گورستان اقتصادی!
سیدرضا حسین‌زاده
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
جای بسی تأسف است که طرح‎های توسعه شهری در شهر مشهد به شدت تحت‌تأثیر ایده های غلط و بی‏بنیان علمی برخی افراد قرار گرفته که صرفا با تک‌بعدی نگری انتفاعی و افزایش درآمد، ابتدا سطح زمین شهر را تخریب، سپس آسمان آن را آلوده می‌کنند و اخیرا قلمرو دست‌درازی این نبوغ فکری به زیر سطح زمین شهر نیز گسترش یافته است. اگر تصور بر این است که ایده‏های برگرفته از این تفکرات پاره‏پاره را می‏توان به صورت وصله و پینه های ناجور در توسعه بافت شهری متجلی ساخت و به شهری به اصطلاح فرهنگی و آرامش‌بخش رسید، باید خاطرنشان نمود که لباس دوخته شده بر قامت شهر آنقدر وصله‏های رنگارنگ و کوچک و بزرگ دارد که متن اصلی این لباس یعنی هویت ایرانی- ‌اسلامی بودن شهر دیگر قابل‌رویت نیست.
در دنیای امروز که یکی از رویکردهای مهم در مکان‌یابی آرامستان‎ها، آرامستان‏های اکولوژیک و نه اکونومیک است متأسفانه شورای شهر مشهد در یکی از مصوباتش احداث آرامستانی البته اقتصادی و به زبانی عامیانه‎تر ریالی و کالایی را در قلب شهر مشهد تأیید کرده تا بدین‎وسیله ضمن زنده نگه داشتن خاطره فروشندگان قدیمی بهشت و به‌زعم ایشان افزایش سطح معنویت! در جوار بارگاه ملکوتی آن امام مظلوم را به دنبال داشته باشد. گرچه خود طرح ایجاد ره‎باغ‎های زیرزمینی در خیابان‎های منتهی به حرم مطهر یکی دیگر از همان وصله‎های ناجور برگرفته از شهرهای زیرزمینی در دیگر کشورهاست و قطعا با دیگر متغیرهای شهرنشینی شهر مشهد همخوانی ندارد، احداث آرامستان در این ره باغ‌ها نهایت بی‎توجهی به حقوق شهروندان و تخریب بیش‎ازپیش فضای عمومی شهری و تأمین بودجه سیری‏ناپذیر سازمان‏های ذی‎ربط است. کاملا طبیعی است وقتی به همه چیز حتی معنویت و اعتقادات به‌عنوان کالایی قابل‌فروش نگریسته شود باید چنین ایده‎های خطرناکی به طرح تبدیل شود، برای آن مشاور تعیین شود، مشاور در جهت هدف هدایت شود، سپس جلسه گذاشته شود و تصویب هم با صلوات گرفته شود. پیکره شهر مشهد زخم‌خورده بسیاری از این دست طرح‏های سودآور و بنگاهی است. از تبدیل غیر‏اصولی کاربری‏ها، بلندمرتبه‎سازی آشفته و تراکم‏فروشی گرفته تا پنهان نمودن چشم‏انداز حرم ثامن الحجج در پناه ساختمان‏های بلند بی‏قواره و تخریب چشم‏انداز کوهسنگی و ارتفاعات جنوب شهر و در نهایت طرح‏های اسباب‌بازی‎گونه، مانند ایستگاه‏های دوچرخه که همه البته جهت رفاه حال شهروندان و تأمین نیازهای آنان بوده است!؟ حال که بازار پررونق تراکم‎فروشی و بورس‏بازی زمین و تأمین مسکن برای ساکنان زنده شهر با رکود مواجه شده، سازمان‌های مربوطه با استمداد از شورای شهر و شاید در فرایندی رقابتی طرحی نو یعنی تأمین مسکن برای مُردگان منتخب را درانداخته‌اند.

