اسماعیل دوستی نایب رئیس کمیسیون عمران مجلس:
بدهیهای شهرداری؛مشکل اصلی آینده شهراست
اقتصاد شهر و کسب درآمدهای پایدار از مهمترین دغدغههای اسماعیل دوستی نایب رئیس کمیسیون عمران است. او معتقد است مشکلات مالی در صورتی که به دنبال کسب درآمدهای مستمر نرویم به سراغ مدیریت شهری میآید و خواهان تشکیل یک کارگروه با حضور اقتصاددانان برجسته برای رسیدن به راهحل عملیاتی کسب این نوع درآمدها است. او از مجموع عملکرد شهرداری در اجرای برنامه ۵ ساله دوم راضی است اما از نظارت اعضا بر حسن انجام برنامهها رضایت ندارد.
بیش از یک سال از برنامه دوم توسعه شهرداری تهران گذشته است. شهرداری در کدام یک از بخشهای برنامه موفق و براساس برنامه پیش رفته است و در کدام بخش به برنامه عمل نشده است؟
اگر بخواهیم میزان تحقق برنامه پنج ساله دوم شهر تهران و بهویژه برش سال دوم را بررسی کنیم، باید ابتدا نگاهی به برش برنامه در یک سال گذشته در ابعاد مختلف بیندازیم.
بیش از یک سال از برنامه دوم توسعه شهرداری تهران گذشته است. شهرداری در کدام یک از بخشهای برنامه موفق و براساس برنامه پیش رفته است و در کدام بخش به برنامه عمل نشده است؟
اگر بخواهیم میزان تحقق برنامه پنج ساله دوم شهر تهران و بهویژه برش سال دوم را بررسی کنیم، باید ابتدا نگاهی به برش برنامه در یک سال گذشته در ابعاد مختلف بیندازیم.
اقتصاد شهر و کسب درآمدهای پایدار از مهمترین دغدغههای اسماعیل دوستی نایب رئیس کمیسیون عمران است. او معتقد است مشکلات مالی در صورتی که به دنبال کسب درآمدهای مستمر نرویم به سراغ مدیریت شهری میآید و خواهان تشکیل یک کارگروه با حضور اقتصاددانان برجسته برای رسیدن به راهحل عملیاتی کسب این نوع درآمدها است. او از مجموع عملکرد شهرداری در اجرای برنامه 5 ساله دوم راضی است اما از نظارت اعضا بر حسن انجام برنامهها رضایت ندارد.
بیش از یک سال از برنامه دوم توسعه شهرداری تهران گذشته است. شهرداری در کدام یک از بخشهای برنامه موفق و براساس برنامه پیش رفته است و در کدام بخش به برنامه عمل نشده است؟
اگر بخواهیم میزان تحقق برنامه پنج ساله دوم شهر تهران و بهویژه برش سال دوم را بررسی کنیم، باید ابتدا نگاهی به برش برنامه در یک سال گذشته در ابعاد مختلف بیندازیم. درخصوص میزان تحقق برنامه در سال گذشته باید بگویم که شهرداری تهران توانسته در زمینه نگهداشت و اقدامات اورژانسی و روزمره توفیقات خوبی به دست بیاورد و بهطور کلی در این زمینه وظایف اصلیاش را به خوبی انجام داده است. در واقع در حوزه خدمات شهری و تامین سلامت شهر توانسته براساس برنامه پیش برود و معتقدم ۹۰درصد از برنامه پیشبینی شده در این زمینه تحقق یافته است. نگهداشتی که مربوط به تنظیف و توسعه فضای سبز بوده و مثال بارز آن نیز آمادهسازی و بهره برداری از ۱۲۰۰ هکتار بوستان یاس بوده است. پس میتوانیم بگوییم که کارنامه شهرداری در زمینه نگهداشت و بهطور کلی خدمات شهری شهر تهران مثبت است.در حوزه عمران و حملونقل شهری نیز معتقدم نسبت به سالهای گذشته وضعیت بهتری داشتیم. بهویژه در زمینه مترو که پیشرفتهای خوبی حاصل شد. اما در زمینه خرید وسایل حملونقل عمومی همچون اتوبوس، همچنان دچار عقبماندگی زیادی در مقایسه با برنامه پنجم توسعه هستیم، چراکه باید سالانه یک هزار دستگاه اتوبوس خریداری و به ناوگان حملونقل شهری افزوده شود، اما عملا شاهد هستیم که این اتفاق رخ نمیدهد. در آن سوی خط، دولت قرار دارد که با کمبود نقدینگی مواجه است و به شهرداری در این موضوع کمک نکرده است. پس در این زمینه بهطور قطع از برنامه دوم توسعه عقب هستیم.
