نسوان جریده‌نویس
آیت وکیلیان نهضت مشروطیت ایران که با انتشار مقالات انقلابی در مطبوعات و جنبش‌های نسبتا سازمان یافته مردم، نحله‌ها، طبقات و گروه‌های متکثر جامعه ظهور کرد، فرآیند جدیدی برای زنان پیشرو ایران مهیا کرد تا در پس مبارزه با استبداد، فریاد محرومیت و محدودیت سیاسی و اجتماعی خود را در صفحات روزنامه‌ها سر دهند. بیشتر فعالیت زنان در زمینه تاسیس نهادهای آموزشی چون مدارس دخترانه بود و نطفه روزنامه‌نگاری زن ایرانی در همین مراکز آموزشی بسته شد. روزنامه‌نگاری زنان، مصائب فراوانی از سوی عناصر دربار، سیاسیون محافظه کار و سنت گرایان متعصب بر شانه‌های ظریف خود تحمل کرد تا از دیوارهای نفوذناپذیر عقاید و باورهای کهنه، روزنه‌ای بگشاید و عرصه جدیدی از آگاهی اجتماعی را به مردم و جامعه زنان برساند. فعالان حقوق زنان که بعدها هسته مرکزی جنبش‌های آزادی‌خواهانه زنان ایران را رهبری کردند و آثارشان در مطبوعات آن سال‌ها به چاپ رسید، پایه گذار نخستین مطبوعات اختصاصی زنان بودند. سهم مشروطه‌خواهانی چون جمال‌الدین واعظ اصفهانی و ملک‌المتکلمین با سخنرانی‌های مهیج خود در پیشبرد نهضت آزادی‌خواهی و حرفه روزنامه‌نگاری زنان را نمی‌توان نادیده انگاشت. نویسندگان و شاعرانی چون صوراسرافیل، عارف قزوینی، ایرج میرزا، میرزاده عشقی، دهخدا، ملک‌الشعرای بهار، پروین اعتصامی و برخی دیگر که با سروده‌های انقلابی و نوشته‌های نقادانه خود سهم بسزایی در تسریع روند انقلابی گری مشروطیت داشتند، جزو نخستین افرادی بودند که پای زنان را به صفحه مطبوعات ایران گشودند. فعالیت سیاسی و نشر اعلامیه‌ها و شب نامه‌های مخصوص زنان، راه را برای آغاز کار روزنامه نویسی زنان مهیا ساخت. زنانی که در انجمن‌های سری و نیمه سری فعالیت داشتند، محرکان اصلی این رکن دموکراتیک بودند.
مجله دانش
مجله «دانش» اولین نشریه اختصاصی زنان ایران بود که در سال 1289 (چهار سال پس از انقلاب مشروطه) به صاحب امتیازی «خانم دکتر کحال» منتشر شد. خانم کحال عنوان اولین روزنامه‌نگار زن ایرانی هم در کارنامه فکری و فرهنگی خود دارد. کحال با توجه به حساسیت‌هایی که نسبت به مشارکت اجتماعی، سیاسی و مدنی زنان در جامعه وجود داشت آگاه بود، و تاکید کرد که مجله دانش «به کلی از پلتیک و سیاست مملکتی سخن نمی‌راند». با انتشار مجله دانش انتقاداتی نیز از سوی فعالان حقوق زنان به رویکرد مجله، به دلیل عدم انعکاس مبارزات انجمن‌ها و تشکل‌های سیاسی و اجتماعی زنانی که در جهت تحریم کالاهای وارداتی و ترویج منسوجات وطنی فعالیت داشتند، صورت گرفت. دانش، مبنایی برای روزنامه‌نگاری زنان در ایران شد و در ادامه با مشکلات مالی که گریبانگیر مجله شد، به محاق رفت.
