علیرضا دبیر رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران
شورای شهر؛ سیاستگذار و ناظر
مهترین هدف سیاستگذاری شهری افزایش رفاه شهروندان و ارتقای کیفیت زندگی آنهاست. در مسیر رسیدن به این هدف، هیچ راهی جز مشارکت خود شهروندان در سیاستگذاری و در نظارت بر اجرای سیاستها وجود ندارد. شهروندانی که نسبت به خانه، محله، شهر و کشور خود حساس هستند و آیندهای بهتر و روشنتر را برای خود و فرزندانشان طلب میکنند. امروزه علم مدیریت و تجربه محیطهای پیچیده شهری با تعداد بسیار زیاد ذینفعان در شهرهای بزرگ دنیا به ما نشان میدهد که مشارکت شهروندان شرط لازم برای ساختن شهرهایی سالم، شاد و ارزان با سطوح بالای رضایت شهروندی است.
مهترین هدف سیاستگذاری شهری افزایش رفاه شهروندان و ارتقای کیفیت زندگی آنهاست. در مسیر رسیدن به این هدف، هیچ راهی جز مشارکت خود شهروندان در سیاستگذاری و در نظارت بر اجرای سیاستها وجود ندارد. شهروندانی که نسبت به خانه، محله، شهر و کشور خود حساس هستند و آیندهای بهتر و روشنتر را برای خود و فرزندانشان طلب میکنند. امروزه علم مدیریت و تجربه محیطهای پیچیده شهری با تعداد بسیار زیاد ذینفعان در شهرهای بزرگ دنیا به ما نشان میدهد که مشارکت شهروندان شرط لازم برای ساختن شهرهایی سالم، شاد و ارزان با سطوح بالای رضایت شهروندی است.
نماد مشارکت شهروندان در مدیریت شهری، شورای شهر است. شوراهای شهر که با رای مستقیم مردم انتخاب میشوند، نه تنها باید نظر اکثریت مردم را در سیاستگذاری و اجرا بهصورتی مستقیم وارد کنند بلکه باید منافع بلندمدت شهری را هم به عنوان خط قرمزهای شهر در نظر گیرند و اجازه عبور از خطوط قرمز را به شهرداری ندهند. اگر سیاستگذاری در شوراهای شهر اندکی به سمت منافع خصوصی یا جناحی و باندی منحرف شود یا اگر نظارت شوراها ذرهای سست و سهلانگار شود، شهرها امکان حیات بلندمدت را از دست میدهند و خسارات جبرانناپذیری را به کشور وارد میسازند. از سوی دیگر اگر مدیریت شهری در اختیار دولتها باشد به واسطه ساختار بوروکراتیک و نیز بهدلیل از بین رفتن نظارت نهاد واسط عملا شهر به حیاط خلوت دولتها تبدیل میشود. تجربهای تلخ که در کشورهای مختلف غربی و حتی در کشور خودمان هم شاهد آن بودهایم. تجربهای که هزینههای بسیاری را به شهر تحمیل میکند و سیاستها را از خط اصلی آنها دور میکند.
از سوی دیگر، اولویتهایی وجود دارند که باید همه نسبت به آنها حساس باشیم و فراموش نکنیم که بدون آنها نمیتوانیم شهری پایدار و سالم بسازیم. بهطور مثال، شورای شهر در سالهای گذشته شهرداری را به تغییر ماهیت بودجه خود وادار ساخته است. بهطوری که هماکنون میزان درآمدهای پایدار از کل درآمدهای شهرداری در تاریخ تهران کم نظیر است. از سوی دیگر، اصول کلی وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند. اصولی که با هدف حفظ اشتغال در شهر یا حفظ محیطزیست شهری در نظر گرفته میشوند. بهطور مثال شورای شهر مصوب کرده است که هزینه تبلیغات محیطی برای محصولات خارجی 5/2 برابر هزینه تبلیغات محیطی کالاهای تولید داخلی در سطح شهر و فضاهای شهری است. چرا که هرچه محصول ایرانی تقویت شود و با هزینه کمتری بتواند خود را ارائه کند، این به اشتغال بیشتر و در نتیجه بهصورتی غیرمستقیم به اقتصاد شهری کمک خواهد کرد.