درخصوص توسعه مترو چطور؟
در زمینه مترو نیز باید بگویم که افتتاح خط ۳ اقدامی شایسته در شهر تهران بود، هرچند که براساس برنامه بار دیگر شاهد هستیم که شهرداری دچار عقبماندگی است چرا که باید سالانه ۳۰ کیلومتر بر شبکه خطوط حملونقل ریلی شهر تهران بیفزاید، اما در سال گذشته با احتساب تونلسازیها و ریلگذاریها و خرید واگن عملا سالی ۱۲ کیلومتر از این برنامهریزی کلان تحقق مییابد. در نتیجه به نسبت برنامه در بحث مترو نیز عقب هستیم. اما نکته حائز اهمیت در توسعه خطوط حملونقل ریلی شهر تهران آن است که این ضعف ناشی از عملکرد شهرداری تهران نیست، بلکه ضعف ناشی از بنیه ضعیف مالی شهر تهران است که مانع تحقق برنامه میشود. بهطوری که دولت وظایف مالیاش را به درستی انجام نمیدهد. فاینانسها و گشایشهای مالی در زمینه مترو به موقع و موثر انجام نمیشود. در واقع اگر فاینانس خارجی از سمت دولت حل شود، معتقدم مدیریت شهری توان آن را دارد که مطابق برنامه پنج ساله توسعه شهر تهران حرکت کند. اما این کمکها صورت نمیگیرد و گشایشها همچنان سر به مهر باقی ماندهاند. در حوزه اقتصاد شهر هم با وجود آن که تهران از پتانسیل خوبی برخوردار است، اما این کلانشهر گرفتار مسائل مالی است. اعتقاد دارم یکی از مشکلات اساسی که در آینده پیشروی شهر تهران است، بدهیهای شهرداری است. چراکه شهرداری در سالهای گذشته حجم زیادی وام و ال سی دریافت کرده و سررسید این وامها از راه رسیده است. آن سوی قضیه اما شهرداری نمیتواند این قروض را به موقع پرداخت کند. در نتیجه بدهیهای شهرداری و هزینههای جانبی و مالی همین وامها که به اصطلاح اصل و فرع وامها خوانده میشود، بار سنگین مالی متوجه شهر خواهد کرد که حجم عظیمی از بدهیها را پیش روی شهرداری میگذارد.
در کنار این مسائل مالی، الزام به پرداخت طلب پیمانکاران و طلب افرادی که ملک یا اراضیشان را براساس طرحهای تعریضی همچون امام علی(ع) گرفتهایم نیز خودنمایی میکند. حال اگر برنامهای برای پرداخت این طلبها نداشته باشیم، شهرداری تهران درآینده با بدهی بسیار بالایی مواجه خواهد بود. در اینجا باید بگویم که انتصاب آقای قدرت گودرزی در سمت معاون مالی شهرداری تهران را به فالنیک میگیرم و ایشان از جانب شورا ماموریت دارند برای ساماندهی بدهیها اقدامات موثر انجام دهند. از همین رو بدهیهای شهرداری در حال استخراج است تا برای پرداختها برنامهای مدون تهیه شود. شاهد هستیم که شهرداری در اقتصاد شهر تهران حضور کمرنگی دارد. این حضور کمرنگ ماحصل اقدامات بسیار محدودی است که از سوی سازمان سرمایهگذاری و شرکت سرمایهگذاری شهر تهران انجام شده و دچار عقبماندگی از برنامه پنجم توسعه است. این عقبماندگی میتواند یا به علت رکود اقتصادی باشد یا توان کم این سازمانها در اجرا. در نتیجه در رابطه با کسب درآمدهای مستمر باید بگویم که در شهرداری توفیق آنچنانی نداشتیم. آن هم در شرایطی که باید ظرف ۵ سال، ۱۰۴میلیارد تومان درآمد کسب کنیم. در سال گذشته باید ۱۷ میلیارد کسب میکردیم و امسال نیز ۱۸میلیارد. اگر بحث تهاتر و بودجه غیرنقدینه نیز نباشد، بی شک این رقمها محقق نمیشوند.
