مالدیـو، کشور جزیرهها، مرجانها و کوسهها
سفر زهرا به مالدیو با دیدن یک عکس از این کشور شروع شد. او میخواست قبل از اینکه این جزیرههای زیبا برای همیشه زیر آب بروند، این کشور را دیده باشد. برای خرید بلیت سفر، او چند روزی را راجع به خطوط هواپیمایی تحقیق کرد و پس از خرید بلیت از خطوط قطر (به واسطه عدم پرواز مستقیم از ایران) کولهپشتیاش را بست و عازم این کشور شد. ساعت ۵ صبح به اتفاق همراهانم از تهران عازم دوحه و از آنجا به سمت ماله حرکت کردیم. ساعت ۱۲. ۲۰ دقیقه به حریم هوایی مالدیو وارد شدیم. دیدن ۱۲۰۰ جزیره کوچک و زیبا از پنجره هواپیما یکی از جذابترین بخشهای سفر برای ما از همان آغاز بود.
سفر زهرا به مالدیو با دیدن یک عکس از این کشور شروع شد. او میخواست قبل از اینکه این جزیرههای زیبا برای همیشه زیر آب بروند، این کشور را دیده باشد. برای خرید بلیت سفر، او چند روزی را راجع به خطوط هواپیمایی تحقیق کرد و پس از خرید بلیت از خطوط قطر (به واسطه عدم پرواز مستقیم از ایران) کولهپشتیاش را بست و عازم این کشور شد. ساعت 5 صبح به اتفاق همراهانم از تهران عازم دوحه و از آنجا به سمت ماله حرکت کردیم. ساعت 12.20 دقیقه به حریم هوایی مالدیو وارد شدیم. دیدن 1200 جزیره کوچک و زیبا از پنجره هواپیما یکی از جذابترین بخشهای سفر برای ما از همان آغاز بود. در مالدیو زمین بسیار کم است و از این رو صحنه به زمین نشستن هواپیما یکی از جاذبههای سفر برای هر گردشگری محسوب میشود، آنها برای ساختن باند فرودگاه زمین مصنوعی ایجاد کرده و به این ترتیب دو جزیره را به هم چسباندهاند، با این حال به واسطه وسعت کم باند، از پنجره اینگونه به نظر میرسد که هواپیما روی دریا مینشیند و برای مسافران انبوهی از هیجان و دلهره را به همراه دارد. پس از رسیدن به جزیره متوجه شدیم مالدیو شبیه شهرهای اسباببازی است. همه چیز در این شهر در ابعاد کوچک
طراحی شده است. باید با لنج به جزیره بعدی یعنی ماله میرفتیم، در این کشور به جای اتوبوس خط واحد از لنج استفاده میشود و هزینههای آنها هم بسیار پایین است. با رسیدن به ماله متوجه شدیم شهرها در این کشور تاچه حد کوچک هستند. خیابانهای این شهر به اندازه کوچهها درایران است و پیادهروها هم بیشتر از عبور یک تا دو نفر پهنا ندارد. مردم بیشتر برای تردد از موتور استفاده میکنند و تاکسیهای کمی در خیابان به چشم میخورد. در عرض نیمساعتی که در این شهر قدم زدیم کاخ ریاستجمهوری، مسجدجامع و مجلس را هم دیدیم که نشاندهنده وسعت کم شهر بود.
پس از گشتزنی در شهر و خرید برخی لوازم غواصی که نسبت به ایران بسیار ارزان تر هستند، برای شام به رستوران Olive garden رفته و در آنجا غذای دریایی سفارش دادیم. غذای ما استیک ماهی و بسیار لذیذ بود. از آنجا که در این کشور آب گران است، تمام تلاش ما این بود که در مصرف آب صرفهجویی کرده و بطریهای نیمه مانده را برای نوبت بعد همراهمان نگه داریم. pic۱
شب را در Vilingili ماندیم که نزدیک ماله است، اتاق در هتلهای این منطقه بدون حمام و توالت خصوصی 15 دلار و با امکانات ذکر شده 25 دلار است و ما نوع دوم را انتخاب کردیم. صبح روز بعد پس از خوردن صبحانه عازم ماله شدیم، هزینه رفتن به ماله با تاکسی نزدیک به 3000 تومان بود که نسبت به ایران مبلغ مناسبی به حساب میآید.