در این مسیر شکی نیست که شورای شهر تهران باید فعالانهتر و دقیقتر عمل کند. امروز اولویتهای شهر تهران در برنامههای مصوب مشخص هستند. نسبت به این اولویتها باید حساس بود و اجازه نداد تا روزمرگی و نیز منافع خاص و رانتهای گوناگون ما را از مسیر اولویتهای اساسی شهر دور کند. برنامه شهر تهران باید بدون هیچ عذر و بهانهای اجرا شود. همانطور که در برنامه هم مشخص شده است، یکی از مهمترین اولویتهای شهر تهران، توسعه خطوط مترو است. شهر تهران هماکنون درگیر یک «فلج حملونقلی» است. تجربه همه کشورهای بزرگ دنیا اثبات کرده است که بدون خطوط مترو نمیتوان حجم بزرگ مسافران روزانه در شهرها را جابهجا کرد. اگر به این اولویت به خوبی بپردازیم، میتوانیم ادعا کنیم که بسیاری از دیگر مشکلات تهران را نیز حل کردهایم. مشکلاتی نظیر ترافیک، آلودگی هوا و نیز میزان تصادفات و موارد بسیاری از این دست.
از سوی دیگر، محیط زیست شهر تهران اولویتی است که باید بیشتر به آن پرداخته شود. محیط زیست به هیچ وجه نباید فدای توسعه شهر شود. همانطور که مقام معظم رهبری هم تاکید کردند محیط زیست باید به عنوان خط قرمز اصلی مدنظر قرار بگیرد. حوزهای که متاسفانه مظلومترین حوزه در مدیریت شهری بوده است. بدون در نظر گرفتن محیط زیست شهری هر راهی که برویم به ناکجاآباد ختم خواهد شد.
اگر تابهحال بهخوبی به اولویتهای اصلی شهر تهران، نظیر موارد بالا، پرداخته شده بود و اگر نظارت ما در شورا قویتر بود و اگر بیشتر به برنامهها بها داده شده بود هماکنون در شهری سالمتر، شادتر و ارزانتر زندگی میکردیم. شهری که در آن شهرداری به خوبی از پس تمام ماموریتهای ششگانهاش یعنی حملونقل و ترافیک، محیطزیست و خدمات شهری، ایمنی و مدیریت بحران، شهرسازی و معماری، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی و هوشمندسازی برآمده بود و توانسته بود رفاه و کیفیت زندگی شهروندان را بسیار بیشتر از امروز افزایش دهد. امیدوارم با تلاش دوستانم در شورای شهر و شهرداری تهران بتوانیم چنین شهری بسازیم. شهری که لیاقت مردم باصفایش را داشته باشد.
نماد مشارکت شهروندان در مدیریت شهری، شورای شهر است. شوراهای شهر که با رای مستقیم مردم انتخاب میشوند، نه تنها باید نظر اکثریت مردم را در سیاستگذاری و اجرا بهصورتی مستقیم وارد کنند بلکه باید منافع بلندمدت شهری را هم به عنوان خط قرمزهای شهر در نظر گیرند و اجازه عبور از خطوط قرمز را به شهرداری ندهند. اگر سیاستگذاری در شوراهای شهر اندکی به سمت منافع خصوصی یا جناحی و باندی منحرف شود یا اگر نظارت شوراها ذرهای سست و سهلانگار شود، شهرها امکان حیات بلندمدت را از دست میدهند و خسارات جبرانناپذیری را به کشور وارد میسازند. از سوی دیگر اگر مدیریت شهری در اختیار دولتها باشد به واسطه ساختار بوروکراتیک و نیز بهدلیل از بین رفتن نظارت نهاد واسط عملا شهر به حیاط خلوت دولتها تبدیل میشود. تجربهای تلخ که در کشورهای مختلف غربی و حتی در کشور خودمان هم شاهد آن بودهایم. تجربهای که هزینههای بسیاری را به شهر تحمیل میکند و سیاستها را از خط اصلی آنها دور میکند.
