زائران حرم رضوی، آب و جاذبههای گردشگری
سید حسین ثنائی نژاد* سالها قبل در اطراف سد طرق گرد آمده بودیم تا در همان فضای باز یک میزگرد تلویزیونی با حضور اینجانب و تنی چند از صاحبنظران عرصه آب استان تهیه شود. در کنار همان میزگرد و شانه به شانه من، مدیرعامل وقت شرکت آب منطقهای خراسان نشسته بود. از او پرسیدم این سد و چند سد معدود دیگر اطراف مشهد چند درصد آب شرب مشهد را تامین میکنند؟ پاسخ دادند حدود ۱۰ درصد! بدین معنا که ۹۰ درصد دیگر آب شرب مشهد از آبهای زیرزمینی تامین میشود. (این نسبت اکنون با انتقال آب سد دوستی تغییر کرده است)
به ایشان گفتم کاش میشد همین ۱۰ درصد هم از طریق تغییر کاربری چاههای آب کشاورزی به شرب تامین شده و در عوض آب این سدها به اکوتوریست اختصاص یابد.
به ایشان گفتم کاش میشد همین ۱۰ درصد هم از طریق تغییر کاربری چاههای آب کشاورزی به شرب تامین شده و در عوض آب این سدها به اکوتوریست اختصاص یابد.
سید حسین ثنائی نژاد* سالها قبل در اطراف سد طرق گرد آمده بودیم تا در همان فضای باز یک میزگرد تلویزیونی با حضور اینجانب و تنی چند از صاحبنظران عرصه آب استان تهیه شود. در کنار همان میزگرد و شانه به شانه من، مدیرعامل وقت شرکت آب منطقهای خراسان نشسته بود. از او پرسیدم این سد و چند سد معدود دیگر اطراف مشهد چند درصد آب شرب مشهد را تامین میکنند؟ پاسخ دادند حدود 10 درصد! بدین معنا که 90 درصد دیگر آب شرب مشهد از آبهای زیرزمینی تامین میشود. (این نسبت اکنون با انتقال آب سد دوستی تغییر کرده است)
به ایشان گفتم کاش میشد همین ۱۰ درصد هم از طریق تغییر کاربری چاههای آب کشاورزی به شرب تامین شده و در عوض آب این سدها به اکوتوریست اختصاص یابد. با توجه به تعداد بسیار زیاد زائران در مشهد، درآمد حاصل از چنین طرحهایی را میتوان برای بهبود کمی و کیفی طرحهای آبی دشت مشهد مصرف کرد.
آن پیشنهاد بر بلندای تاج بتونی آن سد زیبا خشکید اما پس از آن، قدمهایی برای استفاده گردشگری از آب در دشت تشنه مشهد برداشته شد. به گمان من نفس استفاده از آب برای تفریح و تفرج مذموم نیست حتی اگر در دشت تشنه مشهد باشد.
مخالفین این نظر ممکن است دلایلی داشته باشند که من سعی میکنم آنها را طرح و بحث کنم.
1. در مناطقی که دچار کمبود آب برای مصارف عادی زندگی هستیم، نباید آب به مصرف تفریح و تفرج برسد. در نگاه اول این استدلال صحیح است اما اگر دو مبحث اقتصاد آب و آب مجازی را در نظر بگیریم پاسخ روشنی برای این اشکال خواهیم داشت. اقتصاد آب بدین معناست که ارزش واقعی آب باید محاسبه شده و قیمت آن بهوسیله مصرفکننده پرداخت شود. در منطقهای مثل مشهد که سالانه دهها میلیون زائر از سرتاسر جهان به اینجا میآیند، میتوانند مشتریانی باشند که با کمال میل و برای تفریح و تفرج هزینه چنین آب گرانقیمتی را بپردازند. اصولا آمادگی گردشگران برای هزینه کردن با هدف تفریح، اساس اقتصاد توریستی را تشکیل میدهد که پایه اصلی احداث و فعالیت هتلهای لوکس و گرانقیمت و سایر هزینههای خدمات گرانقیمت تفریحی در سراسر جهان است.
وقتی قیمت واقعی آب از این طریق اخذ شد، میتوان آن را در قالب طرحهای آب مجازی مصرف کرده و مایحتاج مورد نیاز مردم منطقه را که از طریق مصرف آب باید تامین شود خریداری و تامین کرد. آب مجازی مقدار آب مصرف شده برای کالایی است که تولید آن نیازمند آب است. وقتی چنین کالایی را از منطقه تولید آن به منطقه مصرفش وارد کنیم بدین معنی است که معادل همان مقدار آب مصرف شده را وارد منطقه مصرف کالا کرده ایم.
