روانشناسی انتخاب  نام کسب‌وکار
مترجم: مریم رضایی اسامی نه تنها روشی برای اشاره به یک کسب‌وکار هستند، بلکه به کسب‌وکارها فرصت می‌دهند تا برند خود را در ذهن افراد حک کنند و حسی ماندگار از خودشان باقی بگذارند. هیچ فرمول ثابتی برای یافتن یک نام تجاری ویژه وجود ندارد، اما شرکت‌ها مبالغ هنگفتی به مشاوران می‌دهند تا روشی را برای یافتن کلمات یا تصاویری که تداعی‌کننده آن هستند تجربه کنند و نامی فراموش نشدنی برای خود داشته باشند. در واقع، آنها به دنبال اسامی هستند که عمیق‌ترین احساسات را در مشتریان خود ایجاد کنند.

ارتباط حسیمطالعات روانشناسی پرتال اطلاعات سلامت روان Psych Central نشان می‌دهد اسامی برندها وضعیت عصب‌شناختی ویژه‌ای در مغز ایجاد می‌کنند که از شناخت صرف لغت‌های مجزا است. این اسامی مرکز احساسی نیم‌کره راست را بیشتر از اسامی معمولی درگیر می‌کنند. اسامی تجاری با القای احساساتی مانند شایسته و مسوول بودن، تصمیم‌های خرید را در مشتریان تحریک می‌کنند. این اسامی با بیشترین اثرگذاری حس تعلق داشتن را ایجاد می‌کنند.

معنی، تداعی و شخصیت
ذهن ما می‌تواند مثل گنجینه کار کند و وقتی از اسامی توصیفی استفاده می‌کنید، مغزتان به جای تک‌تک کلمات، معنا را یادآوری می‌کند. اگر کلمات معنایی نداشته باشند یا معنایی پیچیده داشته باشند، مجبور می‌شویم آن نام را به یاد آوریم و سپس خودمان در مورد معنای آن تصمیم‌ بگیریم. این بسیار خوب است، چون واقعا دوست داریم در مورد آنچه یک برند تداعی می‌کند، نتیجه‌گیری کنیم، نه اینکه یک نتیجه‌گیری حاضر و آماده پیش رویمان قرار بگیرد.
نشریه مشاوره برندسازی Branding Strategy Insider، در مصاحبه با کارول موگ، روانشناس بالینی و مشاور آژانس‌های تبلیغاتی، اعلام می‌کند که نام یک شرکت مجموعه واکنش‌های مرتبطی را در افراد ایجاد می‌کند. چون یک نام با خود شرکت تبادل‌پذیر است، بنابراین بسیار اهمیت دارد که شرکت نامی را با دقت انتخاب کند که پیام آن با معانی ذاتی و آنچه تداعی می‌کند، همراستا باشد، چون شخصیت یک شرکت را با این معانی می‌توان شناخت. برای انتخاب نام یا کلمه باید همه جنبه‌های ممکن بررسی شود تا هر گونه تصویر یا یادآوری متناقض مشخص شود. اگر در بررسی‌ها تناقض‌های زیادی بروز کرد، بهتر است از آن نام مشخص دست کشید. در حقیقت، انتخاب کلمات برای نام برند بسیار مهم است، چون کلمات خودشان تداعی‌کننده معانی در ذهن هستند.
به‌عنوان مثال، نام «سیب» (معنی عنوان شرکت اپل) نشان‌دهنده ثمربخشی، تازگی، سلامت و شیرینی است. درست است که این نام ارتباطی به حوزه کامپیوتر ندارد، اما تداعی‌کننده معانی مثبتی است که در کنار محصولات فوق‌العاده و کمپین بازاریابی استوار، این زمینه را ایجاد می‌کند که مردم محصولات اپل را تازه و مفید ببینند.

اختصار و سادگی
کسب‌وکارها به جای جنگیدن در برابر قوانین طبیعت، می‌توانند یاد بگیرند که با گرایش‌های کلی حرکت کنند. نشریه «نیویورکر» اسامی کسب‌وکار را از جنبه روانشناسی مصرف‌کننده و اینکه چطور افراد ترجیح می‌دهند بیشتر از حد لازم فکر نکنند، بررسی کرده است. مردم نام‌هایی را دوست دارند که راحت تلفظ می‌شوند و درک معانی آنها آسان‌تر است. آدام آلتر در تحقیقی در مورد عملکرد شرکت‌ها دریافت شرکت‌هایی که اسامی آنها راحت‌تر تلفظ می‌شود، نسبت به شرکت‌هایی که اسامی پیچیده‌تر دارند، بیشتر سر زبان‌ها هستند.

قدرت برند
یک برند از نظر یک فرد مجموعه اطلاعاتی است که او را به این نتیجه می‌رساند که آن برند چه می‌گوید. کلماتی که در نام برند به کار برده شده، فعالیت‌های آن برند، رنگ‌ها و نوع محصولات و خدمات. همچنین نحوه‌ای که آن برند خود را عرضه می‌کند، نقش مهمی در چگونگی تداعی آن در ذهن ما دارد. وقتی برندی را مشاهده می‌کنیم، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه، تداعیاتی که در ذهن ما به وجود می‌آید بر تصمیم‌گیری و تفکرات ما به سمت آن برند تاثیر دارد.
طبق اعلام موسسه Marketing Crossing، اسامی برندها چنان نفوذ قدرتمندی بر افراد دارند که فعالیت حوزه‌های مشخصی از مغز را تغییر می‌دهند. مطالعه دانشکده پزشکی بیلر در سال 2003 نشان داده وقتی به افراد گفته می‌شود آنچه در حال نوشیدن آن هستند، نوشابه کوکاکولا است، آن قسمتی از مغز که تفکر پیشرفته را کنترل می‌کند، در اسکن‌های مغزی (MRI) روشن‌تر می‌شود. آن دسته از افرادی که نوشابه ناشناسی را امتحان کردند و عقیده داشتند که مزه آن بدتر از نمونه‌های دیگر است، وقتی به آنها گفته شد آن نوشابه کوکاکولا بوده، نظر خود را تغییر دادند. در نتیجه، دانشمندان این تئوری را مطرح می‌کنند که فعالیت مغزی که تبلیغات کوکاکولا را یادآوری می‌کند، ادراکات چشایی را به نفع برند کوکاکولا سوق می‌دهد.