دلیل این ضعف چیست؟
دلیل این ضعفها این است که ساخت و سازها به شدت کاهش یافته و دوم اینکه شهرداری در اقتصاد شهر حضور ندارد. بگذارید این مساله را اینطور بیان کنم. شهر تهران چقدر میارزد، آیا میشود برای تهران قیمتی تعیین کرد؟ حال بگویید در اینجا شهرداری کجا قرار میگیرد؟ پاسخ این سوال وضعیت اقتصاد شهرداری را مشخص میکند. معتقدم باید یک کارگروه اقتصاددان در کنار حوزه مالی و اداری و اقتصاد شهرداری قرار دهیم تا مطالعه کنند و دریابند درآمد مستمر شهرداری چگونه ایجاد میشود؟ اگر این فکر را نکنیم، شهرداری بر همین درآمدهای غیرمستمر که شامل همین ساخت و سازها است متکی میشود که نتیجه آن همین شرایط کنونی است.در سالهای اخیر بارها عنوان شده شهرداری یک نهاد خدماتی است، حال آنکه میگویم اگر شهرداری درآمد نداشته باشد، نمیتواند خدمات ارائه دهد. اگر بانک شهر را نداشت، آیا امروز ال سی هزار میلیارد تومانی برای توسعه مترو را در اختیار داشت؟ پس بانک شهر باید تقویت شود. افرادی در تهران سرمایهگذاری کنند و همه شرکتهای خصوصی و بانکها سهمی در توسعه شهرداری تهران داشته باشند. پس اقتصاد شهرداری تهران هنوز در هالهای از ابهام است و جایگاهی ندارد.در حالی که معتقدم هرکسی که در تهران کار اقتصادی انجام میدهد و درآمد کسب میکند، شهرداری باید در آن اقدام شریک باشد. بالاخره شهر تهران هزینه دارد، هزینه پایتخت را باید چه کسی بدهد؟ دولت که میگوید ندارد. شرکتهای خصوصی و بانکهایی که سرمایهگذاری میکنند، این وظیفه را برعهده دارند. پس معتقدم اگر بحث اقتصاد شهر را راه بیندازیم، با افراد فکور اهل کار و نظر علمی میتوانیم درآمد مستمر شهرداری را از وضعیت کنونی خارج کنیم. درنتیجه به نسبت برنامه پنج ساله و برش سال دوم، در بحث اقتصاد شهر ضعیف هستیم و جایگاه ویژهای نداریم. ضعفی که باید با تقویت بنیه مالی شهرداری تهران منجر به کار نویی در شهر شود، نه اینکه همچنان براساس فرمتهای سابق و گذشته کار کنیم.
