نگاهی به زبان و خط اوستایی
رضا سلیمان نوری*
این نوشتار را قصد داشتم به زبان پهلوی پارتی که مهم‌ترین زبان نیمه اول عصر فارسی میانه است اختصاص دهم که دوستی که این مجموعه نوشتار را تاکنون دنبال کرده،تذکری درست را مطرح کرد.

او عنوان کرد که تاکنون من زبان‌های فارسی باستان و میانه رایج در خراسان بزرگ یا تاثیرگذار بر آن را معرفی کرده‌ام اما از زبانی مهم از این دوره که هنوز هم گویشگرانی دارد، غافل شده‌ام. سخنی که به درستی بیان می‌شد زیرا من تاکنون هیچ اشاره‌ای به زبان اوستایی نداشته‌ام.

زبانی که هر چند به مرور زمان پوست انداخته و از کهن به نو تبدیل شده اما باز هم اوستایی است و به عبارتی قدیمی‌ترین زبان هند و ایرانی رایج‌تر در حوزه فلات ایران بزرگ محسوب می‌شود. پس در این نوشتار کمی بیشتر با این زبان که آن را هم می‌توان زبان خراسان بزرگ لقب داد، آشنا می‌شویم.

قدمت زبان وخط اوستایی
زبان اوستایی یکی از زبان‌های کهن ایرانی است که سند نوشتاری از آن‌ها در دست است. سرزمین مادر و پایگاه اصلی قبائل هند و ایرانی به احتمال زیاد، خطه آسیای میانه بوده است. خط و زبان اوستایی به خط و زبانی گفته می‌شود که کتاب اوستای امروزی بدان نوشته شده است. اوستا مجموعه‌ای از آیین‌ها، باورها، اسطوره‌ها، قوانین، رویدادهای تاریخی و فرهنگی ایران بزرگ است. خط اوستایی با نسخه‌های خطی باقیمانده اوستا که اغلب در یزد و کرمان و نیز شهرهایی از هندوستان مانند گجرات، نوساری و ... نگاشته شده‌اند، شناخته می‌شود.

این خط از راست به چپ نوشته می‌شود و به باور بیشتر خط‌شناسان بر پایه خط پهلوی ساخته و پرداخته شده است. حروف اوستایی به یکدیگر نمی‌پیوندند، و هر حرف جداگانه نوشته می‌شود (همانند حروف لاتین). خط اوستایی با داشتن ۱۴ نشانه برای مصوت‌ها و ۳۷ نشانه برای حروف صامت، از نظر ثبت صامت‌ها و مصوت‌های موجود در زبان آن روزگار ایران، از دقیق‌ترین خط‌های جهان می‌باشد، و کهن‌ترین نسخه خطی‌ای که تاکنون به خط اوستایی به دست آمده است متعلق به ۷۲۳ سال پیش (۱۲۸۸ میلادی) است. یادگیری خط اوستایی یا دین دبیره بسیار ساده است زیرا تنها به خاطر سپردن نشانه‌های خط کافیست برای اینکه کسی بتواند واژگان اوستایی را بخواند، و دلیل این امر آنست که پدیدآورندگان خط اوستایی کوشش کرده‌اند تا خطی بیافرینند که به یاری آن، بدون هیچ پیچیدگی‌ بتوان اوستا را تمام و کمال و در نهایت درستی ثبت نمود و خواند. اما همواره مقوله خط و زبان دو مقوله جدا از یکدیگر هستند؛ آیا با به خاطر سپردن حروف خط اوستایی و خواندن واژگان اوستا چیزی از زبان اوستا درمی‌یابیم؟ پاسخ به این پرسش ما را وارد مقوله زبان اوستایی می‌کند.

زبان اوستایی
زبان اوستایی زبانی است که در بخش‌هایی از ایران بزرگ یعنی بخش‌های شرقی فلات ایران بدان ادبیاتی غنی پدید آمده است. این زبان هم‌ریشه و هم‌خانواده زبان فارسی باستان (زبان کتیبه‌های شاهان هخامنشی) و نیز سنسکریت (زبان کهن هندیان) می‌باشد. شباهت زبان اوستایی و سنسکریت در حدی است که این دو زبان را دو گویش از یک گروه زبانی واحد می‌دانند.

زبان اوستایی خود به دو بخش اوستایی کهن و اوستایی جدید بخش می‌شود. کهن‌ترین بخش اوستا گاهان یا گاتها نام دارد که به باور بسیاری سروده‌های خود زرتشت می‌باشد و به زبان اوستایی کهن نوشته شده است، اما به طور کلی کتاب اوستا همچون دایره‌المعارفی می‌باشد که در آن سخن از اسطوره‌ها، قوانین، رویدادهای تاریخی و فرهنگی و ... رفته است. بر اساس ویژگی‌های زبانشناختی زبان اوستایی کهن به حدود ۴۰۰۰ سال پیش بازمی‌گردد.

زبان اوستایی دارای دستوری پیچیده است و تاکنون دانشمندان نتوانسته‌اند اوستا را به درستی و بی‌شک و شبهه ترجمه نمایند، به طوری که اگر چند ترجمه گوناگون از دانشمندان مختلف را کنار یکدیگر گذاشته و مقایسه نماییم، درمی‌یابیم که حتی در برخی موارد ممکن است ترجمه‌ها یکدیگر را نقض کنند.

ویژگی‌های زبان اوستایی
دستور زبان اوستا ویژگی‌های بارز بسیاری دارد. به طور مثال نام‌ها و ضمیرها در هشت حالت گوناگون صرف می‌شوند و این هشت حالت نیز با توجه به حروفی که هر نام و ضمیر بدان ختم می‌شود، تغییر می‌یابند. همچنین نام‌ها و ضمیرها دارای سه جنس مذکر، مونث و خنثی و سه شمار مفرد، مثنی و جمع هستند.

در یکی دیگر از ویژگی‌های متمایزکننده این زبان از سایر زبان‌های هم‌عهد، حروف اضافه گاهی می‌توانند عامل باشند یعنی روی واژه پس از خود تاثیر بگذارند. همچنین فعل‌ها نیز اغلب موارد دارای پیشوندها و نیز حروف ماده‌ساز که به ریشه می‌پیوندند و شناسه‌ها می‌باشند. نکته جالب درباره این پیشوندهای افزوده شده به افعال زبان اوستایی توانایی آن‌ها در تغییر کامل معنای فعل و حتی متضادکردن آن است.
ناگفته نماند که برخی از ویژگی‌های دستوری زبان اوستایی در تعدادی از زبان‌ها و گویش‌های محلی ایران به ویژه زبان کردی سورانی هنوز باقی مانده است که خود مبحثی بسیار مهم و جذاب برای پژوهش‌های بیشتر بوده و می‌تواند بازگوکننده روابط خانوادگی ناگفته‌ای بین زبان‌های مختلف ایرانی باشد.

*کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه