آنچه که یک نوجوان به آن نیاز دارد
شما بسیار نگران او و آینده او هستید و می‌خواهید او را از گزندها دور نگه دارید، پس سعی می‌کنید او را کنترل و از او مراقبت کنید اما نمی‌دانید که چطور این کار را انجام دهید. ممکن است او را محدود کنید؛ ممکن است به او بگویید که هنوز و تا آخر عمر بچه است، ممکن است ترس‌های خود را به او انتقال دهید، ممکن است بر او دیکتاتوری داشته باشید، ممکن است برای نگه داشتن برخی حرمت‌ها در مورد مسائل بسیار مهم و ضروری با او صحبت نکنید ممکن است برای جلوگیری از خطا، هیچگاه به او آگاهی ندهید و با او مثل یک کودک رفتار کنید. هر چیزی ممکن است، اما سوال این است که چه رفتاری دقیقا درست است؟
آنچه یک نوجوان از شما می‌خواهد این است که شما او را ببینید و باور کنید. این است که باور کنید رشد کرده و بزرگ شده است. اینکه می‌تواند و می‌خواهد پرواز مستقل را آغاز کند. یک نوجوان از شما حس امنیت و دوستی می‌خواهد. یک نوجوان از شما پاسخ سوال‌هایش را می‌خواهد. بسیاری از والدین متاسفانه با نوجوانان خود همچنان مانند یک کودک رفتار می‌کنند و دقیقا همین رفتار دلیلی بر خشم نوجوان می‌شود. اگر می‌خواهید فرزندی سالم تربیت کنید و نوجوان شما دوست شما باشد:

نکته اول. باید « او را به رسمیت بشناسید؛ او را ببینید؛ به او اعتماد کنید و بخواهید که خود را ثابت کند تا بیشتر به او اعتماد کنید.»

نکته دوم. نوجوان از شما می‌خواهد که استقلال او را به رسمیت بشناسید و کاری که شما بهتر است انجام دهید این است که کارهایی که خود او قادر به انجام آن است را برایش انجام ندهید.

نکته سوم. کنترل کردن و کارآگاه بازی را کنار بگذارید. متاسفانه برخی از والدین با کنترل بیش از حد و با کارآگاه بازی‌های خود، نوجوانشان را تا حدی از خود می‌ترسانند که او را یک دروغگو بار می‌آورند. اجازه دهید هر چه که هست را خود او دوستانه با شما در میان بگذارد، مرز تعیین کنید و دورادور از او مراقبت کنید. همچنین، با رفتار خود به او بگویید که اگر بتواند از خود مراقبت کند، به او اعتماد کرده و آزادی بیشتری به وی می‌دهید.

نکته چهارم. به حرف‌های نوجوانتان خوب گوش دهید، شنونده باشید و شنونده بودن را به او آموزش دهید. نوجوانی دوران بحران است و اگر پدر و مادر ندانند که در این دوران چه رفتاری با فرزند خود داشته باشند احتمال اینکه نوجوانشان دچار افسردگی شود را افزایش می‌دهند. برای اینکه نوجوانتان با شما دوست شود و از لحاظ ذهنی و روانی در سلامتی و امنیت بماند تمرین کنید که به حرف‌ها و دردهای او خوب گوش دهید و او را تشویق به صحبت و فعالیت‌های جسمی کنید.

نکته پنجم. به جای نقل سناریوهای کودکانه و ترساندن نوجوانتان، به او آگاهی دهید؛ آگاهی از هر آنچه که نمی‌داند و نمی‌شناسد.

نکته ششم. پدر و مادر در هماهنگی با یکدیگر باشند. اختلافات والدین تاثیر منفی‌ای بر تربیت فرزند می‌گذارد. به‌عنوان مثال، اگر پدر خانواده مهربان رفتار کند و مادر سختگیری کند، نوجوان هم با هر کدام از آنها متناسب با خود او رفتار می‌کند، پدر و مادر اعتبار لازم و کافی خود را نزد فرزند از دست می‌دهند و فرزند آنها به راحتی به خود اجازه‌ می‌دهد که خط قرمزها و قوانین را رد کند.

نکته هفتم. عاشقی یکی از شیرین‌ترین اتفاقاتی است که در دوران نوجوانی برای بسیاری از افراد می‌افتد. عاشقی، اتفاقی بسیار حساس و تاثیرگذار بر سرنوشت فرزندتان است. بهتر است در این دوران فرزند خود را با یک مشاور کاردان آشنا کنید تا او آگاهی‌ها و راهنمایی‌های لازم را به فرزند شما منتقل کند. از آنجایی که ممکن است شما بیش از حد نگران شوید یا احساسی عمل کنید بهتر است مسئولیت تربیتی این دوران را با یک مشاور کاردان سهیم شوید.