چرارسانههایبینالمللی،ایرانرابهعنوانمقصد۲۰۱۶معرفیمیکنند؟
همه چشم ها به سوی ایران است
پرستو فخاریان
سالهای سال ایران مورد سختترین هجمههای رسانهای غرب قرار میگرفت؛ هجمههایی که بزرگترین بهانه برای عدم توسعه گردشگری کشور عنوان میشد. رسانههای مختلف خارجی، چهرهای سیاه از ایران نشان میدادند و عمدهترین تاثیر این تصویر، از کشورمان بر اذهان گردشگران بالقوهای بود که با دیدن از سفر به ایران پشیمان میشدند. با این همه ایران همواره بهعنوان یکی از مراکز عمده تمدن بشری، برای فرهنگدوستان و تاریخدوستان مقصدی قابل تامل به شمار میآید؛ گواه این مطلب آن است که که تعداد اندکی از گردشگران خارجی به هرحال از سد سیاه تبلیغات علیه ایران میگذشتند و به این مقصد تاریخی پا میگذاشتند.
سالهای سال ایران مورد سختترین هجمههای رسانهای غرب قرار میگرفت؛ هجمههایی که بزرگترین بهانه برای عدم توسعه گردشگری کشور عنوان میشد. رسانههای مختلف خارجی، چهرهای سیاه از ایران نشان میدادند و عمدهترین تاثیر این تصویر، از کشورمان بر اذهان گردشگران بالقوهای بود که با دیدن از سفر به ایران پشیمان میشدند. با این همه ایران همواره بهعنوان یکی از مراکز عمده تمدن بشری، برای فرهنگدوستان و تاریخدوستان مقصدی قابل تامل به شمار میآید؛ گواه این مطلب آن است که که تعداد اندکی از گردشگران خارجی به هرحال از سد سیاه تبلیغات علیه ایران میگذشتند و به این مقصد تاریخی پا میگذاشتند.
پرستو فخاریان
سالهای سال ایران مورد سختترین هجمههای رسانهای غرب قرار میگرفت؛ هجمههایی که بزرگترین بهانه برای عدم توسعه گردشگری کشور عنوان میشد. رسانههای مختلف خارجی، چهرهای سیاه از ایران نشان میدادند و عمدهترین تاثیر این تصویر، از کشورمان بر اذهان گردشگران بالقوهای بود که با دیدن از سفر به ایران پشیمان میشدند. با این همه ایران همواره بهعنوان یکی از مراکز عمده تمدن بشری، برای فرهنگدوستان و تاریخدوستان مقصدی قابل تامل به شمار میآید؛ گواه این مطلب آن است که که تعداد اندکی از گردشگران خارجی به هرحال از سد سیاه تبلیغات علیه ایران میگذشتند و به این مقصد تاریخی پا میگذاشتند.
حالا اما پس از گذشت بیش از دو سال از آغاز کار دولت تدبیر و امید و متعاقب توافق تاریخی هستهای، نگاه رسانههای بینالمللی به سمت ایران چرخیده است و در میان پیشنهادهای خود برای سفر در سال جدید میلادی، ایران را معرفی کردهاند. گرچه که در ابتدای سال گذشته میلادی نیز مجله تخصصی Travel & leisure در گزارشی، ایران را در میان 50 مقصد جذاب گردشگری سال 2015 قرار داده و در مورد ایران نوشته بود: «ایران واقع در خاورمیانه از نظر فرهنگی بسیار غنی است. این کشور مدرن چیزهای فراوانی برای ارائه کردن به گردشگران دارد.» این گزارش اضافه کرده بود: «گنجینههای معماری و مکانهایی که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند و آثار باستانی ایران، از جمله بقایای پرسپولیس و مساجد اصفهان و موزه کاخ سلطنتی در تهران، از جاذبههای گردشگری این کشور محسوب میشوند. بازار بزرگ تبریز، باغهای شیراز و شهر کویری یزد نیز از دیگر جاذبههای گردشگری ایران هستند که ارزش بازدید را دارند.» مهمترین نکته این گزارش آن بود که اعلام میکرد در همه شهرهای ایران، ایرانیان صلحجو از گردشگران میزبانی میکنند. در بین رسانههایی که حالا از ایران بهعنوان یکی از مقاصد گردشگری مهم سال 2016میلادی نام میبرند، هم به مجلات تخصصی گردشگری برمیخوریم و هم به رسانههایی نظیر سیانان و لسآنجلس تایمز که به نسبت عمومیتر و فراگیرتر هستند. اما این تغییر نگاه رسانههای تاثیرگذار به ایران بهعنوان یک مقصد جذاب گردشگری چه معنایی میتواند داشته باشد؟
