آموزش و مهارت‌آموزی،  ابزار توانمندسازی زنان
* مژگان عظیمی هاشمی توسعه و پیشرفت پدیده ای فرآیندی و در حال شدن است که ابعاد متفاوت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را شامل می شود. بسیاری از جوامع در حال توسعه با تاخر پیشرفت در این ابعاد را تجربه می کنند و گاهی تغییر در بعد یا ابعادی بر ابعاد دیگر پیشی می‌گیرد. این ناموزونی در فرآیندهای تغییر، انواعی از اختلالات را در نظام اجتماعی پدید می‌آورد که لازم است برای استقرار نظم اجتماعی مطلوب برای کاهش آن‌ها تدبیری اندیشیده شود. خسارت ناشی از نابرابری در توسعه انسانی برنامه ریزان سازمان‌های جهانی توسعه را بر آن داشت تا شاخص توسعه انسانی مبتنی بر نابرابری به مثابه توسعه انسانی حقیقی و بالفعل را مورد توجه قرار دهند که یکی از آن‌ها نابرابری بر حسب جنسیت است. چرا که هدف توسعه انسانی تدارک فرصت‌های برابر برای زندگی بهتر همه انسان‌هاست و اگر بخشی از جامعه از دسترسی به آن محروم شوند این مهم تحقق نخواهد یافت.
نابرابری جنسیتی در سه بعد: بهداشت باروری (نرخ مرگ‌ومیر مادران و باروری نوجوانان)، توانمندسازی (سهم کرسی‌های پارلمانی به نسبت هردو جنس و دستیابی به آموزش متوسطه و عالی هر دو جنس ) و فعالیت اقتصادی (نرخ مشارکت در بازار کار زنان و مردان) وضعیت توسعه یافتگی را مورد واکاوی قرار می‌دهد.
شاخص شکاف جنسیتی به منظور رصد برابری فرصت‌های دو جنس سه مولفه شکاف مشارکت (زنان نسبت به مردان در نیروی کار)، درآمد و پیشرفت در مشاغل قانونگذاری، مقامات ارشد و مدیر و نیروی کار تخصصی و حرفه‌ای را واکاوی می‌نماید . این شاخص به بررسی زمینه دسترسی به منابع و فرصت‌ها می‌پردازد و مقصود آن سطوح منابع و فرصت‌های موجود در کشورها نیست. جمهوری اسلامی ایران در سال 2013 در بین 136 کشور رتبه 130 را کسب نمود که بیانگر عدم‌تعادل‌های جدی در فرصت‌های دسترسی دو جنس است. آنچه که در استعاره‌های علم مدیریت تحت عنوان حصارهای شیشه‌ای یا سقف‌های شیشه ای از آن یاد می‌شود و اشاره به موانع نامرئی در تحرک و ارتقاء شغلی زنان در جامعه است. به نظر می‌رسد که برای افزایش فرصت های عمومی برای نقش‌آفرینی و مشارکت اجتماعی زنان در
برنامه های توسعه پایدار نیازمند توانمندسازی زنان که مستلزم فرآیند آگاهی زنان به نیازها و خواسته‌های خود و جرات یافتن و توانایی عملی کردن خواسته‌های خود است، هستیم. پنج مرحله زیر در موضوع توانمندسازی مورد توجه است.
1.رفاه: تامین رفاه مادی (تغذیه، درآمد، ....) رفع تبعیض بین زنان و مردان
۲.دسترسی: دسترسی به عوامل تولید (زمین ، کار، سرمایه) کارهای مولد درآمد، خدمات و آموزش‌های مهارت‌زا (استخدام و تولید)
3.آگاهی:آگاهی زنان به منشاء مشکلات مربوط به نقش‌های جنسیتی
۴.مشارکت:شرکت زنان در تمام فعالیت‌های مربوط به خود
5.کنترل:توازن قدرت زنان و مردان
آموزش و مهارت‌آموزی ابزار زیربنایی فرآیند توانمندسازی زنان است و آثاری چون: افزایش بهره‌وری و توان کسب درآمد به ویژه برای فقرا و آسیب‌دیدگان، افزایش قدرت چانه‌زنی فقرا، افزایش آگاهی و اعتمادبه‌نفس، آگاهی از قوانین و حقوق اجتماعی و استفاده از منابع اقتصادی مانند مشاغل، زمین، اعتبار واطلاعات را به همراه دارد.
*عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی،
دکترای جامعه شناسی اقتصادی و توسعه