صبح روز بعد پس از خوردن صبحانه که شامل نان و پنیر میشد با قایق عازم ماله شدیم (توجه داشته باشید در سفرهای خارجی با توجه به تفاوت ذائقه غذایی تهیه اقلام غذایی نظیر پنیر یا گردو میتواند به شما کمک کند گرسنه نمانید) مسیرها در ماله به قدری کوتاهند که میتوان پیاده به همه جا سرک کشید و از نقاط مختلف بازدید کرد. اما اگر حوصله قدم زدن ندارید از تاکسی استفاده کنید؛ نرخ تاکسیها در این شهر نرخ ثابت سه هزار تومانی دارد. در میانه این قدم زدن به کافهای برخوردیم که بالای آن یک مسافرخانه بود و اتاقهای آن با شبی ۵۵ دلار مجهز به اینترنت، کولر و حمام آبگرم بودند. تا ظهر هتلهای بیشتری را توسط لولنی پلنت پیدا کرده و با بررسی امکانات آنها بزرگترین و تمیزترین آنها را با قیمتی در حدود ۵۰ تا ۷۰ دلار کرایه کردیم. (اگر قصد سفر به ماله را دارید در این شهر جمعهها تا ساعت ۲ تمام مغازهها تعطیل است این امر را در برنامههایتان لحاظ کنید.) با گرفتن اتاق توانستیم کولههایمان را زمین بگذاریم و از زاویه مردمشناسانه هم نگاهی به مالدیو و ماله بیندازیم. در شهر یک دستگاه ذره بو داده گذاشته بودند و صف مردم برای خرید شکل گرفته بود، نکتهای که شاید برای ایرانیها که ذرت بو داده را در مکانهای زیادی پیدا میکنند ممکن است اندکی عجیب به نظر برسد. همچنین در مالدیو به واسطه تعداد کم توریستهایی که به این کشور سفر میکنند معدودی از مردم میتوانند به زبان انگلیسی صحبت کنند، برای پرسیدن آدرس بهتر است از جوانترها کمک بگیرید؛ (در این کشور اغلب گردشگران از فرودگاه به هتلی که رزرو کردهاند رفته و از آنجا برای استراحت عازم جزیرههای مورد نظر خود میشوند؛ از این رو گشتوگذار در شهرها توسط توریستها کمتر صورت میگیرد.)شب در هتل در یک فرصت مناسب بهدنبال یک جزیره برای گشت وگذار گشتیم. از قبل میدانستیم که اغلب تورهای ایران به سانآیلند به واسطه هزینههای اندک آن سفر میکنند؛ اما از آنجا که فاصله این جزیره با ما زیاد بود ترجیح دادیم جزیره گرانتر اما نزدیکتر را انتخاب کنیم. باندوس از زیباترین و گرانترین جزیرههایی بود، که ما با مشاهده تبلیغات و زیبایی آن را انتخاب کردیم. یکی از مهمترین مزیتهای این جزیره وجود درمانگاه بود، در حالی که بسیاری از جزیرهها از چنین امکانی محروم بودند و چنانچه گردشگر در آنها دچار هر نوع بیماری شود، باید برای مداوا و معالجه به ماله بازگردد. ممکن است برخی تصور کنند در چند روز اقامت در یک جزیره نبود یک درمانگاه نمیتواند عامل تعیینکننده در انتخاب باشد، اما کسانی که با آب و هوای این کشور آشنایی دارند، به این نکته آگاهند که پشهها میتوانند یک گردشگر را به درمانگاه بکشانند. من در این سفر به واسطه این مشکل ناچار به مراجعه به درمانگاه باندوس شدم و پمادی را به مبلغ ۲۰ هزار تومان برای خلاص شدن از نیش پشهها خریدم، این در حالی بود که اگر ناچار به رفتن به ماله بودم، این هزینه به ۱۲۰ هزار تومان افزایش پیدا میکرد.pic۲
روز بعد برای تهیه بلیت زیردریایی که روز قبل رزرو کرده بودیم به مرکز شهر رفتیم؛ این بخش سفر یکی از هیجانانگیزترین بخشها بود، هر چند که نزدیک به یک روز این بخش از ما زمان گرفت. به نظر من از آنجا که در سفر به مالدیو بخش اعظم سفر در زیر آب میگذرد، نیازی نیست یک روز از سفر را به مشاهده جانداران دریایی از پنجره زیردریایی بگذارید؛ شما میتوانید این وقت را به موارد دیگری اختصاص دهید.
