رمان عربی  و نهاد‌سازی جهانی
فرهاد گوران هنگامی که نجیب محفوظ، نویسنده مصری، نخستین جایزه نوبل ادبیات را در سال 1988 برای اعراب به دست آورد جهان تازه دریافت که رمان در روزگار ما تنها حماسه اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها نیست؛ بلکه شرقی‌ها و دیگر قلمروهای جهان معاصر هم بنا به رهیافت‌های تاریخی و فرهنگی خود دست‌اندرکار خلق آثار بزرگ و متفاوت با سنت رمان‌نویسی غرب هستند. بسیاری از چهره‌های مهم قصه‌نویسی در قرن بیستم بهترین آثار خود را به تاثیر از «هزار و یک شب» نوشته‌اند. پس بنیان‌گذاران «بوکر عربی» حق دارند که در پی بازآفرینی و جهانی‌سازی سنت نوشتاری خود باشند و نشان دهند که خاورمیانه قرن‌ها پیش از آنکه با چاه‌های نفت شناخته شود با سندبادهای بحری‌اش به کشف جزایر رازآمیز جهان رفته است. و اما؛ طرفه اینجا است که در دهه‌های اخیر بار ارزش‌گذاری و نهادسازی فرهنگی از مصر و لبنان و دیگر کشورهای پیشنیه‌دار عربی به امارات متحده منتقل شده است. اگر امروز از ابوظبی به عنوان پایتخت فرهنگ مدرن کشورهای عربی نام برده می‌شود دلایل روشنی دارد؛ آنها توانسته‌اند در گفت‌و‌گویی پیوسته و روشمند با غرب، زمینه‌های شکل‌گیری نوعی فرهنگ مختلط را پدید آورند که نه شرقی و نه غربی است. موزه لوور ابوظبی نشانه‌ای به این اختلاط پسامدرنیستی است. در واقع حتی بافت معمارانه شهرهای نوپدید امارات هم نشانگر این اثرپذیری و رویکرد ترکیبی است. امروز کسانی هستند که «پدیده امارات» را نقد می‌کنند و آن را در همه اشکالش نوعی بازتولید غرب می‌دانند؛ از تاسیس بنادر تجاری و شرکت‌های چندملیتی تا راه‌اندازی موسسه حراج کریستی و جایزه بوکر عربی، نشانه‌ای بر این فرآیند است. دیگر همه می‌دانند که ابوظبی هیچ گاه پاریس و رم و فرانکفورت نخواهد شد، اما حقیقت این است که آنچه در امارات اتقاق می‌افتد بیش از آنکه روی به گذشته داشته باشد آینده را رصد کرده است. آنها دست‌اندرکار ساختن تاریخ هستند حتی اگر طبل رسوایی آن در آینده به صدا درآید. اماراتی‌ها همسو با رشد اقتصادی و درنوردیدن مرزهای تجارت در سطح منطقه‌ای به تکوین جهانی فرهنگ و هنر عربی نیز چشم دوخته‌اند. دست‌اندرکاران نهادهای فرهنگی در این کشور نشان داده‌اند که همگرایی اقتصاد و فرهنگ چه نتایج چشمگیری می‌تواند به‌دنبال داشته باشد بی‌آنکه فرهنگ و نیروی انتقادی آن، مغلوب نظام بازار شود. رمان «فرانکشتاین در بغداد» مصداق این مدعا است. این رمان که جایزه بوکرعربی در سال 2014 بدان تعلق گرفته به یکی از کتاب‌های پرفروش چند ماه اخیر تبدیل شده است. نویسنده این رمان دنیای دهشت‌انگیز زندگی در بغداد، پایتخت قصه‌های هزار و یک شب را روایت کرده است. احمد سعداوی می‌گوید نمایش مدام فاجعه در رسانه‌ها خودش نوعی فراموشی فاجعه است؛ چراکه یک راه موثر برای فراموشی فاجعه، تبدیل کردن آن به یک نمایش تکراری است، کاری که طی هفته‌های اخیر گروه جنایتکار داعش مشغول آن بوده است؛ اما کار ادبیات از نو نامیدن فاجعه است نه تکرار و بازنمایی آن. حالا دیگر جهانیان تصویر واقعی هستی و نیستی مردم عراق را، فراسوی خبرهای زودگذر رسانه‌ها، در رمان احمد سعداوی می‌بینند.