توسعه گردشگری داخلی؛ اکرام گردشگران ایرانی
دکتر پویا علاءالدینی
رئیسمرکزپژوهشهایگردشگریدانشگاه تهران
«کمپین تحریم سفر به کشورهای حامی داعش سیاه و سفید» که با هدف شکلگیری یک جریان مردمی برای حذف سفرهای غیرضروری به این کشورها و با هدف اعتراض به رفتارهای ناشایست با گردشگران ایرانی شکل گرفته است، درصورتیکه بتواند دولت را بیش از گذشته متوجه نقش خود در توسعه گردشگری داخلی و نیز اتخاذ تدابیر سیاسی موثر جهت حفظ شان و کرامت اتباع ایرانی در کشورهای دیگر کند، گامی مثبت و رو به جلو خواهد بود.
با توجه به اینکه میانگین هزینهکرد سفرهای خارجی شهروندان ایرانی در مقایسه با سطح درآمد سرانه آنها بالاست، باید به این سوال پاسخ داد که چرا در چنین شرایطی مردم ایران تا این اندازه برای سفر به خارج از ایران تمایل دارند؟ در واقع پاسخدهی به این پرسش، تا حد زیادی میتواند روشنکننده و نیز ترسیمکننده اهداف و مواضع این کمپین باشد.
رئیسمرکزپژوهشهایگردشگریدانشگاه تهران
«کمپین تحریم سفر به کشورهای حامی داعش سیاه و سفید» که با هدف شکلگیری یک جریان مردمی برای حذف سفرهای غیرضروری به این کشورها و با هدف اعتراض به رفتارهای ناشایست با گردشگران ایرانی شکل گرفته است، درصورتیکه بتواند دولت را بیش از گذشته متوجه نقش خود در توسعه گردشگری داخلی و نیز اتخاذ تدابیر سیاسی موثر جهت حفظ شان و کرامت اتباع ایرانی در کشورهای دیگر کند، گامی مثبت و رو به جلو خواهد بود.
با توجه به اینکه میانگین هزینهکرد سفرهای خارجی شهروندان ایرانی در مقایسه با سطح درآمد سرانه آنها بالاست، باید به این سوال پاسخ داد که چرا در چنین شرایطی مردم ایران تا این اندازه برای سفر به خارج از ایران تمایل دارند؟ در واقع پاسخدهی به این پرسش، تا حد زیادی میتواند روشنکننده و نیز ترسیمکننده اهداف و مواضع این کمپین باشد.
دکتر پویا علاءالدینی
رئیسمرکزپژوهشهایگردشگریدانشگاه تهران
«کمپین تحریم سفر به کشورهای حامی داعش سیاه و سفید» که با هدف شکلگیری یک جریان مردمی برای حذف سفرهای غیرضروری به این کشورها و با هدف اعتراض به رفتارهای ناشایست با گردشگران ایرانی شکل گرفته است، درصورتیکه بتواند دولت را بیش از گذشته متوجه نقش خود در توسعه گردشگری داخلی و نیز اتخاذ تدابیر سیاسی موثر جهت حفظ شان و کرامت اتباع ایرانی در کشورهای دیگر کند، گامی مثبت و رو به جلو خواهد بود.
با توجه به اینکه میانگین هزینهکرد سفرهای خارجی شهروندان ایرانی در مقایسه با سطح درآمد سرانه آنها بالاست، باید به این سوال پاسخ داد که چرا در چنین شرایطی مردم ایران تا این اندازه برای سفر به خارج از ایران تمایل دارند؟ در واقع پاسخدهی به این پرسش، تا حد زیادی میتواند روشنکننده و نیز ترسیمکننده اهداف و مواضع این کمپین باشد. نامطلوب بودن شرایط گردشگری داخلی به دلیل نبود زیرساختهای کافی، گران بودن سفر در ایران، محدودیتهای موجود در اشکال تفریحی و... از عمده دلایل ترجیح سفرهای خارجی به داخلی در میان ایرانیان عنوان میشود و دقیقا به همین دلایل، گردشگران کمی از کشورهای همسایه، ایران را بهعنوان مقصد سفر خود انتخاب میکنند. چنین اتفاقی از یک طرف تراز گردشگری ما را منفی کرده و باعث خروج ارز از کشور شده و از سوی دیگر به دلیل عدم شکلگیری تعاملات دو سویه گردشگری، احقاق حقوق شهروندان ایرانی در کشورهای همسایه ایران را که غالبا بهعنوان مقصد توسط ایرانیان انتخاب میشوند با چالش مواجه میکند. گردشگری بهعنوان یک صنعت، نهتنها رشد و توسعه اقتصادی پایدار را برای کشورها به همراه دارد که با ایجاد تعاملات گسترده میان اتباع کشورهای گوناگون، باعث تقویت ارتباطات برون مرزی و نزدیکی هرچه بیشتر فرهنگها و اقوام گوناگون میشود. این موضوعی است که خاورمیانه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن است؛ منطقهای که دوران طلایی اقتصادی و شکوفایی خود را تنها در زمانهایی تجربه کرده که تمام کشورها و ملل ساکن در آن با یکدیگر متحد و تحت لوای یک امپراتوری بودهاند.
