نسخه شورای‌عالی برای برج‌سازی در تهران
شهرداری تهران سرانجام ضوابط مربوط به «ساخت‌وسازهای بلندمرتبه» را دو سال دیرتر از موعد مقرر، تنظیم و برای تصویب نهایی به مراجع بالادست ارائه کرده است. در حال حاضر، سقف مجاز ساخت‌وساز در تهران معادل حداکثر ارتفاع 12طبقه است و هیچ دستورالعمل واحد و قاعده مشخصی برای برج‌سازی- بیش از ارتفاع مجاز- وجود ندارد، اما حجم بلندمرتبه‌های در حال احداث در نقاطی خاص از پایتخت افزایش پیدا کرده و آمارهای غیررسمی از صدور سالانه 100مجوز احداث برج در تهران حکایت دارد. به گزارش «دنیای اقتصاد» مقررات طرح تفصیلی جدید تهران که اردیبهشت سال91 ابلاغ شد، شهرداری را مکلف کرده بود حداکثر ظرف مدت 6 ماه، ضوابط جامع بلندمرتبه‌سازی را تدوین کند؛ اما در طول دو سال و نیم اخیر، در غیاب ضابطه رسمی، مجوزهای برج‌سازی از طریق چانه‌زنی برج‌سازها در کمیسیون ماده 5 و مذاکره جمعی با مدیران شهری، صادر شده است. هرچند مدیریت شهری تهران، برج‌های بالای 20 طبقه در حال ساخت را اقدامی بی‌ضابطه نمی‌دانند؛ اما در صورت ابلاغ قاعده جدید بلندمرتبه‌‌سازی، صدور مجوز منوط می‌شود به انطباق درخواست‌ها با مقررات از پیش‌تعیین شده، نه اینکه همچون شرایط سال‌های اخیر، به تناسب درخواست برج‌ساز، مقررات موردی نوشته شود. دبیر شورای‌عالی شهرسازی و معماری کشور با بیان اینکه پیش‌نویس ضوابط بلندمرتبه‌سازی در حال بررسی است به استفاده از الگوهای مختلف بلندمرتبه‌سازی در دنیا اشاره کرد و به «دنیای اقتصاد» گفت: روش‌های متفاوتی در دنیا وجود دارد. اولا باید در پهنه‌ای باید باشد که بلندمرتبه‌سازی امکان تحققش وجود داشته باشد. آمریکایی‌ها روشی دارند به نام planning code؛ این روش به این ایده استوار است. چیزی که می‌خواهیم اتفاق بیفتد به آن مزیت می‌دهیم و آن چیزی را که نمی‌خواهیم اتفاق بیفتد را آنقدر گران می‌کنیم که هیچ‌کس نتواند انجام دهد.پیروز حناچی دبیر شورای‌عالی شهرسازی و معماری ادامه داد: آنچه در پهنه‌های S222، S122 اتفاق افتاده تلاشی بوده تا بتواند این الگو را اجرایی کند، البته همان‌طور که اشاره کردم یک لینک لایه‌های اقتصادی هم به آن اضافه می‌کنند به این شکل که آن کاری را که می‌خواهند اتفاق بیفتد مزیت می‌دهند و تشویقش هم می‌کنند، آن کاری را که نمی‌خواهند اتفاق بیفتد، آنقدر هزینه‌اش را سنگین می‌کنند که هیچ‌کس به سراغ آن نمی‌رود به این معنی که اگر قرار باشد که در منطقه بلندمرتبه سازی ساخته نشود، آن کار را غیراقتصادی‌اش می‌کنند. به گفته حناچی در سایر الگوهای تجربه شده در دنیا یکی از ویژگی‌های رعایت شده در بلندمرتبه سازی رعایت «حقوق عمومی» است به این معنا که بلندمرتبه‌سازی فقط در مناطقی از شهر انجام می‌شود که به قول معروف این فضا برایش باز شده و دیده شده است. البته سال‌ها است که دیگر نه در اروپا و نه در آمریکا، توصیه به برج‌های بلندمرتبه مسکونی نمی‌کنند؛ یعنی تراکم متوسط را به ساختمان‌های بلندمرتبه ترجیح می‌دهند. معاون شهرسازی وزیر راه با اشاره به دو فاکتور مورد توجه در بررسی ضوابط بلندمرتبه‌سازی تصریح کرد: اول اینکه بلندمرتبه‌سازی را به سمت پهنه‌هایی که در طرح جامع شناسایی شدند و مجاز به بلندمرتبه‌سازی هستند هدایت می‌کنیم و دوم آنکه پس از این دیگر مجوز ساخت وسازهای بلندمرتبه به هر قطعه‌ای داده نمی‌شود. یعنی مثلا یک ساختمان با 1200 مترمربع زیر بنا تقاضای مجوز ساخت‌وساز با تراکم 25 طبقه در خیابان مقدس اردبیلی داشته باشد قطعا پاسخ منفی خواهد بود.
