جنگ؛ واژه‌ای که با شنیدنش به یاد خرابی و کشتار می‌افتیم. اما واقعیت اینجاست که جنگ از نظر صنعتی برای کشورهای جهان دستاوردهایی هم داشته است که گاه کاربردی مثبت نیز پیدا کرده است. یکی از این دستاوردها خودروهای نظامی هستند که اولینش بنتام نام دارد. خودرویی که در سال ۱۹۴۱ برای ارتش آمریکا ساخته شد. بنتام اولین دودیفرانسیل واقعی جهان است اما تنهاترین نیست! زیرا نیازهای نظامی در سراسر جهان باعث شده بعد از بنتام کشورهای مختلفی به فکر ساخت خودروهای نظامی بیفتند. ژاپنی‌ها نیز جزو اولین کشورهایی بودند که به جرگه سازندگان خودروهای نظامی پیوستند تا به این ترتیب تویوتا پا در کفش جیپ کند!

تاریخچه

در سال 1941 ارتش ژاپن جزیره فیلیپین را تصرف کرد. نظامیان ژاپنی که جای جای این جزیره را خوب بازرسی کرده بودند، ناگهان به خودرویی عجیب و غریب و چهارگوش بر می‌خورند که بیشتر شبیه یک خودروی کار است تا خودرویی برای مصارف شهری. بعد از انتقال خودرو به ژاپن و بررسی‌های آن توسط متخصصان ارتش، مشخص می‌شود که این خودرو صرفا برای مصارف نظامی ساخته شده است و توانایی‌های بسیاری دارد. پس ارتش زبده‌ترین مهندسان صنعت خودروی آن دوران ژاپن را از کمپانی تویوتا به جلسه‌ای محرمانه دعوت کرد تا این خودرو را بررسی کنند. پس از بررسی بنتام آمریکایی، متخصصان به این نتیجه می‌رسند که بهتر است خودرویی با این مشخصات برای ارتش ژاپن طراحی کنند. از این رو بنتام به کارخانه تویوتا منتقل می‌شود تا متخصصان این شرکت با جدا کردن قطعات آن از یکدیگر و الگو‌برداری، خودروی جدید البته با سیمایی متفاوت از بنتام را طراحی کنند. طولی نکشید که در اواخر سال 1941 اولین نمونه آزمایشی با کد AK ساخته شد و توانست تست‌های مورد نظر ارتش را با موفقیت پشت سر بگذارد. بعد از موفقیت نمونه آزمایشی، ارتش قرار دادی برای ساخت این خودرو با تویوتا منعقد کرد. به این ترتیب ارتش ژاپن خودرویی همه جا رو و سرسخت را به ناوگانش افزود که آغازگر افتخار آفرینی‌های بعدی در قالب لندکروزر شد. مهندسان تویوتا پیشرانه 4 سیلندر یکی از محصولات سواری این شرکت را که با کد AE شناخته می‌شد، روی شاسی AK10 قرار دادند. این پیشرانه 2259 سی‌سی حجم داشت. برای انتقال قدرت پیشرانه به محورها نیز از دو جعبه دنده 3 و 2 سرعته استفاده کردند. خودروهای نظامی ساخته شده توسط تویوتا در رده‌های مختلف ارتش ژاپن خدمت می‌کردند تا سال 1950 فرا رسید.

عبور از مدار ۳۸ درجه

سال 1950 برای ژاپنی‌ها سالی پر تنش بود، زیرا این کشور وارد جنگ میان دو کره و دیگر قدرت‌ها شد. کشور کره از سال 1905 تا پایان جنگ جهانی دوم در تصرف ژاپن بود. اما شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم باعث شد نیروهای آمریکایی وارد بخش‌جنوبی سرزمین کره شوند. از طرفی از شمال هم نیروهای اتحاد جماهیر شوروی وارد بخش شمالی کره شدند. از این رو توسط سازمان ملل متحد مرزی به‌عنوان مدار 38 درجه بین این دو قرار گرفت تا از بروز جنگ و افزایش تنش‌ها جلوگیری شود. اما در عمل این اتفاق نیفتاد و با گذشتن نیروهای نظامی کیم ایل سونگ( رهبر کره‌شمالی) از مدار 38 درجه، جنگ میان نیروهای کره شمالی با پشتیبانی شوروی و نیروهای کره جنوبی با پشتیبانی آمریکا آغاز شد. در ادامه شرایط جنگی، نیاز ارتش ژاپن و آمریکا به ادوات نظامی باعث شد ارتش آمریکا پیشنهاد ساخت 100 دستگاه خودرو نظامی را به ارتش ژاپن بدهد. به این ترتیب خودروها در نزدیکی خاک کره‌ ساخته می‌شدند و به سرعت به دست نیروهای آمریکایی می‌رسیدند.