پس شاید بتوان گفت که گردشگری در شرایط کنونی، بهترین رهیافت برای نزدیکی کشورهای حاضر در این منطقه پر تنش به یکدیگر و حل مسائل موجود میان آنهاست. از اینرو باید بسیار توجه کرد که تولد چنین کمپینهایی که در واقع در نفس شکلگیری خود بهدنبال بهتر کردن شرایط برای بهبود روابط گردشگری و حفظ منزلت گردشگران هستند، تبدیل به محلی برای نفرت و دلخوری بیشتر میان کشورها نشود و آنها را وادار به انجام حرکات مقابلهای علیه هم نکند. از اینرو به اعتقاد بنده این کمپین بهعنوان نخستین کمپینی که در حوزه توجه به مسائل گردشگری و بهصورت خودجوش شکل گرفته، باید با توجه جدی به مسائل مذکور، هوشیارانه عمل کرده و هدف خود را در دو راستای داخلی و خارجی تعریف کند. در حیطه خارجی اتفاقی که خواهد افتاد کاهش تقاضای ایرانیان برای سفر به کشورهایی همچون امارات و ترکیه است و از آنجایی که ایران بازار هدف خوبی برای این کشورهاست، قطعا تاثیر این تشکل مردمی در کاهش تعداد مسافرت به این کشورها، دولتهای آنها را به واکنش واخواهد داشت و میتواند سبب تجدیدنظر در رفتار آنها با گردشگران ایرانی شود. در بعد داخلی، کسانی که به این کمپین ملحق شدهاند باید بهصورت جدی دولت را به اتخاذ تصمیمات عملیاتی و طرح سیاستهای مناسب در عرصه روابطش با کشورهای هدف گردشگران ایرانی وادار کند؛ سیاستهایی که تضمینکننده حفظ حقوق و شان شهروندان ایرانی در کشورهای دیگر باشد.
این کمپین همچنین میتواند دولت را بیش از گذشته نسبت به مسائل مربوط به گردشگری حساس کند و به فکر تجدید نگاه به مقوله گردشگری داخلی و خارجی بیندازد؛ بهگونهای که نسبت به خروج ارز از کشور در نتیجه سفرهای خارجی توجه بیشتری نشان دهد و شرایط را برای رشد گردشگری داخلی مهیاتر کند. در این میان البته توجه به این موضوع نیز حائز اهمیت است که با برداشته شدن تحریمهای اقتصادی، اتکای ایران به کشورهایی مثل امارات که غالب سفرهای ایرانیان به آنجا با هدف تجاری است کمتر شده و ایران میتواند مواضع روشنتری در قبال این دولت ها اتخاذ کند که البته این سخن به معنای پیش گرفتن سیاستهای قهرآمیز نیست؛ بلکه در شرایط پس از تحریم، اتفاقا دولت باید با توجه به تثبیت نقشش در عرصه جهانی، بهصورت موثرتری عمل کرده و همانطور که تا به امروز درعرصه روابط خارجی نشان داده، بهدنبال کاهش تنشها و بهبود روابط با دیگر دولتها باشد. قطعا پس از توافق با کشورهای غربی و از سرگیری روابط تجاری و سیاسی همه جانبه با آنها، ترمیم و بهبود روابط با کشورهای منطقه که همگی از جریانهای افراطی و تروریستی رنج میبرند، باید در اولویت کار سیاستهای خارجی قرار گیرد؛ چراکه هرگونه درگیری و مناقشه اضافی میان این کشورها، شرایط را به سمت ناامنی بیشتر میبرد و چنین اتفاقی به نفع هیچیک از دولتهای منطقه نخواهد بود و حیات مردم آنها را به مخاطره خواهد انداخت.
رئیسمرکزپژوهشهایگردشگریدانشگاه تهران
«کمپین تحریم سفر به کشورهای حامی داعش سیاه و سفید» که با هدف شکلگیری یک جریان مردمی برای حذف سفرهای غیرضروری به این کشورها و با هدف اعتراض به رفتارهای ناشایست با گردشگران ایرانی شکل گرفته است، درصورتیکه بتواند دولت را بیش از گذشته متوجه نقش خود در توسعه گردشگری داخلی و نیز اتخاذ تدابیر سیاسی موثر جهت حفظ شان و کرامت اتباع ایرانی در کشورهای دیگر کند، گامی مثبت و رو به جلو خواهد بود.
