جنوب آسیا درگیرودار بحران در روابط هند و پاکستان است
ملیگرایی هندوپاک
همچون بسیاری از مناطق دیگر، ملیگرایی در جنوب آسیا هم در حال فزونی است و رهبران این منطقه از آن برای پیشبرد دستور کار سیاسیشان استفاده میکنند. این بهویژه برای هند و پاکستان مصداق دارد که در حال آماده شدن برای انتخابات هستند. از آنجا که این دو کشور هند و پاکستان هستند، لفاظیهای ملیگرایانه در یک کشور با واکنش منفی و طرد و نفی در کشور دیگر مواجه خواهد شد. اما آنها دستور کارهای بسیار متفاوتی دارند. هند به سوی اصلاحات آرامی که شروع کرده بهویژه در زمینه اصلاح مالیاتی به پیش خواهد رفت.
همچون بسیاری از مناطق دیگر، ملیگرایی در جنوب آسیا هم در حال فزونی است و رهبران این منطقه از آن برای پیشبرد دستور کار سیاسیشان استفاده میکنند. این بهویژه برای هند و پاکستان مصداق دارد که در حال آماده شدن برای انتخابات هستند. از آنجا که این دو کشور هند و پاکستان هستند، لفاظیهای ملیگرایانه در یک کشور با واکنش منفی و طرد و نفی در کشور دیگر مواجه خواهد شد. اما آنها دستور کارهای بسیار متفاوتی دارند. هند به سوی اصلاحات آرامی که شروع کرده بهویژه در زمینه اصلاح مالیاتی به پیش خواهد رفت. این کشور چنین خواهد کرد زیرا رشد اقتصادیاش تا حدی به دلیل برنامههای اخیرش برای تنزل ارزش پول خود با کاهش مواجه شده است. ارتش پاکستان هم به نوبه خود از تهدید هند بهعنوان بهانهای برای حفظ وضع موجود در توازن قدرت نظامی- غیرنظامیاش استفاده خواهد کرد. این نگاه همچنین تضمین میکند که پیوندهای پاکستان با افغانستان ضعیف باقی خواهد ماند چراکه بیثباتی در آن کشور پیشرفت در پروژههای فراملی انرژی مانند خط لوله ترکمنستان- افغانستان- پاکستان- هند (TAPI) را تضعیف خواهد کرد.
بازسازی چهره در هند
سال ۲۰۱۷ سالی سرنوشتساز برای حزب بهاراتیا جاناتای (BJP) نارندرا مودی، نخستوزیر، خواهد بود. در سال ۲۰۱۴، این حزب به اولین حزب در ۳۰ سال اخیر تبدیل شد که در مجلس عوام، اکثریت را به دست آورد، آن هم در کشوری که سنت دولت ائتلافی مدتهای مدید است معرف سیاستهای آن است. اما حتی با چنین وضعیتی، تحقق وعدههای اصلاح در پارلمانی که متفرق است خود یک پیشرفت پر دستانداز است. اکنون بزرگترین چالشی که حزب بهاراتیا جاناتا با آن مواجه است تداوم پیشرفت در وعدهها و تسهیل قوانین طاقت فرسای زمین، نیروی کار و مالیات است که همگی در حمایت از رشد اقتصادی و نیروی کاری انجام میگیرد که هند برای جذب ۱۲ میلیون نفری که هر ساله وارد بازار کار میشوند به آن نیاز دارد. این کار آسانی نیست. مقیاس واقعی اصلاحات در یک دموکراسی طبقهای میلیارد نفری مانند هند آنقدر وسیع است که اجرای آن نه طی سالها بلکه نسلها قابل اندازهگیری خواهد بود. مودی نگاه بلندمدت را در پیش گرفته است و از دوره ۵ ساله اول خود برای زمینه چینی جهت دور دوم یا سکوی پرشی به سوی دور دوم حکومت خود در سال ۲۰۱۹ استفاده کرده است.
به این منظور، مودی باید در انتخابات ایالتی در راستای تضمین و تقویت تعداد اعضای حزبش در مجلس علیا پیروز شود؛ البته، انجام این کار تصویب قانون را آسانتر خواهد کرد. انتخابات در اوتارپرادش، پرجمعیتترین و مهمترین ایالت انتخاباتی در هند، بهویژه مهم است. پیروزی در آنجا اساسا موجب تقویت اعضای BJP در مجلس علیا خواهد شد و راه درازی به سوی تضمین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۱۹ در پیش خواهد داشت. نتیجه انتخابات کم اهمیتتر از استراتژیای است که «بیجیپی» برای پیروزی بهکار گرفته است. این به این دلیل است که سه لایحه باقی مانده مربوط به مالیات کالاها و خدمات (GST) نتوانسته طی جلسه زمستانی پارلمان تصویب شود. مودی میخواهد تصویری حامی فقرا و نامزدی ضدفساد پیشاروی انتخابات اوتارپرادش از خود بر جای بگذارد.