این خودروها با الگوبرداری از خودروی آمریکایی ویلیز اورلند توسط کمپانی تویوتا ساخته شدند. سال 1951 بنا به نیاز دوباره ارتش، خودرویی با کد BJ ساخته شد که به JEEP BJ معروف است، زیرا از نظر ظاهری به تولیدات آن زمان ویلیز بسیار شباهت دارد (کمپانی ویلیز اورلند بعد‌ها تبدیل به جیپ شد). در دستور پروژه این خودرو آمده بود که باید بزرگ‌تر از جیپ و بهتر از لندرور سری یک باشد. سرانجام نمونه اولیه خودروی مورد نظر ارتش آماده شد. تویوتا پیشرانه 6 سیلندر سری B را با حجم 4/ 3 لیتر دورن سینه آن جای‌گذاری کرد. این پیشرانه دیزلی می‌توانست در دور موتور 3600 به قدرت 184 اسب بخار دست پیدا کند. از طرفی گشتاورش هم تا 215 نیوتن متر در دور 1600 با‌لا می‌آمد. پس BJ بدل به یکی از تواناترین خودروهای نظامی در اوایل دهه 50 شد. توانایی‌های این خودرو به حدی بود که طراحان لندرور در پروژه بعدی خود، سعی کردند خودرویی طراحی کنند که پتانسیل برتری بر BJ ژاپنی داشته باشد. تنها اشکال این خودرو نداشتن جعبه‌دنده‌ای با ضریب دنده‌های پایین بود و همین موضوع باعث می‌شد جیپ خودرویی برتر نسبت به آن باشد.

تویوتا در اقدامی جالب یک دستگاه BJ را به ارتفاعات کوه فوجی برد تا توانایی‌های این خودرو را به جهانیان نشان دهد. راننده آزمایشی تویوتا توانست بدون بروز هیچ نقص فنی خودرو BJ را تا ایستگاه ششم کوه فوجی بالا ببرد و این موفقیت از طریق دوربین‌های فیلمبرداری به تصویر کشیده شد. جالب آنکه تا آن روز لاستیک‌های هیچ خودرو دیگری ایستگاه ششم این کوه را لمس نکرده بود. این آزمایش توانست مسوولان پلیس ملی ژاپن را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلیل آنها طی یک قرارداد با کمپانی تویوتا، 289 دستگاه از این خودرو را با پیشرانه 4/ 3 لیتری 6 سیلندر سفارش دادند. به این ترتیب خودرو BJ تویوتا با تغییراتی اندک، به‌عنوان خودروی رسمی گشت پلیس در سال 1951 انتخاب شد. تولید مدل BJ در سایت مونتاژ شاسی در کارخانه تویوتا واقع در هونسیا انجام می‌شد. کارهای مختلفی مثل مونتاژ قطعات بدنه روی شاسی، رنگ کردن بدنه و نصب ادوات مختلف نیز در کارخانه آراکاوا که از زیرمجموعه‌های تویوتا به شمار می‌رفت، انجام می‌گرفت. در سال 1953 خودروی BJ در سه تیپ مختلف ساخته شد. در سال 1953 چند اتاق مختلف روی شاسی BJ قرار گرفت که هر کدام بسته به نوع کاربری، با کدهای مختلفی شناسایی می‌شوند. به‌طور مثال مدل FAJ در واقع یک کامیونت است که مورد استفاده نیروهای آتش نشانی قرار می‌گرفت. حتی نمونه‌ای با کد FJJ ساخته شد که نسبت به سری BJ طول محوری کشیده‌تری داشت و در فعالیت‌های عمرانی مورد استفاده نیروهای نظامی و غیر نظامی قرار گرفت.

ظهور لندکروزر

سال 1954 مدیر فنی کمپانی تویوتا که نسبت به خودروهای شاسی بلند این کمپانی عرق خاصی داشت، نام Land Cruiser را به جای BJ و دیگر کدها برای این خودرو برگزید چرا که هانجی اومه هارا عقیده داشت تویوتا در این حوزه با جیپ مقایسه می‌شود. از طرفی در انگلستان نیز این خودرو مستقیم رودر‌روی لندرور قرار می‌گیرد، پس تویوتا باید نامی خاص برای خودرویش انتخاب کند که هم ارزش تویوتا را نشان دهد و هم کمی نزدیک به لندرور باشد، تا با زیرکی تمام مقداری از اعتبار لندرور را نیز وام بگیرد. به این ترتیب دو کلمه لند و کروزر که معادل فارسی آن را می‌توان رَه پیما یا زمین پیما معنی کرد، زینت بخش اولین خودروی شاسی بلند تویوتا شدند. البته این اولین باری نبود که یک خودرو با نام لندکروزر ساخته می‌شود زیرا از سال 1934 تا 1954، خودروساز آن دوران آمریکا یعنی استودبیکر نیز از این نام روی محصولاتش استفاده می‌کرد. اما با این حال بعد از انتخاب این نام برای تویوتا، مشکلی از سوی استودبیکر ایجاد نشد تا این خودرو با نام تجاری جدید، آغازگر راهی سخت اما پر افتخار برای کمپانی تویوتا باشد. از دیگر اتفاقات سال 1954 برای لندکروز، باید به استفاده از پیشرانه 9/ 3 لیتری سری F با کد Fire- engine اشاره کرد که می‌توانست 125 اسب بخار نیرو تولید کند.

