ذکر احوال حاکمان و استانداران خراسان در دوره قاجاریه – بخش ۱۳
هادی پژوهش با مرگ امیرکبیر و تکیه زدن میرزاآقاخان نوری بر مسند صدارت قاجار، تمامی تلاشهای امیرکبیر برای اِعمال حاکمیت ایران بر شهرهایی چون هرات و قندهار بینتیجه ماند؛ چراکه میرزاآقاخان نوری هم جهت با سیاست انگلیس حرکت میکرد. حتی به کهندلخان، حاکم قندهار این جرأت را بخشید که در سال ۱۲۶۸ به هرات لشکرکشی کند؛ اما هجوم او به هرات نتیجهای دربرنداشت و در سال ۱۲۶۹ از صید محمدخان، حاکم هرات شکست خورد. سپاه حسامالسلطنه، استاندار خراسان پس از فتح هرات چون به عنوان فاتح وارد هرات شد در پی این فتح، انگلیس که منافع خود را در خطر دید به دولت ایران اعلان جنگ داد و ناوگان انگلیسی مرکب از هشت کشتی جنگی وارد خلیج فارس شده و جزیره خارک را تصرف کرد و سپس از طریق بوشهر وارد خاک ایران شد و بعد از آن نیز به خوزستان حمله کرد.
هادی پژوهش با مرگ امیرکبیر و تکیه زدن میرزاآقاخان نوری بر مسند صدارت قاجار، تمامی تلاشهای امیرکبیر برای اِعمال حاکمیت ایران بر شهرهایی چون هرات و قندهار بینتیجه ماند؛ چراکه میرزاآقاخان نوری هم جهت با سیاست انگلیس حرکت میکرد. حتی به کهندلخان، حاکم قندهار این جرأت را بخشید که در سال 1268 به هرات لشکرکشی کند؛ اما هجوم او به هرات نتیجهای دربرنداشت و در سال 1269 از صید محمدخان، حاکم هرات شکست خورد. سپاه حسامالسلطنه، استاندار خراسان پس از فتح هرات چون به عنوان فاتح وارد هرات شد در پی این فتح، انگلیس که منافع خود را در خطر دید به دولت ایران اعلان جنگ داد و ناوگان انگلیسی مرکب از هشت کشتی جنگی وارد خلیج فارس شده و جزیره خارک را تصرف کرد و سپس از طریق بوشهر وارد خاک ایران شد و بعد از آن نیز به خوزستان حمله کرد.
ناصرالدین شاه که دید توان مقابله با انگلیسیها را ندارد، صلح نمود و دستور تخلیه هرات را داد؛ اما حسامالسلطنه مصمم به حفظ هرات بود و حاضر به تخلیه آن نشد و به شاه اعلام کرد که از انگلیسیها خوفی نداشته باشد؛ چون آنها فراتر از بوشهر اقدامی نمیتوانند، انجام دهند ولی با دسیسههای میرزاآقاخان نوری روبهرو شد. وی که تصمیم گرفته بود هرات را به دولت انگلیس واگذارکند در جواب حسامالسلطنه مینویسد: «معلوم میشود شما را خیال سلطنت و پادشاهی بهسر افتاده که به هرات مانده، جواب تعلیقه دولت را این طور دادهاید، اگر خود را جزو دولت ایران و خیرخواه پادشاه میدانید بهزودی هرات را تخلیه نموده به مشهد برگردید.»
این فتح در صورتی انجام گرفت که در سال 1269 میرزاآقاخان نوری با انگلستان معاهدهای را به امضا رسانیده بود که طی آن، دولت ایران پذیرفته بود که از هر نوع دخالتی در امور داخلی هرات دوری کند و از ادعای حاکمیت بر آن دست بردارد. خان نوری، «قرارنامه» 1269 را در سلب حاکمیت ایران بر هرات و ابطال تمام حقوق ایران مهر کرد. مسأله بارز و قابلتوجه خیانت میرزاآقاخان نوری است؛ چرا که در جدایی هرات از ایران نیز میرزا آقاخان نوری نقش مستقیم داشت. تا زمانی که امیر کبیر زنده بود، انگلیسیها از جدا کردن هرات از پیکره ایران عاجز بودند، دیری نگذشت که میرزاآقاخان فقط 13 ماه پس از قتل امیر، مُهر خود را بر پای تعهد نامه تحویل هرات زد و بر ادعاهای چند ساله ایران خط بطلان کشید. در پی فتح هرات توسط حسامالسلطنه در سال 1237 معاهدهای بین ایران و انگلیس با وساطت فرانسه در پاریس، در 15 فصل به امضای نمایندگان طرفین رسید که به معاهده پاریس مشهور شده است. در این معاهده به موجب فصول پنجم، ششم و هفتم، دولت ایران تعهد کرد که هرات را از قشون خود خالی کند و هیچ ادعایی نسبت به هرات و تمامی خاک افغانستان نداشته باشد و هیچگونه علامت اطاعت از قبیل سکه و خواندن خطبه به نام شاه مطالبه ننماید و هرات را مستقل بشناسد. عهدنامه پاریس ضربت شدید دیگری بر پیکر استقلال سیاسی و اقتصادی ایران بود، چنانکه به موجب این عهدنامه هرات به کلی از ایران مجزا گردید و افغانستان هم به اسم استقلال از تحت حاکمیت ایران بیرون رفت. پس از عهد نامه پاریس، سردارسلطان احمدخان در رمضان 1273، وارد هرات شد و همین که حکومت را در دست گرفت، به نام ناصرالدین شاه خطبه خواند و یک نفر ایرانی به نام سیدابوالحسن شاه را به وزارت خود برگزید.
