زورگویی
زورگویی یک نوع رفتار پرخاشگرانه است که فرد زورگو آن را بهمنظور کسب قدرت و منافع از دیگری بر وی اعمال میکند. یکی از اتفاقهای آشنا برای ما این است که برخی از کودکان در مهد کودک یا مدرسه توسط بچههای دیگر مورد زورگویی قرار میگیرند. شاید این اتفاق را طبیعی تلقی کنیم و ساده از کنار آن بگذریم، اما این اشتباه است. در این مقاله سعی داریم که برخی از موارد مهم که از جانب معلمان، مسوولان، والدین و فرزندان انجام شود را به شما آموزش دهیم تا از اثرات سوء زورگویی و پرخاش در مدارس و مهدکودکها جلوگیری کنیم.
زورگویی یک نوع رفتار پرخاشگرانه است که فرد زورگو آن را بهمنظور کسب قدرت و منافع از دیگری بر وی اعمال میکند. یکی از اتفاقهای آشنا برای ما این است که برخی از کودکان در مهد کودک یا مدرسه توسط بچههای دیگر مورد زورگویی قرار میگیرند. شاید این اتفاق را طبیعی تلقی کنیم و ساده از کنار آن بگذریم، اما این اشتباه است. در این مقاله سعی داریم که برخی از موارد مهم که از جانب معلمان، مسوولان، والدین و فرزندان انجام شود را به شما آموزش دهیم تا از اثرات سوء زورگویی و پرخاش در مدارس و مهدکودکها جلوگیری کنیم.
زورگویی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
زورگویی کلامی
زورگویی جسمی
زورگویی رفتاری
زورگویی جنسی
زورگویی در پسرها غالبا جسمی و زبانی است و در دخترها با ایجاد محرومیت و قهر همراه انجام میشود. آنچه معلمها و مسوولان مهدکودک یا مدرسه باید انجام دهند:
معلمان و مسوولان مدرسه باید بدانند که غالبا چنین رفتاری در دستشویی، سر صف، شلوغی، یا سر کلاس (هنگامی که معلم مشغول به کاری است) صورت میگیرد؛ بنابراین تمامی این فضاها باید تحتکنترل باشد و به محض اینکه متوجه پرخاشگری از جانب بچهها میشوند فورا دخالت کرده و آن را متوقف کنند و برای جلوگیری از تکرار این اتفاق، با فرد پرخاشگر و فردی که مورد پرخاش قرار گرفته است جلسه مشاوره خصوصی بگذارند. در صورت لزوم، حتما باید جلسه مشاورهای با والدین فرد پرخاشگر برگزار شود تا اگر این رفتار از خانه اکتساب شده است، با کمک خانواده رفع شود. به بچهها آموزش دهید و تاکید کنید که در محیط آموزشیای که در آن حضور دارند زورگویی خلاف مقررات است و رفتار صحیحی نیست. به بچههای منزوی و گوشهگیر رسیدگی کرده و سعی کنید دلیل انزواطلبی آنها را پیدا کنید و در جهت رفع آن با کمک والدین اقدام کنید.
آنچه والدین باید انجام دهند:
به رفتارهای فرزندتان توجه کنید. رفتارهایی مانند پرخاشگری در خانه، گریه، انزواطلبی، ترسهای ناگهانی، فرار از مدرسه، اجتناب از رفتن به مدرسه، کاهش اشتها، کابوس شبانه، اضطراب فراگیر، میتوانند نشانههایی باشند از اینکه فرزند شما در جایی و از طرف کسانی مورد پرخاش قرار می گیرد. (این نشانهها قطعی نیستند و فقط مثال هستند) در صورت مشاهده چنین نشانههایی به جای اینکه به او بگویید که این حال را رها کند و نترسد و... با او صحبت کنید تا کاملا متوجه دلیل حالت یا رفتار او شوید، سپس او را مطمئن کنید که از او حمایت میکنید و این کار را انجام دهید. به فرزندتان آموزش دهید که «نه» بگوید، از بدن خود محافظت کند، از معلمان یا دوستان مورد اعتمادش کمک بگیرد، نترسد و هر نوع رفتار پرخاشگرانه را به معلم یا والدین گزارش دهد. اگر در مقابل شما کسی فرزند شما را مورد زورگویی و پرخاش قرار داد حتما دخالت کرده و آن را متوقف کنید. در خانه و در حضور فرزندانتان از پرخاشگری، دست انداختن یکدیگر، تحقیر و تمسخر خودداری کنید. اگر فرزند شما زورگو و پرخاشگر است با مراجعه به مشاور برای افزایش حرمت نفس او اقدام کنید.
