جای خالی اسپانسرینگ در کوهنوردی کشور
قهرمانانیکه با وام افتخار ملی کسب میکنند
صنعت گردشگری به دلیل پیشبرد اقتصاد ملی و درآمدهای ارزی آن، به صنعتی پویا و قابل توجه در تمام کشورهای دارای جاذبه گردشگری تبدیل شده است. پیشرفت این صنعت در سالهای اخیر و استقبال از آن، چه از سوی نهادهای درگیر و چه از سوی متقاضیان، رقابتی فزاینده در این عرصه بوجود آورده است. اما از آنجا که گردشگری بهعنوان یک منبع غنی درآمدی و ایجاد اشتغال نقش موثری در پیشبرد منافع کشورها ایفا میکند، از این رو کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه سعی دارند از حداقل امکانات خود، به بهترین شکل سود ببرند. به این جهت با توسعه گردشگری، مشاهده میکنیم که در سالهای اخیر دامنه تعاریف آن نیز توسعه پیدا کرده، دربرگیری بیشتری یافته و توانسته خود را متناسب با مقتضیات جوامع به روز نگه دارد.
صنعت گردشگری به دلیل پیشبرد اقتصاد ملی و درآمدهای ارزی آن، به صنعتی پویا و قابل توجه در تمام کشورهای دارای جاذبه گردشگری تبدیل شده است. پیشرفت این صنعت در سالهای اخیر و استقبال از آن، چه از سوی نهادهای درگیر و چه از سوی متقاضیان، رقابتی فزاینده در این عرصه بوجود آورده است. اما از آنجا که گردشگری بهعنوان یک منبع غنی درآمدی و ایجاد اشتغال نقش موثری در پیشبرد منافع کشورها ایفا میکند، از این رو کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه سعی دارند از حداقل امکانات خود، به بهترین شکل سود ببرند. به این جهت با توسعه گردشگری، مشاهده میکنیم که در سالهای اخیر دامنه تعاریف آن نیز توسعه پیدا کرده، دربرگیری بیشتری یافته و توانسته خود را متناسب با مقتضیات جوامع به روز نگه دارد. امروزه دیگر تنها به بازدیدکنندگان از شهرها و کشورهای مختلف توریست گفته نمیشود و در بحث گردشگری حوزههای مختلفی همچون گردشگری فرهنگی، گردشگری روستایی، گردشگری ورزشی و ماجراجویی و... تعریف شده است. گردشگری ورزشی که شاخصترین آن تورهای کوهنوردی یا تورهای طبیعتگردی ماجراجویانه است، یکی از حوزههای پرطرفدار در سراسر دنیا محسوب میشود که روز به روز بر
استقبال از آن افزوده میشود و کشورهایی که جاذبههای طبیعی از قبیل کوهستان و رودخانههای خروشان دارند بیشترین سرمایهگذاری را معطوف به این بخش کرده و هرساله درآمد بسیاری را از این طریق حاصل میکنند.
بهعنوان نمونه یکی از غنیترین منابع درآمدی کشورهای نپال، چین، پاکستان و هند، رشته کوه هیمالیا است که با توجه به پتانسیلها و تواناییهای بالایی که در هیمالیا وجود دارد و با توجه به کوههای سر به فلک کشیده در این منطقه، عامل جذب کوهنوردان از سراسر جهان شده است. کشور شگفتانگیز و کوهستانی نپال که رشتهکوه هیمالیا و بلندترین قله جهان یعنی قله اورست در آن واقع شده، هر ساله گردشگردان بسیاری را جذب میکند و از این روست که حدود ۹۰ درصد در آمد این کشور از طریق توریسم تامین میشود.
