علی باقری مدیر نشر نگیما مشکلات نشر کتاب‌های عمومی و ادبیات اعم از شعر، داستان، رمان، نقدوبررسی و... در دو رویه قابل بررسی است. نخست مساله‌ تولید و توزیع کتاب است. وهله نخست تولید عبارت ا‌ست از: تالیف و تولید فکری. آماده‌سازی اولیه، مانند: حذف موارد مساله دار، ویرایش و... و در نهایت تهیه یک نسخه از اثر برای ارائه به ارشاد برای اخذ مجوز که مرحله اخذ مجوز خود حکایت‌ها دارد. دراین مرحله است که بیشتر مخاطبان را از دست می‌دهیم مرحله تولید کتاب به تیراژ منظور و اخذ اعلام وصول برای توزیع و فروش کتاب.
مساله دیگر گرانی کاغذ (کاغذ آزاد) پیش می آید (که از معجزات دولت نهم بود از بندی ۲۰۰۰۰به ۸۰۰۰۰ تومان) و بعد از آن به تدریج گرانی لوازم و خدمات جانبی تولید کتاب مثل هر چیز دیگر هم رقم می خورد.
اما مهم‌ترین مشکل اقتصاد نشر ایران در مرحله توزیع و پخش کتاب بعد از گذشتن از هفت‌خوان تولید، مجوز و اعلام وصول و... که فاجعه بار است. چرا‌که دراین مرحله فقط ناشرانی موفقند که اولا پولدار و سرمایه دارند و ثانیا جزو باند و دار و دسته پخش‌های خاص و سراسری هستند که معمولا ناشران ضعیف و خرده‌پا را حتی اگر خیلی هم فعال باشند به دار و دسته‌شان راه نمی‌دهند. فاجعه‌بار از این جهت که کتابی که به هر نحوی و با خون جگر تولید می‌شود در پخش شکست خورده و در نهایت در انبارها خاک می خورد و آخر هم بعد از سال‌ها به خمیر شدن می‌رسد.
اما راه‌حل چیست؟ به نظر نگارنده، راه‌اندازی پخش سراسری کتاب توسط موسسه یا انجمنی که تمام ناشران فعال در آن عضو باشند و بدون تبعیض کتاب‌هاشان پخش شود. در صورت لزوم بنده می‌توانم آنالیز عملی این شبکه پخش سراسری کتاب را که از نظر هزینه خودکفا باشد ودر کنارش هم کتابخانه بزرگی خود به خود به وجود بیاید برای استفاده عمومی، تهیه و ارائه کنم. در کناراین پخش سراسری می‌توان طرح جایگزینی کتاب در سبد کالای روزانه خانواده هم ارائه دهیم مثلا با ایجاد واحدهای فروش مستقیم کتاب با تخفیف دائمی تا ۴۰درصد در همه میادین میوه و تره‌بار شهرداری و بازار روزهای سراسر مناطق تهران و شهرستان‌ها ودر واحد پخش فقط کتاب‌های ناشرانی که ساکن آن منطقه هستند ارائه شود تا کار عملی آن قابل انجام باشد.
از اینها بگذریم: از جمله کارهای خوبی که دولت‌های قبل از احمدی‌نژاد داشتند و ایشان منسوخ کرد خرید تازه‌های کتاب توسط ارشاد بعد از اخذ اعلام وصول بود که از هر کتاب چاپ شده و اعلام وصول گرفته شد 55 جلد برای ارسال به کتابخانه‌ها خریداری می‌شد که این خودش نقطه امیدی برای ناشران کم سرمایه مثل من بود که متاسفانه تا کنون
دوباره بر‌قرار نشده است.