تحلیل زیستشناختی اسماعیل کهرم از وضعیت ریزگردها:
لب تشنه هورها، خوزستان را زمینگیر کرد
فاطمه باباخانی
سالهای اول که گرد و غبار خوزستان را فراگرفت، نوشتن اهواز و نام سایر شهرها روی غبار نشسته بر ماشینها برای شهروندی که در پایتخت و سایر شهرها زندگی میکرد، چنان عجیب بود که واکنشهایی را در فضای اجتماعی به وجود میآورد. با این حال، کشانده شدن موج ریزگردها به سایر شهرها و حتی پایتخت، شکلگیری کانونهای گرد وغبار در استانهایی نظیر قزوین و نگرانی از ریزگردهای سمی در گاوخونی در کنار هزاران معضل دیگر نظیر نشست زمین در تهران و سایر مناطق و خشک شدن تالابهای بختگان، هامون و جازموریان مردم را نسبت به شنیدن خبرهای بد واکسینه کرد.
فاطمه باباخانی
سالهای اول که گرد و غبار خوزستان را فراگرفت، نوشتن اهواز و نام سایر شهرها روی غبار نشسته بر ماشینها برای شهروندی که در پایتخت و سایر شهرها زندگی میکرد، چنان عجیب بود که واکنشهایی را در فضای اجتماعی به وجود میآورد. با این حال، کشانده شدن موج ریزگردها به سایر شهرها و حتی پایتخت، شکلگیری کانونهای گرد وغبار در استانهایی نظیر قزوین و نگرانی از ریزگردهای سمی در گاوخونی در کنار هزاران معضل دیگر نظیر نشست زمین در تهران و سایر مناطق و خشک شدن تالابهای بختگان، هامون و جازموریان مردم را نسبت به شنیدن خبرهای بد واکسینه کرد.
این روزها اما قطع شدن آب و برق در خوزستان و مختل شدن حیات شهری در کنار کاهش صادرات نفت نشان میدهد هیچکس نمیتواند از زیر بحرانهای شکل گرفته در استان جنوبی ایران شانه خالی کند. هر آنچه در خوزستان اتفاق میافتد در سایر شهرها نیز اثر خود را خواهد داشت و نمیتوان شرایط زندگی مردمان ساکن در شریان انرژی ایران را به راحتی نادیده گرفت. اما برای رفعاین معضل چه باید کرد؟ چرا خوزستانیها باید گردوغبار را بهعنوان مهمان ناخوانده بپذیرند؟ و آیا در شرایطی که خاورمیانه در آن به سر میبرد میتوان از دیپلماسی در رفع بحران ریزگرد سخن گفت؟
اسماعیل کهرم، مشاور معصومه ابتکار در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید: «خوزستان به لحاظ موقعیت جغرافیایی در نقطهای قرار دارد که همجوار با عراق و تالاب هورالعظیم است.» وی اضافه میکند: «هور به معنای تالاب و عظیم نیز معنای خود را دارد. بخش بزرگی از این تالاب در عراق قرار دارد و در زمان جنگ از سوی صدام حسین خشک شد تا ایران نتواند از سمت آن به خاک این کشور پیشروی داشته باشد.»مشاور معصومه ابتکار ادامه میدهد: «قرار گرفتن خوزستان و اهواز در نقطهای که از ریزگردهای غربی و ریزگردهای داخلی متاثر میشوند، این استان را در شرایط بغرنجی قرار داده است.» وی با اشاره بهاینکه ۸۵ درصد ریزگردها منشا خارجی دارد، یادآور میشود: «براساس تصاویر ماهوارهای ۴۲ الی ۴۳ لکه بحرانی در شمال آفریقا، سوریه، عراق، عربستان و ترکیه قرار دارد که با وزش باد، گرد و خاک از این لکهها بلند و با توجه به اینکه از چه جهت و با چه قدرتی وزیده میشوند، واردایران شده و کشورمان و بهویژه خوزستان را تحتتاثیر قرار میدهند.»
در بعد داخلی آیا میتوان سدسازی را عامل وضعیت بحرانی خوزستان دانست؟ کهرم در این باره نیز میگوید: «سدها یکی از عوامل ایجاد این شرایط هستند. سدها باعث میشوند رودخانهها در پایین دست خشک و در نتیجه بستر آنها به نقطه بحرانی تبدیل شود. جادهسازی و جنگلزدایی از دیگر عوامل ایجاد کانونهای داخلی به شمار میروند. اگر در اهواز و خوزستان جنگلهایی که سابق وجود داشت را شاهد بودیم، بحرانی به نام ریزگرد به وجود نمیآمد؛ کمااینکه در تهران نیز اگر در ارتفاع بالای ۱۸۰۰ متر پوشش گیاهی و جنگلی بود، شاهد ریزگرد نبودیم، زیرا هر هکتار جنگل میتواند ۷.۵ تن ریزگرد را به خود جذب کند.»
