کسبوکارهای نوین چگونه توسط مشتریان انتخاب میشوند؟
سرنوشت تازه واردهای بازار
بمانجان ندیمی
«امروز تصمیم گرفتم به جای اینکه با ماشین شخصی برم سرکار و توی ترافیکهای اتوبانها بنزین الکی بسوزونم، از اپلیکیشنی استفاده کنم که چند روز پیش با اصرار یکی از دوستام روی موبایلم نصب کرده بودم. کار کردن باهاش زیاد سخت نبود. مبدا و مقصد رو مشخص کردم و کمتر از یک دقیقه شماره موبایل و مشخصات راننده و ماشینی که قرار بود منو به مقصد برسونه، بهم اعلام شد. نکته جالب اینکه زمان انتظار برای رسیدن ماشین، ۲ دقیقه بود و جالبتر از اون هزینه سفر بود. واسم دیدن این رقم عجیب بود.
بمانجان ندیمی
«امروز تصمیم گرفتم به جای اینکه با ماشین شخصی برم سرکار و توی ترافیکهای اتوبانها بنزین الکی بسوزونم، از اپلیکیشنی استفاده کنم که چند روز پیش با اصرار یکی از دوستام روی موبایلم نصب کرده بودم. کار کردن باهاش زیاد سخت نبود. مبدا و مقصد رو مشخص کردم و کمتر از یک دقیقه شماره موبایل و مشخصات راننده و ماشینی که قرار بود منو به مقصد برسونه، بهم اعلام شد. نکته جالب اینکه زمان انتظار برای رسیدن ماشین، ۲ دقیقه بود و جالبتر از اون هزینه سفر بود. واسم دیدن این رقم عجیب بود. مگه میشه کرایه این مسیر، اینقدر باشه؟ یه نگاه به خودم انداختم، دیدم من تا دو دقیقه دیگه نمیتونم آماده بشم. آخه همیشه وقتی به تاکسی تلفنی محلمون زنگ میزدیم، حداقل ۵ دقیقه باید انتظار میکشیدیم که ماشین برسه. واسه همین کمی برای آماده شدن عجله کردم.
چون اپلیکیشن نشون میداد که اون ماشین تا چند ثانیه دیگه میرسه. داشتم از در خونه میزدم بیرون که یادم اومد پول نقد ندارم. به خودم گفتم توی مسیر از یه عابربانک پول میگیرم. اون موقع حواسم نبود که توی اتوبان عابر بانک نیست. سوار ماشین شدم. بدون اینکه راننده چیزی در مورد مقصد و راههایی که میتونه منو به مقصد برسونه، بپرسه، با کمک یه اپلیکیشن که کار GPS رو انجام میداد، راه افتاد. به راننده گفتم: «اگر توی مسیر عابر بانکی رو دیدید نگه دارید» راننده گفت «توی این مسیر که عابر بانک نیست مگر اینکه مسیر رو عوض کنیم» بلافاصله گفت اگر برای پرداخت کرایه میخواهید پول نقد بگیرید، نیازی نیست. چون میتونید از طریق همین اپلیکیشن، با استفاده از عابربانک و رمز دوم، کرایهرو پرداخت کنید. از اونجا که از همون اول از میزان کرایه تعجب کرده بودم جهت اطمینان مجددا از راننده پرسیدم کرایه تون چند میشه؟ آقای راننده هم گفت همون که بهتون اعلام شده. به راحتی تونستم با کارت بانکم، کرایه رو پرداخت کنم. به مقصد رسیدم؛ بدون اینکه ترافیک و رانندگی، خستهام کنه. به نظرم هزینهای که بابت این سفر پرداخت کرده بودم، منطقی بود. زمان انتظار و نحوه پرداخت هم خوب بود. واسه همین تصمیم گرفتم از امروز به بعد برای تردد در جاهای پرترافیک، از «اسنپ» استفاده کنم.»
