نگاه
ریسک بزرگ اردوغان
شادی آذری روزنامه نگار شاید بتوان گفت خطاهای بزرگ رجب طیب اردوغان، نخستوزیر فعلی ترکیه، در بازی سیاست از موضعگیریهای او درمورد بهار عربی و ناآرامیهای سوریه آغاز شد؛ اشتباهاتی که حتی با تکرار محکومیت اسرائیل توسط او هرگز از یادها پاک نمیشود. هیچ یک از اتهاماتی که در زمینه فساد مالی خانوادگی بر او وارد شد و با انتشار نوار صوتی او که به پسرش میگفت: «پولها را پنهان کن»، به اوج خود رسید، هرگز راستیآزمایی نشد. شاید عملکرد خوب او در حوزه اقتصاد کشور طی دوره نخستوزیریاش افکار عمومی ترکیه را بر آن داشت که اتهامات وارده به او و فرزند و برادرش را پیگیری جدی نکنند.
شادی آذری روزنامه نگار شاید بتوان گفت خطاهای بزرگ رجب طیب اردوغان، نخستوزیر فعلی ترکیه، در بازی سیاست از موضعگیریهای او درمورد بهار عربی و ناآرامیهای سوریه آغاز شد؛ اشتباهاتی که حتی با تکرار محکومیت اسرائیل توسط او هرگز از یادها پاک نمیشود. هیچ یک از اتهاماتی که در زمینه فساد مالی خانوادگی بر او وارد شد و با انتشار نوار صوتی او که به پسرش میگفت: «پولها را پنهان کن»، به اوج خود رسید، هرگز راستیآزمایی نشد. شاید عملکرد خوب او در حوزه اقتصاد کشور طی دوره نخستوزیریاش افکار عمومی ترکیه را بر آن داشت که اتهامات وارده به او و فرزند و برادرش را پیگیری جدی نکنند.
اکنون اما اردوغان سودای ریاستجمهوری در سر دارد و با زمزمههایی که از احتمال نخستوزیری عبدالله گل به گوش میرسد، به نظر میرسد بازی پوتین- مدودف را در پیش گرفته است.
برای فردی چون اردوغان اما حوزه سیاست بسیار پرخطرتر از اقتصاد است. گرچه انتخابات محلی ترکیه که چند ماه پیش برگزار شد، برندهای جز اردوغان نداشت، اما لغزش او در رقابت انتخاباتی این دوره نهتنها میتواند موجب تضعیف حزبش، حزب عدالت و توسعه، شود بلکه حتی به شانسهای او برای دورههای بعدی انتخابات نیز لطمه خواهد زد.
البته اردوغان پیروزی خود در انتخابات محلی را به منزله چراغ سبزی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری تلقی کرده است. اغلب نظرسنجیها هم از احتمال پیروزی اردوغان حکایت دارند. اگر این پیشبینیها درست از آّب درآیند، اردوغان بهزودی دوازدهمین رئیسجمهوری ترکیه از سال ۱۹۲۳ تاکنون خواهد شد و نخستین فردی خواهد بود که با انتخابات سراسری به ریاست جمهوری میرسد.
شاید همه اینها به ذائقه آقای نخست وزیر و حامیانش خوش بنشینند، اما نباید دو بحرانی را که ترکیه طی 10 ماه اخیر پشت سر گذاشت از یاد برد: نخست تظاهرات پارک گزی علیه او و سیاستهایش بود و دیگری پرونده فساد مقامات ارشد و اعضای خانوادهاش. با وجود همه اینها تاکنون اردوغان برای کشورش رهبری پوپولیست بوده است که توانمندی اصلیاش کنترل افکار عمومی و هدایت رسانهها در زمینه مسائل روز و مقابله با اپوزیسیون است؛ اما هر سیاستمداری مانند هر فرد عادی پاشنه آشیلی دارد. پاشنه آشیل اردوغان هم مسائل بینالملل است.
