شبهجزیره اسرارآمیز (قسمت پنجاه و یکم)
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
راهپیمایی طولانی آغاز میشود
با آغاز دهه ۸۰، سقوط اقتصادی کرهشمالی، با وجود ادعاهای بی پایه در مورد رشد اقتصادی سالانه ۱۲ درصد، آشکارا آغاز شده بود و سیستم برنامهریزی همچنان در حال فرسایش مبانی صنعتی و کشاورزی کشور بود. همزمان پیونگ یانگ مجبور بود بدهیهای خارجی خود را از نو زمانبندی کند اما تقریبا در بازپرداخت بهره وعده داده شده از برنامه عقب بود. «اهداف ده گانه اصلی برای ساختار سوسیالیستی در دهه ۸۰» اعلام شد که در واقع، تکرار نیم بند اهداف برنامه هفت ساله دوم (۱۹۸۴ - ۱۹۷۸) بود که نیمی از آن سپری شده بود. در پایان دوره زمانی این طرح، دولت ادعا میکرد که به تمام اهداف رسیده است هرچند هیچ آمار دقیقی برای اثبات از این ادعا منتشر نمیکرد. برنامه هفت ساله سوم که در سال ۱۹۸۷ اعلام شد به وضوح آمار سال ۱۹۸۶ را مبنای پایه آماری خود قرار داده بود. این برنامه نشان داد که برنامه قبلی - با وجود ادعای تحقق- دو سال جلوتر از برنامه بود. طرح [یا برنامه] جدید خواستار افزایش غیر واقعگرایانه تولید فولاد و غلات بود: کرهشمالی در سال ۱۹۸۴ انتشار آمار در مورد تولید واقعی غلات را متوقف کرد.
نقش اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان تکیه گاه اقتصاد در تمام اواخر دهه ۷۰ بسیار اهمیت یافت و در اوایل دهه ۸۰ کرهشمالی بهطور فزایندهای به سوخت یارانهای و سایر کمکهای اقتصادی وابسته شد، اگرچه بهطور فزایندهای این واقعیت در حال هویدا شدن بود که مسکو اکنون نفع خود را در طفره رفتن میبیند و با مشکلات اقتصادی شدید خود دست به گریبان است. توافقنامه تجارت ۵ ساله با اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۱ منعقد و قرارداد مشابهی نیز در سال ۱۹۸۲ با چین امضا شد. این توافقنامهها از بحران تجاری کاست اما فقط برای دورهای کوتاه که پس از آن هم باز صادرات به این دو کشور با سقوط مواجه شد. تا سال ۱۹۹۰ کرهشمالی برای بیشتر زغال سنگ و نفت مورد نیاز خود و نیز یک سوم فولاد مورد نیاز خویش به شوروی متکی بود. اتحاد جماهیر شوروی بیش از ۵۰ درصد از تجارت دوجانبه کرهشمالی را تشکیل میداد. با این حال، سال ۱۹۹۰ شاهد رکود تولید ناخالص داخلی شدید این کشور بود.
ورود میخائیل گورباچف به کرملین با سیاستهای دوقلوی «گلاسنوست» و «پروستریکا» یک دگرگونی اساسی در رابطه میان کرهشمالی و اتحاد جماهیر شوروی را نمودار ساخت. گلاسنوست منجر به پرسش و تجدیدنظر اساسی در تاریخ اتحادجماهیر شوروی، نقش حزب کمونیستشوروی و روابط این کشور با ایالاتاقماری اش، شرکای «برادر گونه» و غرب شد، درحالیکه پروستریکا تا حد زیادی شناسایی رسمی دیرهنگام کمبودها و کاستیهای اقتصاد دستوری بود. سیاستهای گورباچف باعث تغییرات بنیادین در اتحاد جماهیر شوروی و همچنین دگرگون ساختن روند سیاست خارجی کشور، اولویتهای کمک و اتحادهای بینالمللی شد. گورباچف فورا خواستار این شد که پروستریکا در پیونگ یانگ هم اجرا شود و خاطر نشان کرد که شوروی اکنون باید بر اقتصاد بیمار خود متمرکز شود و فاقد منابع لازم برای پشتیبانی از ایالات اقماری است. با این حال، اتحاد جماهیر شوروی، اتحاد نظامی با کرهشمالی را حفظ کرد و هر دو کشور مانورهای دریایی و هوایی مشترکی در سال ۱۹۸۶ برگزار میکردند. برای مدتی کمک نظامی به کرهشمالی همچنان ادامه داشت؛ در اواخر دهه ۸۰ اتحاد جماهیر شوروی حداقل پنجاه جنگنده میگ و چهل کشتی جنگی به کرهشمالی فروخت.
درحالیکه گورباچف به دنبال راههایی برای کاهش تعهدات مالی و نظامی شوروی به کرهشمالی بود و تنشزدایی جدید با غرب را توسعه میداد اما روسیه دوران گلاسنوست در حال بحث با کرهشمالی بود. در سال ۱۹۸۹ رسانههای شوروی- با دامن زدن به یک تعصب جدید جستوجوگرانه- شروع به گزارش دادن در مورد اقتصاد متزلزل کرهشمالی و اتلاف منابع و کمکها کردند. مجموعهای از مقالات در مطبوعات شوروی کیفیت پایین کالاهای وارد شده از کرهشمالی را برجسته کرد. وقتی «تاس» (خبرگزاری رسمی اتحادجماهیرشوروری) در مورد دشواریهای روزافزون اقتصادی در میان مردم کرهشمالی گزارش داد، رادیو مسکو برای برقراری ارتباطات رسمی میان شوروی و کرهجنوبی فشار میآورد و رسما از عضویت کرهجنوبی در سازمان ملل حمایت میکرد. بازیهای المپیک سئول در سال ۱۹۸۸ نمادی از شناسایی بینالمللی برای کرهجنوبی بود که تازه پای در مسیر دموکراسی گذاشته بود. کرهشمالی خواستار بایکوت سوسیالیستی این بازیها بود؛ درخواستی که از سوی بلوک سوسیالیست به آن توجهی صورت نگرفت.
ارسال نظر