معتقدند که ایران با راه‌اندازی صنعت فولاد در دهه ۵۰ گام‌های اولیه صنعتی‌شدن را برداشت. همانند مساله هسته‌ای که کشور روسیه برای ساخت نیروگاه‌ به کمک ایران آمد در دهه ۵۰ هم روس‌ها به کمک صنعت فولاد ایران آمدند. نفوذ آنها در صنایع فولاد و معادن ایران به قدری بود که هنوز اصطلاحات روسی در برخی معادن سنگ‌آهن و زغال‌سنگ کشور مرسوم است، اما روس‌ها برای احداث کوره بلند شماره یک مهندسی جدیدی انجام ندادند، ماحصل این موضوع نواقصی فنی بود که در سیستم ریخته‌گری مداوم عمودی آن ایجاد شده و در زمان جنگ تحمیلی ما نتوانستیم به نحو مطلوب و شایسته از تولید محصولات شرکت ذوب‌آهن اصفهان سود ببریم. با تمام این اوصاف توسعه صنعت فولاد در ایران بعد از انقلاب به دلیل مسائل سازندگی و بازسازی دوران جنگ تحمیلی شتاب بیشتری گرفت.
به طوری که با راه‌اندازی مجتمع فولاد اهواز مقارن با شروع انقلاب اسلامی و ایجاد مجتمع فولاد مبارکه، صنعتی شدن کشور شتاب گرفت به طوری که میزان تولید فولاد خام کشور از 285هزار تن سال 1352 به بیش از 10میلیون تن در سال 1386 رسیده است.
رشد جمعیت، افزایش روند ساخت‌و‌ساز و اجرای برنامه‌های توسعه‌ای، کشور ایران را مجبور کرد که به سمت رشد و توسعه صنعت فولاد برود. در غیر این صورت کشور به یک مصرف‌کننده بزرگ فولاد در منطقه تبدیل می‌شد. با اینکه رشد تولید فولاد ایران ۱۰برابر شده است، اما با توجه به مزیت‌های فراوانی که در کشور نظیر سنگ‌آهن فراوان (بیش از ۳میلیارد تن) و انرژی وجود دارد، از اهداف دور هستیم. طبق برنامه قرار بود تا پایان برنامه چهارم توسعه ظرفیت فولاد کشور به ۲۹میلیون تن برسد حال چقدر است؟! ایران نباید برای ظرفیت‌سازی در این صنعت زمان را از دست می‌داد این موضوع از دو جهت قابل‌تامل است.
اول اینکه کشورهای منطقه بازار فولاد را در دست می‌گیرند، دوم اینکه پول‌نفت را می‌دهیم و فولادی را برای نیاز داخل وارد می‌کنیم آن هم در حالی که از لحاظ تجمع و ذخایر مواد اولیه آن در دنیا بی‌نظیر هستیم. مصرف کشور به فولاد سالانه 20میلیون تن است در صورتی که حدود نصف نیاز، فولاد کشور را با دلارهای نفتی وارد می‌کنیم. اگر صنعت فولاد کشورهای اروپایی و چین که
بیش از نیمی از تولید فولاد خام جهان را تامین می‌کنند نگاهی بکنیم، می‌بینیم که ۲۷ کشور اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر حدود ۸۸درصد سنگ آهن و ۹۰درصد مواد انرژی‌زای لازم برای تولید فولاد را از خارج تامین کرده‌اند چین نیز در سال‌های اخیر حدود ۶۵درصد سنگ‌آهن مصرفی خود را برای تولید فولاد از طریق واردات تامین کرده است، همچنین حدود ۶۰درصد انرژی مصرفی در صنایع فولاد چین از طریق واردات تامین می‌شود.