اگر منتخبان مردم در شورای شهرمشهد نگاهی هرچند گذرا به معیارهای مکان‌یابی کاربری‎ها در منابع مربوطه بیندازند، خواهند دید که نه تنها محل قبرستان باید خارج از بافت مسکونی باشد که بلکه توصیه جدی شده تا قبرستان‎های داخل بافت نیز با یک زمان‌بندی خاص تغییر کاربری یابند حتی در خارج از بافت مکان مناسب، مکانی است که ویژگی‎های فیزیکی و میکروبیولوژیکی خاک امکان تجزیه سریع پیکرها را فراهم آورد، پی.اچ محیط خنثی باشد، درجه رطوبت خاک پایین باشد، در مسیر آب‎های زیرسطحی یا تحت تأثیر آب‏های زیرزمینی نباشد و افزایش حجم ترافیک را به‏دنبال نداشته باشد. این معیارها درباره محل پیشنهادی نه تنها صدق نمی‎کند که درباره مشهد مسائل بسیار بیشتر و جدی‏تری به شرح زیر مطرح خواهد بود:

1- مرکز شهر مشهد یک منطقه بحرانی از نظر آلودگی هوا، آب و ترافیک سنگین است لذا هرگونه بارگذاری اضافی در این محدوده شرایط را بحرانی‏تر نموده، ترافیک را سنگین‏تر می‎نماید و در نهایت تأمین آرامستان برای 8500 نفر به بهای آسیب رساندن به چند هزار و در طول زمان چند میلیون شهروند و زائر خواهد بود.
۲- ره‏باغ‎ها و آرامستان‎های مربوطه به توسعه جزیره حرارتی شهر و پایداری آلودگی‎ها کمک خواهد کرد. این طرح در حین اجرا مشکلات چندین ساله زودگذر برای شهر به‌وجود می‎آورد اما نتیجه اجرای آن مشکلات درازمدت و غیرقابل جبرانی خواهد بود به‌طوری که انرژی‎های مستقیم و غیرمستقیم مضاعفی را مصرف و گرما و آلودگی مضاعفی را تولید خواهد کرد.
3- محل مورد نظر از نظر ژئومورفولوژی در دشت تراکمی واقع شده و بدترین موقعیت از نظر شیب سطحی، شیب هیدرولیک و زه‌کشی را دارد؛ این امر باعث می‎شود که آلودگی‎های انباشته شده از تجزیه اجساد در سفره آب زیرزمینی و خاک توزیع شده و از طرفی آب‎ها و فاضلاب‎های نفوذی از شبکه‎های انتقال آب و فاضلاب که به‌طور معمول تا 320 درصد نشت دارند، فرایند تجزیه را مختل و آلودگی‎های آن حتی متوجه فضای بیرونی آرامگاه‎ها خواهد شد.
۴- نوع خاک منطقه مناسب احداث گورستان نبوده زیرا بافت خاک رُسی است که علی‎رغم تخلخل زیاد به‌دلیل ریزی منافذ خاک، مرطوب ماندن همیشگی و کمبود هوا فرایند تبدیل را طولانی می‏نماید و این مسأله با معیارهای علمی در تضاد است؛ این نوع خاک‌ها خصوصا وقتی سطح آب زیرزمینی بالا باشد در برابر امواج زمین لرزه روان‎گرایی یافته و تأسیسات زیرین و قبور را با خطر تخریب و انتشار آلودگی‎ها مواجه می‎سازد؛ عمق دفن‏شدگی از سطح زمین هم بسیار مهم است که در این طرح به شدت افزایش می‎یابد.
5- سطح آب زیرزمینی در این محدوده بالاست و لذا در فصول خاصی که سطح آب افزایش می‏یابد به شدت آلودگی‏ها را توسعه می‏دهد.
۶- و کلام آخر اینکه اجرای این طرح بی عدالتی اجتماعی بوده، با دیگر اجزاء شهر مشهد سازگاری ندارد، با مسأله امنیت روبه رو بوده و مهم‏تر اینکه راه‎های اصولی متعددی برای افزایش سطح معنویت و آشنا ساختن شهروندان با دنیای پس از مرگ وجود دارد که کشاندن گورستان به مرکز کلان‏شهر مشهد شاید بی‏مقدارترین آن‏ها باشد.