اروپا می‌خواهد سر ما را زیر آب کند
«یانی‌ورو فاکیس»، وزیر دارایی یونان، در مصاحبه‌ای چالشی با اشپیگل از این سخن می‌گوید که چرا سیاست ریاضت شکست خورده است. او می‌گوید شرایط کمک به یونان همچون «شکنجه با آب» است. وی می‌گوید اروپا می‌خواهد ما را غرق کند، اما با کمک‌های قطره‌چکانی خود هر از گاه جانی دوباره به ما می‌دهد. آقای وزیر، شما سیاست کمک مالی اروپا به یونان را همچون «شکنجه با آب» توصیف کرده‌اید. منظور شما از این عبارت دقیقا چیست؟
طی ۵ سال گذشته، یونان در معرض اقدامات ریاضتی بود که نمی‌توانست تحت هیچ شرایطی به آنها عمل کند. یک جورهایی کشور ما تحت فشار بود که زیر آب برود. پیش از اینکه کاملا غرق شویم اندکی پول به‌صورت قطره‌چکانی به ما داده می‌شد تا جانی دوباره بگیریم. دوباره ما را با فشار زیر آب می‌راندند و باز همان آش و همان کاسه بود. هدف من پایان دادن به این وحشت دائمی از خفگی است.
آیا واقعا فکر می‌کنید «شکنجه با آب» استعاره مناسبی برای بسته نجات اروپا است؟
خُب، توانسته توجه شما را جلب کند. مگه نه؟ پس موثر بوده.
شما بسته کمک‌های اروپا را با شکلی از شکنجه مقایسه می‌کنید که سیا در مورد زندانیان خود به‌کار می‌گرفت، اما بر یونان پول بارید نه آب.
آن پول برای کمک به بانک‌ها بود به ویژه بانک‌هایی در آلمان و فرانسه تا مانع از ضرر دادن آنها شود.
اگر یونان این کمک‌ها را دریافت نکرده بود بدبخت می‌شد.
واقعیت این است که ۹۰ درصد از آن پول‌ها هرگز به یونان نرسید.
به استعاره شما بازگردیم. آن شکنجه‌گری که شما را به زیر آب می‌فرستد کیست؟
تروئیکای تکنوکرات‌ها به‌صورت دوره‌ای به یونان فرستاده می‌شوند تا برنامه‌های غیرقابل اجرا را به اجرا در آورند. تکنوکرات‌ها نماینده کمیسیون اروپایی، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین‌المللی پول هستند. آنها نمایندگانی را به یونان می‌فرستند تا برنامه‌های کاملا مخرب و ویرانگر را اجرا کرده و رصد کنند.
شما درباره مقام‌هایی صحبت می‌کنید که به کشورتان آمدند تا به وظایف خود عمل کنند.
و آدم‌های خوبی هم بودند. اما آنها آمده بودند تا برنامه‌هایی را در کشورم اجرا کنند که موجب آسیب‌های گسترده شد. می‌دانیم که معدود آدم‌های خوبی هم در سیا بودند که بر خلاف میل شان در بازجویی همراه با «شکنجه با آب» حضور می‌یافتند و کار خود را با معمای اخلاقی وحشتناکی پایان دادند.
شما می‌گویید که اقدامات ریاضتیِ مورد حمایت مرکل یونان را ویران کرده است.
این مساله‌ای کاملا متفاوت است. سوال شما این مساله را به ذهن متبادر می‌سازد که یونان می‌خواهد باعث دامن زدن به شکاف و برخورد در اروپا شود. من این اشاره را نمی‌توانم بپذیرم و نخواهم پذیرفت. من به‌عنوان وزیر دارایی وظیفه دارم احساسات ضد آلمانی در یونان را مهار کنم. من در سطحی کاملا عینی استدلال می‌کنم. می‌گویم اقدامات ریاضتی کاری برای ما نکرده است و هیچ کاری هم برای حل مشکلات یونان نخواهد کرد؛ در واقع، این اقدامات همه چیز را بر هم می‌زند. من مایلم آلمان در طرحی مارشال‌گونه برای بازسازی یونان و سایر کشورهای پیرامون مشارکت کند. معتقدم که طرح مرکل برای اروپا طرحی عالی خواهد بود.
