دانیال جهانشاهی
پژوهشگر حوزه شهری
امروزه ادامه روند زندگی توسط الگوهای همیشگی زندگی کردن و پیشبرد آن براساس عملکرد نسل‌های پیشین و ادامه دادن این رویه، نتیجه‌ای جز نابودی تدریجی منابع تجدیدناپذیر و پایین آوردن سطح زندگی نسل‌های آینده را دربرندارد. در این میان، ایجاد آگاهی در جوامع بشری درجهت پایدار کردن روند توسعه در زندگی، گامی مهم و ضروری است.
ویژگی عصر ما، شهرنشینی و رشد جمعیت شهرها است و پیش‌بینی‌های سازمان ملل حاکی از آن است که تا سال 2030 بیش از 60 در صد مردم جهان در نواحی شهری زندگی می‌کنند. طبیعتا افزایش جمعیت شهرها موجب حرکت در جهت توسعه این شهرها می‌شود. نکته قابل‌توجه این است که یکی از علل رشد شهرنشینی، مهاجرت بی‌رویه به شهرها در دهه‌های اخیر بوده است. در نتیجه این روند مهاجرت و شهرنشینی، انسان‌ها در جستجوی فضاهای مناسب‌تر و راحت‌تر برای زندگی کردن هستند، لذا به علت محدودیت ظرفیت شهرها و همچنین در صورت نبود زیرساختارهای شهری، محیط شهرها تحت فشارهای گوناگون قرار می‌گیرند و بسیاری از فاکتورهای زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر منفی خود قرار می‌دهند. در نتیجه، شهرها تبدیل به اصلی‌ترین مصرف کننده منابع و همچنین اصلی‌ترین تولیدکننده ضایعات در جهان می‌شوند. در این میان، چالش بزرگ پیش رو این است که با رفتارهای غیر مسئولانه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، در محیط و فضاهای صنعتی موجود در شهرها، جهت حرکت، به سمت ایجاد سطح زندگی استاندارد و موردقبول جوامع بشری است، اما به‌علت بی‌توجهی به رعایت پایداری این توسعه یافتگی، منابع طبیعی و محیط‌زیست این جوامع دستخوش تخریب و انقراض تدریجی می‌شوند. استفاده بیش از حد منابع توسط انسان‌ها، آستانه تحمل محیط‌زیست را کاهش داده و تمدن قرن بیست‌ویکم را در آستانه بحران جدی قرار می‌دهد. توسعه یافتگی ناپایدار، منابع زمین را بیشتر و سریعتر از توانایی بازتولیدشان توسط زمین مصرف می‌کند و منابع زیستی را تخریب و گازهای گلخانه‌ای را در جو منتشر می‌سازد. لذا درجه حرارت زمین روندی افزایشی را طی کرده و موجب مخاطرات محیطی بسیاری می‌شود که نتیجه آن چیزی نیست جز کاهش ظرفیت زمین برای حفظ تمدن نسل‌های آینده.

اما راه‌حل جلوگیری از این کاهش ظرفیت زمین چیست؟ در تعریفی ساده از توسعه‌یافتگی پایدار می‌توان گفت که انسان‌های عصر ما نباید به‌گونه‌ای زندگی کنند که شرایط زندگی برای نسل‌های آینده و فرزندان خود را تحت تاثیر توسعه‌یافتگی اشتباه خود قرار دهند. امروزه باید هرچه بیشتر به سمت استفاده از الگوهای پایدار در سیستم تولید و مصرف خود برویم. در واقع باید بتوانیم مسیرهای ناپایدار را به مسیرهای پایدار در سبک زندگی خود تغییر دهیم و همان مقدار که به رفع نیازهای اساسی خود توجه می‌کنیم، به همان مقدار نیز در مورد اوضاع نامطمئن نسل‌های آینده خود نگرانی‌هایی داشته باشیم. در این مسیر، برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران، ترویج توسعه شهرها را باید به سمت و سویی راهنمایی کنند که به قیمت نابودی طبیعت و تخریب محیط‌زیست پیرامون شهرها تمام نشود.لذا با توجه به اینکه در بسیاری از موارد پیشروی به سمت توسعه پایدار، وضع قوانین جدید مانند منع انتشار کربن و ایجاد محدودیت‌های ترافیکی، باب طبع مردم و ساکنان شهرها و شاغلان صنعت نیست، لازم است برای رفع این مشکل و تسهیل انجام اقدامات در جهت رسیدن به پایداری توسعه شهرها، اقداماتی اساسی در زمینه ایجاد آگاهی‌های عمومی از ضرورت توسعه‌یافتگی پایدار و تغییر الگوهای تولید و مصرف انجام شود. در واقع وجود بسترهای فرهنگی مناسب، یکی از شروط رسیدن به توسعه پایدار است که توسط آموزش و ایجاد آگاهی در سطح جامعه فراهم می‌شود.مردم ساکن شهر باید نسبت به محیط‌زیست خود شامل آب، خاک، هوا، گیاهان، جانوران و انسان‌ها احساس مسئولیت کنند و درجهت ساختن فضای سالم و پر نشاط شهری، با نهادها و سازمان‌های مربوطه مشارکت کنند. در این میان، بعد اخلاقی به‌عنوان بعدی مهم در دستیابی به پایداری مطرح می‌شود و موجب ایجاد هنجارها و ارزش‌های مشترک در سطح جوامع نسبت به دستیابی به توسعه پایدار می‌شود.