دکتر مهشید فروغان متخصص روانپزشکی- فلوشیپ روانپزشکی سالمندان آخرین آمار جمعیتی گزارش شده در کشور در سال 1390 نشان داد که بیش از 2/8 درصد از جمعیت 70 میلیونی کشور، یعنی حدود 6 میلیون نفر را سالمندان بالای 60 سال تشکیل می‌دهند. پیش بینی‌های جمعیتی حاکی از آن است که طی دو دهه آینده این جمعیت تا دو برابر افزایش خواهد یافت. ارائه خدمات بهداشتی- درمانی- توانبخشی و رفاهی به این عده کار آسانی نخواهد بود، به‌ویژه آنکه می‌دانیم با افزایش سن بر میزان بیماری‌های مزمن و ناتوان‌کننده‌ای چون آرتروز، سکته‌های مغزی و بیماری الزایمر که نیازمند مراقبت‌های خاص و مستمر هستند افزوده می‌شود. ضرورت توجه به نیازهای این گروه از مردمان کشور بیش از یک دهه است که بر دولتمردان و سیاستگذاران ما آشکار شده است. باز تاب این وقوف و آگاهی نخستین بار در قالب ماده 192 قانون برنامه سوم توسعه که در آن ساماندهی امور سالمندان به سازمان بهزیستی واگذار شده بود تجلی یافت و تداوم آن در قانون برنامه چهارم توسعه که نهاد‌های ذی‌ربط را موظف می‌کرد پوشش‌های خدماتی لازم برای 25 درصد از جمعیت سالمندان کشور را تا پایان این برنامه فراهم سازند حفظ شد.
توجه به مسائل و مشکلات دوره سالمندی از جهات زیر ضرورت دارد:
1. بُعد اخلاقی- متاسفانه برخورد اکثر جوامع با سالمندان منصفانه نیست و غالبا به آنها به دیده قشر مصرف‌کننده، غیر فعال و بی‌حاصل نگریسته می‌شود و ظاهرا این واقعیت که سالمندان قشر سازنده دیروز بوده‌اند و این حق مسلم آنان است که از تلاش دیروز خود، امروز بهره‌مند شوند به فراموشی سپرده می‌شود. از آنجا که رعایت عدالت و حفظ عزت و کرامت انسان یکی از بنیادی ترین اصول مورد توجه اسلام است و خصوصا احترام به سالمندان در اسلام سفارش شده است، رسیدگی به امور سالمندان و رفع مشکلات و معضلات آنان یکی از تکالیف مذهبی و اخلاقی هر مسلمانی خواهد بود.
۲. بُعد قانونی- اصل ۲۹ قانون اساسی، برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، بی‌سرپرستی، بد سرپرستی و خدمات بهداشتی درمانی را از حقوق مسلم آحاد مردم دانسته و دولت را مکلف کرده است که از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردمی در تحقق این اصل اهتمام کند.
بند 12 اصل سوم قانون اساسی با تاکید بر کرامت انسانی، رعایت عدالت در تمام جهات، ایجاد رفاه و رفع فقر را ضروری می‌داند و در بند یک اصل 23 تامین نیازهای اساسی مانند مسکن، خوراک، پوشاک مناسب، بهداشت، درمان و آموزش و پرورش و ... را تکلیف کرده است.
۳. بُعد علمی-سالمندان نیز چون افراد دیگر در برابر تغییرات اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و نظایر آن حساسند و واکنش نشان می‌دهند؛ اما تفاوت آنها با دیگر افراد در این است که چون ظرفیت‌های زیست شناختی و روان شناختی محدودتری دارند، احتمال بروز واکنش‌های نابهنجار و پاتولوژیک در آنها بیشتر است؛ بنابراین باید آنها را جزو اقشار آسیب پذیر به شمار آورد و به رفع نیازهای آنان توجه ویژه نشان داد.
چالش‌هایی را که در حوزه سالمندی پیش روی سیاستگذاران و برنامه‌ریزان کشور قرار دارد می‌توان به سه دسته عمده تقسیم کرد:
الف- مشکلات اقتصادی: سالمند ایرانی، اگر بازنشسته دولتی باشد، مستمری خود را هر ساله با احتساب در صدی از تورم دریافت می‌کند که متاسفانه زیر نرخ واقعی رشد تورم است. در نتیجه، سالمند دچار نوعی ورشکستگی مزمن می‌شود و چه بسا برای گذران امور زندگی به کمک‌های مالی فرزندان یا سایر خویشاوندان نیازمند شود. این امر نهایتا سبب کاهش ارزش اجتماعی سالمند در دید دیگران و ایجاد نگرش منفی به سالمندان خواهد شد. مطالعه ای، در سال ۱۳۷۳، توسط سازمان بهزیستی نشان داد که ۶/۵۱ درصد از سالمندان برای گذران روزمره زندگی نیازمند کمک خویشاوندان و نهاد‌ها بودند. همچنین، ۳/۴۵ درصد سالمندان به وجود مشکلات مالی اشاره داشتند که این رقم در سالمندان روستایی از سالمندان شهری بیشتر بود (۳/۵۲ در برابر ۹/۳۹ درصد). علاوه‌بر این وضعیت مسکن سالمندان نیز خصوصا در روستا‌ها مناسب نبوده و به دلیل آنکه بسیاری از سالمندان فاقد قدرت مالی لازم برای بازسازی یا تعویض منزل خود هستند، از جهت ایمنی، در زیستگاه‌های نامناسبی
به سر می‌برند.