برای رفتن به باندوس در تدارک گرفتن قایق موتوری بودیم که به این نتیجه رسیدیم ممکن است ترنسفر هتل ارزانتر برای ما تمام شود؛ چون آنها میهمانان دیگری هم دارند که ممکن است هزینه ما را بشکند، اما متاسفانه برای باندوس و سایر هتلها قایقهای عمومی وجود نداشت و ما ناچار به گرفتن قایق موتوری به سفارش هتل شدیم که هزینههای ما را افزایش داد. در هتل به ازای هر نفر در هر روز یک بطری آب آشامیدنی ارائه میشد؛ ما شنیده بودیم که اگر نیاز به بطری آب بیشتری داشته باشیم، باید آن را با قیمت بسیار بالا از هتل بخریم، از این رو برای صرفهجویی در هزینهها یکی دو بطری دیگر در ماله تهیه و با سعی زیاد آنها را در کوله هایمان پنهان کردیم. واقعیت این بود که همان یک بطری ارائهشده کفایت هر نفر را میکند و نیازی نیست از این جهت دچار استرس شوید. به محض رسیدن به باندوس با یک منظره بدیع مواجه شدیم که همه چیز در آن در شکل ایدهال خود به چشم میخورد. برخلاف سواحل پر زباله کشورمان در این جزیره ساحل وسیع و تمیز با شنهای سفید پوشیده بود که هر مسافر و گردشگری را به وجد میآورد. در دریای این جزیره ماهیهای رنگارنگ در انواع مختلف به همراه موجودات عجیب و غریب به چشم میخورند، ما چنین مناظری را تنها در کارتونها دیده بودیم و حال در متن آن قرار داشتیم. تپههای مرجانی دور و بر ما را فراگرفته بود؛ اطراف جزیره حاشیههایی با رنگ روشن به چشم میخورد که مردم محلی به آن Logon میگویند؛ پس از آن رنگ آب تیره شده و اقیانوس آغاز میشود. اگر جرات ورود به بخشهای عمیق را دارید باید این نکته را گوشزد کنم که در این بخش کوسهها تردد میکنند و شما این فرصت را دارید که در صورت صحیح و سالم و زنده ماندن کوسهها را از نزدیک ببینید و با آنها عکس یادگاری بگیرید. همچنین اگر قصد ورود به آب را دارید حتما فین بپوشید زیرا مرجانها خیلی تیز و برنده هستند و چنانچه در برخورد با آنها دچار جراحت شوید در یک بازه زمانی کوتاهمدت جراحت شما درمان نخواهد شد. pic۳
اقامت ما در باندوس سه روز طول کشید، کیفیت غذاها بسیار خوب بود و بخش دریایی سفر ما تکمیل یک تعطیلات بسیار خوش به شمار میرفت. در روز دوم به یک مدرسه دایوینگ رفتیم و با لباس غواصی به همراه استاد غواصی به بخشهای عمیق سرک کشیدیم. نکته جالب برای من که پیشتر در قشم و مالزی هم غواصی را تجربه کرده بودم؛ شیوه ارائه خدمات غواصی به علاقه مندان بود. در باندوس مربی کاملا ما را رها میکرد تا خودمان حرکت کرده، به طوری که در عمق 12 متری میتوانستیم جستوخیز کنیم. ما در این عمق حس یک ماهی را داشتیم و قادر بودیم همه چیزهای عجیب و غریب که اطراف ما را فراگرفته بود لمس کنیم. توصیهای که برای علاقهمندان به غواصی در مالدیو دارم این است که در زیر آب تحرک زیادی نداشته باشند، چون این امر موجب میشود اکسیژن بیشتری مصرف کنند و به جای یک ساعت تنها نیم ساعت را زیر آب بگذرانند، اتفاقی که متاسفانه برای ما افتاد و ناچار به بازگشت شدیم.