آنچه فرزند شما باید انجام دهد:
به محض اینکه مورد زورگویی و پرخاش قرار گرفت به معلمان، والدین و دوستان خود اطلاع دهد. از قرار گرفتن در محیطهای خلوت یا محیطی که ممکن است در آن مورد زورگویی و پرخاش قرار گیرد، اجتناب کند. کودکی که مورد زورگویی و پرخاش قرار میگیرد دچار انزواطلبی، افسردگی و استرس میشود. اگر متوجه شدید که فرزند شما نیز مورد چنین سوءرفتارهایی قرار گرفته است فورا در جهت رفع آن و رفع اثرات سوء آن به کمک یک مشاور کاردان، اقدام کنید.
مسوولیتپذیری در کودکان
تا قبل از نه سالگی کودکان ما معصوم و پاک هستند و کمترین سطح مسوولیت و مسوولیتپذیری را بر عهده دارند؛ اما از نه سالگی به بعد کودک وارد سطح دیگری از رشد شده و حاضر است که مسوولیت کارهایش را بپذیرد و جبران کند. آنچه که والدین باید بیاموزند این است که کودک زیر ۹ سال را تحت فشار و سرزنش بابت اشتباهاتش قرار ندهند؛ زیرا این کار تاثیرات بسیار بدی بر رشد کودک میگذارد، بهتر است از آن چشمپوشی کرده یا بیتفاوت نسبت به آن رفتار کنند. احساس مسوولیت و پذیرش اشتباهات قبل از نه سالگی برای کودک سخت و بیش از حد تحمل او است و در نهایت به او احساس بیکفایتی و بیلیاقتی میدهد؛ در نتیجه حرمت نفس او کاهش مییابد. کودک شما تا قبل از نه سالگی باید با باورهای مثبتی از خود بزرگ شود، اما پس از نه سالگی آهسته آهسته باید درس گرفتن از اشتباهات و مسوولیتپذیری را به او بیاموزید. در هر صورت، چه قبل از نه سالگی و چه بعد از نه سالگی، آنچه که باید قویا مدنظر داشته باشید این است که:
به هیچوجه فرزند خود را شرمسار یا تنبیه نکنید؛
اگر اشتباهی میکند، رفتار او را زیر سوال ببرید نه شخصیت کلی و هویت او را؛
به جای تمرکز بر مشکل او، به او آموزش مثبت دهید و نیمه مثبت او را به او بشناسانید؛
به او تاکید کنید که با آن رفتار مناسب چقدر زیباتر بهنظر میرسد؛
به او لطافت و مهربانی با خود و دیگر پدیدهها را آموزش دهید؛
با رفتاری خنثی نسبت به اشتباهش به او نشان دهید که هیچ تنبیه یا قهری در کار نیست. این کار موجب میشود میزان ترس و میزان انکار و حیله ناشی از ترس کاهش یابد.
نکته: لازم به ذکر است که اگر میخواهید فرزند شما دروغگو نباشد، بهتر است به جای اینکه برای او ساعتها درباره دروغگویی سخنرانی کنید یا او را به خاطر دروغگویی تنبیه کنید، زمینه را برای اینکه به شما دروغ بگوید فراهم نکنید. بسیاری از والدین با ایجاد ترس در فرزند او را وادار به دروغگویی میکنند، پس بهتر است بدانید که ایجاد ترس و محدودیت برای فرزند نه تنها او را یک قدیس نمیکند، بلکه از وی یک دروغگوی ماهر میسازد.
زورگویی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
زورگویی کلامی
زورگویی جسمی
زورگویی رفتاری
زورگویی جنسی
زورگویی در پسرها غالبا جسمی و زبانی است و در دخترها با ایجاد محرومیت و قهر همراه انجام میشود. آنچه معلمها و مسوولان مهدکودک یا مدرسه باید انجام دهند:
معلمان و مسوولان مدرسه باید بدانند که غالبا چنین رفتاری در دستشویی، سر صف، شلوغی، یا سر کلاس (هنگامی که معلم مشغول به کاری است) صورت میگیرد؛ بنابراین تمامی این فضاها باید تحتکنترل باشد و به محض اینکه متوجه پرخاشگری از جانب بچهها میشوند فورا دخالت کرده و آن را متوقف کنند و برای جلوگیری از تکرار این اتفاق، با فرد پرخاشگر و فردی که مورد پرخاش قرار گرفته است جلسه مشاوره خصوصی بگذارند. در صورت لزوم، حتما باید جلسه مشاورهای با والدین فرد پرخاشگر برگزار شود تا اگر این رفتار از خانه اکتساب شده است، با کمک خانواده رفع شود. به بچهها آموزش دهید و تاکید کنید که در محیط آموزشیای که در آن حضور دارند زورگویی خلاف مقررات است و رفتار صحیحی نیست. به بچههای منزوی و گوشهگیر رسیدگی کرده و سعی کنید دلیل انزواطلبی آنها را پیدا کنید و در جهت رفع آن با کمک والدین اقدام کنید.
آنچه والدین باید انجام دهند:
به رفتارهای فرزندتان توجه کنید. رفتارهایی مانند پرخاشگری در خانه، گریه، انزواطلبی، ترسهای ناگهانی، فرار از مدرسه، اجتناب از رفتن به مدرسه، کاهش اشتها، کابوس شبانه، اضطراب فراگیر، میتوانند نشانههایی باشند از اینکه فرزند شما در جایی و از طرف کسانی مورد پرخاش قرار می گیرد. (این نشانهها قطعی نیستند و فقط مثال هستند) در صورت مشاهده چنین نشانههایی به جای اینکه به او بگویید که این حال را رها کند و نترسد و... با او صحبت کنید تا کاملا متوجه دلیل حالت یا رفتار او شوید، سپس او را مطمئن کنید که از او حمایت میکنید و این کار را انجام دهید. به فرزندتان آموزش دهید که «نه» بگوید، از بدن خود محافظت کند، از معلمان یا دوستان مورد اعتمادش کمک بگیرد، نترسد و هر نوع رفتار پرخاشگرانه را به معلم یا والدین گزارش دهد. اگر در مقابل شما کسی فرزند شما را مورد زورگویی و پرخاش قرار داد حتما دخالت کرده و آن را متوقف کنید. در خانه و در حضور فرزندانتان از پرخاشگری، دست انداختن یکدیگر، تحقیر و تمسخر خودداری کنید. اگر فرزند شما زورگو و پرخاشگر است با مراجعه به مشاور برای افزایش حرمت نفس او اقدام کنید.
آنچه فرزند شما باید انجام دهد:
به محض اینکه مورد زورگویی و پرخاش قرار گرفت به معلمان، والدین و دوستان خود اطلاع دهد. از قرار گرفتن در محیطهای خلوت یا محیطی که ممکن است در آن مورد زورگویی و پرخاش قرار گیرد، اجتناب کند. کودکی که مورد زورگویی و پرخاش قرار میگیرد دچار انزواطلبی، افسردگی و استرس میشود. اگر متوجه شدید که فرزند شما نیز مورد چنین سوءرفتارهایی قرار گرفته است فورا در جهت رفع آن و رفع اثرات سوء آن به کمک یک مشاور کاردان، اقدام کنید.
مسوولیتپذیری در کودکان
تا قبل از نه سالگی کودکان ما معصوم و پاک هستند و کمترین سطح مسوولیت و مسوولیتپذیری را بر عهده دارند؛ اما از نه سالگی به بعد کودک وارد سطح دیگری از رشد شده و حاضر است که مسوولیت کارهایش را بپذیرد و جبران کند. آنچه که والدین باید بیاموزند این است که کودک زیر ۹ سال را تحت فشار و سرزنش بابت اشتباهاتش قرار ندهند؛ زیرا این کار تاثیرات بسیار بدی بر رشد کودک میگذارد، بهتر است از آن چشمپوشی کرده یا بیتفاوت نسبت به آن رفتار کنند. احساس مسوولیت و پذیرش اشتباهات قبل از نه سالگی برای کودک سخت و بیش از حد تحمل او است و در نهایت به او احساس بیکفایتی و بیلیاقتی میدهد؛ در نتیجه حرمت نفس او کاهش مییابد. کودک شما تا قبل از نه سالگی باید با باورهای مثبتی از خود بزرگ شود، اما پس از نه سالگی آهسته آهسته باید درس گرفتن از اشتباهات و مسوولیتپذیری را به او بیاموزید. در هر صورت، چه قبل از نه سالگی و چه بعد از نه سالگی، آنچه که باید قویا مدنظر داشته باشید این است که:
به هیچوجه فرزند خود را شرمسار یا تنبیه نکنید؛
اگر اشتباهی میکند، رفتار او را زیر سوال ببرید نه شخصیت کلی و هویت او را؛
به جای تمرکز بر مشکل او، به او آموزش مثبت دهید و نیمه مثبت او را به او بشناسانید؛
به او تاکید کنید که با آن رفتار مناسب چقدر زیباتر بهنظر میرسد؛
به او لطافت و مهربانی با خود و دیگر پدیدهها را آموزش دهید؛
با رفتاری خنثی نسبت به اشتباهش به او نشان دهید که هیچ تنبیه یا قهری در کار نیست. این کار موجب میشود میزان ترس و میزان انکار و حیله ناشی از ترس کاهش یابد.
نکته: لازم به ذکر است که اگر میخواهید فرزند شما دروغگو نباشد، بهتر است به جای اینکه برای او ساعتها درباره دروغگویی سخنرانی کنید یا او را به خاطر دروغگویی تنبیه کنید، زمینه را برای اینکه به شما دروغ بگوید فراهم نکنید. بسیاری از والدین با ایجاد ترس در فرزند او را وادار به دروغگویی میکنند، پس بهتر است بدانید که ایجاد ترس و محدودیت برای فرزند نه تنها او را یک قدیس نمیکند، بلکه از وی یک دروغگوی ماهر میسازد.
ارسال نظر