بله، ایران بسیار بیش از گذشته در رسانهها دیده خواهد شد؛ هم در محافل تخصصی و هم در میان عموم مردم جهان که روزانه خودآگاه و ناخودآگاه در معرض اخبار بینالمللی قرار میگیرند. از سوی دیگر وقتی ایران در مجلاتی مانند نشنال جئوگرافیک و Travel & Leisure به مخاطبان معرفی میشود، تنها به این معنی نیست که باید منتظر گردشگران خارجی از آمریکا و اروپا باشیم؛ بلکه معنای آن فراتر از اینهاست. معرفی ایران در چنین مجلات تخصصیای حکایت از یک اجماع جهانی دارد؛ اجماعی در میان متخصصان گردشگری که به این باور رسیدهاند که مردم جهان تاکنون برای بازدید از ایران دچار اهمال بودهاند و شاید حالا این کشور در بهترین جایگاه خود در چند سال اخیر از حیث گردشگری قرار گرفته است.در همین حال، بدیهی است که این دیدهشدن مجازی (در رسانههای مکتوب و شفاهی) به دیدهشدن واقعی نیز خواهد انجامید. بسیاری از فعالان گردشگری در عین ابراز خرسندی از معرفی ایران در رسانههای جهانی، نگرانند که از پس میزبانی از تعداد روزافزون توریستهایی که به ایران سفر میکنند برنیایند. آنها دلایل خود را هم دارند که شاهبیتش «فقدان زیرساخت» است؛ کبود هتلهای 4و 5 ستاره، کمبود نیروی انسانی آموزشدیده، مشکلات حملونقل، نبود سرویسهای بهداشتی مناسب، نگاه سلیقهای برخی ارگانها و نهادها به توریستهای بازدیدکننده از کشورمان و... تنها بخشی از آن چالشهایی است که فعالان گردشگری مطرح میکنند.
شکی نیست که افزایش ورود گردشگران به کشور، علاوهبر آنکه موجب تقریب فرهنگها به هم و شناساندن فرهنگ ایرانی به گردشگران خارجی خواهد شد، نقش قابل ملاحظهای را در اقتصاد بدون نفت کشور ایفا خواهد کرد. کشوری که به بلندای تاریخ -دستکم معاصر- خود سابقه اقتصاد تک محصولی دارد، حالا میخواهد برای خروج از این وضعیت گام جدی بردارد و رسانههای جهانی نیز در این راستا به کمکش آمدهاند. پس اکنون ایران در شرایطی قرار گرفته که شاید بتوان گفت دیگر این شرایط تکرار نخواهد شد؛ فرصتی که تبلیغات رسانههای بینالمللی در اختیار گردشگری ایران قرار داده و در صورت عدم برنامهریزی صحیح از دست خواهد رفت. درواقع موقعیت ایران را میتوان به میزبانی تشبیه کرد که در انتظار مهمانان بسیار است، ولی اسباب پذیراییاش کامل نیست! از این رو، همانطور که کارشناسان و فعالان گردشگری نیز تاکید میکنند، برنامهریزی مناسب و میزبانی درخور از گردشگرانی که در 2016 به ایران میآیند، زمینهساز این خواهد بود که ایران بازهم در سالهای آتی در میان لیست مقاصد مهم بینالمللی قرار گیرد و بهدنبال آن رونق گردشگری استمرار یابد.
سالهای سال ایران مورد سختترین هجمههای رسانهای غرب قرار میگرفت؛ هجمههایی که بزرگترین بهانه برای عدم توسعه گردشگری کشور عنوان میشد. رسانههای مختلف خارجی، چهرهای سیاه از ایران نشان میدادند و عمدهترین تاثیر این تصویر، از کشورمان بر اذهان گردشگران بالقوهای بود که با دیدن از سفر به ایران پشیمان میشدند. با این همه ایران همواره بهعنوان یکی از مراکز عمده تمدن بشری، برای فرهنگدوستان و تاریخدوستان مقصدی قابل تامل به شمار میآید؛ گواه این مطلب آن است که که تعداد اندکی از گردشگران خارجی به هرحال از سد سیاه تبلیغات علیه ایران میگذشتند و به این مقصد تاریخی پا میگذاشتند.
