فروش نفت و احداث کارخانه یعنی توسعه؟

در حال حاضر در کشور ما شرایط به‌گونه‌ای است که دست بخشایش‌گر طبیعت، منابع طبیعی زیادی در اختیارمان گذاشته است. استخراج بی‌رویه این منابع، کشور و آینده آن را با دو خطر اصلی مواجه خواهد کرد؛ نخست آن‌که فروش بی‌رویه این منابع، کشور را از مسیر صنعتی شدن و تلاش برای تولید کالاها و خدمات مختلف دور کرده است. تا زمانی که دولت‌ها برای تحقق برنامه‌ها و وعده‌های خود به منابع حاصل از فروش نفت و گاز دسترسی دارند، نیازی وجود ندارد که اقدام به احداث کارخانجات جدید کنند، به اختراعات و پژوهش‌های دانشمندان و نخبگان خود بها دهند و راهی برای ورود به بازارهای جهانی و انتقال تکنولوژی به داخل مرزهای کشور پیدا کنند.

پیش‌بینی این بخش از صدمات استفاده از نفت مربوط به چهل سال پیش است. کشور هلند طی ۱۵ سال استفاده از منابع گاز طبیعی مشاهده کرد که کشورش به‌شدت از لحاظ صنعتی عقب‌مانده شده است و اقتصاد کلی کشور به این‌صورت درآمده که آنها منابع گاز را استخراج کرده و با درآمد حاصل از آن شروع به خرید کالاهای خارجی می‌کنند. تحت این شرایط تولیدکنندگان کشور یکی پس از دیگری از صحنه رقابت خارج شده و صنعت کشور رو به نابودی می‌رود. برای این‌که این بخش از صدمات منابع طبیعی را به‌خوبی لمس کنید به یاد آورید در زمان دولت نهم و دهم قیمت نفت به ۱۰۰ دلار رسید اما عواید آن برای کشور چه بود؟ کدام کارخانه جدید احداث شد؟ چقدر کار ایجاد شد؟ قیمت کالاها و خدمات ارزان‌تر شد یا گران‌تر؟ پول‌های حاصل از درآمد نفت تحت عنوان‌های مختلف مثل طرح مسکن مهر و یارانه وارد بازار شد و با افزایش پول در سطح جامعه بالطبع تقاضای مردم برای خرید کالاها و خدمات افزایش می‌یابد اما بخش تولید کشور توانایی مقابله با این خیل عظیم تقاضا را نداشت. به‌دیگر بیان میزان کالای تولیدی آنها در مقابله با تقاضای مردم کافی نبود، بنابراین دلالان و سودجویان وارد عرصه بازار شده و با واردات انواع کالاها (در برخی مواقع با قیمت بسیار پایین‌تر از میزان محصولات داخلی)، موجبات خروج تولیدکنندگان از بازار را فراهم کردند.

خطر دوم استفاده بی‌رویه از منابع طبیعی در مورد آینده کشور است. کشوری که تمامی صنایع مهم آن مربوط به نفت، گاز، پتروشیمی، ذوب‌آهن و سیمان است آیا به این موضوع فکر کرده است زمانی که این منابع به اتمام می‌رسند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا همه این منابع مربوط به دوره ماست و آیندگان حقی در برداشت از آنها نخواهند داشت؟ نروژ، هلند و آمریکا از جمله کشورهایی هستند که به بخشی از منابع نفتی خود هیچ چشم‌داشتی نداشته و آن را سهم آیندگان می‌دانند. در این‌جا می‌توان مطرح کرد که احداث سایت‌های عظیم استخراج نفت و گاز در جنوب کشور نمی‌تواند قدمی در جهت توسعه پایدار کشور باشد. این فرآیندها در حال استفاده از منابع اتمام‌پذیر هستند و بی‌شک با پایان این منابع قصه توسعه در این بخش‌ها نیز برچیده می‌شود. در بحبوحه انتخابات و در میان وعده‌های عجیب و غریب نمایندگان که باز هم متاسفانه با نگرش مبتنی بر منابع نفتی و منابع طبیعی استوار است لازم است اشاره کنیم که در حال حاضر نگرش اقتصادی دنیا به سمت توسعه پایدار در حال تغییر جهت است و ممکن است تا سال ۲۰۵۰ دیگر جایی برای کشورهای تک‌محصولی در چرخه اقتصاد دنیا نباشد.

در این نگرش اکثر کشورها به‌جای تکیه بر سوخت‌های فسیلی و منابع اتمام پذیر در مسیر توسعه خود، به‌دنبال جایگزین کردن منابع تجدید‌پذیر و پاک مثل انرژی خورشید، آب و باد در صنایع خود هستند. مفهوم توسعه پایدار به این معنی است که استفاده ما از منابع فعلی برای رفع نیازهایمان نباید به گونه‌ای باشد که آیندگان را در رفع نیازهایشان دچار دردسر کند. توسعه باید به‌گونه‌ای باشد که نبض حیاتی آن وابسته به منابعی باشد که همیشه وجود دارند، تحت این شرایط می‌توان به توسعه‌ای دست یافت که مربوط به همه دوره‌ها می‌شود. روند جهانی و سرمایه‌گذاری کشورها در انرژی‌های نو این پیام را می‌دهد که رفته رفته دنیا به سمت کنار گذاشتن سوخت‌های فسیلی پیش می‌رود. تحت این شرایط بیم این مساله وجود خواهد داشت که کشورهایی که تمامی اقتصادشان وابسته به این منابع است به مرز فروپاشی برسند.

تحت این شرایط چرا نباید درآمدهای حاصل از منابع طبیعی خود را صرف راه‌اندازی اختراعات و ابداعات دانشمندان خود کنیم؟ در کشور ما انواع طرح‌ها بدون حمایت یکی پس از دیگری بایگانی می‌شوند. چرا مرکزی دانش‌بنیان برای حمایت از طرح‌های علمی و پژوهشی از مرحله ارائه طرح تا اجرا و تولید آن پایه‌گذاری نمی‌شود؟ وقتی خبر توسعه سایت‌های نفتی و پتروشیمی شنیده می‌شود باید به‌دنبال آن بیان شود منابع حاصل از فروش این محصولات با ارزش چه می‌شود؛ این منابع باید صرف ایجاد زیرساخت‌های لازم برای تولید محصولات جدید شود. تولید محصولات جدید یعنی افزایش فرصت‌های شغلی برای جوانان و نتیجه ایجاد شغل و درآمد جوانان به‌معنای بهبود رشد جمعیت کشور نیز خواهد بود. اگر بخواهیم به مسیر توسعه پایدار قدم بگذاریم باید بدانیم این مسیر نمی‌تواند از سایت‌های نفتی و گازی یا صنایع پتروشیمی بگذرد بلکه مسیر اصلی در ایجاد صنایعی برای تولید انواع محصولات با تکنولوژی‌های روز دنیا است، انتقال تکنولوژی نیز یا در طرح‌های جوامع علمی خودمان نهفته است یا در گرو همکاری با کشورهای پیشرفته. نباید به صرف وجود منابع طبیعی در زمان حال قدم در مسیری بگذاریم که عمری به وسعت وجود منابع معدنی دارد.