از سوی دیگر، اولویتهایی وجود دارند که باید همه نسبت به آنها حساس باشیم و فراموش نکنیم که بدون آنها نمیتوانیم شهری پایدار و سالم بسازیم. بهطور مثال، شورای شهر در سالهای گذشته شهرداری را به تغییر ماهیت بودجه خود وادار ساخته است. بهطوری که هماکنون میزان درآمدهای پایدار از کل درآمدهای شهرداری در تاریخ تهران کم نظیر است. از سوی دیگر، اصول کلی وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند. اصولی که با هدف حفظ اشتغال در شهر یا حفظ محیطزیست شهری در نظر گرفته میشوند. بهطور مثال شورای شهر مصوب کرده است که هزینه تبلیغات محیطی برای محصولات خارجی 5/2 برابر هزینه تبلیغات محیطی کالاهای تولید داخلی در سطح شهر و فضاهای شهری است. چرا که هرچه محصول ایرانی تقویت شود و با هزینه کمتری بتواند خود را ارائه کند، این به اشتغال بیشتر و در نتیجه بهصورتی غیرمستقیم به اقتصاد شهری کمک خواهد کرد.
در این مسیر شکی نیست که شورای شهر تهران باید فعالانهتر و دقیقتر عمل کند. امروز اولویتهای شهر تهران در برنامههای مصوب مشخص هستند. نسبت به این اولویتها باید حساس بود و اجازه نداد تا روزمرگی و نیز منافع خاص و رانتهای گوناگون ما را از مسیر اولویتهای اساسی شهر دور کند. برنامه شهر تهران باید بدون هیچ عذر و بهانهای اجرا شود. همانطور که در برنامه هم مشخص شده است، یکی از مهمترین اولویتهای شهر تهران، توسعه خطوط مترو است. شهر تهران هماکنون درگیر یک «فلج حملونقلی» است. تجربه همه کشورهای بزرگ دنیا اثبات کرده است که بدون خطوط مترو نمیتوان حجم بزرگ مسافران روزانه در شهرها را جابهجا کرد. اگر به این اولویت به خوبی بپردازیم، میتوانیم ادعا کنیم که بسیاری از دیگر مشکلات تهران را نیز حل کردهایم. مشکلاتی نظیر ترافیک، آلودگی هوا و نیز میزان تصادفات و موارد بسیاری از این دست.
از سوی دیگر، محیط زیست شهر تهران اولویتی است که باید بیشتر به آن پرداخته شود. محیط زیست به هیچ وجه نباید فدای توسعه شهر شود. همانطور که مقام معظم رهبری هم تاکید کردند محیط زیست باید به عنوان خط قرمز اصلی مدنظر قرار بگیرد. حوزهای که متاسفانه مظلومترین حوزه در مدیریت شهری بوده است. بدون در نظر گرفتن محیط زیست شهری هر راهی که برویم به ناکجاآباد ختم خواهد شد.
اگر تابهحال بهخوبی به اولویتهای اصلی شهر تهران، نظیر موارد بالا، پرداخته شده بود و اگر نظارت ما در شورا قویتر بود و اگر بیشتر به برنامهها بها داده شده بود هماکنون در شهری سالمتر، شادتر و ارزانتر زندگی میکردیم. شهری که در آن شهرداری به خوبی از پس تمام ماموریتهای ششگانهاش یعنی حملونقل و ترافیک، محیطزیست و خدمات شهری، ایمنی و مدیریت بحران، شهرسازی و معماری، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی و هوشمندسازی برآمده بود و توانسته بود رفاه و کیفیت زندگی شهروندان را بسیار بیشتر از امروز افزایش دهد. امیدوارم با تلاش دوستانم در شورای شهر و شهرداری تهران بتوانیم چنین شهری بسازیم. شهری که لیاقت مردم باصفایش را داشته باشد.
ارسال نظر