2. مشهد یک شهر مذهبی بر محور آستان قدس رضوی است و نباید هیچ جاذبه توریستی دیگری در شعاع موثری از این آستان مقدسه ایجاد شود. زیرا این جاذبهها باعث انحراف اذهان زائران و کاهش زمان مصرف شده در محیط معنوی حرم میشود. چنین اتفاقی باعث کاهش حرمت و تأثیر حرم رضوی بر زائران شده که مطلوب نیست.
در پاسخ به این اشکال باید به نمونههای مشابه آن در سایر شهرهای مذهبی رجوع کرد. چه کسی است که اثر اقتصادی زائران خانه خدا و حرم نبوی را بر رونق بازارهای عریض و طویل مکه و مدینه نداند. حکومت سعودی با درک این موضوع، نوسازی اطراف حرم نبوی و مسجدالحرام را دقیقا با هدف جلبنظر زائران به بازار و رونق آن طراحی و اجرا کرده است. ایشان در این زمینه حتی افراط هم کردهاند. یعنی درست در کنار کعبه که باید عظمت فیزیکی آن تحت تاثیر هیچ سازهای قرار نداشته باشد اقدام به احداث عظیمترین برج ساعت جهان کردهاند.
تردیدی نیست که آنها به تبعات این مسأله کاملا واقف بودهاند، اما نیک دریافتهاند که اقتصاد توریستی را باید با فرمولهای مدرن توسعه دهند؛ در عین حالیکه معنویت کعبه همچنان باید باشد که میلیونها مسلمان از سراسر جهان در آنجا تغدیه معنوی شوند و در کنار آن چرخ این اقتصاد نوین توریستی با سرعت هرچه تمامتر بچرخد.
اصولا بازار جزء انفکاکناپذیر شهرهای زائرپذیر بوده است. یکی از ضرورتهای اجتنابناپذیر همه زائران در بازگشت از شهر زیارتیشان سوغاتیهای ریز و درشتی بودهاند که از همین بازارها میخریده و به تحفه میبردهاند.
اکنون نیز همین است و چیزی اضافه نشده است. یعنی مناطق گردشگری در شهرهای زائرپذیر همان مکانیسم بازار را دارند. زائر همواره بخش قابلتوجهی از زمان اقامتش را در شهر مقدس در بازارهای آن شهر سپری کرده و خواهد کرد. مناطق گردشگری هم در واقع بخش جدیدی از همین بازار است و از همان وقت مصرف خواهد کرد. هیچ تردیدی نیست که اولویت اول هر زائر زیارت است و تا از آن اشباع نشود به هیچ فعالیت دیگری نمیپردازد .اما اگر در حوزه قابلدسترسیاش امکاناتی باشد که بتواند بخشی از وقتش را در آنجا سپری کند چنین خواهد کرد. حتی ممکن است چنین جاذبههای حاشیهای باعث افزایش مدت اقامتش در شهر زیارتی شده و به تبع آن وقت بیشتری را نیز به زیارت اختصاص دهد.
بنابراین ایجاد تاسیسات گردشگری از جمله چنین تاسیساتی نه تنها باعث کاهش توجه و مراجعه زائران به حرم قدس رضوی نمیشود که ممکن است افزایش آن را نیز رقم زند.
*عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
به ایشان گفتم کاش میشد همین ۱۰ درصد هم از طریق تغییر کاربری چاههای آب کشاورزی به شرب تامین شده و در عوض آب این سدها به اکوتوریست اختصاص یابد. با توجه به تعداد بسیار زیاد زائران در مشهد، درآمد حاصل از چنین طرحهایی را میتوان برای بهبود کمی و کیفی طرحهای آبی دشت مشهد مصرف کرد.
آن پیشنهاد بر بلندای تاج بتونی آن سد زیبا خشکید اما پس از آن، قدمهایی برای استفاده گردشگری از آب در دشت تشنه مشهد برداشته شد. به گمان من نفس استفاده از آب برای تفریح و تفرج مذموم نیست حتی اگر در دشت تشنه مشهد باشد.
مخالفین این نظر ممکن است دلایلی داشته باشند که من سعی میکنم آنها را طرح و بحث کنم.