درمورد سوریه او نهتنها نقش هدایتگر نداشت، بلکه تنها نظارهگری منفعل بود که نتوانست کنترل درست بازی را به دست گیرد. اما این حقیقت را نمیتوان انکار کرد که سخنرانیها و سیاست داخلی اردوغان توانسته است گروههای زیادی از جامعه ترکیه را متقاعد سازد که ترکیه به چنین فردی نیاز دارد، ولی از نظر قشر فرهیخته و منتقدان ترکیه، اردوغان رهبری است که حتی اگر بنا به ادعای خودش قربانی اتهامات و سیاست بازیهای دشمنان و اپوزیسیون شده باشد، در برابر بازیهای رقبا همیشه یک «قربانی» است و این وجههای نیست که روشنفکران ترک از یک رئیسجمهوری موفق در ذهن داشته باشند و نتیجه انتخابات پیش رو هر چه که باشد این حقایق را تغییر نخواهد داد.
اکنون اما اردوغان سودای ریاستجمهوری در سر دارد و با زمزمههایی که از احتمال نخستوزیری عبدالله گل به گوش میرسد، به نظر میرسد بازی پوتین- مدودف را در پیش گرفته است.
برای فردی چون اردوغان اما حوزه سیاست بسیار پرخطرتر از اقتصاد است. گرچه انتخابات محلی ترکیه که چند ماه پیش برگزار شد، برندهای جز اردوغان نداشت، اما لغزش او در رقابت انتخاباتی این دوره نهتنها میتواند موجب تضعیف حزبش، حزب عدالت و توسعه، شود بلکه حتی به شانسهای او برای دورههای بعدی انتخابات نیز لطمه خواهد زد.
البته اردوغان پیروزی خود در انتخابات محلی را به منزله چراغ سبزی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری تلقی کرده است. اغلب نظرسنجیها هم از احتمال پیروزی اردوغان حکایت دارند. اگر این پیشبینیها درست از آّب درآیند، اردوغان بهزودی دوازدهمین رئیسجمهوری ترکیه از سال ۱۹۲۳ تاکنون خواهد شد و نخستین فردی خواهد بود که با انتخابات سراسری به ریاست جمهوری میرسد.
شاید همه اینها به ذائقه آقای نخست وزیر و حامیانش خوش بنشینند، اما نباید دو بحرانی را که ترکیه طی 10 ماه اخیر پشت سر گذاشت از یاد برد: نخست تظاهرات پارک گزی علیه او و سیاستهایش بود و دیگری پرونده فساد مقامات ارشد و اعضای خانوادهاش. با وجود همه اینها تاکنون اردوغان برای کشورش رهبری پوپولیست بوده است که توانمندی اصلیاش کنترل افکار عمومی و هدایت رسانهها در زمینه مسائل روز و مقابله با اپوزیسیون است؛ اما هر سیاستمداری مانند هر فرد عادی پاشنه آشیلی دارد. پاشنه آشیل اردوغان هم مسائل بینالملل است.
درمورد سوریه او نهتنها نقش هدایتگر نداشت، بلکه تنها نظارهگری منفعل بود که نتوانست کنترل درست بازی را به دست گیرد. اما این حقیقت را نمیتوان انکار کرد که سخنرانیها و سیاست داخلی اردوغان توانسته است گروههای زیادی از جامعه ترکیه را متقاعد سازد که ترکیه به چنین فردی نیاز دارد، ولی از نظر قشر فرهیخته و منتقدان ترکیه، اردوغان رهبری است که حتی اگر بنا به ادعای خودش قربانی اتهامات و سیاست بازیهای دشمنان و اپوزیسیون شده باشد، در برابر بازیهای رقبا همیشه یک «قربانی» است و این وجههای نیست که روشنفکران ترک از یک رئیسجمهوری موفق در ذهن داشته باشند و نتیجه انتخابات پیش رو هر چه که باشد این حقایق را تغییر نخواهد داد.
ارسال نظر