با گذشت سه روز از سفرمان در باندوس عازم ماله شدیم و تصمیم گرفتیم برای ماهیگیری به یکی از جزیرههای مسکونی این منطقه برویم، ضمن اینکه بلیت سفرمان را نیز یک روز جلو انداختیم. تصور ما این بود که در مالدیو میتوانیم جزیرههای زیادی را ببینیم، اما به محض ورود به این کشور متوجه شدیم بهترین جزیره برای اقامت ماله است و بقیه آنها مشابه روستاهای کوچک و بدون امکانات هستند. با توجه به اینکه مردم این روستاها انگلیسی بلد نبودند و شیوه برخوردشان با گردشگران هم چندان تعریفی نداشت رفتن به آنجا برای ما چندان لطفی نداشت. نکته دیگر در این جزیرهها شباهت زیاد آنها به هم بود که این ذهنیت را ایجاد میکرد که بازدید از یکی از آنها برای گردشگر کافی است؛ در این جزیرهها مردم کار خاصی را انجام نمیدادند تعدادی از آنها برای کار به ماله میرفتند و بقیه هم به جز زمان ماهیگیری در یک گهواره که جلوی خانهشان نصب کرده بودند، اوقاتشان را میگذراندند، بنابراین ما چاره را در این دیدیم که زمان بازگشت سفرمان را اندکی به جلو بیندازیم. بعد از ناهار به دنبال یک آژانس برای ماهیگیری در شب (night fishing) میگشتیم که به یک دلال برخورد کردیم و خام حرفهایش درباره ماهیگیری شدیم، البته احمد سر ما کلاه نگذاشت، اما بعد از اینکه بازگشتیم فکر کردیم اگر با آژانس رفته بودیم میتوانستیم استفاده بیشتری از این بخش سفر خود داشته باشیم. pic۴
با احمد راهی یک جزیره دور شدیم که شب ما را برای ماهیگیری ببرد. تصور ما این بود که با مردم محلی در یک مراسم ماهیگیری واقعی در جزیره شرکت میکنیم، رویایی که به واقعیت نپیوست و ما با احمد با یک قایق کرایهای برای ماهیگیری رهسپار شدیم. - نکته تلخ ماجرا این بود که ما برای این ماهیگیری سه ساعت از ماله دور شده بودیم- خوشبختانه در این جزیره توانستیم اتاق نسبتا تمیزی با قیمتی حدود 40 دلار کرایه کنیم و وسایل را در اتاق گذاشته و عازم ماهیگیری شویم. در این جزیره توانستم به همراه همسرم 6 ماهی صید کنم که دو تای آنها را به راننده دادم و چهار تای بقیه را به رستوران بردیم تا برای ما و احمد شام تهیه کند. از آنجا که ما فراموش کرده بودیم راجع به قیمت با آشپز هماهنگی قبلی داشته باشیم، آنها پول یک غذای کامل را با ما حساب کرده و به این ترتیب هزینه زیادی را پرداختیم. صبح روز بعد راهی ماله شده و برای ناهار عازم رستوران تایلندی سالاتای شدیم؛ غذای این رستوران فوقالعاده بود. مدیر این رستوران یک آلمانی بود که با تمام مشتریهایش خوش و بش میکرد؛ در گفتوگویی که با ما داشت گفت که همسرش در کشور دیگری رستوران دارد و با ما راجع به ایران کلی صحبت کرد. عصر شبی که پرواز داشتیم در ماله قدم زدیم تا آخرین خاطرات سفرمان را از این کشور داشته باشیم - البته ماله آنقدر کوچک بود که ما در همین مدت کوتاه هم تمام مغازههای آن را حفظ شده بودیم. با سوار شدن به هواپیما سفر ما به کشور جزیرهها به پایان رسید در حالی که عکسهای زیادی را بهعنوان سوغات سفر به همراه خود داشتیم.
