شبهجزیره اسرارآمیز (بخش نوزدهم)
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود).
ترجمه: محمدحسین باقی
پایتخت کرهشمالی یکی از ناشناختهترین مکانها در کره زمین است. برای بیش از نیم قرن حکومت کرهشمالی با دقت تمام، امکان دسترسی به تصاویر و گزارشها از پیونگ یانگ را مدیریت کرده و این بدین معناست که برای مردم خارج از کرهشمالی این شهر هنوز بسیار ناشناخته است. آن تصاویری که از پیونگ یانگ منتشر میشود به دقت مهندسی شده است و معمولا تجمعات بسیار سازمان یافته یا رژه در هنگام مراسم خاص را منعکس میسازد. به ندرت زندگی مردم معمولی نشان دادهمیشود (یا اصلا نشان داده نمیشود). به همین ترتیب، در درون کشور، پیونگ یانگ از سوی رسانههای دولتی بهعنوان پایتخت انقلاب نشان داده میشود؛ بنابراین، بسیاری از ساکنان این کشور تصور اندکی از واقعیت هستی و زندگی روزانه در پایتخت دارند. در این سلسله مقالات که ترجمهای است از کتاب «کره شمالی: دولت پارانویا» به قلم پاول فرنچ تمام زوایای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و ایدئولوژیک کرهشمالی بررسی شده است. شاید اطلاعات ارائه شده در این بخش، کمتر به چشم خوانندگان فارسی زبان آمدهباشد. این سلسله مقالات که ترجمه فصلهایی از کتاب مذکور است میتواند اطلاعاتی غنی از هر آنچه در کرهشمالی میگذرد به خواننده ارائه دهد.
پیریزی ملیگرایی و سنتگرایی کرهای
عنصر نهایی جوچه قرائت بسیار سنتگرا از فرهنگ سنتی کره است. واضح است که بیشتر این عنصر بهطور مستقیم از اخلاق عمومی کنفوسیوسی مشتق شده که شامل روشهایی میشود که به وسیله آن میشود رفتار جامعه را به نظم در آورد مانند ازدواج، حضانت فرزند، خانواده (که بهعنوان «هسته» یا واحد اصلی جامعه شناخته میشود) و موقعیت زنان. تفکر سنتی- اساسا ترکیبی از آیین کنفوسیوس و ویژگیهای کرهای- در تمام جنبههای زندگی آشکار است، نه فقط در این واقعیت که کیم جونگ - ایل قبل از اینکه رسما سمت پدر فقید خود یعنی «دبیر کل حزب کارگران کره» را بپذیرد سه سال کامل منتظر ماند. کیم جونگ - ایل فقط سنت الهام گرفته از کنفوسیوس مبنی بر نشان دادن احترام طولانی را دنبال میکرد. در واقع، کیم جونگ - ایل هرگز پستهای بالایی که پدرش داشت - مانند ریاستجمهوری- را در اختیار نگرفت و در عوض اعلام کرد که کیم ایل- سونگ فقید «رئیسجمهور ابدی است». این بیتردید عملی برخاسته از اوج احترامِ کنفوسیوسی بود که کیم ایل- سونگ را به سطح کنفوسیوس بالا برده و- یکبار دیگر- نشان داد که جامعه کرهشمالی قرار نیست سنت مائوئیستی نوسازیِ دوباره و انقلاب دائمی را دنبال کند.
در عوض، جوچه اخلاقی را ارائه میداد که به شکل قابل ملاحظهای ثابتتر، سفت و سختتر و سلسله مراتبیتر است و تا حد قابل توجهی مبتنی است بر سیستمهای باستانی سازمان و ساختارِ کاستی اما در لباس کمونیستی و با خدایان جدید. کمونیسم کیم ایل - سونگ در هم تنیدگی نزدیکی با ملیگرایی و سنتگرایی کرهای داشت (آنچه جوچه آن را «میهنپرستی اجتماعی» مینامد)، با وجود این واقعیت که از هر لحاظ تاریخ در کرهشمالی از سال ۱۹۴۵ آغاز میشود قبل از اینکه همه چیز بر اساس امپریالیسم ژاپنی مشخص شود. در روزهای اولیه ترویج جوچه بهعنوان اعتقادی ملی، کیم ابراز کرد که ریشههای آن نهتنها بهطور کامل در او بلکه در آموزههای دانشگاهی اوایل قرن ۲۰ کره وجود دارد. بیشتر دوران اولیه زندگی کیم حول مبارزه علیه امپریالیسم ژاپن و احیای میهن کرهای متمرکز بود. بنابراین مبارزه کیم، هر چند در تئوری کمونیستی بود اما در اصل ناسیونالیستی بود. در واقع، برای تمام کسانی که در کرهشمالی اولیه تاثیرگذار بودند، «ملیگرایی» و «کمونیسم» تقریبا عباراتی قابل تعویض بودند. جنبش کمونیستی کره- بهدلیل ماهیت متفرق، پراکنده و در هم ریختهاش- جنبشی به لحاظ ایدئولوژیک پیشرفته یا تحت سلطه ایدئولوگها نبود. این جنبش اهدافی نسبتا ساده داشت: اخراج ژاپنیها و تاسیس دولتی کمونیستی. بنابراین توجه کمتری به جامعهای صورت گرفت که قرار بود پس از آزادی خلق شود.