حالا اما پس از گذشت بیش از دو سال از آغاز کار دولت تدبیر و امید و متعاقب توافق تاریخی هستهای، نگاه رسانههای بینالمللی به سمت ایران چرخیده است و در میان پیشنهادهای خود برای سفر در سال جدید میلادی، ایران را معرفی کردهاند. گرچه که در ابتدای سال گذشته میلادی نیز مجله تخصصی Travel & leisure در گزارشی، ایران را در میان 50 مقصد جذاب گردشگری سال 2015 قرار داده و در مورد ایران نوشته بود: «ایران واقع در خاورمیانه از نظر فرهنگی بسیار غنی است. این کشور مدرن چیزهای فراوانی برای ارائه کردن به گردشگران دارد.» این گزارش اضافه کرده بود: «گنجینههای معماری و مکانهایی که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند و آثار باستانی ایران، از جمله بقایای پرسپولیس و مساجد اصفهان و موزه کاخ سلطنتی در تهران، از جاذبههای گردشگری این کشور محسوب میشوند. بازار بزرگ تبریز، باغهای شیراز و شهر کویری یزد نیز از دیگر جاذبههای گردشگری ایران هستند که ارزش بازدید را دارند.» مهمترین نکته این گزارش آن بود که اعلام میکرد در همه شهرهای ایران، ایرانیان صلحجو از گردشگران میزبانی میکنند. در بین رسانههایی که حالا از ایران بهعنوان یکی از مقاصد گردشگری مهم سال 2016میلادی نام میبرند، هم به مجلات تخصصی گردشگری برمیخوریم و هم به رسانههایی نظیر سیانان و لسآنجلس تایمز که به نسبت عمومیتر و فراگیرتر هستند. اما این تغییر نگاه رسانههای تاثیرگذار به ایران بهعنوان یک مقصد جذاب گردشگری چه معنایی میتواند داشته باشد؟
بله، ایران بسیار بیش از گذشته در رسانهها دیده خواهد شد؛ هم در محافل تخصصی و هم در میان عموم مردم جهان که روزانه خودآگاه و ناخودآگاه در معرض اخبار بینالمللی قرار میگیرند. از سوی دیگر وقتی ایران در مجلاتی مانند نشنال جئوگرافیک و Travel & Leisure به مخاطبان معرفی میشود، تنها به این معنی نیست که باید منتظر گردشگران خارجی از آمریکا و اروپا باشیم؛ بلکه معنای آن فراتر از اینهاست. معرفی ایران در چنین مجلات تخصصیای حکایت از یک اجماع جهانی دارد؛ اجماعی در میان متخصصان گردشگری که به این باور رسیدهاند که مردم جهان تاکنون برای بازدید از ایران دچار اهمال بودهاند و شاید حالا این کشور در بهترین جایگاه خود در چند سال اخیر از حیث گردشگری قرار گرفته است.در همین حال، بدیهی است که این دیدهشدن مجازی (در رسانههای مکتوب و شفاهی) به دیدهشدن واقعی نیز خواهد انجامید. بسیاری از فعالان گردشگری در عین ابراز خرسندی از معرفی ایران در رسانههای جهانی، نگرانند که از پس میزبانی از تعداد روزافزون توریستهایی که به ایران سفر میکنند برنیایند. آنها دلایل خود را هم دارند که شاهبیتش «فقدان زیرساخت» است؛ کبود هتلهای 4و 5 ستاره، کمبود نیروی انسانی آموزشدیده، مشکلات حملونقل، نبود سرویسهای بهداشتی مناسب، نگاه سلیقهای برخی ارگانها و نهادها به توریستهای بازدیدکننده از کشورمان و... تنها بخشی از آن چالشهایی است که فعالان گردشگری مطرح میکنند.
شکی نیست که افزایش ورود گردشگران به کشور، علاوهبر آنکه موجب تقریب فرهنگها به هم و شناساندن فرهنگ ایرانی به گردشگران خارجی خواهد شد، نقش قابل ملاحظهای را در اقتصاد بدون نفت کشور ایفا خواهد کرد. کشوری که به بلندای تاریخ -دستکم معاصر- خود سابقه اقتصاد تک محصولی دارد، حالا میخواهد برای خروج از این وضعیت گام جدی بردارد و رسانههای جهانی نیز در این راستا به کمکش آمدهاند. پس اکنون ایران در شرایطی قرار گرفته که شاید بتوان گفت دیگر این شرایط تکرار نخواهد شد؛ فرصتی که تبلیغات رسانههای بینالمللی در اختیار گردشگری ایران قرار داده و در صورت عدم برنامهریزی صحیح از دست خواهد رفت. درواقع موقعیت ایران را میتوان به میزبانی تشبیه کرد که در انتظار مهمانان بسیار است، ولی اسباب پذیراییاش کامل نیست! از این رو، همانطور که کارشناسان و فعالان گردشگری نیز تاکید میکنند، برنامهریزی مناسب و میزبانی درخور از گردشگرانی که در 2016 به ایران میآیند، زمینهساز این خواهد بود که ایران بازهم در سالهای آتی در میان لیست مقاصد مهم بینالمللی قرار گیرد و بهدنبال آن رونق گردشگری استمرار یابد.
ارسال نظر