قیمتها
قیمت بلیت رفت و برگشت با قطر ایرویز برای هر نفر 850 هزار تومان است، که اگر کارت نداشته باشید و از نمایندگیاش در ایران بگیرید، حدودا 870 هزار تومان باید بپردازید.
قیمت سیم کارت ۱ دلار و با ۹ دلار شارژ حدودا برای یک ساعت صحبت کردن کافی بود.
یک ساندویچ و سیب زمینی در فرودگاه 12 دلار هزینه برمیدارد
یک جفت اسنوکر و کیف ضد آب و دستبند محافظ در مقابل دریازدگی ۱۱۶ دلار است
حدودا نرخ یک غذای عالی در ماله بین 10 تا 14 دلار
اتاق دابل هاف برد سان آیلند شبی ۲۳۰ دلار، و هزینه ترنسفر رفت و برگشت برای هر نفر ۳۰۰ دلار
اتاق دابل هاف برد باندوس شبی 350 دلار، و هزینه ترنسفر برای هر نفر 150 دلار
بلیت زیر دریایی ۷۵ دلار
هزینه تغییر تاریخ برگشت برای هر نفر 30 دلار
قیمت سفر night fishing ۱۲۰دلار
توصیهها:
حتما دستبند و پماد محافظ برای حفاظت در مقابل پشهها ببرید.
برای دیدن مالدیو غیر از زمانی که در هتل هستید 2 روز زمان کاملا کافی است.
کسانی که تمایلی به خرید اسنوکر ندارند، اسنوکر را میتوانند از هتل اجاره کنند.
پس از گشتزنی در شهر و خرید برخی لوازم غواصی که نسبت به ایران بسیار ارزان تر هستند، برای شام به رستوران Olive garden رفته و در آنجا غذای دریایی سفارش دادیم. غذای ما استیک ماهی و بسیار لذیذ بود. از آنجا که در این کشور آب گران است، تمام تلاش ما این بود که در مصرف آب صرفهجویی کرده و بطریهای نیمه مانده را برای نوبت بعد همراهمان نگه داریم. pic۱
شب را در Vilingili ماندیم که نزدیک ماله است، اتاق در هتلهای این منطقه بدون حمام و توالت خصوصی 15 دلار و با امکانات ذکر شده 25 دلار است و ما نوع دوم را انتخاب کردیم. صبح روز بعد پس از خوردن صبحانه عازم ماله شدیم، هزینه رفتن به ماله با تاکسی نزدیک به 3000 تومان بود که نسبت به ایران مبلغ مناسبی به حساب میآید.
صبح روز بعد پس از خوردن صبحانه که شامل نان و پنیر میشد با قایق عازم ماله شدیم (توجه داشته باشید در سفرهای خارجی با توجه به تفاوت ذائقه غذایی تهیه اقلام غذایی نظیر پنیر یا گردو میتواند به شما کمک کند گرسنه نمانید) مسیرها در ماله به قدری کوتاهند که میتوان پیاده به همه جا سرک کشید و از نقاط مختلف بازدید کرد. اما اگر حوصله قدم زدن ندارید از تاکسی استفاده کنید؛ نرخ تاکسیها در این شهر نرخ ثابت سه هزار تومانی دارد. در میانه این قدم زدن به کافهای برخوردیم که بالای آن یک مسافرخانه بود و اتاقهای آن با شبی ۵۵ دلار مجهز به اینترنت، کولر و حمام آبگرم بودند. تا ظهر هتلهای بیشتری را توسط لولنی پلنت پیدا کرده و با بررسی امکانات آنها بزرگترین و تمیزترین آنها را با