در سال 1955 تویوتا نسل دوم لندکروزر را با کد سری 20 معرفی کرد. خودروی جدید یک لندکروزر به روز شده بود که علاوه بر حفظ و افزایش قابلیت‌های آفرودش، می‌توانست به‌عنوان یک خودروی شهری نیز مورد استفاده قرار بگیرد. این در حالی بود که رقیب دیرینه یعنی جیپ هم بیکار ننشسته بود و مدل CJ5 را در همین سال معرفی کرد. جیپ هم خودروی جدیدش را مثل تویوتا با مقاصد تجاری و صادرات طراحی کرده بود و به همین دلیل این دو خودرو نسبت به اجدادشان Willys MB ( جیپ) و سری BJ ( تویوتا) خودروهای راحت‌تری از نظر کیفیت سواری بودند. به‌طور مثال در تویوتا از فنرهای شمش با 4 لایه استفاده شد که ضریب سختی کمتری داشتند و انعطاف پذیرتر از قبل بودند. طراحان این سری با تغییر در جانمایی موتور روی شاسی خودرو، حدود 12 سانتی متر به فضای اتاق افزوده بودند تا سرنشینان فضای بیشتری نسبت به نسل اول در اختیار داشته باشند. موفقیت تویوتا و لندکروز همچنان ادامه داشت و گل سرسبد موفقیت‌های سال 1958، مونتاژ لندکروز مدل FJ25 در برزیل بود. این اولین باری بود که یکی از محصولات تویوتا در خارج از ژاپن ساخته می‌شود. تولید سری 20 تا سال 1960 ادامه داشت و در این سال نسل سوم جایگزین آن شد.

رو‌در‌رو با جیپ در ایران

ورود لندکروزر به ایران با سری ۲۰ در سال ۱۳۳۷ و توسط شرکت موتورکار صورت گرفت. اما بیشترین لندکروزرها همزمان با آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران از سوی عراق وارد کشور شدند. با آغاز جنگ نیروهای نظامی کشور با کمبود خودروی نظامی رو‌به‌رو شدند. در دوران جنگ لندکروزر از بیابان‌های خشک و سوزان خوزستان گرفته، تا کمرکش کوه‌های پر برف کردستان، عصای دست رزمندگان ایرانی بود. بعد از پایان جنگ در سال ۱۳۶۷، بسیاری از لندکروزرها بازسازی شدند و در خدمت باقی ماندند. اما بعد از چند سال با جایگزینی آنها با مدل‌های جدیدتر و به‌خصوص تویوتا هایلوکس، تعداد زیادی از لندکروزرها به‌صورت مزایده به فروش رسیدند تا به این ترتیب این خودروها به دست مصرف‌کنندگان عادی برسند. مالکین خوش‌ذوق این خودروها را بازسازی کردند و به دل طبیعت زدند. از این رو لندکروزر FJ۴۰ هنوز هم در ایران از بهترین خودروهای آفرود به‌شمار می‌رود و به قول اهالی طبیعت جزء خودروهای مردانه دسته‌بندی می‌شود! باید توجه داشت که وارد نشدن جیپ نیز راه را برای میدان داری لندکروزر در ایران هموارتر کرد.