در صورتی که ایران از سال 83 علاوه بر اینکه از واردات سنگ‌آهن بی‌نیاز شده است، بلکه به صادرکننده این محصول تبدیل شده همچنین دومین دارنده ذخایر گاز جهان است، اما هرگز نتوانسته است از مزیت‌های بالقوه خود در این صنعت به طور کامل استفاده کند. هدف‌گیری ایران برای تولید 50میلیون تن فولاد توسط بخش‌های دولتی و خصوصی بسیار مطلوب است، اما اجرا و به بهره‌برداری رساندن این طرح‌ها هنر است. شاید فشار غرب باعث کند شدن حرکت توسعه فولاد در ایران باشد؛ چرا که آنها طی سال‌های اخیر انواع محصولات فولادی ساده ساختمانی را با میل و میزان کافی به ایران فروختند، ولی با کارشکنی‌های مختلف خود مشکلاتی را برای توسعه صنایع ایران به وجود آوردند.
صنعت فولاد ایران طی ۳۰ سال گذشته کاملا دولتی اداره شده است و از سال ۱۳۷۰ به بعد بخش خصوصی به واسطه شمش فولاد وارداتی، وارد عرصه این صنعت آن هم در اندازه کارگاهی شده است. قابل دسترس نبودن مواد اولیه، (سنگ‌آهن داخلی) بخش خصوصی را وادار کرده است که به شمش خارجی وابسته باشد. شاید این مهم باعث شده تا فولادسازی بخش خصوصی در ایران به طور واقعی شکل نگیرد. و گاها در سال‌های دره مرگ فولاد (۸۰-۱۳۷۹) این صنایع ضررده بودند. چون باید شمش فولاد را به طور مثال ۳۰۰ دلار به ازای هر تن می‌خریدند و در نهایت محصول نهایی را ۳۵۰دلار (با صرف ۱۰۰دلار هزینه تولید) می‌فروختند. فولادسازی خصوصی در ایران برخلاف واحدهای دولتی بر اساس مواد اولیه داخلی شکل نگرفته است و این موضوع سبب شده تا آنها با فراز و نشیب‌های زیادی طی سال‌های اخیر روبه‌رو شوند. اما دولتی‌ها به واسطه داشتن سنگ‌آهن و گاز قابل‌دسترس همواره سلطان بازار فولاد ایران بودند و خواهند بود. در دهه ۸۰ بارها مدیران دولتی ایران تصمیم گرفتند موتور کارخانه‌های فولادسازی بخش خصوصی را با سنگ‌آهن داخلی روشن کنند، اما این موضوع هرگز محقق نشد و هر دفعه به دلایل مختلفی با عرضه سنگ‌آهن برای تولید شمش فولاد به بخش خصوصی مخالفت شد.
حتی شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران شرط‌هایی داشتند و یکی از مهم‌ترین آنها در اختیار گذاشتن منابع سنگ‌آهن ایران برای آنها بود. شرکت‌های بزرگ هندی چندین بار تا مرحله احداث کارخانه فولاد به ایران آمدند، ولی به دلیل عدم اطمینان از تامین سنگ‌آهن حضور آنها به تعلیق درآمده است. امروز داشتن مواد اولیه به عنوان یک مزیت نسبی برای تولید فولاد محسوب می‌شود که ایران هرگز به طور بهینه از این منابع استفاده نکرده است. اما از سوی دیگر به واسطه تحریم‌ها، این صنعت در حدود 85درصد به خودکفایی رسیده است به طوری که در ابتدای انقلاب برای ساختن یک قسمت کوره احیای مستقیم به خارجی‌ها وابسته بودیم، اما در حال حاضر ایران صاحب «مدول» در ساخت کارخانه فولادسازی شده است که این مهم‌ترین دستاورد صنعت فولاد ایران در 40 سال گذشته محسوب می‌شود.
اما عدم شکل‌گیری فولادسازی بخش خصوصی، سیاست غیرمنسجم در بخش بازار و تولید برای صنایع فولاد، عدم استفاده بهینه انرژی در این صنعت، نامشخص بودن تکلیف سرمایه‌گذاری خارجی و بخش واگذاری بلوک‌های فولادی در صنعت فولاد، از دست دادن بازارهای هدف، اجرای کند طرح‌های فولادی و ... بزرگ‌ترین چالش این صنعت در شرایط فعلی محسوب می‌شود.