قهرمانانی از جنس کوه، زیر بهمن مشکلات مالی
در سالهای اخیر توجه به رشته کوه هیمالیا در بین کوهنوردان ایرانی و تا حدودی گردشگران ایرانی مورد توجه قرار گرفته و تب فراگیری، به اصطلاح «تب هیمالیا»، در کشور شایع شده است. هرچند که این جریان، برای کشور ما خالی از لطف نبوده و در سالهای اخیر، به دفعات شاهد افتخارآفرینی کوهنوردان ایرانی در صعود از قلههای بیش از 8 هزار متر بودهایم که هر بار نام ایران و کوهنوردان غیور ایرانی در جهان مطرح کرد و بازتاب گستردهای را در رسانههای خارجی و داخلی در پی داشت. اما نکته حائز اهمیتی که در این باره وجود دارد، نحوه صعود این کوهنوردان به رفیعترین قلههای جهان است که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته و همچون ورزش کوهنوردی مهجور واقع شده است. کوهنوردان ایرانی را باید کمتوقعترین و متواضعترین افراد جامعه ورزش کشور نامید؛ ورزشکاران شایستهای که با غیرت و شجاعتی مثال زدنی برای کشور خود افتخار میآفرینند، بیآنکه کار عظیم آنها مورد توجه درخور قرار گرفته یا همچون سایر ورزشها مورد حمایت قرار بگیرند و نامشان مدتها بر سر زبانها بیفتد. آنها ورزشکاران بیادعا و قهرمانان بینام و نشانی هستند که در آنسوی مرزها بیشتر از کشور خود مورد توجه قرار میگیرند. قهرمانان غیوری که برای کسب یک افتخار بزرگ و ثبت رکوردی استثنایی، متحمل هزینههای بسیار میشوند وخیلی زود شیرینی صعود را با طعم تلخ بدهکاری و مشکلات اقتصادی از یاد میبرند. درصد زیادی از این کوهنوردان، به صورت مستقل و تنها با هزینههای شخصی پا در این راه پرهزینه میگذارند.
از خرید لوازم حرفهای کوهنوردی مناسب برای قلههای مرتفع گرفته، تا اخذ ویزا و بلیت، هزینههای مربوط به شرکتهای ورزشی کشور مربوطه، اخذ مجوز، هتل، غذا و ... که به طور تقریبی از ۲۰ تا ۱۰۰ میلیون میرسد. به طور قطع افرادی که با مشکلات مالی و بدهکاری قدم در راه صعود میگذارند، راندمان کاریشان تحت تاثیر قرار گرفته و تاثیری منفی بر توانایی ذهنیشان خواهد نهاد. در حالی که در مسیری درست و روشی صحیح در مورد کوهنوردان خارجی، ارگانها و شرکتهای خصوصی وارد عمل میشوند و در صعودهای سخت حمایتهای بیچون و چرایی از کوهنوردان اعمال صورت میگیرد. بسیاری از شرکتها به اهمیت و ارزش این کار آگاه هستند و تلاش میکنند با حمایت و پشتیبانی مالی از کوهنوردان، قدمی مثبت در این راه برداشته و از این طریق به اهداف تبلیغاتی خود نزدیک شوند. از یکسو، تجهیزات لازم و مورد نیاز صعودهای سخت، همچون لباس، طناب و... از طریق شرکتهای لوازم ورزشی تامین میشوند تا از طریق عکسهای صعود کوهنوردان با این لوازم، کیفیت و تاثیر این تجهیزات در سختترین شرایط در معرض دید عموم قرار بگیرد. مورد دیگر بحث تغذیه و غذاهای مورد نیاز کوهنوردان است که پای شرکتهای صنایع غذایی را به میدان باز میکند، تا با حمایت مالی و تامین تغذیه کوهنوردان، آنها را تشویق کنند از محصولات این شرکت استفاده کرده و با تهیه عکس و تیزر و...اعتبار ویژهای به نام شرکت ببخشند. و از دیگر سو حامیان مالی یک صعود هستند که با تامین تمام هزینههای صعود تیم، از قبیل هزینه ویزا، بلیت، مجوز و شرکتهای کارگزاری در شکلگیری و انجام چنین برنامههایی مبادرت میکنند تا این کوهنوردان به نمایندگی از شرکت مربوطه و با نام و لوگوی آنها صعود را انجام دهند. شرکتها به تاثیر و اثربخشی اسپانسرینگ و اعتبار بخشیدن به برند خود آگاهی دارند اما این تنها دلیل همکاری و مشارکت بخش خصوصی در برگزاری برنامههای ورزشی نیست؛ زیرا سیاستهای اقتصادی این کشورها، آنها را مجاب به انجام این امور میکند. زیرا قوانین مالیاتی آنها به نحوی تنظیم شده است که برای معافیت شرکتهای خصوصی از مالیاتهای سنگین، وادار شوند بخشی از درآمد سالانه خود را صرف امور ورزشی یا فرهنگی کنند.