همانطور که پیش‌تر اشاره شد، بسیاری از خودروهای دوران گذشته دوباره بازسازی شدند و لندکروز مورد نظر ما نیز یکی از همین خودروهاست. این ساخته تویوتا در سال ۱۹۸۱ از خط تولید خارج شده است و حالا با توجه به مشخصات فنی و ظاهری یکی از بهترین لندکروزهای کلاسیک در رده خودش به‌شمار می‌رود. این خودرو که در بخش سیستم تعلیق و چند قسمت دیگر هم ارتقا یافته است، دارای تجهیزات خاصی برای سفرهای ماجراجویانه آفرود است. از جمله شاخصه‌های این خودرو باید به سیستم تعلیق کم‌استهلاک و مقاوم، دیفرانسیل‌های محکم و گیربکس پر قدرت اشاره کرد که عصای دست ماجراجویان در طبیعت‌گردی هستند. خودروی مورد نظر در بخش‌های فنی، تودوزی، بدنه و... پروژه بازسازی کاملی را پشت‌سر گذاشته و حالا گویی دوباره متولد شده است. خودروی موردنظر مجهز به پیشرانه ۲/ ۴ لیتری معروف به ۲F و گیربکس ۴ سرعته است. این پیشرانه ۱۳۵ اسب بخار نیرو و ۲۸۵ نیوتن‌متر گشتاور تولید می‌کند. هر‌چند شاید این اعداد و ارقام با توجه به استانداردهای امروزی چشمگیر نباشند اما اگر راننده قابلی در سفرهای آفرود باشید، می‌توانید با همین قدرت هم از مناطق سرسخت عبور کنید. لندکروزر را شاید بتوان استراتژیک‌ترین خودروی تویوتا در تاریخ این کمپانی نامید، زیرا توانست در بازار‌های مختلفی مثل بازار آمریکا نام تویوتا را بر سر زبان‌ها بیندازد. در پایان از مالک خودرو و گروه ۴×۴ Iran برای همکاری با ضمیمه دنیای ماشین تشکر می‌کنیم.

اوج لندکروزر

نسل سوم یا همان سری ۴۰ خودرویی مدرن‌تر و زیباتر بود. تویوتا با تغییراتی که در ساختار کارخانه پرس خودرو ایجاد کرده بود، حالا می‌توانست به کمک دستگاه‌های پرس جدید، ورق‌های مختلف از جمله ورق‌های آلومینیومی را دقیق‌تر از گذشته پرس کند. از این رو بدنه FJ۴۰ ظریف‌تر و جذاب‌تر ساخته شد. FJ۴۰ درون سینه‌اش پیشرانه ۹/ ۳ لیتری سری F را داشت که تپیدنش ۱۲۵ اسب بخار نیرو در اختیار راننده قرار می‌داد. البته لندکروزی که در برزیل مونتاژ می‌شد از این پیشرانه بی بهره بود و به جای آن موتور ۴‌سیلندر دیزلی مرسدس بنز با ۷۸ اسب بخار نیرو روی شاسی مونتاژ می‌شد! لندکروزر حالا به بازار‌های آمریکایی هم راه یافته بود. کاری سخت ‌که تویوتا از پس آن برآمد. در سال ۱۹۶۵ فروش لندکروزر از مرز ۵۰ هزار دستگاه گذشته بود و جالب آن که، بیشترین فروش لندکروزر مربوط بود به بازار آمریکا، یعنی جایی که جیپ در آن نقش اول را بازی می‌کند! سه سال بعد فروش لندکروزر از مرز ۱۰۰ هزار دستگاه گذشت و این خودرو تنها ۵ سال زمان نیاز داشت تا بیش از ۳۰۰ هزار دستگاه در سراسر جهان بفروشد. پیشرانه پرقدرت، سیستم تعلیق کارآمد و سرسخت و کم‌استهلاک، دیفرانسیل و پولوس‌های قدرتمند و در آخر جعبه دنده مقاوم و اصطلاحا خراب نشو، از لندکروزر خودرویی ساخته بود که در هر شرایطی می‌توانست مالکش را روسفید کند.

به همین دلیل این خودرو در ۵ قاره به‌عنوان یک شاسی بلند تمام عیار مورد استفاده نیروهای مختلف نظامی، انتظامی، ارگانی و مردم بود. در سال ۱۹۷۳ اولین لندکروزرهای دیزلی با پیشرانه ۶ سیلندر و کد H به بازارهای مختلف صادر شدند. استقبال از این خودروها باعث شد یک سال بعد تویوتا به فکر استفاده از پیشرانه ۴ سیلندر دیزلی نوع B که مصرف سوخت و استهلاک کمتری داشت بیفتد. استفاده از این پیشرانه یک مزیت دیگر نیز داشت زیرا مالیات کمتری نیز به آنها اختصاص می‌یافت. از این رو فروش مدل دیزلی ۴ سیلندر حتی از نمونه ۹/ ۳ لیتری ۶ سیلندر بنزینی نیز بیشتر شد. در سال ۱۹۷۵ تویوتا لندکروزر را به اسلحه جدیدی مجهز کرد. در این سال پیشرانه ۲/ ۴ لیتری موسوم به ۲F با نمونه ۹/ ۳ لیتری قبلی جایگزین شد.تولید مدل FJ۴۰ تا سال ۱۹۸۴ ادامه داشت و طی این سال‌ها این خودرو تغییرات اندکی در بخش‌های فنی و ظاهری را تجربه کرد. در سال ۱۹۸۴ لندکروزرهای عرضه شده در بازار کانادا که دارای جعبه دنده ۵ سرعته بودند، قیمتی در حدود ۱۴ هزار دلار داشتند!