ب- وضعیت فیزیولوژیکی و بیولوژیکی: با بالا رفتن سن برخی از فرآیندهای بیولوژیک و فیزیولوژیک بدن تغییراتی می‌کنند که به کاهش ظرفیت کارکردی بسیاری از دستگاه‌های بدن منجر می‌شود. در نتیجه، عواملی که ممکن است در بدن جوان تغییری ایجاد نکنند ممکن است در بدن سالمند به سرعت تبدیل به بیماری شوند. گذشته از آن، شیوع، سیر و سرانجام بیماری‌ها در سالمندان با سایر گروه‌های سنی فرق دارد و اتخاذ شیوه‌ها و تدابیر خاصی را در پیشگیری، مدیریت درمان و اقدامات توانبخشی ایجاب می‌کند که باید مبتنی بر برنامه‌ریزی و آموزش‌های مخصوص باشد.
متاسفانه، هنوز در کشور برنامه‌های آموزشی لازم و کافی برای ارائه‌دهندگان خدمات به سالمندان تدوین و اجرا نشده است و به این دلیل مراقبت‌های تخصصی دوره سالمندی در کشور چنانکه باید ارائه نمی‌شود. در مراکز درمان و توانبخشی بستر مناسب برای ارائه خدمت به سالمندان فراهم نشده است. ظرفیت کنونی اسایشگاه‌ها و کیفیت خدمات آنها پاسخگوی نیازهای سالمندان مراجعه‌کننده نیست. آموزش‌های همگانی در زمینه مسائل و مراقبت‌های دوره سالمندی مغفول افتاده است و بخش بزرگی از سالمندان کشور از پوشش بیمه‌های تکمیلی محرومند و بیمه‌های عادی پاسخگوی هزینه‌های درمانی سالمندان که اغلب به بیماری‌های مزمن و نیازمند درمان طولانی و توانبخشی مبتلا هستند، نیست.
ج- مسائل اجتماعی: یکی از مهمترین پدیده‌های جوامع مدرن که تبعات آن بیشتر دامنگیر سالمندان می‌شود، تنهایی است. کوچک شدن خانواده‌ها، مهاجرت فرزندان و پیچیدگی‌های زندگی مدرن سبب می‌شود که سالمندان، خصوصا سالمندان زمین‌گیر، از معاشرت و مشارکت اجتماعی محروم شوند و زمینه مناسب ابتلا به افسردگی، اختلال شناختی و سایر بیماری‌های روانی در آنان فراهم شود. از آنجا که خدمات رفاهی و مددکاری کافی در جامعه وجود ندارد سالمندان تنها دچار معلولیت عملا برای تهیه مایحتاج روزانه و فعالیت‌های تامین‌کننده ادامه زندگی مانند پخت و پز و نظافت متکی به نزدیکان و به‌عبارت دیگر وابسته به وضعیت، شرایط و خواست دیگران می‌شوند که این خود می‌تواند زمینه را برای آزار سالمندان و بدرفتاری با آنان فراهم سازد. سالمندانی نیز که توانایی زندگی مستقل را دارند عملا به دلیل فقدان امکانات آموزشی-تفریحی و رفاهی مناسب یا بالا بودن هزینه استفاده از امکانات موجود محدود به خانه خود و محروم از مشارکت اجتماعی می‌شوند. یکی دیگر از عواملی که مشارکت سالمندان را در زندگی اجتماعی محدود می‌کند، نامناسب بودن فضاها و امکانات شهری برای تردد ایمن سالمندان است که سبب می‌شود سالمندان خود به‌منظور پیشگیری از خطراتی مانند زمین خوردن یا سوانح از خروج از منزل خودداری کنند.