از این رو اکثر کوهنوردان خارجی بدون صرف کوچکترین هزینه، در حالی که حمایتهای همهجانبه از آنها صورت میگیرد و بهترین امکانات رفاهی و ایمنی و پیشبینیهای مورد نیاز در زمان وقوع خطرات احتمالی در اختیارشان قرار میگیرد، پا به سفری سخت و راهی پرفراز و نشیب میگذارند، در حالی که هزاران چشم خیره به راهشان است تا سلامت بازگردند و به افتخار موفقیت و پیروزیشان جشن بگیرند و به عنوان قهرمانهای ملی از آنها نام ببرند. این در حالی است که ما قهرمانان خود را با کمترین امکانات و بدون هیچ حمایتی به سوی خطر هدایت میکنیم و از کنار پیروزیهای آنها به راحتی میگذریم تا برای فوتبالیستهایی که 90 دقیقه در زمین چمن راه میروند هورا بکشیم و ادعا کنیم حامی ورزش هستیم.
اسپانسرینگ، رابطهای دو سر برد
اسپانسرینگ یکی از فرمهای بازاریابی نوین است که در سالهای اخیر گسترش و رشد قابل توجهی داشته و توانسته نظر شرکتها را برای دستیابی به موفقیت جلب کند. برخی از آمارها نشان میدهد که بازاریابی از طریق اسپانسرینگ بیشترین رشد را در مقایسه با سایر فرمهای بازاریابی داشته است.اسپانسرینگ بر اهدافی نظیر افزایش اعتبار، توسعه تصویر برند و افزایش پرستیژ و در نهایت اعتلای نام محصول، شرکت، برند و... استوار است. متاسفانه آگاهی نادرست و عدم شناخت دقیق شرکتها در کشور ما باعث شده که در اغلب موارد، اسپانسرینگ با تبلیغات اشتباه گرفته شود. در حالی که تبلیغات یک فعالیت کمی اما اسپانسرینگ یک فعالیت کیفی است. در واقع ماهیت اسپانسرینگ این است که ارتبـاطی مثبت و سازنده بین اسپانسـر و حمایت شـونده ایجـاد میکند. ارتباطی دو وجهی و به اصطلاح دو سر برد که در راستای منافع هر دو طرف رابطه بوده و تاثیرات مثبت بسیاری بر روند کاری دو طرف بر جا میگذارد. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که حامی یک رویداد ورزشی همچون جام جهانی میشود. این اسپانسرینگ یک ارتباط دو سویه بین این رویداد مهم ورزشی و برند مربوطه ایجاد کرده و از این طریق، امکان حصول به چند هدف ممکن را تنها با یک گام فراهم میآورد؛ نام و محصول این شرکت به راحتی و برای مدت طولانی در ذهن مخاطب حک خواهد شد، تصویر برند در رسانههای مختلف که پوشش این رویداد ورزشی را میدهند منتشر خواهد شد، حضور در همایشها و کنفرانسهای این رویداد بر افزایش فروش این محصول تاثیر خواهد گذاشت، به واسطه اعتبار این رویداد است که برند مربوطه بازاری جهانی کسب خواهد کرد. حال درصد هزینههایی که سالانه یک شرکت در جهت تبلیغات صرف میکند در نظر بگیرید و تاثیرگذاری، دربرگیری و دامنه توسعه تصویر برند را در اسپانسرینگ مقایسه کنید؛ بدون شک اسپانسرینگ با هزینههایی برابر با تبلیغات میتوانند بازخورد بسیار مثبتتری در جامعه داشته باشند. به خصوص در ورزش کوهنوردی و تورهایی همچون هیمالیانوردی که یک صعود موفقیتآمیز در آن حکم یک افتخار ملی و ثبت رکورد جهانی دارد و بدون شک با بازتابهای وسیعی در رسانههای داخل و خارج روبهرو خواهد شد. اکثر شرکتهای خدمات مسافرتی و کوهنوردی که در برگزاری تورهای هیمالیانوردی فعالیت دارند، به دلیل هزینههای بالا و عدم استقبال کوهنوردان با شکستهای تجاری مواجه میشوند و در حال حاضر درصد زیادی از مقدمات کار برای رفتن به هیمالیا توسط آژانسها و شرکتهای خارجی یا افرادی که بهعنوان رابط با این شرکتها