انگلیسیها با فرستادن هیأتی سعی در رام کردن او داشتند؛ اما احمدخان چون از انگلیسیها متنفر بود، از برقراری هرگونه رابطه با آنها خودداری کرده و هیأت مزبور را برگرداند. سلطان احمدخان در سال ۱۲۷۷، فراه را به تصرف خود درآورد و درصدد اشغال قندهار بود و قصد داشت تا سلطنت افغانستان را از تصرف دوست محمدخان خارج کند و آنجا را جزو دولت ایران کند. با توجه به این اهداف احمد خان، انگلیسیها مصمم شدند تا با تحریک و تشویق دوستمحمدخان، جلوی توسعهطلبیهای او را بگیرند. دوستمحمدخان نیز با حمایت انگلیسیها نخست در سال ۱۲۷۹، فراه را تصرف کرد. احمدخان از ناصرالدین شاه تقاضای مساعدت کرد؛ اما انگلیسیها متذکر شدند که براساس معاهده پاریس، دولت ایران حق مداخله ندارند و مانع کمک ایران به سلطان احمدخان شد. تا روزی که سردارسلطان احمدخان زنده بود، مانع دستیابی دوستمحمدخان به هرات بود و تنها بعد از درگیریهای فراوان مجبور به پرداخت مالیات به کابل شد؛ اما با مرگ وی در سال ۱۲۷۹ و جانشینی شهنوازخان به جای پدر، زمینه برای تصرف هرات به وسیله دوست محمدخان فراهم شد و توانست در سال ۱۲۸۰ هرات را فتح کرده و جدایی کامل هرات از ایران را رقم زد. بر این اساس میتوان گفت که در تاریخ معاصر ایران از سال ۱۲۱۰ تا ۱۲۸۰ تنها چند مرد جنگی و سیاستمدار وجود داشت که تلاشهای بیشماری برای اقتدار و حفظ قلمروی ایران انجام دادند که از جمله آنان میتوان از آقامحمدخان قاجار نام برد که در عین استبداد رأی و قساوتی که داشت با شجاعت و دلیری در حفظ حریم ایران کوشید، عباسمیرزا نیز دیگر مرد لایق و نامی دوره قاجاریه است که برای تسلط ایران به هرات و افغانستان و حفظ قفقاز تلاشهای بیوقفهای انجام داد، هر چند که به نتیجه دلخواه خود نرسید پس از او فرزندش محمد شاه تلاشهای بیشماری برای تسلط بر هرات انجام داد که زحمات او با دخالت انگلستان بینتیجه ماند و امیرکبیر که یکی دیگر از شخصیتهای لایق در دوره قاجار است با سیاست و تدبیر و بدون جنگ توانست به راحتی بر هرات تسلط یابد و همچنین حسامالسلطنه، عموی ناصرالدین شاه و استاندار خراسان بود که با شجاعت و رشادت جلوی زیادهخواهیهای انگلیسیها ایستاد و هرات را علیرغم فشار داخلی وخارجی حفظ کرد.
ناصرالدین شاه که دید توان مقابله با انگلیسیها را ندارد، صلح نمود و دستور تخلیه هرات را داد؛ اما حسامالسلطنه مصمم به حفظ هرات بود و حاضر به تخلیه آن نشد و به شاه اعلام کرد که از انگلیسیها خوفی نداشته باشد؛ چون آنها فراتر از بوشهر اقدامی نمیتوانند، انجام دهند ولی با دسیسههای میرزاآقاخان نوری روبهرو شد. وی که تصمیم گرفته بود هرات را به دولت انگلیس واگذارکند در جواب حسامالسلطنه مینویسد: «معلوم میشود شما را خیال سلطنت و پادشاهی بهسر افتاده که به هرات مانده، جواب تعلیقه دولت را این طور دادهاید، اگر خود را جزو دولت ایران و خیرخواه پادشاه میدانید بهزودی هرات را تخلیه نموده به مشهد برگردید.»
