نیروی انسانی ناکارآمد کیست؟

میترا فتحی
مربی بین‌المللی هوش هیجانی و اجتماعی
info@MitraFathi.com

اینکه فکر کنید کارمند بسیار خوبی هستید اصلا تضمینی برای خوب بودن شما نیست. کیفیت عملکرد شما در محیط کار با نتایج و بازدهی مثبت کار شما و بازخورد مافوق شما مشخص می‌شود. بسیاری از پرسنل سازمان‌ها گمان می‌کنند کارمند بسیار خوبی هستند، حال آنکه شواهد و بازخورد مدیران آنها خلاف این را ثابت می‌کند. در حقیقت تصور غیر‌واقعی، چه مثبت و چه منفی، از خود در محیط کار بسیار به ضرر خود شما تمام می‌شود. بخشی از خودآگاهی در پرسنل سازمان‌ها به این مساله مربوط می‌شود که چه نظر و ارزیابی‌ای نسبت به کیفیت کار خود دارند، و اینکه در واقعیت چه هستند. در این مقاله می‌خواهیم چند مورد از ویژگی‌های پرسنل نا کارآمد را برای شما شرح دهیم:

۱- پرسنل ناکارآمد در مقابل بازخورد و درخواست‌های مدیران خود دائما به توجیه و اثبات خود می‌پردازند. یکی از زننده‌ترین رفتار‌های کارکنانی که عملکرد ضعیفی دارند این است که هنگامی که مدیران آنها درخواست یا بازخوردی نسبت به کار آنها دارد شروع می‌کنند به توجیه کار خود، اثبات خود و متقاعد‌سازی مدیر خود مبنی بر اینکه کارمند نمونه و مسوولیت‌پذیری هستند. مدیر شما منتظر شنیدن ادله و توجیهات شما نیست، بلکه منتظر تغییر و ارتقای عملکرد شما است. فراموش نکنید که نتیجه عملکرد شما در سازمان برای مدیران بسیار اهمیت دارد، بنابراین، اگر بازخوردی به شما می‌دهند، فقط از شما انتظار ارتقای عملکرد و تغییر را دارند. اما اگر می‌خواهید در نظر وی فردی ناکارآمد به نظر بیایید شروع به توجیه عملکرد خود کرده و به او ثابت کنید که اشتباه می‌کند.

۲- پرسنل ناکارآمد بیشتر از اینکه کار نتیجه بخشی انجام دهند، حرف می‌زنند. برخی از کارکنان انرژی بالایی دارند، اما این انرژی بیشتر صرف حرف زدن و وعده دادن درباره کار می‌شود تا انجام کاری نتیجه بخش و به اتمام رساندن وظایف خود. گروه دیگر از کارکنانی که در نظر مدیران بی‌اعتبار هستند، کارکنانی هستند که بیشتر از اینکه عمل کنند، حرف می‌زنند. فراموش نکنید که برای مدیران، در نهایت انجام وظایف و حرکت به سوی بازدهی مثبت و اهداف سازمان مهم است، و نه سخنان انگیزشی و وعده‌های بی‌عمل شما!

۳- پرسنل ناکارآمد با مدیران خود به جنگ و بحث می‌پردازند. جنگ قدرت یکی از بدترین کار‌هایی است که کارمندان می‌توانند با مدیران خود داشته باشند. آن دسته از کارکنانی که به جنگ، بحث و قدرت طلبی با مدیران خود می‌پردازند در حقیقت وارد دوره بررسی برای اخراج شده‌اند. اگر سازمان را دوست ندارید، می‌توانید آن جا را ترک کنید یا از روش‌های نرم جهت پیشبرد اهداف مثبت و صحیح‌تان استفاده کنید، اما هرگز به جنگ و بحث با مدیران خود جهت اثبات بی‌کفایتی او و اثبات قدرت خود نپردازید.

۴- پرسنل ناکارآمد درک صحیحی از وظایف خود ندارد و آنها را به خوبی انجام نمی‌دهد. برخی از کارکنان به جای کامل انجام دادن وظایف خود، بیشتر کاری که دوست دارند را انجام می‌دهند! این گروه، همان‌هایی هستند که غالبا باید شرح شغل و وظایف‌شان را به آنها یاد آوری کنند. این گروه از کارکنان غالبا به کار‌هایی که دوست دارند می‌پردازند و می‌توان گفت که برخی از وظایف‌شان را انتخاب کرده و فقط آنها را انجام می‌دهند. همچنین، احتمال سرگرم شدن آنها به حواشی محیط کار زیاد است.

۵- پرسنل ناکارآمد تعامل و همکاری گروهی را بلد نیستند. این افراد معمولا یا تک رو هستند و تمایل به کار گروهی ندارند که این حالت منجر به ایجاد تعارض آنها با همکاران می‌شود؛ یا در محیط کار اصول همکاری و ارتباط موثر را رعایت نکرده و سرگرم حواشی می‌شوند. حالت سوم این است که دچار رقابت سمی با همکاران خود می‌شوند. مهارت برقراری ارتباط موثر و سالم مهارتی است که تمامی افراد یک سازمان باید آن را بیاموزند. در نهایت، آنچه در تمامی موارد مشترک است این موضوع است که کارکنان یک سازمان باید درک صحیحی از جایگاه و عملکرد خود در سازمان داشته باشند، وگرنه توهمات درباره خود می‌تواند دردسر‌ساز باشد.

نیروی انسانی ناکارآمد کیست؟