بیش از یک سال از برنامه دوم توسعه شهرداری تهران گذشته است. شهرداری در کدام یک از بخشهای برنامه موفق و براساس برنامه پیش رفته است و در کدام بخش به برنامه عمل نشده است؟
اگر بخواهیم میزان تحقق برنامه پنج ساله دوم شهر تهران و بهویژه برش سال دوم را بررسی کنیم، باید ابتدا نگاهی به برش برنامه در یک سال گذشته در ابعاد مختلف بیندازیم. درخصوص میزان تحقق برنامه در سال گذشته باید بگویم که شهرداری تهران توانسته در زمینه نگهداشت و اقدامات اورژانسی و روزمره توفیقات خوبی به دست بیاورد و بهطور کلی در این زمینه وظایف اصلیاش را به خوبی انجام داده است. در واقع در حوزه خدمات شهری و تامین سلامت شهر توانسته براساس برنامه پیش برود و معتقدم ۹۰درصد از برنامه پیشبینی شده در این زمینه تحقق یافته است. نگهداشتی که مربوط به تنظیف و توسعه فضای سبز بوده و مثال بارز آن نیز آمادهسازی و بهره برداری از ۱۲۰۰ هکتار بوستان یاس بوده است. پس میتوانیم بگوییم که کارنامه شهرداری در زمینه نگهداشت و بهطور کلی خدمات شهری شهر تهران مثبت است.در حوزه عمران و حملونقل شهری نیز معتقدم نسبت به سالهای گذشته وضعیت بهتری داشتیم. بهویژه در زمینه مترو که پیشرفتهای خوبی حاصل شد. اما در زمینه خرید وسایل حملونقل عمومی همچون اتوبوس، همچنان دچار عقبماندگی زیادی در مقایسه با برنامه پنجم توسعه هستیم، چراکه باید سالانه یک هزار دستگاه اتوبوس خریداری و به ناوگان حملونقل شهری افزوده شود، اما عملا شاهد هستیم که این اتفاق رخ نمیدهد. در آن سوی خط، دولت قرار دارد که با کمبود نقدینگی مواجه است و به شهرداری در این موضوع کمک نکرده است. پس در این زمینه بهطور قطع از برنامه دوم توسعه عقب هستیم.
درخصوص توسعه مترو چطور؟
در زمینه مترو نیز باید بگویم که افتتاح خط ۳ اقدامی شایسته در شهر تهران بود، هرچند که براساس برنامه بار دیگر شاهد هستیم که شهرداری دچار عقبماندگی است چرا که باید سالانه ۳۰ کیلومتر بر شبکه خطوط حملونقل ریلی شهر تهران بیفزاید، اما در سال گذشته با احتساب تونلسازیها و ریلگذاریها و خرید واگن عملا سالی ۱۲ کیلومتر از این برنامهریزی کلان تحقق مییابد. در نتیجه به نسبت برنامه در بحث مترو نیز عقب هستیم. اما نکته حائز اهمیت در توسعه خطوط حملونقل ریلی شهر تهران آن است که این ضعف ناشی از عملکرد شهرداری تهران نیست، بلکه ضعف ناشی از بنیه ضعیف مالی شهر تهران است که مانع تحقق برنامه میشود. بهطوری که دولت وظایف مالیاش را به درستی انجام نمیدهد. فاینانسها و گشایشهای مالی در زمینه مترو به موقع و موثر انجام نمیشود. در واقع اگر فاینانس خارجی از سمت دولت حل شود، معتقدم مدیریت شهری توان آن را دارد که مطابق برنامه پنج ساله توسعه شهر تهران حرکت کند. اما این کمکها صورت نمیگیرد و گشایشها همچنان سر به مهر باقی ماندهاند. در حوزه اقتصاد شهر هم با وجود آن که تهران از پتانسیل خوبی برخوردار است، اما این کلانشهر گرفتار مسائل مالی است. اعتقاد دارم یکی از مشکلات اساسی که در آینده پیشروی شهر تهران است، بدهیهای شهرداری است. چراکه شهرداری در سالهای گذشته حجم زیادی وام و ال سی دریافت کرده و سررسید این وامها از راه رسیده است. آن سوی قضیه اما شهرداری نمیتواند این قروض را به موقع پرداخت کند. در نتیجه بدهیهای شهرداری و هزینههای جانبی و مالی همین وامها که به اصطلاح اصل و فرع وامها خوانده میشود، بار سنگین مالی متوجه شهر خواهد کرد که حجم عظیمی از بدهیها را پیش روی شهرداری میگذارد.