در حال حاضر خاورمیانه در تب و تاب جنگهای متعدد داخلی بهسر میبرد. در این شرایط آیا میتوان از دیپلماسی سخن گفت؟ کهرم در این خصوص نیز اظهار میکند: دراین شرایط که عراقیها درگیر مسائلی مانند بمبگذاریهای انتحاری و داعش هستند، گرد و غبار آخرین چیزی است که مردم به آن فکر میکنند. در سوریه وضعیت بدتر است و در این کشور ۷۲ ملت با هم درگیر هستند. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم دراین شرایط بشار اسد به فکر بحران ریزگردها باشد. به قولی «خانه از پای بست ویران است، خواجه در فکر نقش ایوان است!» وی اضافه میکند: «ترکیه که وضع باثباتی دارد ۱۱ سد روی دجله و فرات ساخته است و اجازه نمیدهد آبی وارد عراق شود. این آبها قبلا زمینهای عراق را سیراب میکردند ولی در حال حاضر جلوی آنها گرفته شده است. چنین رویههایی به بحران ریزگرد دامن زده و به تبع آن خوزستان و شهرهای دیگر ایران را نیز دچار شرایط ویژه کرده است.»
لزوم اقدامات هماهنگ و همراستا
در همین حال اما، رئیس اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان نیز دربارهاین گفته فعالان محیطزیست که عدم رهاسازی آب از سدها دراین استان موجب ایجاد کانونهای ریزگردها شده است، به «دنیای اقتصاد» میگوید: «نظر فعالان محیطزیست درست است. ریزگردها ریشه در عوامل متعددی دارند که بخشی از آن به خشکسالی سالهای اخیر بازمیگردد. این امر بهدنبال خود کاهش سیلابها را به همراه داشته و در نهایت با عدم رهاسازی آب، کانونهای ریزگرد شکل گرفتهاند.»شهریار بذرکار، در نظر گرفتن بستهای از اقدامات را برای مدیریت بحرانهای فعلی در این استان خواستار میشود و میگوید: «نهالکاری و مالچپاشی تنها در برخی مناطق امکانپذیر است اما برای کنترل فرسایش بادی و ریزگردها، ما به مجموعهای از فعالیتها نیازمندیم. در برخی عرصهها به واسطه خاک قلیایی و نمک بالا نمیتوانیم نهال کاری را انجام دهیم و باید روشهای دیگری تدارک دیده شوند.»وی اضافه میکند: «دراین تردیدی نیست که عمده کانونهای گرد و غبار دراین استان نیاز به آب دارند و این امر یک واقعیت انکارناپذیر است. ما مناطقی به نام هور را در این استان داریم که شامل زمینهای پست میشود. هورها در گذشته از سیلابها مشروب شده و در فصول پاییز، زمستان و بهار مرطوب بودند. خشکسالیهایی که در استان خوزستان اتفاق افتاد در کنار اقدامات عمرانی سبب شد مسیلهای این اراضی برای دریافت سیلاب و رطوبت سد شود.»
این مقام مسوول ادامه داد: «ما باید موانعی که موجب جلوگیری از دریافت رطوبت توسط هورها میشود را رفع و رجوع کنیم. استفاده از سیلابها و بارشها و امکان تامین آب از مناطق نزدیک از دیگر راهکارهاست که باید در حوزه مدیریت آب صورت گیرد.» پس از سفر اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری به خوزستان، مدیریت کانونهای گردو غبار و ریزگرد در این استان به وزارت نیرو و سازمان جنگلها سپرده شده است؛ بااین حال فقدان ارتباطات بینبخشی همواره در ایران موجب عدم شکلگیری اقدامات هماهنگ برای رفع مشکلات در حوزههای مختلف بوده است. آیا دراینباره ستادی قرار است تشکیل شود؟ بذرکار در این خصوص توضیح میدهد: «ستاد در سطح ملی شکل گرفته و در سطح استان نیز آن را تشکیل میدهیم و فعال خواهیم کرد تا بتوانیم به حل ریشهای این مساله دست پیدا کنیم و کانونهای گردو غبار به وضعیت پیشین خود بازگردند.»
ارسال نظر