قیمتی در حدود ۵۰ تا ۷۰ دلار کرایه کردیم. (اگر قصد سفر به ماله را دارید در این شهر جمعهها تا ساعت ۲ تمام مغازهها تعطیل است این امر را در برنامههایتان لحاظ کنید.) با گرفتن اتاق توانستیم کولههایمان را زمین بگذاریم و از زاویه مردمشناسانه هم نگاهی به مالدیو و ماله بیندازیم. در شهر یک دستگاه ذره بو داده گذاشته بودند و صف مردم برای خرید شکل گرفته بود، نکتهای که شاید برای ایرانیها که ذرت بو داده را در مکانهای زیادی پیدا میکنند ممکن است اندکی عجیب به نظر برسد. همچنین در مالدیو به واسطه تعداد کم توریستهایی که به این کشور سفر میکنند معدودی از مردم میتوانند به زبان انگلیسی صحبت کنند، برای پرسیدن آدرس بهتر است از جوانترها کمک بگیرید؛ (در این کشور اغلب گردشگران از فرودگاه به هتلی که رزرو کردهاند رفته و از آنجا برای استراحت عازم جزیرههای مورد نظر خود میشوند؛ از این رو گشتوگذار در شهرها توسط توریستها کمتر صورت میگیرد.)شب در هتل در یک فرصت مناسب بهدنبال یک جزیره برای گشت وگذار گشتیم. از قبل میدانستیم که اغلب تورهای ایران به سانآیلند به واسطه هزینههای اندک آن سفر میکنند؛ اما از آنجا که فاصله این جزیره با ما زیاد بود ترجیح دادیم جزیره گرانتر اما نزدیکتر را انتخاب کنیم. باندوس از زیباترین و گرانترین جزیرههایی بود، که ما با مشاهده تبلیغات و زیبایی آن را انتخاب کردیم. یکی از مهمترین مزیتهای این جزیره وجود درمانگاه بود، در حالی که بسیاری از جزیرهها از چنین امکانی محروم بودند و چنانچه گردشگر در آنها دچار هر نوع بیماری شود، باید برای مداوا و معالجه به ماله بازگردد. ممکن است برخی تصور کنند در چند روز اقامت در یک جزیره نبود یک درمانگاه نمیتواند عامل تعیینکننده در انتخاب باشد، اما کسانی که با آب و هوای این کشور آشنایی دارند، به این نکته آگاهند که پشهها میتوانند یک گردشگر را به درمانگاه بکشانند. من در این سفر به واسطه این مشکل ناچار به مراجعه به درمانگاه باندوس شدم و پمادی را به مبلغ ۲۰ هزار تومان برای خلاص شدن از نیش پشهها خریدم، این در حالی بود که اگر ناچار به رفتن به ماله بودم، این هزینه به ۱۲۰ هزار تومان افزایش پیدا میکرد.pic۲
روز بعد برای تهیه بلیت زیردریایی که روز قبل رزرو کرده بودیم به مرکز شهر رفتیم؛ این بخش سفر یکی از هیجانانگیزترین بخشها بود، هر چند که نزدیک به یک روز این بخش از ما زمان گرفت. به نظر من از آنجا که در سفر به مالدیو بخش اعظم سفر در زیر آب میگذرد، نیازی نیست یک روز از سفر را به مشاهده جانداران دریایی از پنجره زیردریایی بگذارید؛ شما میتوانید این وقت را به موارد دیگری اختصاص دهید.