1. در مناطقی که دچار کمبود آب برای مصارف عادی زندگی هستیم، نباید آب به مصرف تفریح و تفرج برسد. در نگاه اول این استدلال صحیح است اما اگر دو مبحث اقتصاد آب و آب مجازی را در نظر بگیریم پاسخ روشنی برای این اشکال خواهیم داشت. اقتصاد آب بدین معناست که ارزش واقعی آب باید محاسبه شده و قیمت آن بهوسیله مصرفکننده پرداخت شود. در منطقهای مثل مشهد که سالانه دهها میلیون زائر از سرتاسر جهان به اینجا میآیند، میتوانند مشتریانی باشند که با کمال میل و برای تفریح و تفرج هزینه چنین آب گرانقیمتی را بپردازند. اصولا آمادگی گردشگران برای هزینه کردن با هدف تفریح، اساس اقتصاد توریستی را تشکیل میدهد که پایه اصلی احداث و فعالیت هتلهای لوکس و گرانقیمت و سایر هزینههای خدمات گرانقیمت تفریحی در سراسر جهان است.
وقتی قیمت واقعی آب از این طریق اخذ شد، میتوان آن را در قالب طرحهای آب مجازی مصرف کرده و مایحتاج مورد نیاز مردم منطقه را که از طریق مصرف آب باید تامین شود خریداری و تامین کرد. آب مجازی مقدار آب مصرف شده برای کالایی است که تولید آن نیازمند آب است. وقتی چنین کالایی را از منطقه تولید آن به منطقه مصرفش وارد کنیم بدین معنی است که معادل همان مقدار آب مصرف شده را وارد منطقه مصرف کالا کرده ایم.
2. مشهد یک شهر مذهبی بر محور آستان قدس رضوی است و نباید هیچ جاذبه توریستی دیگری در شعاع موثری از این آستان مقدسه ایجاد شود. زیرا این جاذبهها باعث انحراف اذهان زائران و کاهش زمان مصرف شده در محیط معنوی حرم میشود. چنین اتفاقی باعث کاهش حرمت و تأثیر حرم رضوی بر زائران شده که مطلوب نیست.
در پاسخ به این اشکال باید به نمونههای مشابه آن در سایر شهرهای مذهبی رجوع کرد. چه کسی است که اثر اقتصادی زائران خانه خدا و حرم نبوی را بر رونق بازارهای عریض و طویل مکه و مدینه نداند. حکومت سعودی با درک این موضوع، نوسازی اطراف حرم نبوی و مسجدالحرام را دقیقا با هدف جلبنظر زائران به بازار و رونق آن طراحی و اجرا کرده است. ایشان در این زمینه حتی افراط هم کردهاند. یعنی درست در کنار کعبه که باید عظمت فیزیکی آن تحت تاثیر هیچ سازهای قرار نداشته باشد اقدام به احداث عظیمترین برج ساعت جهان کردهاند.
تردیدی نیست که آنها به تبعات این مسأله کاملا واقف بودهاند، اما نیک دریافتهاند که اقتصاد توریستی را باید با فرمولهای مدرن توسعه دهند؛ در عین حالیکه معنویت کعبه همچنان باید باشد که میلیونها مسلمان از سراسر جهان در آنجا تغدیه معنوی شوند و در کنار آن چرخ این اقتصاد نوین توریستی با سرعت هرچه تمامتر بچرخد.
اصولا بازار جزء انفکاکناپذیر شهرهای زائرپذیر بوده است. یکی از ضرورتهای اجتنابناپذیر همه زائران در بازگشت از شهر زیارتیشان سوغاتیهای ریز و درشتی بودهاند که از همین بازارها میخریده و به تحفه میبردهاند.
اکنون نیز همین است و چیزی اضافه نشده است. یعنی مناطق گردشگری در شهرهای زائرپذیر همان مکانیسم بازار را دارند. زائر همواره بخش قابلتوجهی از زمان اقامتش را در شهر مقدس در بازارهای آن شهر سپری کرده و خواهد کرد. مناطق گردشگری هم در واقع بخش جدیدی از همین بازار است و از همان وقت مصرف خواهد کرد. هیچ تردیدی نیست که اولویت اول هر زائر زیارت است و تا از آن اشباع نشود به هیچ فعالیت دیگری نمیپردازد .اما اگر در حوزه قابلدسترسیاش امکاناتی باشد که بتواند بخشی از وقتش را در آنجا سپری کند چنین خواهد کرد. حتی ممکن است چنین جاذبههای حاشیهای باعث افزایش مدت اقامتش در شهر زیارتی شده و به تبع آن وقت بیشتری را نیز به زیارت اختصاص دهد.
بنابراین ایجاد تاسیسات گردشگری از جمله چنین تاسیساتی نه تنها باعث کاهش توجه و مراجعه زائران به حرم قدس رضوی نمیشود که ممکن است افزایش آن را نیز رقم زند.
*عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
ارسال نظر