او در پاسخ به این سوال که بنا دارید چه تدبیری به‌کار گیرید که ضوابط بلندمرتبه سازی با سیاست تعادل سازی نرخ تراکم جمعیت در پایتخت در یک راستا قرار بگیرد؟ تاکید کرد: واقعیت این است که راهی غیر از بازگشت به مطالعات مجموعه شهری تهران نداریم. مطالعاتی که در سال ۸۲ به تصویب شورای‌عالی شهرسازی رسید و در سال ۸۴ به تصویب هیات‌وزیران رسید. هر چند که آن طرح هم بعدها تحت تاثیر مسکن مهر بسیار مخدوش شد، ولی ما هیچ راهی نداریم جز اینکه بار تهران را سبک کنیم و این موضوع جدیدی نیست و از زمان وزارت مرحوم کازرونی طرح‌هایی همچون «طرح ساماندهی شهر تهران» در این راستا تعریف شد. او افزود: مجموعه البته در حال حاضر اندازه این شهر به گونه‌ای بزرگ شده که از قاعده مدیریت خارج است و نمی‌شود مدیریتش کرد. ببینید در حال حاضر مثلا تعداد کلانتری‌های شهر مشخص است، همینطور تعداد سایر واحدهای خدمات رسانی اما وقتی شهر به اندازه‌ای بزرگ شود که اندازه آن با زیرساخت‌های شهر هماهنگ نباشد به این معنی است که خدمات مناسبی به مردم داده نمی‌شود و عوارض آن به مرور دامن‌گیر شهر و شهروندان می‌شود.
او با بیان اینکه یکی از تاثیرات توسعه انسانی در کلانشهرها این است که زیرساخت‌های شهر متناسب با افزایش جمعیت رشد پیدا نمی‌کند، گفت: در برخی شهرهای دنیا همچون لندن تجربه‌هایی برای کاهش جمعیت شهر انجام شد، به گونه‌ای که مدیریت شهری در این شهر توانست ظرف دو یا سه دهه گذشته، جمعیت این شهر را از 12 میلیون به 7 میلیون نفر برساند. معاون وزیر در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا در ضوابط بلندمرتبه‌سازی می‌توان از الگوی افزایش هزینه اجرای بلندمرتبه سازی در برخی نقاط شهر استفاده کرد؟ اظهار کرد: ابزار هزینه دست نهاد دولت نیست. ابزار هزینه در دست شورای شهر و شهرداری تهران است، ولی واقعیتش این است که اگر می‌خواهیم یک سیاست یکپارچه‌ای را تعقیب بکنیم، این لایه هم یک لایه است. یعنی این لایه اقتصادی یک لایه است که اگر با لایه کالبدی هماهنگ عمل نکند، این کار تحقق پیدا نمی‌کند. مثلا در کلانشهرهای بزرگ دنیا همه کسانی که الگویی همچون مطالعات مجموعه شهری دارند در مورد متروپل می‌دهند، می‌آیند کاری می‌کنند که شما هر چقدر به مرکز کلانشهر نزدیک می‌شوید هزینه‌هایت به شدت افزایش پیدا می‌کند و هر چقدر از مرکز کلانشهر دور می‌شوید هزینه‌ها هم معنی‌دار کاهش پیدا می‌کند. مثلا در کوالالامپور، وقتی که در مرکز کوالالامپور زندگی می‌کنید هزینه‌ها گران است، اما از مرکز کوالالامپور که دور می‌شوید هزینه‌های زندگی تا 30 درصد کاهش پیدا می‌کند. این در حالی است که در شهری همچون تهران هزینه‌های زندگی در مرکز شهر پایین‌تر است.