همکاری میکنند، انجام میگیرد که این مساله هزینههای مضاعفی را میطلبد. اما شرکتهای خصوصی صنایع مختلف با ورود به این بخش با حمایت از شرکتهای خدمات کوهنوردی و کوهنوردان شاخصی که قهرمانان ملی ما به حساب میآیند، نه تنها میتوانند در این راه تاثیرگذار بوده بلکه منافع شرکت خود را افزایش دهند. اسپانسرینگ از یکسو به شرکتها این امکان را میدهند که نام مدیران و نام شرکت در کنار قهرمانان ملی دیده شود و این فرصت استثنایی میتواند مدیران را بالاتر و قدرتمندتر از رقبا نشان دهد.و همچنین این عمل نقطه تمایز مهمی با دیگر شرکتها خواهد بود که باعث تاثیرگذاری و معرفی بهتر برند میشود، ضمن اینکه حضور در چنین رویدادهای خاصی میتواند سطح اعتماد مشتریان را نسبت به شرکت به نسبت زیادی افزایش دهد. از سوی دیگر بسیاری از استعدادهای ما به دلیل عدم تمکن مالی از بین نمیروند، کوهنوردان حرفهای میتوانند به راحتی و آسودگی خیال افتخارات بینظیری کسب کنند که در سطح بینالمللی بازتاب داشته باشد و از سوی دیگر برگزاری چنین تورهایی اگر رونق پیدا کند، استقبال و انگیزه جوانان برای قدم گذاشتن در این راه بیشتر خواهد شد.
بهعنوان نمونه یکی از غنیترین منابع درآمدی کشورهای نپال، چین، پاکستان و هند، رشته کوه هیمالیا است که با توجه به پتانسیلها و تواناییهای بالایی که در هیمالیا وجود دارد و با توجه به کوههای سر به فلک کشیده در این منطقه، عامل جذب کوهنوردان از سراسر جهان شده است. کشور شگفتانگیز و کوهستانی نپال که رشتهکوه هیمالیا و بلندترین قله جهان یعنی قله اورست در آن واقع شده، هر ساله گردشگردان بسیاری را جذب میکند و از این روست که حدود ۹۰ درصد در آمد این کشور از طریق توریسم تامین میشود.
قهرمانانی از جنس کوه، زیر بهمن مشکلات مالی
در سالهای اخیر توجه به رشته کوه هیمالیا در بین کوهنوردان ایرانی و تا حدودی گردشگران ایرانی مورد توجه قرار گرفته و تب فراگیری، به اصطلاح «تب هیمالیا»، در کشور شایع شده است. هرچند که این جریان، برای کشور ما خالی از لطف نبوده و در سالهای اخیر، به دفعات شاهد افتخارآفرینی کوهنوردان ایرانی در صعود از قلههای بیش از 8 هزار متر بودهایم که هر بار نام ایران و کوهنوردان غیور ایرانی در جهان مطرح کرد و بازتاب گستردهای را در رسانههای خارجی و داخلی در پی داشت. اما نکته حائز اهمیتی که در این باره وجود دارد، نحوه صعود این کوهنوردان به رفیعترین قلههای جهان است که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته و همچون ورزش کوهنوردی مهجور واقع شده است. کوهنوردان ایرانی را باید کمتوقعترین و متواضعترین افراد جامعه ورزش کشور نامید؛ ورزشکاران شایستهای که با غیرت و شجاعتی مثال زدنی برای کشور خود افتخار میآفرینند، بیآنکه کار عظیم آنها مورد توجه درخور قرار گرفته یا همچون سایر ورزشها مورد حمایت قرار بگیرند و نامشان مدتها بر سر زبانها بیفتد. آنها ورزشکاران بیادعا و قهرمانان بینام و نشانی هستند که در آنسوی مرزها بیشتر از کشور خود مورد توجه قرار میگیرند. قهرمانان غیوری که برای کسب یک افتخار بزرگ و ثبت رکوردی استثنایی، متحمل هزینههای بسیار میشوند وخیلی زود شیرینی صعود را با طعم تلخ بدهکاری و مشکلات اقتصادی از یاد میبرند. درصد زیادی از این کوهنوردان، به صورت مستقل و تنها با هزینههای شخصی پا در این راه پرهزینه میگذارند.