شکست در تصویب تمام لوایح در سال ۲۰۱۶ یعنی اینکه «بیجیپی» باید به فشار جهت اجرای آنها در مهلت ۱ آوریل پرداخته و بر تصویب لوایح باقی مانده در سال ۲۰۱۷ تمرکز کند. بنابراین، اصلاحات دیگر باید در حالت انتظار نگه داشته شوند. افزون بر این، با توجه به اینکه تنزل ارزش پول یک فرآیند ضرورتا مخرب برای یک اقتصاد مبتنی بر پول نقد مصرف محور مانند هند است، رشد در سال ۲۰۱۷ کاهش خواهد یافت. در مقابل، این موجب کاهش نرخ تورم خواهد شد و بانک رزرو هند را واخواهد داشت تا سیاستهای پولی خود را نرمتر کند. ظهور بیجیپی همچنین منجر به ملیگرایی خواهد شد؛ گرایشی که در تمام سال ۲۰۱۷ ادامه خواهد یافت. رنسانس ملیگرایی، این حزب را وادار به اتخاذ رویکرد سخت در برابر پاکستان خواهد کرد اما این هم لااقل تا حدی یک محاسبه سیاسی است: مخالفت با پاکستان در خطوط حزبی کاهش مییابد بنابراین نصیحت اسلام آباد کار را برای BJP آسانتر خواهد کرد تا پایگاه آرای این حزب را متفرقتر سازد.
هند و پاکستان در مسیر تنش
اوت ۲۰۱۷ هفتادمین سالگرد استقلال هند و پاکستان است. بنابراین، ملیگرایی در هر کشوری اوج خواهد گرفت. این افزایش اندک ملیگرایی - البته سخنی از حملات مرزی شبهنظامیان به کشمیر به میان نمیآورم- باعث میشود دولتهای هر دو سوی مرز در وضعیت هشداری بالا بمانند. با وجود تحول جدید در دکترین نظامی هند- که تاکتیکیتر و دقیقتر از دکترین قبلی است- این مساله باعث میشود که از حملات جلوگیری شده و خطر وخامت به حداقل برسد اما احتمال درگیری را بهطور کامل کنار نمیگذارد. در این فضاست که رقابت هند و پاکستان در سال ۲۰۱۷ شکل خواهد گرفت.
فصل انتخابات در هند لفاظیهای ضدپاکستانی را ارتقا خواهد داد و این باعث میشود که پاکستان به پاسخ به درگیری نظامیان هند در مرز ترغیب شود (تنشها از سال ۲۰۱۴ افزایش یافته، همان سالی که مودی به قدرت رسید و سالی که ناتو بیشتر نیروهای خود را از افغانستان عقب کشید و پاکستان را قادر ساخت که توجه خود را از مرز با افغانستان به مرز با هند معطوف کند). اما پاکستان هم انتخاباتی دارد که در سال ۲۰۱۸ برگزار خواهد شد و سال جاری نخستوزیر نواز شریف کمپین خود را برای دور چهارم (که امری بیسابقه است) آغاز خواهد کرد. انتقاد اپوزیسیون مبنی بر اینکه او در برابر هند بسیار ضعیف عمل میکند، نواز را وادار خواهد کرد تا رویکرد سختتری در پیش بگیرد.
نظامیگری بهعنوان ابزاری برای یک هدف
در سال ۲۰۱۷، نظامیگری در جنوب آسیا بهعنوان ابزاری برای اهداف سیاسی بهکار گرفته خواهد شد. هند همچنان با افغانستان برای ساخت بندر چابهار در ایران همکاری خواهد کرد و این اقدام موجب آزار پاکستان است که معتقد است دهلی نو به دنبال کمک به جداییطلبان در بلوچستان است. پاکستان مظنون است که این کمک فی نفسه راهی است برای خرابکاری در کریدور اقتصادی چین- پاکستان که ستون اصلی وعدههای شریف برای کاهش کمبود گاز طبیعی در این کشور است. بر همین اساس، اسلامآباد در برابر درخواستها برای دستگیری برخی از اعضای طالبان که در بلوچستان زندگی میکنند خودداری کرده و از آنها بهعنوان ابزاری برای فشار بر واشنگتن و کابل جهت گنجاندن دوباره پاکستان در مذاکرات با طالبان استفاده خواهد کرد.
دولت پاکستان همچنان ثابت قدم است
اساس پویاییهای منطقه بر این امر استوار است که قدرت ارتش پاکستان در سیاست این کشور چقدر است. ارتش بر نیمی از تاریخ ۶۹ ساله این کشور حاکم بوده است. خیلی زود است که بگوییم چگونه ژنرال «قمر باجوا»، فرمانده جدید کل ارتش پاکستان، توازن قدرت نظامی- غیرنظامی را تغییر خواهد داد. اما روشن است که تهدید هند - واقعی یا تخیلی - ارتش را به حفظ وضع موجود سوق میدهد. در هر صورت، دولت پاکستان در نقش خود در ستیزهای افغانستان ثابت قدم خواهد ماند، یعنی اسلامآباد در مسیر مذاکرات اشکالتراشی خواهد کرد (البته اگر اساسا اجازه تشکیل مذاکرات را بدهد) اگر احساس کند که از سوی آمریکا یا افغانستان حاشیهنشین خواهد شد. اما چیزی که مانع رسیدن به مصالحه میشود شکاف در درون خود طالبان است - که تجلی این شکاف در سالجاری در دوحه بود که از طالبان میخواست از یک وضعیت شورشی به وضعیت یک جنبش سیاسی معتبر گذار کنند- شکافهایی که در سال ۲۰۱۷ آشکارتر خواهند شد. بیثباتی مانع پیشرفت در زمینه پروژههای فراملی انرژی مانند خط لوله ترکمنستان- افغانستان- پاکستان- هند خواهد شد که باز هم نقش پاکستان بهعنوان پل انرژی را برجسته خواهد کرد؛ پلی که منطقه انرژیخیز آسیای مرکزی را به جنوب آسیایی پیوند میدهد که تشنه انرژی است.
ارسال نظر