دست انداختن خوشبختی با دلارهای هنرمندانه!
مهرداد گوران اندی وارهول، هنرمند بزرگ نیمه دوم قرن بیستم از آن هنرمندانی بود که پیوند پول و مفهوم خوشبختی را در آثار خود به نقد کشیده است. تابلوهایی مشهوری که با عنوان «دلار»، «قوطیهای خالی گوجهفرنگی» و . . . ترسیم کرده هر یک نمونههای درخشان هنر موسوم به «پاپ آرت» محسوب میشوند؛ هنری که به زندگی روزمره مردم و آرزوها و امیدها و ناامیدیهای آنها میپردازد. وارهول «کارگاه» هنری خود را «کارخانه» نامیده بود؛ کارخانهای که کارش تولید محصولات هم ارز با تولیدات فناوری در دوران مدرن است. او به موازات چاپ دلار در سیستم بانکی دستاندرکار چاپ و تکثیر «دلارهای غیراقتصادی!» خودش شده بود تا جایی که گفته است؛ «ساختن پول، هنر است.
مهرداد گوران اندی وارهول، هنرمند بزرگ نیمه دوم قرن بیستم از آن هنرمندانی بود که پیوند پول و مفهوم خوشبختی را در آثار خود به نقد کشیده است. تابلوهایی مشهوری که با عنوان «دلار»، «قوطیهای خالی گوجهفرنگی» و ... ترسیم کرده هر یک نمونههای درخشان هنر موسوم به «پاپ آرت» محسوب میشوند؛ هنری که به زندگی روزمره مردم و آرزوها و امیدها و ناامیدیهای آنها میپردازد. وارهول «کارگاه» هنری خود را «کارخانه» نامیده بود؛ کارخانهای که کارش تولید محصولات هم ارز با تولیدات فناوری در دوران مدرن است. او به موازات چاپ دلار در سیستم بانکی دستاندرکار چاپ و تکثیر «دلارهای غیراقتصادی!» خودش شده بود تا جایی که گفته است؛ «ساختن پول، هنر است. کار هنر، است و تجارت خوب، بهترین هنر است.» در واقع وارهول، فرآیند تولید پول را دست میاندازد تا بیارتباطی میان این فرایند و تکوین خوشبختی را نشان دهد. البته نقد او از جامعه مصرفی آمریکا لایههای دیگری هم دارد. او با اشاره به همهگیر شدن مصرف نوشابه کوکاکولا طی دهه 1960 در آمریکا میگوید؛ شما به تلویزیون نگاه میکنید. تبلیغات کوکاکولا را میبینید. رئیسجمهور را در حال نوشیدن این نوشابه
میبینید. الیزابت تایلور را هم همینطور. خودتان هم خواه ثروتمند باشید خواه فقیر، میتوانید همان کوکا کولایی را بنوشید که رئیسجمهور آمریکا نوشیده است. چون از نظر قیمتی، یک محصول در دسترس همگان است.
اگر این استدلال وارهول را بپذیریم آن وقت میتوانیم بگوییم که جامعه سرمایهداری آمریکا در دهه ۱۹۶۰ به وضعیتی رسیده بود که همه میتوانستند کوکاکولا بنوشند؛ فقیر و غنی؛ اما نکته اینجا است که در پس برند همگانی کوکاکولا یک علامت «مرغوبتر» وجود دارد که فقط آنکه پول بیشتری دارد میتواند به آن دست یابد. وارهول به سراغ این علامت مرغوبتر میرود و آن را در آثارش به صورتی طنزآمیز تکثیر میکند! علامت «دلار» از جمله همین آثار او است و طنز ماجرا این است که همین تابلو در حراج کریستی رکورد میشکند و یک خریدار حرفهای این «یک دلار هنرمندانه » را به قیمت ۸۵ میلیون دلار خریداری میکند!
اگر این استدلال وارهول را بپذیریم آن وقت میتوانیم بگوییم که جامعه سرمایهداری آمریکا در دهه ۱۹۶۰ به وضعیتی رسیده بود که همه میتوانستند کوکاکولا بنوشند؛ فقیر و غنی؛ اما نکته اینجا است که در پس برند همگانی کوکاکولا یک علامت «مرغوبتر» وجود دارد که فقط آنکه پول بیشتری دارد میتواند به آن دست یابد. وارهول به سراغ این علامت مرغوبتر میرود و آن را در آثارش به صورتی طنزآمیز تکثیر میکند! علامت «دلار» از جمله همین آثار او است و طنز ماجرا این است که همین تابلو در حراج کریستی رکورد میشکند و یک خریدار حرفهای این «یک دلار هنرمندانه » را به قیمت ۸۵ میلیون دلار خریداری میکند!
ارسال نظر