روزنامه شکوفه
بعد از طلوع اولین مجله تخصصی زنان و غروب استیصال گونه آن، «شکوفه» سربرآورد. این روزنامه به صاحب امتیازی و سردبیری« مریم عمید سمنانی» «مزین‌السلطنه» در تهران منتشر می‌شد. زیر عنوان روزنامه، سیاست کلی آن نوشته شده بود: «روزنامه‌ای است اخلاقی و ادبی، حفظ الصحه اطفال، خانه داری، بچه داری، مسلک مستقیمش تربیت دختران و تصفیه اخلاقی زنان است». مشی روزنامه علاوه بر مباحثی چون تساوی حقوق زن و مرد، به موضوعاتی چون مدارس دخترانه، ضرورت سوادآموزی دختران، مخالفت با ازدواج‌های زودرس و مواردی از این قبیل می‌پرداخت. تا سال سوم انتشار، این رویکرد ادامه داشت، از سال سوم به بعد جایگاه روزنامه تغییری ایدئولوژیک کرد. روزنامه عملا به ارگان رسمی «انجمن همت خواتین» تبدیل شد. این رویکرد جدید، سیاست نشریه را حول محور مباحثی چون استقلال ملی، تحریم کالاهای وارداتی، مبارزه با نفوذ بیگانگان و مسائل سیاسی از این دست کشاند. وزارت معارف در ابلاغیه‌ای به مدارس دختران جهت فروش روزنامه مساعدت کرد. از سویی روزنامه منتقدانی در میان زنان و برخی مدیران مدارس داشت. مزین السلطنه درباره انگیزه منتقدان نوشت: «بعضی خانم‌ها و مدیرهای محترم مدارس چنین گمان فرمودند که این روزنامه برای تحصیل امر معاش و تدارک پلو و آش است ودر ماه مبلغ کلی از منافع روزنامه وارد خزانه مبارکه می‌شود.» روزنامه شکوفه آغازگر تحول اساسی در تدوین و نگارش روزنامه‌نگاری زن ایرانی بود. این روزنامه بعد از چهار سال انتشار مداوم و پر‌ثمر، «پس از وقفه چند ماهه ناشی از احتکار کاغذ توسط محتکران»، از ادامه فعالیت باز ماند.
روزنامه زبان زنان
روزنامه زبان زنان به مدیریت «صدیقه دولت‌آبادی» در اصفهان منتشر شد. زبان زنان در ابتدا مانند دیگر نشریات اختصاصی زنان مباحث اولیه چون خانه داری، شوهرداری، بچه داری و این قبیل موارد را سرلوحه کار خود قرار داد، اما در ادامه به تدریج مباحث سیاسی روز را سوژه کرد. زبان زنان علاوه بر دنبال کردن تحولات سیاسی کشور، مواضع زنان تجدد طلب و آزاداندیش را انعکاس می‌داد تا مشارکت زنان در عرصه سیاسی کشور را هموار کند. این نوع فعالیت از سوی صدیقه دولت‌آبادی که گاه به مناقشه با مردان می‌انجامید، هر چند با مماشات دور از انتظار وزارتخانه‌های معارف و داخله روبه رو شد، اما ناکام ماند. زبان زنان نخستین نشریه در ایران است که «زن» در عنوان آن قرار گرفته است. اقدام بی‌سابقه دیگر در عنوان پرمناقشه «زبان» در کنار «زنان» است. «این اقدام ساختار‌شکنی بی‌پروایی بود: وارونه‌سازی مفاهیم غالب فرهنگی از راه تصاحب این مفاهیم. وسیله‌ای برای بهبود وضع زنان. وی (صدیقه دولت آبادی) خود از این بازی آگاه بود». انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «مجلس عالی باد‌گیر» که در آن به انتقاد از قرارداد 1919 و به افشاگری تحرکات دیپلمات‌های سیاسی انگلستان و انگلوفیل‌های ایرانی آنان پرداخته بود، باعث شد سپهدار تنکابنی رئیس الوزرا به حاکم اصفهان دستوری با این موضوع صادر کند: «روزنامه زبان زنان بدون اجازه وزارت داخله و معارف، جدیدا در اصفهان عرض اندام کرده است و بر خلاف سیاست دولت در افشانی می‌کند. البته توقیف کرده اطلاع دهید».
نامه بانوان
روزنامه « نامه بانوان» به سردبیری «شهناز آزاد» در تهران منتشر شد. شهناز آزاد انگیزه انتشار این نشریه را چنین اعلام کرد: «اگر در علل انحطاط مسلمین عموما و ایرانیان خصوصا تفحص کنید، آشکار خواهد شد که جز بی‌علمی هیچ علتی ندارد و تمام خرابی‌های فردی و اجتماعی ناشی از جهالت و نادانی است... عنقریب جریده نامه بانوان برای پیش برد همین مقصود مقدس انتشار می‌یابد.»
شهناز آزاد در طلیعه روزنامه نامه بانوان به تشریح راه برون‌رفت جامعه ایران از عقب ماندگی پرداخت و در این باره نوشت: «آنچه در این سال‌های دراز مشروطه، تاسیس احزاب، تغییر حکومت‌ها، اجتماعات کج دار و مریز و جنگ و گریز کردیم، دیدیم که به نشد، بدتر شد. درمان همه دردهای ایران تعمیم معارف است میان مردان و مخصوصا زنان». نامه بانوان به دلیل مشکلات مالی از ادامه انتشار باز ماند. «عالم نسوان»، «جهان زنان» و «جمعیت نسوان وطنخواه» از دیگر نشریات تخصصی زنان در عصر مشروطیت ایران بودند.