از خرید لوازم حرفهای کوهنوردی مناسب برای قلههای مرتفع گرفته، تا اخذ ویزا و بلیت، هزینههای مربوط به شرکتهای ورزشی کشور مربوطه، اخذ مجوز، هتل، غذا و ... که به طور تقریبی از ۲۰ تا ۱۰۰ میلیون میرسد. به طور قطع افرادی که با مشکلات مالی و بدهکاری قدم در راه صعود میگذارند، راندمان کاریشان تحت تاثیر قرار گرفته و تاثیری منفی بر توانایی ذهنیشان خواهد نهاد. در حالی که در مسیری درست و روشی صحیح در مورد کوهنوردان خارجی، ارگانها و شرکتهای خصوصی وارد عمل میشوند و در صعودهای سخت حمایتهای بیچون و چرایی از کوهنوردان اعمال صورت میگیرد. بسیاری از شرکتها به اهمیت و ارزش این کار آگاه هستند و تلاش میکنند با حمایت و پشتیبانی مالی از کوهنوردان، قدمی مثبت در این راه برداشته و از این طریق به اهداف تبلیغاتی خود نزدیک شوند. از یکسو، تجهیزات لازم و مورد نیاز صعودهای سخت، همچون لباس، طناب و... از طریق شرکتهای لوازم ورزشی تامین میشوند تا از طریق عکسهای صعود کوهنوردان با این لوازم، کیفیت و تاثیر این تجهیزات در سختترین شرایط در معرض دید عموم قرار بگیرد. مورد دیگر بحث تغذیه و غذاهای مورد نیاز کوهنوردان است که پای شرکتهای صنایع غذایی را به میدان باز میکند، تا با حمایت مالی و تامین تغذیه کوهنوردان، آنها را تشویق کنند از محصولات این شرکت استفاده کرده و با تهیه عکس و تیزر و...اعتبار ویژهای به نام شرکت ببخشند. و از دیگر سو حامیان مالی یک صعود هستند که با تامین تمام هزینههای صعود تیم، از قبیل هزینه ویزا، بلیت، مجوز و شرکتهای کارگزاری در شکلگیری و انجام چنین برنامههایی مبادرت میکنند تا این کوهنوردان به نمایندگی از شرکت مربوطه و با نام و لوگوی آنها صعود را انجام دهند. شرکتها به تاثیر و اثربخشی اسپانسرینگ و اعتبار بخشیدن به برند خود آگاهی دارند اما این تنها دلیل همکاری و مشارکت بخش خصوصی در برگزاری برنامههای ورزشی نیست؛ زیرا سیاستهای اقتصادی این کشورها، آنها را مجاب به انجام این امور میکند. زیرا قوانین مالیاتی آنها به نحوی تنظیم شده است که برای معافیت شرکتهای خصوصی از مالیاتهای سنگین، وادار شوند بخشی از درآمد سالانه خود را صرف امور ورزشی یا فرهنگی کنند.
از این رو اکثر کوهنوردان خارجی بدون صرف کوچکترین هزینه، در حالی که حمایتهای همهجانبه از آنها صورت میگیرد و بهترین امکانات رفاهی و ایمنی و پیشبینیهای مورد نیاز در زمان وقوع خطرات احتمالی در اختیارشان قرار میگیرد، پا به سفری سخت و راهی پرفراز و نشیب میگذارند، در حالی که هزاران چشم خیره به راهشان است تا سلامت بازگردند و به افتخار موفقیت و پیروزیشان جشن بگیرند و به عنوان قهرمانهای ملی از آنها نام ببرند. این در حالی است که ما قهرمانان خود را با کمترین امکانات و بدون هیچ حمایتی به سوی خطر هدایت میکنیم و از کنار پیروزیهای آنها به راحتی میگذریم تا برای فوتبالیستهایی که 90 دقیقه در زمین چمن راه میروند هورا بکشیم و ادعا کنیم حامی ورزش هستیم.