با توجه به اینکه میانگین هزینهکرد سفرهای خارجی شهروندان ایرانی در مقایسه با سطح درآمد سرانه آنها بالاست، باید به این سوال پاسخ داد که چرا در چنین شرایطی مردم ایران تا این اندازه برای سفر به خارج از ایران تمایل دارند؟ در واقع پاسخدهی به این پرسش، تا حد زیادی میتواند روشنکننده و نیز ترسیمکننده اهداف و مواضع این کمپین باشد. نامطلوب بودن شرایط گردشگری داخلی به دلیل نبود زیرساختهای کافی، گران بودن سفر در ایران، محدودیتهای موجود در اشکال تفریحی و... از عمده دلایل ترجیح سفرهای خارجی به داخلی در میان ایرانیان عنوان میشود و دقیقا به همین دلایل، گردشگران کمی از کشورهای همسایه، ایران را بهعنوان مقصد سفر خود انتخاب میکنند. چنین اتفاقی از یک طرف تراز گردشگری ما را منفی کرده و باعث خروج ارز از کشور شده و از سوی دیگر به دلیل عدم شکلگیری تعاملات دو سویه گردشگری، احقاق حقوق شهروندان ایرانی در کشورهای همسایه ایران را که غالبا بهعنوان مقصد توسط ایرانیان انتخاب میشوند با چالش مواجه میکند. گردشگری بهعنوان یک صنعت، نهتنها رشد و توسعه اقتصادی پایدار را برای کشورها به همراه دارد که با ایجاد تعاملات گسترده میان اتباع کشورهای گوناگون، باعث تقویت ارتباطات برون مرزی و نزدیکی هرچه بیشتر فرهنگها و اقوام گوناگون میشود. این موضوعی است که خاورمیانه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن است؛ منطقهای که دوران طلایی اقتصادی و شکوفایی خود را تنها در زمانهایی تجربه کرده که تمام کشورها و ملل ساکن در آن با یکدیگر متحد و تحت لوای یک امپراتوری بودهاند.
پس شاید بتوان گفت که گردشگری در شرایط کنونی، بهترین رهیافت برای نزدیکی کشورهای حاضر در این منطقه پر تنش به یکدیگر و حل مسائل موجود میان آنهاست. از اینرو باید بسیار توجه کرد که تولد چنین کمپینهایی که در واقع در نفس شکلگیری خود بهدنبال بهتر کردن شرایط برای بهبود روابط گردشگری و حفظ منزلت گردشگران هستند، تبدیل به محلی برای نفرت و دلخوری بیشتر میان کشورها نشود و آنها را وادار به انجام حرکات مقابلهای علیه هم نکند. از اینرو به اعتقاد بنده این کمپین بهعنوان نخستین کمپینی که در حوزه توجه به مسائل گردشگری و بهصورت خودجوش شکل گرفته، باید با توجه جدی به مسائل مذکور، هوشیارانه عمل کرده و هدف خود را در دو راستای داخلی و خارجی تعریف کند. در حیطه خارجی اتفاقی که خواهد افتاد کاهش تقاضای ایرانیان برای سفر به کشورهایی همچون امارات و ترکیه است و از آنجایی که ایران بازار هدف خوبی برای این کشورهاست، قطعا تاثیر این تشکل مردمی در کاهش تعداد مسافرت به این کشورها، دولتهای آنها را به واکنش واخواهد داشت و میتواند سبب تجدیدنظر در رفتار آنها با گردشگران ایرانی شود. در بعد داخلی، کسانی که به این کمپین ملحق شدهاند باید بهصورت جدی دولت را به اتخاذ تصمیمات عملیاتی و طرح سیاستهای مناسب در عرصه روابطش با کشورهای هدف گردشگران ایرانی وادار کند؛ سیاستهایی که تضمینکننده حفظ حقوق و شان شهروندان ایرانی در کشورهای دیگر باشد.
این کمپین همچنین میتواند دولت را بیش از گذشته نسبت به مسائل مربوط به گردشگری حساس کند و به فکر تجدید نگاه به مقوله گردشگری داخلی و خارجی بیندازد؛ بهگونهای که نسبت به خروج ارز از کشور در نتیجه سفرهای خارجی توجه بیشتری نشان دهد و شرایط را برای رشد گردشگری داخلی مهیاتر کند. در این میان البته توجه به این موضوع نیز حائز اهمیت است که با برداشته شدن تحریمهای اقتصادی، اتکای ایران به کشورهایی مثل امارات که غالب سفرهای ایرانیان به آنجا با هدف تجاری است کمتر شده و ایران میتواند مواضع روشنتری در قبال این دولت ها اتخاذ کند که البته این سخن به معنای پیش گرفتن سیاستهای قهرآمیز نیست؛ بلکه در شرایط پس از تحریم، اتفاقا دولت باید با توجه به تثبیت نقشش در عرصه جهانی، بهصورت موثرتری عمل کرده و همانطور که تا به امروز درعرصه روابط خارجی نشان داده، بهدنبال کاهش تنشها و بهبود روابط با دیگر دولتها باشد. قطعا پس از توافق با کشورهای غربی و از سرگیری روابط تجاری و سیاسی همه جانبه با آنها، ترمیم و بهبود روابط با کشورهای منطقه که همگی از جریانهای افراطی و تروریستی رنج میبرند، باید در اولویت کار سیاستهای خارجی قرار گیرد؛ چراکه هرگونه درگیری و مناقشه اضافی میان این کشورها، شرایط را به سمت ناامنی بیشتر میبرد و چنین اتفاقی به نفع هیچیک از دولتهای منطقه نخواهد بود و حیات مردم آنها را به مخاطره خواهد انداخت.
ارسال نظر