این فتح در صورتی انجام گرفت که در سال 1269 میرزاآقاخان نوری با انگلستان معاهدهای را به امضا رسانیده بود که طی آن، دولت ایران پذیرفته بود که از هر نوع دخالتی در امور داخلی هرات دوری کند و از ادعای حاکمیت بر آن دست بردارد. خان نوری، «قرارنامه» 1269 را در سلب حاکمیت ایران بر هرات و ابطال تمام حقوق ایران مهر کرد. مسأله بارز و قابلتوجه خیانت میرزاآقاخان نوری است؛ چرا که در جدایی هرات از ایران نیز میرزا آقاخان نوری نقش مستقیم داشت. تا زمانی که امیر کبیر زنده بود، انگلیسیها از جدا کردن هرات از پیکره ایران عاجز بودند، دیری نگذشت که میرزاآقاخان فقط 13 ماه پس از قتل امیر، مُهر خود را بر پای تعهد نامه تحویل هرات زد و بر ادعاهای چند ساله ایران خط بطلان کشید. در پی فتح هرات توسط حسامالسلطنه در سال 1237 معاهدهای بین ایران و انگلیس با وساطت فرانسه در پاریس، در 15 فصل به امضای نمایندگان طرفین رسید که به معاهده پاریس مشهور شده است. در این معاهده به موجب فصول پنجم، ششم و هفتم، دولت ایران تعهد کرد که هرات را از قشون خود خالی کند و هیچ ادعایی نسبت به هرات و تمامی خاک افغانستان نداشته باشد و هیچگونه علامت اطاعت از قبیل سکه و خواندن خطبه به نام شاه مطالبه ننماید و هرات را مستقل بشناسد. عهدنامه پاریس ضربت شدید دیگری بر پیکر استقلال سیاسی و اقتصادی ایران بود، چنانکه به موجب این عهدنامه هرات به کلی از ایران مجزا گردید و افغانستان هم به اسم استقلال از تحت حاکمیت ایران بیرون رفت. پس از عهد نامه پاریس، سردارسلطان احمدخان در رمضان 1273، وارد هرات شد و همین که حکومت را در دست گرفت، به نام ناصرالدین شاه خطبه خواند و یک نفر ایرانی به نام سیدابوالحسن شاه را به وزارت خود برگزید.
انگلیسیها با فرستادن هیأتی سعی در رام کردن او داشتند؛ اما احمدخان چون از انگلیسیها متنفر بود، از برقراری هرگونه رابطه با آنها خودداری کرده و هیأت مزبور را برگرداند. سلطان احمدخان در سال ۱۲۷۷، فراه را به تصرف خود درآورد و درصدد اشغال قندهار بود و قصد داشت تا سلطنت افغانستان را از تصرف دوست محمدخان خارج کند و آنجا را جزو دولت ایران کند. با توجه به این اهداف احمد خان، انگلیسیها مصمم شدند تا با تحریک و تشویق دوستمحمدخان، جلوی توسعهطلبیهای او را بگیرند. دوستمحمدخان نیز با حمایت انگلیسیها نخست در سال ۱۲۷۹، فراه را تصرف کرد. احمدخان از ناصرالدین شاه تقاضای مساعدت کرد؛ اما انگلیسیها متذکر شدند که براساس معاهده پاریس، دولت ایران حق مداخله ندارند و مانع کمک ایران به سلطان احمدخان شد. تا روزی که سردارسلطان احمدخان زنده بود، مانع دستیابی دوستمحمدخان به هرات بود و تنها بعد از درگیریهای فراوان مجبور به پرداخت مالیات به کابل شد؛ اما با مرگ وی در سال ۱۲۷۹ و جانشینی شهنوازخان به جای پدر، زمینه برای تصرف هرات به وسیله دوست محمدخان فراهم شد و توانست در سال ۱۲۸۰ هرات را فتح کرده و جدایی کامل هرات از ایران را رقم زد. بر این اساس میتوان گفت که در تاریخ معاصر ایران از سال ۱۲۱۰ تا ۱۲۸۰ تنها چند مرد جنگی و سیاستمدار وجود داشت که تلاشهای بیشماری برای اقتدار و حفظ قلمروی ایران انجام دادند که از جمله آنان میتوان از آقامحمدخان قاجار نام برد که در عین استبداد رأی و قساوتی که داشت با شجاعت و دلیری در حفظ حریم ایران کوشید، عباسمیرزا نیز دیگر مرد لایق و نامی دوره قاجاریه است که برای تسلط ایران به هرات و افغانستان و حفظ قفقاز تلاشهای بیوقفهای انجام داد، هر چند که به نتیجه دلخواه خود نرسید پس از او فرزندش محمد شاه تلاشهای بیشماری برای تسلط بر هرات انجام داد که زحمات او با دخالت انگلستان بینتیجه ماند و امیرکبیر که یکی دیگر از شخصیتهای لایق در دوره قاجار است با سیاست و تدبیر و بدون جنگ توانست به راحتی بر هرات تسلط یابد و همچنین حسامالسلطنه، عموی ناصرالدین شاه و استاندار خراسان بود که با شجاعت و رشادت جلوی زیادهخواهیهای انگلیسیها ایستاد و هرات را علیرغم فشار داخلی وخارجی حفظ کرد.
ارسال نظر