Foreign Policy

مصایب بداقلیمی

مجله فارن پالیسی برای این شماره‌اش به سراغ مصایب تغییرات آب و هوایی رفته است. این شماره از آن رو اهمیت دارد که انتشار آن با برگزاری اجلاس سران گروه ۷ برابر شده بود. اجلاسی که در آن آمریکا تقریبا آب پاکی را روی دستان شرکای صنعتی خود ریخت و تلویحا اعلام کرد که آمریکا به توافق‌نامه پاریس پایبند نخواهد بود. این مجله به همین منظور در ۴ مطلب موضوع تغییرات آب و هوایی را بررسی کرده و از عواقب عمل نکردن به توافق پاریس گفته است. این مجله به قلم لورا هیتون می‌نویسد: اگر طرحی برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی وجود داشت تاکنون جنگ داخلی در سومالی هم پایان پذیرفته بود. سومالی را با دو ویژگی می‌شناسند: ابتدا خشکسالی یا کم‌آبی، دیگری حضور گروه‌های تندرو مانند الشباب که زیر مجموعه گروه تروریستی القاعده است. سومالی کشوری است که گاهی دمای آن از ۱۱۰ درجه فارنهایت هم بالاتر می‌رود. این کشور مدام درگیر جنگ و خونریزی است.

خشکسالی‌های پیاپی هم امان مردم این کشور را بریده است. مردم این کشور برای ادامه زندگی به دام‌های خود نیازمندند. بیشتر مردم این کشور بز و شتر نگهداری می‌کنند اما زمانی که بارندگی وجود ندارد مهمترین مصیبت برای مردم سومالی پدید می‌آید و آنها شاهد تلف شدن دام‌های خود هستند. بسیاری از کارشناسان از جمله مورای واتسون بر این باورند که اگر یک طرح و برنامه مناسبی وجود داشت تا در برابر خشکسالی‌های این کشور چاره اندیشیده شود، بسیاری از مشکلات بعدی از جمله تلف شدن دام‌ها پدید نمی‌آمد. همچنین خشکسالی‌های مختلف موجب شده است که مردم در این کشور برای به دست آوردن آذوقه به جان هم بیفتند. عبدالله احمد کرانی که مدیریت پارک ملی سومالی را هم بر عهده دارد می‌گوید: در این کشور اگر از مردم تعداد خشکسالی‌ها را بپرسید، آنها به شما نام جنگ‌ها را خواهند گفت.

National Review

حفظ بقای یانکی‌ها

مجله نشنال ریویو پرونده این هفته خود را به یک مطلب علمی اختصاص داده است. این مجله برای این پرونده در صفحات داخلی عنوان تجارب غیرطبیعی داده است و از دانشمندی به نام کلارنس سی.لیتل نام می‌برد که دانش‌آموخته هاروارد بوده و در طول زندگی خود برای دو دوره نیز رئیس دانشگاه مین و میشیگان بوده است که در مجامع علمی آمریکا از او به عنوان اصلاح‌گر نژادی هم یاد می‌شود. برخی او را به عنوان برنامه‌ریز برای والدین هم اسم برده‌اند. تخصص اصلی او در بیودموگرافی و زیست جامعه‌شناسی است. برخی صحبت‌های او تاکنون بسیار جنجالی بوده و حتی در برخی موارد، بسیاری از تحقیقات را زیر سوال می‌برد. مثلا او در جایی گفته بود هنوز هیچ ارتباطی بین سیگار کشیدن و بیماری دیده نشده است. حتی با این نوع سخنان انستیتو سرطان ملی بدون وی نامی شناخته شده نیست.

او به همراه مارگرت سانگر به عنوان یکی از چهره‌های کاریزماتیک برنامه عمومی برای والدین بودند. برخی می‌گویند موسسه‌ای که وی در آن کار می‌کرد ریشه‌های نژادپرستی داشته. این دو دانشمند معتقد بودند که باید «سهم یانکی‌ها» در جامعه ایالات متحده حفظ شود. سانگر و لیتل بر این باور بودند که آمریکا باید نژاد خالص سفید بومی خود را حفظ کند. آنها می‌گفتند در این ترکیب جمعیتی نباید سهم سفیدهای کاتولیک کم شود. البته او هر چقدر به پایان عمر خود نزدیک می‌شد بیشتر از این حفظ یانکی‌ها ناامید می‌شد. حتی زمانی که متوجه شد ریشه برخی از این سفید‌پوست‌ها به سیا‌هان باز می‌گردد او بیش از پیش ناامید شده بود. در عصر پیشرفت‌گرایی که کنترل موالید در دستور کار قرار گرفته بود لیتل به شدت دنبال آن بود که والدین سفید را به‌عنوان یک نژاد خالص محافظت کند و از آنها می‌خواست تا زاد و ولد داشته باشند تا ترکیب جمعیتی آمریکا دگرگون نشود.