برای رفتن به باندوس در تدارک گرفتن قایق موتوری بودیم که به این نتیجه رسیدیم ممکن است ترنسفر هتل ارزانتر برای ما تمام شود؛ چون آنها میهمانان دیگری هم دارند که ممکن است هزینه ما را بشکند، اما متاسفانه برای باندوس و سایر هتلها قایقهای عمومی وجود نداشت و ما ناچار به گرفتن قایق موتوری به سفارش هتل شدیم که هزینههای ما را افزایش داد. در هتل به ازای هر نفر در هر روز یک بطری آب آشامیدنی ارائه میشد؛ ما شنیده بودیم که اگر نیاز به بطری آب بیشتری داشته باشیم، باید آن را با قیمت بسیار بالا از هتل بخریم، از این رو برای صرفهجویی در هزینهها یکی دو بطری دیگر در ماله تهیه و با سعی زیاد آنها را در کوله هایمان پنهان کردیم. واقعیت این بود که همان یک بطری ارائهشده کفایت هر نفر را میکند و نیازی نیست از این جهت دچار استرس شوید. به محض رسیدن به باندوس با یک منظره بدیع مواجه شدیم که همه چیز در آن در شکل ایدهال خود به چشم میخورد. برخلاف سواحل پر زباله کشورمان در این جزیره ساحل وسیع و تمیز با شنهای سفید پوشیده بود که هر مسافر و گردشگری را به وجد میآورد. در دریای این جزیره ماهیهای رنگارنگ در انواع مختلف به همراه موجودات عجیب و غریب به چشم میخورند، ما چنین مناظری را تنها در کارتونها دیده بودیم و حال در متن آن قرار داشتیم. تپههای مرجانی دور و بر ما را فراگرفته بود؛ اطراف جزیره حاشیههایی با رنگ روشن به چشم میخورد که مردم محلی به آن Logon میگویند؛ پس از آن رنگ آب تیره شده و اقیانوس آغاز میشود. اگر جرات ورود به بخشهای عمیق را دارید باید این نکته را گوشزد کنم که در این بخش کوسهها تردد میکنند و شما این فرصت را دارید که در صورت صحیح و سالم و زنده ماندن کوسهها را از نزدیک ببینید و با آنها عکس یادگاری بگیرید. همچنین اگر قصد ورود به آب را دارید حتما فین بپوشید زیرا مرجانها خیلی تیز و برنده هستند و چنانچه در برخورد با آنها دچار جراحت شوید در یک بازه زمانی کوتاهمدت جراحت شما درمان نخواهد شد. pic۳
اقامت ما در باندوس سه روز طول کشید، کیفیت غذاها بسیار خوب بود و بخش دریایی سفر ما تکمیل یک تعطیلات بسیار خوش به شمار میرفت. در روز دوم به یک مدرسه دایوینگ رفتیم و با لباس غواصی به همراه استاد غواصی به بخشهای عمیق سرک کشیدیم. نکته جالب برای من که پیشتر در قشم و مالزی هم غواصی را تجربه کرده بودم؛ شیوه ارائه خدمات غواصی به علاقه مندان بود. در باندوس مربی کاملا ما را رها میکرد تا خودمان حرکت کرده، به طوری که در عمق 12 متری میتوانستیم جستوخیز کنیم. ما در این عمق حس یک ماهی را داشتیم و قادر بودیم همه چیزهای عجیب و غریب که اطراف ما را فراگرفته بود لمس کنیم. توصیهای که برای علاقهمندان به غواصی در مالدیو دارم این است که در زیر آب تحرک زیادی نداشته باشند، چون این امر موجب میشود اکسیژن بیشتری مصرف کنند و به جای یک ساعت تنها نیم ساعت را زیر آب بگذرانند، اتفاقی که متاسفانه برای ما افتاد و ناچار به بازگشت شدیم.
با گذشت سه روز از سفرمان در باندوس عازم ماله شدیم و تصمیم گرفتیم برای ماهیگیری به یکی از جزیرههای مسکونی این منطقه برویم، ضمن اینکه بلیت سفرمان را نیز یک روز جلو انداختیم. تصور ما این بود که در مالدیو میتوانیم جزیرههای زیادی را ببینیم، اما به محض ورود به این کشور متوجه شدیم بهترین جزیره برای اقامت ماله است و بقیه آنها مشابه روستاهای کوچک و بدون امکانات هستند. با توجه به اینکه مردم این روستاها انگلیسی بلد نبودند و شیوه برخوردشان با گردشگران هم چندان تعریفی نداشت رفتن به