ماهیت متفرق جنبش کمونیستی کره به این معنا بود که تا سال ۱۹۴۵ این کشور هرگز شاهد یک کنگره حزبی نبود. اساسا، این جنبش مجموعهای از گروهبندیها بود: کرهایهای ساکن شوروی، چریکهای مرتبط با ارتش سرخِ کیم، گروه یانان و مجموعه کوچکی از کمونیستهایی که در خود کره باقی مانده بودند. این وضعیتی منحصربهفرد در دنیای کمونیسم بود: پیشوایی که نه دارای سنت است، نه گرایشهای تئوریکیِ کاملا تعریفشده دارد، نه روزنامه یا مجلهای دارد و نه حتی یک دفتر حزبی دارد. حزب و جنبش نیازمند یک نیروی اتحادبخش و نظریهای بودند که به شکلی اساسی و در قالب انسجام سیاسی این جنبش را گرد هم آورد. افزون بر این، کیم خواستار مطالعه بیشتر تاریخ انقلابی کره شد از جمله حوادثی مانند «جنبش دهم ژوئن» و «حادثه دانشجویی کوانگجو » تا نقش کرهایهای ساکن شوروی و گروه یانان را کمرنگ و در نهایت کاملا نابود سازد.
عنصر سنتگرای جوچه مقوم این ایده است که هرچند نوع بشر بر سرنوشت خود حاکم است اما با وجدانی جمعی هدایت میشود که در «رهبر بزرگ» نمود مییابد. این برداشت که کره یک جورهایی سرزمین موعود و نقطه عطفی در تمدن جهانی است - هرچند بر آن تاکید نمیشود- هنوز در لحن اظهارات تئوریک جوچه عیان است که تعریف ملت را اساسا برابر با دولت حزبی میداند. افزون بر این، عناصر سنتی اندیشه و رفتار کرهای همچنان فراتر از زندگی ملی میرود. بهرغم تاثیر پذیرفتن از چین و ژاپن، اما کرهشمالی همچنان فرهنگ سنتی داخلی و قدرتمندی دارد که به چند شکل تجلی مییابد: از لباس ملی زنان کرهای (هانبوک، لباس سنتی کرهای که دارای سبک خطوط ساده، رنگ آمیزی شاد و بدون جیب است) که هنوز در خیابانهای پیونگیانگ رایج است تا نشستن، خوابیدن و خوردن روی زمین و تا آشپزی ملی. با این حال، این عناصر ملی جامعه به شکلی جهانشمول به اجرا درنمیآید. سنت کرهای به کرهشمالی اجازه میدهد که نابرابری و سلسله مراتب بسیار آشکار و اجباریِ اجتماعی را، با وجود شعارهای برابری، بپذیرد. این تا حد زیادی بازگشت به سنت کرهای و عمدتا سلسله «ای» است. استفاده از عبارت «رفیق» که حامل پیام تساوی بخشِ اجتماعی است- و در بسیاری از کشورهای سوسیالیست مورد استفاده قرار میگیرد- تا حد زیادی به نفع دو عبارت سنتی تر کرهای کنار گذاشته شد: «دامو» که برای «مردم تحت حکومت حاکمان» و میان مردمی با ردههای برابر استفاده میشود و «دونگشی» که برای «حاکمان» و افراد مافوق استفاده میشود. بنابراین جوچه مفهوم نمادین «برابری سوسیالیستی» را تقدیس میکند، درحالیکه یکی از سلسله مراتبیترین و نخبهگراترین دولتها در جهان است.
ارسال نظر