اسپانسرینگ، رابطهای دو سر برد
اسپانسرینگ یکی از فرمهای بازاریابی نوین است که در سالهای اخیر گسترش و رشد قابل توجهی داشته و توانسته نظر شرکتها را برای دستیابی به موفقیت جلب کند. برخی از آمارها نشان میدهد که بازاریابی از طریق اسپانسرینگ بیشترین رشد را در مقایسه با سایر فرمهای بازاریابی داشته است.اسپانسرینگ بر اهدافی نظیر افزایش اعتبار، توسعه تصویر برند و افزایش پرستیژ و در نهایت اعتلای نام محصول، شرکت، برند و... استوار است. متاسفانه آگاهی نادرست و عدم شناخت دقیق شرکتها در کشور ما باعث شده که در اغلب موارد، اسپانسرینگ با تبلیغات اشتباه گرفته شود. در حالی که تبلیغات یک فعالیت کمی اما اسپانسرینگ یک فعالیت کیفی است. در واقع ماهیت اسپانسرینگ این است که ارتبـاطی مثبت و سازنده بین اسپانسـر و حمایت شـونده ایجـاد میکند. ارتباطی دو وجهی و به اصطلاح دو سر برد که در راستای منافع هر دو طرف رابطه بوده و تاثیرات مثبت بسیاری بر روند کاری دو طرف بر جا میگذارد. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که حامی یک رویداد ورزشی همچون جام جهانی میشود. این اسپانسرینگ یک ارتباط دو سویه بین این رویداد مهم ورزشی و برند مربوطه ایجاد کرده و از این طریق، امکان حصول به چند هدف ممکن را تنها با یک گام فراهم میآورد؛ نام و محصول این شرکت به راحتی و برای مدت طولانی در ذهن مخاطب حک خواهد شد، تصویر برند در رسانههای مختلف که پوشش این رویداد ورزشی را میدهند منتشر خواهد شد، حضور در همایشها و کنفرانسهای این رویداد بر افزایش فروش این محصول تاثیر خواهد گذاشت، به واسطه اعتبار این رویداد است که برند مربوطه بازاری جهانی کسب خواهد کرد. حال درصد هزینههایی که سالانه یک شرکت در جهت تبلیغات صرف میکند در نظر بگیرید و تاثیرگذاری، دربرگیری و دامنه توسعه تصویر برند را در اسپانسرینگ مقایسه کنید؛ بدون شک اسپانسرینگ با هزینههایی برابر با تبلیغات میتوانند بازخورد بسیار مثبتتری در جامعه داشته باشند. به خصوص در ورزش کوهنوردی و تورهایی همچون هیمالیانوردی که یک صعود موفقیتآمیز در آن حکم یک افتخار ملی و ثبت رکورد جهانی دارد و بدون شک با بازتابهای وسیعی در رسانههای داخل و خارج روبهرو خواهد شد. اکثر شرکتهای خدمات مسافرتی و کوهنوردی که در برگزاری تورهای هیمالیانوردی فعالیت دارند، به دلیل هزینههای بالا و عدم استقبال کوهنوردان با شکستهای تجاری مواجه میشوند و در حال حاضر درصد زیادی از مقدمات کار برای رفتن به هیمالیا توسط آژانسها و شرکتهای خارجی یا افرادی که بهعنوان رابط با این شرکتها همکاری میکنند، انجام میگیرد که این مساله هزینههای مضاعفی را میطلبد. اما شرکتهای خصوصی صنایع مختلف با ورود به این بخش با حمایت از شرکتهای خدمات کوهنوردی و کوهنوردان شاخصی که قهرمانان ملی ما به حساب میآیند، نه تنها میتوانند در این راه تاثیرگذار بوده بلکه منافع شرکت خود را افزایش دهند. اسپانسرینگ از یکسو به شرکتها این امکان را میدهند که نام مدیران و نام شرکت در کنار قهرمانان ملی دیده شود و این فرصت استثنایی میتواند مدیران را بالاتر و قدرتمندتر از رقبا نشان دهد.و همچنین این عمل نقطه تمایز مهمی با دیگر شرکتها خواهد بود که باعث تاثیرگذاری و معرفی بهتر برند میشود، ضمن اینکه حضور در چنین رویدادهای خاصی میتواند سطح اعتماد مشتریان را نسبت به شرکت به نسبت زیادی افزایش دهد. از سوی دیگر بسیاری از استعدادهای ما به دلیل عدم تمکن مالی از بین نمیروند، کوهنوردان حرفهای میتوانند به راحتی و آسودگی خیال افتخارات بینظیری کسب کنند که در سطح بینالمللی بازتاب داشته باشد و از سوی دیگر برگزاری چنین تورهایی اگر رونق پیدا کند، استقبال و انگیزه جوانان برای قدم گذاشتن در این راه بیشتر خواهد شد.
ارسال نظر