آنجا برای ما چندان لطفی نداشت. نکته دیگر در این جزیرهها شباهت زیاد آنها به هم بود که این ذهنیت را ایجاد میکرد که بازدید از یکی از آنها برای گردشگر کافی است؛ در این جزیرهها مردم کار خاصی را انجام نمیدادند تعدادی از آنها برای کار به ماله میرفتند و بقیه هم به جز زمان ماهیگیری در یک گهواره که جلوی خانهشان نصب کرده بودند، اوقاتشان را میگذراندند، بنابراین ما چاره را در این دیدیم که زمان بازگشت سفرمان را اندکی به جلو بیندازیم. بعد از ناهار به دنبال یک آژانس برای ماهیگیری در شب (night fishing) میگشتیم که به یک دلال برخورد کردیم و خام حرفهایش درباره ماهیگیری شدیم، البته احمد سر ما کلاه نگذاشت، اما بعد از اینکه بازگشتیم فکر کردیم اگر با آژانس رفته بودیم میتوانستیم استفاده بیشتری از این بخش سفر خود داشته باشیم. pic۴
با احمد راهی یک جزیره دور شدیم که شب ما را برای ماهیگیری ببرد. تصور ما این بود که با مردم محلی در یک مراسم ماهیگیری واقعی در جزیره شرکت میکنیم، رویایی که به واقعیت نپیوست و ما با احمد با یک قایق کرایهای برای ماهیگیری رهسپار شدیم. - نکته تلخ ماجرا این بود که ما برای این ماهیگیری سه ساعت از ماله دور شده بودیم- خوشبختانه در این جزیره توانستیم اتاق نسبتا تمیزی با قیمتی حدود 40 دلار کرایه کنیم و وسایل را در اتاق گذاشته و عازم ماهیگیری شویم. در این جزیره توانستم به همراه همسرم 6 ماهی صید کنم که دو تای آنها را به راننده دادم و چهار تای بقیه را به رستوران بردیم تا برای ما و احمد شام تهیه کند. از آنجا که ما فراموش کرده بودیم راجع به قیمت با آشپز هماهنگی قبلی داشته باشیم، آنها پول یک غذای کامل را با ما حساب کرده و به این ترتیب هزینه زیادی را پرداختیم. صبح روز بعد راهی ماله شده و برای ناهار عازم رستوران تایلندی سالاتای شدیم؛ غذای این رستوران فوقالعاده بود. مدیر این رستوران یک آلمانی بود که با تمام مشتریهایش خوش و بش میکرد؛ در گفتوگویی که با ما داشت گفت که همسرش در کشور دیگری رستوران دارد و با ما راجع به ایران کلی صحبت کرد. عصر شبی که پرواز داشتیم در ماله قدم زدیم تا آخرین خاطرات سفرمان را از این کشور داشته باشیم - البته ماله آنقدر کوچک بود که ما در همین مدت کوتاه هم تمام مغازههای آن را حفظ شده بودیم. با سوار شدن به هواپیما سفر ما به کشور جزیرهها به پایان رسید در حالی که عکسهای زیادی را بهعنوان سوغات سفر به همراه خود داشتیم.
قیمتها
قیمت بلیت رفت و برگشت با قطر ایرویز برای هر نفر 850 هزار تومان است، که اگر کارت نداشته باشید و از نمایندگیاش در ایران بگیرید، حدودا 870 هزار تومان باید بپردازید.
قیمت سیم کارت ۱ دلار و با ۹ دلار شارژ حدودا برای یک ساعت صحبت کردن کافی بود.
یک ساندویچ و سیب زمینی در فرودگاه 12 دلار هزینه برمیدارد
یک جفت اسنوکر و کیف ضد آب و دستبند محافظ در مقابل دریازدگی ۱۱۶ دلار است
حدودا نرخ یک غذای عالی در ماله بین 10 تا 14 دلار
اتاق دابل هاف برد سان آیلند شبی ۲۳۰ دلار، و هزینه ترنسفر رفت و برگشت برای هر نفر ۳۰۰ دلار
اتاق دابل هاف برد باندوس شبی 350 دلار، و هزینه ترنسفر برای هر نفر 150 دلار
بلیت زیر دریایی ۷۵ دلار
هزینه تغییر تاریخ برگشت برای هر نفر 30 دلار
قیمت سفر night fishing ۱۲۰دلار
توصیهها:
حتما دستبند و پماد محافظ برای حفاظت در مقابل پشهها ببرید.
برای دیدن مالدیو غیر از زمانی که در هتل هستید 2 روز زمان کاملا کافی است.
کسانی که تمایلی به خرید اسنوکر ندارند، اسنوکر را میتوانند از هتل اجاره کنند.
ارسال نظر