توسعه همهجانبه به یاری سمنها
دانیال جهانشاهی
پژوهشگر حوزه شهری
امروزه مشارکت فعال شهروندان نقشی عمده در پایداری توسعه، ارتقای سلامت و کاهش فقر و بیعدالتی بازی میکند. مشارکت در قالب مکانیزمهای رسمی و غیررسمی، شهروندان را بهطور مستقیم در تصمیمگیریها درگیر میکند و توسط برنامهریزیهای از پایین به بالا تحقق مییابد. درواقع درحال حاضر، وجود مشارکت شهروندان و استفاده از تواناییهای آنان یکی از بهترین راههای پیشبرد توسعه پایدار است و در این میان میتوان از سمنها (سازمانهای مردمنهاد) بهعنوان مهمترین و اصلیترین شیوه بهرهگیری از مشارکت فعال و همهجانبه مردم در روند توسعه نام برد که به موازات فعالیت بخش خصوصی و دولت، در اداره جامعه نقش مهمی را ایفا میکنند.
دانیال جهانشاهی
پژوهشگر حوزه شهری
امروزه مشارکت فعال شهروندان نقشی عمده در پایداری توسعه، ارتقای سلامت و کاهش فقر و بیعدالتی بازی میکند. مشارکت در قالب مکانیزمهای رسمی و غیررسمی، شهروندان را بهطور مستقیم در تصمیمگیریها درگیر میکند و توسط برنامهریزیهای از پایین به بالا تحقق مییابد. درواقع درحال حاضر، وجود مشارکت شهروندان و استفاده از تواناییهای آنان یکی از بهترین راههای پیشبرد توسعه پایدار است و در این میان میتوان از سمنها (سازمانهای مردمنهاد) بهعنوان مهمترین و اصلیترین شیوه بهرهگیری از مشارکت فعال و همهجانبه مردم در روند توسعه نام برد که به موازات فعالیت بخش خصوصی و دولت، در اداره جامعه نقش مهمی را ایفا میکنند.
در واقع سمنها به نوعی موجب ارتباط مردم با حکومت و دستگاههای دولتی و پیشرفت مشارکت شهروندان میشوند. اما مسأله مهم این است که تصویر واضح و روشنی از اینگونه گروهها و عملکرد آنها برای بسیاری از افراد وجود ندارد، نهادهایی که درصورت شناخته شدن و رشد مناسب، میتوانند موجب موفقیت سازمانهای دولتی شوند. سازمانهای مردم نهاد یا به اختصار (NGO (non-governmental organization به تشکل هایی گفته میشود که قسمتی از بدنه ساختار دولت محسوب نمیشوند اما بهعنوان واسطه بین افراد جامعه و قدرتهای حکومتی، ایفای نقش میکنند. واژه NGO در اوایل دهه ۱۹۴۰ میلادی در «کتاب سال» سازمانهای بینالمللی اتحادیه انجمنهای بینالمللی گنجانده شده است و به سازمانهای غیردولتی در قالب تشکلها، انجمنها، کانونها و نهادهای آزاد مردمی گفته میشود. در این تشکلها، گروهی از اشخاص حقیقی یا حقوقی غیردولتی بهصورت داوطلبانه با رعایت مقررات مربوطه یک نهاد مردمی تاسیس و اهدافی غیرانتفاعی و غیرسیاسی را دنبال میکنند. اعضای آن می توانند شهروندان یک یا چند کشور و در سطح محلی، ملی و بینالمللی باشند که به دنبال پاسخگویی به نیازهای یک جامعه و اهداف متنوع فرهنگی، اجتماعی، خیریه، تخصصی و صنفی هستند. سمنها از دولت مستقل بوده و در خدمت مردم هستند و به گونهای میتوان آنها را صدای مردم نامید. آنها به نیازهای محلی راحتتر پاسخ میدهند و به گروههای آسیبپذیر و فقیر دسترسی بهتری دارند و در بطن زندگی اقشار جامعه حضور دارند.
انواع سمنها
سمنها انواع گوناگونی دارند و بودجه آنها از راههای مختلفی از قبیل کمکهای مردمی، خیریه و یا از طریق دولت تأمین میشود. نسل اول سمنها پاسخگوی مستقیم مشکلات و کمکرسان به ذینفعان بود، نسل دوم بهصورت تخصصیتر توسط اقدامات محلی مستقل به رفع نیازها میپرداخت و نسل سوم بهعنوان واسطهای بین افراد جامعه و سیاستگذاریها و تصمیمگیریها قرار دارد. میتوان گفت افراد در اینگونه سازمانها تعهد و پایبندی عمیقی به اهداف و اصول سازمان دارند و در بعضی موارد به علت نبود بوروکراسی پیچیده بخشهای دولتی و منفعتطلبی افراطی بخشهای خصوصی، میتوانند عملکرد موفقتری نسبت به این دو بخش داشته باشند. تکامل سمنها به نسل سوم موجب بازیگری آنها در عرصههای مهم و اساسی شده است، بهطوریکه دبیرکل سابق سازمان ملل متحد قرن بیستویکم را قرن سازمانهای مردم نهاد نامیده است. درواقع امروزه سمنها در اکثر کشورها نقشی اساسی در فرآیند توسعه بازی میکنند و از ابزارهای اصلی آن هستند که میتوانند به موازات دیگر سازمانها، موجب جبران نقاط ضعف جوامع بشری شوند. امروزه برخوردار نشدن از تواناییها و ظرفیتهای بالقوه سمنها موجب کند شدن روند توسعه میشود. البته مواردی مانند میزان نوآوری، وضعیت روابط و شبکهها و انجمنها، میزان ظرفیتسازی، توانایی ارتباطات و دستیابی به اطلاعات، استمرار و پایداری، حجم و تنوع فعالیتها، حضور افراد با نفوذ در آنها و وضعیت ارتباط با بخش خصوصی و دولتی بر عملکرد این سازمانها تأثیرگذار است، اما مهمترین عامل، مشارکت و تعامل سه بخش دولت، بخش خصوصی و سمنها است. میتوان گفت تا زمانیکه نوع روابط بین این نهادها به نوعی تعامل سازنده تبدیل نشود، عملکرد آنها چندان مطلوب نخواهد بود.
ارسال نظر