این خلاصه داستانی است که شاید برای بسیاری از شما هم اتفاق افتاده باشد. استفاده از تاکسیهای اینترنتی که این روزها حکایتهای زیادی دربارهشان زبانزد خاص و عام شده است. برخی استفاده از آنها را تبلیغ میکنند و در مقابل، برخی دیگر دلیل و برهان میآورند که استفاده از اپلیکیشنهای حمل و نقل درون شهری، خطرناک است و قابل اطمینان نیست. البته در این کش و قوس، افرادی هستند که تحت تاثیر ضد تبلیغها قرار گرفته و استفاده از تاکسیهای اینترنتی را برای مدتی هم که شده کنار میگذارند. اما گروهی هم هستند که علیرغم تمام موارد منفی که درخصوص اپلیکیشنهای حمل و نقل مسافر درون شهری مطرح میشود، همچنان مشتریان وفادار استفاده از آنها محسوب میشوند. بخش بزرگی از پایتختنشینان با دو اسم «اسنپ» و «تپسی» آشنا هستند. دو اپلیکیشن تاکسی اینترنتی که در یک سال اخیر روند رو به رشدی را طی کرده و توانسته بهواسطه هزینه کمتر و خدمات بهتر اطمینان مسافران را به خود جلب کند. از این رو سهم نسبتا خوبی را از بازار بهدست آورده است.
شنیدهها حاکی از آن است که اسنپ در روز حدود ۴۰ هزار مسافر را در سطح شهر تهران جابهجا میکند و تپسی حدود ۱۰ هزار مسافر. سرویسدهی تاکسیهای اینترنتی در حالی مورد استقبال تهرانیها قرار گرفته که تاکسی تلفنیها ادعا میکنند فعالیت این دو اپلیکیشن، شرایط کسب و کار را برای آنها سخت کرده و بازارشان کساد شده است. درخصوص این ادعا یک نکته قابل تذکر است. در جامعه هنوز افرادی هستند که بهصورت سنتی عمل میکنند. یعنی ترجیح میدهند به جای استفاده از تاکسیهای اینترنتی، از تاکسیهای تلفنی استفاده کنند. بنابراین طیف سنتی بازار حمل و نقل درون شهری همچنان مشتریان ثابت خود را در بازار دارد. از نگاه دیگر، اسنپ و تپسی نهتنها اشتغال زدایی نکردهاند، بلکه اشغالزا بودهاند. اما مساله اینجاست که کارآفرینی آنها با شیوههای نوین انجام میشود و سنتیها در برابر این موضوع مقاومت دارند. برای به کرسی نشاندن حرف خود هم دلایلی میآورند که برای افراد ناآگاه، محکمهپسند است. مثلا طیف سنتی یا آژانس داران عنوان میکنند که نمیتوان به رانندگان اسنپ و تپسی اعتماد کرد چراکه رانندگان این دو اپلیکیشن، هویتشان احراز نمیشود.
این ادعا از این منظر قابل قبول نیست که مشخصات رانندگان و ماشین آنها به مسافر اعلام میشود. از سوی دیگر، هر راننده موظف است مدارک شناسایی خود را به دفاتر این دو اپلیکیشن تحویل دهد. شاید همین مقاومت طیف سنتی است که دستاندازهایی را برای کسب و کارهای نوینی همچون اسنپ و تپسی ایجاد میکند. عمر استارتآپها در بازار کسب و کار ایران زیاد نیست. از این رو نه تنها مورد حمایت واقع نمیشوند، بلکه هر روز سنگی جدید پیش پای آنها میاندازند. نمونه آخر آن هم، خبر پلمپ شدن اسنپ و تپسی بود که گفته شد به دلیل نداشتن مجوز فعالیت این اتفاق خواهد افتاد. البته پیش از آن هم شاهد واکنشهای زیادی از سوی اتحادیه آژانسداران بهعنوان طیف سنتی بازار حمل و نقل مسافر درون شهری،نسبت به فعالیتهای اسنپ و تپسی، بودهایم. فارغ از آنکه این خبر موثق بود یا شایعه، جان کلام این است که تقابل کسبوکارهای سنتی و مدرن در نهایت، بازندهای به جز انحصارگران بازار که محیط رقابتی را برای کسب و کارشان نمیخواهند، ندارد. هرچند هرگونه تغییری در کسبوکارهای دنیا در ابتدا با مقاومت گروهی همراه بوده است، اما در نهایت، این کسب و کارهای نوین هستند که شاید در مدت زمان طولانیتر، اما بالاخره جایگزین سنتیهای بازار میشوند. بنابراین بهتر است به جای مقاومت در برابر تازهواردها، کسب و کارهای قدیمی به گونهای اداره شوند که بتوانند در فضای رقابتی، فعالیتی نوآورانه داشته باشند.
ارسال نظر