گمشدهای غریب
امیر جعفری بازیگر همیشه برایم رسول ملاقلیپور از آن آدمهای کشف نشدنی بود. سینمایش را دوست داشتم. تلخنگاریهای جنگش برایم جنس متفاوتی داشت. فیلمها و سینمایش را دنبال میکردم و منتظر بودم تا «عصر روز دهم» حاصل سالها کارش را ببینم که عمرش کفاف نداد. خیلی غصه خوردم و بعد از مدتی خبر آمد مجتبی راعی قرار است فیلم ملاقلیپور را به پایان ببرد. آن سالها فیلم را در سینما ندیدم و حالا در شبکه نمایش خانگی به همراه خانوادهام فیلم را دیدم و فکر میکنم راعی توانسته روایت رسول ملاقلیپور را تکمیل کند.
امیر جعفری بازیگر همیشه برایم رسول ملاقلیپور از آن آدمهای کشف نشدنی بود. سینمایش را دوست داشتم. تلخنگاریهای جنگش برایم جنس متفاوتی داشت. فیلمها و سینمایش را دنبال میکردم و منتظر بودم تا «عصر روز دهم» حاصل سالها کارش را ببینم که عمرش کفاف نداد. خیلی غصه خوردم و بعد از مدتی خبر آمد مجتبی راعی قرار است فیلم ملاقلیپور را به پایان ببرد. آن سالها فیلم را در سینما ندیدم و حالا در شبکه نمایش خانگی به همراه خانوادهام فیلم را دیدم و فکر میکنم راعی توانسته روایت رسول ملاقلیپور را تکمیل کند. فیلم از لحاظ حسی و دراماتیک شباهت زیادی به کارهای مرحوم ملاقلیپور دارد. شخصیت اصلی داستان، دکتر مریم شیرازی که به خوبی با بازی هانیه توسلی سروشکل گرفته در مسیری قرار میگیرد که بسیار صعبالعبور و خطرناک است؛ چرا که از طرفی فضای عراق به شدت ملتهب و در خفقان و تاریکی میباشد، هم به لحاظ حضور بعثیهای منافق و جنگ و ستیز داخلی و هم به لحاظ حضور نیروهای آمریکایی که هر لحظه امکان انفجار و ترور وجود دارد. از طرف دیگر باید به دنبال خواهر گمشدهاش (مرضیه) بگردد که در دوران جنگ هشت ساله دفاع مقدس، به دست یک سرباز عراقی به نام
محسن محمود افتاده و از قضا گویا وی آدم خطرناکی است، گرچه با بعثیها میانه خوبی نداشته است. اتفاقا خانم دکتر هم که ظاهری زیبا و موجه دارد در بین اعراب، موقعیت دشوارتری پیدا میکند... ماجرا را تا اینجا داشته باشید تا بعدا خودتان ببینید. میخواهم کمی درباره کارگردانی برایتان حرف بزنم. شاید مهمترین نقطه اوج در فیلم «عصر روزدهم» اصل غافلگیری تماشاچی به وسیله فیلمساز است که در صحنه پایانی فیلم و عملیات انتحاری یکی از ساکنان محل به اوج خود میرسد. از طرفی لحن ضد جنگ فیلمساز در جاهای مختلف اثر موج میزند. همچنین تصویرسازی افسران آمریکایی که خیلی کلیشهای و مثل همیشه نیست؛ درست است که در صحنه پایانی فیلم باز هم خشونت آمریکایی را میبینیم اما باید توجه داشت که دست توی سوراخ موش کردن این عواقب را هم دارد. فیلم بیشتر روی رفتار انسانها و ارتباط پدر و مادر با فرزندانشان متمرکز است و اصلا به دنبال بازیهای سیاسی و بیانیه طرح کردن و به قول معروف نسخه پیچیدن نیست. شاید بد نباشد در این روزها که مدتی از درگذشت رسول ملاقلیپور میگذرد و از طرف دیگر فیلم «سفر به هیدالو» اثر مجبتی راعی هنوز در محاق است، «عصر روزدهم» را ببینید.
این یک پیشنهاد آخر هفتهای به شما است.
ارسال نظر