شما دولتی ائتلافی با «پانوس کامنوس»، پوپولیست راستگرا، و حزب او «یونانیان مستقل» شکل داده‌اید. چرا؟
من به‌عنوان وزیر دارایی یونان با هر گونه هراس‌افکنی مخالفم. اگر هر یک از اعضای دولت ما نظر مخالفی در مورد این موضوعات بیان کند از نظر من واقعا کاری پریشان‌کننده است. متاسفانه، اقدامات ریاضتی در بسیاری از کشورهای اروپایی منجر به افزایش چشمگیر حمایت مردمی از جناح راست شده است. این را خطر بزرگی برای اروپا می‌دانم.
پس چرا ائتلافی با این افراد تشکیل دادید؟
معلوم است که این کارآمدی دموکراسی را نشان می‌دهد. ترجیح می‌دهیم اکثریتی قاطع داشته باشیم اما رأی‌دهندگان یونانی تصمیم متفاوتی گرفتند.
شما آلترناتیوهایی مانند حزب لیبرال جناح چپ «تو پوتامی» (رودخانه) داشتید که حزبی میانه‌رو و طرفدار اروپا است.
این به نفع کشور ما و به نفع اروپا بود که به سرعت دولتی شکل بدهیم. مذاکرات طولانی‌مدت برای ائتلاف فاجعه‌بار بود. افزون بر این، بگذارید به شما بگویم که «تو پوتامی» چپگرا بودن خود را رد می‌کند.
طی رقابت‌های انتخاباتی، شریک ائتلافی شما «کامنوس»- که اکنون وزیر دفاع یونان است- می‌گفت اروپا به دست نئونازی‌های آلمانی اداره می‌شود.
این ایده‌ای است که بی‌تردید من سهمی در آن ندارم.
شما وضع فعلی خود را مدیون شریک ائتلافی‌تان «کامنوس» هستید. او شما را به قدرت آورد.
درست نیست. رای‌دهندگان یونانی بودند که مرا به قدرت آوردند.
هوچی‌های جناح چپ هم در آلمان در حال برتری هستند، اما نه به دلیل اقدامات ریاضتی. بر عکس، آنها مدعی‌اند که کمک‌های مالی به یونان هزینه گزافی بر گُرده مالیات‌دهندگان آلمانی تحمیل کرده است.
آلمانی‌ها باید بدانند که پولشان کمک به بانک‌ها بود نه به یونان. من با این ایده آنها سهیم هستم که این یک اقدام خطا بود. آن پول در حفره‌های سیاه ناپدید شده است. در آینده، باید تضمین کنیم که به شکل پایداری سرمایه‌گذاری می‌شود.
در مقایسه با اسپانیا و پرتغال، یونان از کاهش بدهی‌ها نفع برده است. آیا شما می‌توانید درک کنید که یک بی‌میلی خاص برای ریختن پول به کشور شما وجود دارد؟ یونان مثل این ضرب‌المثل می‌ماند: سطلی پر از سوراخ.
هدفمان گرفتن آن سوراخ‌ها است.
مهم‌تر از همه، شما خواستار یک کاهش بدهی اساسیِ دیگر هستید.
همگان می‌دانند که یونان هرگز نخواهد توانست بار بدهی‌های فعلی را بدون معامله‌ای جدید بر دوش بکشد. این به نفع همه طرف‌های درگیر است که این واقعیت را بپذیرند. ساختاربندی دوباره به بدهی‌ها اقتصاد یونان را در وضعی قرار می‌دهد که بتواند خود را بازسازی کند. این به نفع آلمانی‌ها و بقیه اروپا هم خواهد بود.