راهکارها: برای حل مشکلات سالمندان، کشورهایی که پیش از ما با پدیده سالمندی رو‌به‌رو بوده‌اند تدابیری اندیشیده‌اند، ولی اگر ما بخواهیم کورکورانه و بدون توجه به شرایط جغرافیای انسانی، اقتصادی و فرهنگی خود از آنان تبعیت کنیم، راه به جایی نخواهیم برد. ایران نیز مانند سایر کشور‌های در حال توسعه با کمبود منابع مالی و انسانی لازم برای ارایه خدمات به سالمندان رو‌به‌رو است؛ بنابراین توفیق در نیل به اهداف برنامه‌های حمایتی از سالمندان میسر نخواهد شد مگر آنکه استفاده از منابع موجود حساب شده بوده و تنها در راستای پاسخگویی به نیاز‌های واقعی قشر محروم سالمندان هزینه شود. بدیهی است برنامه‌ریزی برای توزیع اثربخش و عادلانه خدمات نیاز به شناخت صحیح جمعیت گیرنده خدمت دارد. بدون این شناخت منابع مصرف می‌شوند بدون آن که تاثیری پایدار داشته باشند. به‌عبارت دیگر، راهکارهای ما باید بر آمده از نیازهای ما باشند و تعیین این نیازها وابسته به مطالعه نیازسنجی عمومی و منطقه‌ای در کشور خواهد بود. این نیاز سنجی ما را به سوی برنامه عملیاتی با هدف کلی «تامین، حفظ و ارتقای رفاه مادی، اجتماعی، جسمی، روانی و معنوی سالمندان به‌منظور حفظ استقلال و کرامت انسانی و بالا بردن کیفیت زندگی آنان در ابعاد مختلف» و اهداف اختصاصی زیر رهنمون خواهد شد:
الف- تامین نیازهای اقتصادی- رفاهی سالمندان شامل
الف-1- تامین امکانات معیشتی اولیه
الف-۲- تامین مسکن مناسب
الف-3- تامین امکان تردد آسان و ایمن
الف-۴- تامین اشتغال برای سالمندانی که هنوز قادر به کار کردن هستند (۶۰ تا ۷۰ سال)
الف-5-تامین امنیت درآمد
ب- تامین نیازهای اجتماعی - فرهنگی سالمندان شامل
ب-1- تدوین و اصلاح قوانین کشوری با هدف حفظ حقوق سالمندان
ب-۲-فراهم کردن امکان آموزش‌های مداوم برای استفاده بهینه از نیروی سالمندان
ب-3-فراهم کردن امکان استفاده از نیرو و تجربه سالمندان در مراکز فرهنگی
ب-۴- فراهم کردن امکان استفاده بهینه از اوقات فراغت برای سالمندان
ب-5- ایجاد تسهیلات لازم برای حضور سالمند در اجتماع
ب-۶- تغییر نگرش جامعه به سالمندی
ج-تامین نیازهای بهداشتی درمانی توانبخشی
ج-۱- آموزش نیروهای تخصصی پزشکی، پرستاری، توانبخشی و مددکاری مورد نیاز
ج-2- پیشگیری از بیماری‌ها و اختلالات جسمی و روانی دوره سالمندی در سطح جامعه
ج-۳ - تشخیص به موقع بیماری‌ها و اختلالات جسمی و روانی سالمندان به ترتیب اولویت در گروه‌های آسیب‌پذیر و در سطح جامعه
ج-4 -تامین و تکمیل خدمات پزشکی اورژانس برای سالمندان
ج-۵- تامین مراکز و خدمات پزشکی، پرستاری و پیراپزشکی مورد نیاز برای مراقبت‌های کوتاه‌مدت از سالمند (سرپایی، بیمارستانی، در منزل)
ج-6- تامین مراکز و خدمات پزشکی، پرستاری و پیراپزشکی مورد نیاز برای مراقبت‌های میان‌مدت و بلند‌مدت (بیمارستان‌های توانبخشی، مراقبت‌های فرجه‌ای، آسایشگاهی و خدمات در منزل)
ج-۷- فراهم ساختن امکان رشد فعالیت‌های پژوهشی در زمینه سلامت سالمندی در ابعاد مختلف جسمی، روانی و اجتماعی
بدیهی است برای رسیدن به هر یک از این اهداف، به تناسب نیازهای جامعه سالمندی و امکانات موجود در کشور، می‌توان استراتژی‌هایی را (مانند کمک هزینه مسکن، برخورداری از تخفیف‌های مخصوص برای استفاده از مراکز تفریحی و فرهنگی، استفاده از خدمات مشاوره‌ای سالمندان، صدور کالابرگ‌های ویژه برای تکمیل و هماهنگ کردن سبد غذایی سالمند با نیازهای او و ...) طراحی کردو در مرحله مقدماتی به‌صورت پایلوت اجرا و در صورت موفقیت طرح پایلوت آن را در سطح کشور به اجرا در آورد.