در کنار این مسائل مالی، الزام به پرداخت طلب پیمانکاران و طلب افرادی که ملک یا اراضیشان را براساس طرحهای تعریضی همچون امام علی(ع) گرفتهایم نیز خودنمایی میکند. حال اگر برنامهای برای پرداخت این طلبها نداشته باشیم، شهرداری تهران درآینده با بدهی بسیار بالایی مواجه خواهد بود. در اینجا باید بگویم که انتصاب آقای قدرت گودرزی در سمت معاون مالی شهرداری تهران را به فالنیک میگیرم و ایشان از جانب شورا ماموریت دارند برای ساماندهی بدهیها اقدامات موثر انجام دهند. از همین رو بدهیهای شهرداری در حال استخراج است تا برای پرداختها برنامهای مدون تهیه شود. شاهد هستیم که شهرداری در اقتصاد شهر تهران حضور کمرنگی دارد. این حضور کمرنگ ماحصل اقدامات بسیار محدودی است که از سوی سازمان سرمایهگذاری و شرکت سرمایهگذاری شهر تهران انجام شده و دچار عقبماندگی از برنامه پنجم توسعه است. این عقبماندگی میتواند یا به علت رکود اقتصادی باشد یا توان کم این سازمانها در اجرا. در نتیجه در رابطه با کسب درآمدهای مستمر باید بگویم که در شهرداری توفیق آنچنانی نداشتیم. آن هم در شرایطی که باید ظرف ۵ سال، ۱۰۴میلیارد تومان درآمد کسب کنیم. در سال گذشته باید ۱۷ میلیارد کسب میکردیم و امسال نیز ۱۸میلیارد. اگر بحث تهاتر و بودجه غیرنقدینه نیز نباشد، بی شک این رقمها محقق نمیشوند.
دلیل این ضعف چیست؟
دلیل این ضعفها این است که ساخت و سازها به شدت کاهش یافته و دوم اینکه شهرداری در اقتصاد شهر حضور ندارد. بگذارید این مساله را اینطور بیان کنم. شهر تهران چقدر میارزد، آیا میشود برای تهران قیمتی تعیین کرد؟ حال بگویید در اینجا شهرداری کجا قرار میگیرد؟ پاسخ این سوال وضعیت اقتصاد شهرداری را مشخص میکند. معتقدم باید یک کارگروه اقتصاددان در کنار حوزه مالی و اداری و اقتصاد شهرداری قرار دهیم تا مطالعه کنند و دریابند درآمد مستمر شهرداری چگونه ایجاد میشود؟ اگر این فکر را نکنیم، شهرداری بر همین درآمدهای غیرمستمر که شامل همین ساخت و سازها است متکی میشود که نتیجه آن همین شرایط کنونی است.در سالهای اخیر بارها عنوان شده شهرداری یک نهاد خدماتی است، حال آنکه میگویم اگر شهرداری درآمد نداشته باشد، نمیتواند خدمات ارائه دهد. اگر بانک شهر را نداشت، آیا امروز ال سی هزار میلیارد تومانی برای توسعه مترو را در اختیار داشت؟ پس بانک شهر باید تقویت شود. افرادی در تهران سرمایهگذاری کنند و همه شرکتهای خصوصی و بانکها سهمی در توسعه شهرداری تهران داشته باشند. پس اقتصاد شهرداری تهران هنوز در هالهای از ابهام است و جایگاهی ندارد.در حالی که معتقدم هرکسی که در تهران کار اقتصادی انجام میدهد و درآمد کسب میکند، شهرداری باید در آن اقدام شریک باشد. بالاخره شهر تهران هزینه دارد، هزینه پایتخت را باید چه کسی بدهد؟ دولت که میگوید ندارد. شرکتهای خصوصی و بانکهایی که سرمایهگذاری میکنند، این وظیفه را برعهده دارند. پس معتقدم اگر بحث اقتصاد شهر را راه بیندازیم، با افراد فکور اهل کار و نظر علمی میتوانیم درآمد مستمر شهرداری را از وضعیت کنونی خارج کنیم. درنتیجه به نسبت برنامه پنج ساله و برش سال دوم، در بحث اقتصاد شهر ضعیف هستیم و جایگاه ویژهای نداریم. ضعفی که باید با تقویت بنیه مالی شهرداری تهران منجر به کار نویی در شهر شود، نه اینکه همچنان براساس فرمتهای سابق و گذشته کار کنیم.
ارسال نظر