The Economist

بازاندیشی برای زندان

اکونومیست برای این هفته دو جلد و دو سرمقاله متفاوت دارد. یکی از این سرمقاله‌ها مربوط به مسائل زیست محیطی و اقیانوس‌هاست و دیگری در مورد زندان‌های آمریکا. در سرمقاله‌ای که مربوط به زندان‌های آمریکا است وضعیت زندان‌های این کشور مورد بررسی قرار گرفته است. این مجله با عنوان «بازاندیشی برای زندان» از زندان‌های آمریکا به شدت انتقاد کرده است و آن را تنبیهی غیرمفید برای افراد شریر معرفی می‌کند. این مجله به نقل از بریتانیایی‌ها گفته است که زندان راهی هزینه‌زا برای بدتر شدن افراد بد و شریر است. از نظر اکونومیست زندان تبدیل به دانشگاهی برای افراد بد شده است. اکونومیست پیشنهاد داده است باید مراتب تنبیهی را عوض کرد و به جای زندان فرستادن افراد، مجازات‌های جایگزین در دستور قرار بگیرد. باراک اوباما در دوران ریاست‌جمهوری‌اش سعی کرد در این زمینه اقداماتی انجام دهد. او قصد داشت تا از تعداد افراد زندانی در این کشور بکاهد.

اریک هولدر، دادستان کل او از دادستان‌های زیر دست خود خواسته بود که در پرونده‌های غیرمواد مخدری به دنبال حداکثر مجازات افراد نباشند. همین اصلاح موجب شد تا از تعداد افراد زندانی به مقدار قابل توجهی کاسته شود. گفته می‌شود با این اصلاحیه ۱۰ درصد از تعداد افراد زندان‌های فدرال کاسته شد. این در حالی است که جف سشنز، دادستان کل دونالد ترامپ این اصلاحیه را پاره کرد و به دادستان‌ها اجازه داد تا حداکثر مجازات را برای افراد خاطی در نظر بگیرند. او به بهانه مبارزه با خرده‌فروشان مواد مخدر دستور دادستان قبلی آمریکا را لغو کرد و خواستار سخت‌ترین مجازات‌ها برای افراد شد. اکونومیست می‌نویسد: زندان یک ابزار اساسی برای امن نگه داشتن جامعه است. دیگر یک دزد نباید در خانه را بشکند و وارد خانه شود. یک زورگیر نباید تو را تنها به دام بیندازد و اموال تو را بدزدد. افراد خطرناک جای‌شان در زندان است اما برای هر جرمی نباید زندان را در اولویت قرار داد.

Time

زیر سایه کرملین

مجله تایم برای روز ۲۹ ماه مه طرحی از کرملین را کشیده است که بر روی کاخ سفید سوار شده است. اشاره طرح این مجله به رسوایی‌های اخیر تیم ترامپ باز می‌گردد که با روس‌ها از پیش تا پس از انتخابات ارتباط داشته‌اند. این مجله بدون اینکه برای این شماره خود تیتری بزند با یک طرح گویا نشان داده است که موضوع اصلی این پرونده، پرونده روس‌گیت است. این مجله می‌نویسد: رفتار ترامپ به‌گونه‌ای است که واشنگتن را مجبور کرده است تا بین شیوه‌های بد و بدتر یکی را انتخاب کنند. این مجله در توصیف این روزهای کاخ سفید می‌نویسد: این روزها کارکنان کاخ سفید و مشاوران ارشد ترامپ، زمانی که او سخنرانی می‌کند به یکدیگر نگاه می‌کنند و گاه مجبورند نگاه‌هایشان را از یکدیگر بدزدند. آنها ساکن و مغموم مجبورند به یکدیگر نگاهی گذرا بیندازند و حتی جرات ندارند افکارشان را به زبان بیاورند. آنها از گوش‌های شنوا و چشم‌های بینای پرزیدنت که زیر نظرشان گرفته ترس دارند.

به‌رغم اینکه دیوارهای بال غربی کاخ سفید (بخش اداری) ضخیم است و حتی اگر صدای تلویزیون در اتاق بغلی هم بلند باشد باز صدایی از درون آن به بیرون درز نمی‌کند اما مشاوران ارشد ترامپ ترس از این دارند که باز صدای افکارشان به بیرون نشت پیدا کند، برای همین ترجیح می‌دهند بلند بلند فکر نکنند. ترامپ و کاخ سفید به شدت زیر فشار پرونده روسیه قرار دارند. به تازگی پای داماد وی نیز به میان کشیده شده است. برای همین ترامپ قصد دارد فضای دیکتاتوری کاخ سفید را آرام نگه دارد. با وجود این بسیاری از کسانی که برای ترامپ کار می‌کنند از طرح‌های وی نگران هستند. به‌عنوان مثال زمانی که ترامپ در حال سخنرانی بود، تلویزیون در حال نشان دادن اخباری بود که در آن می‌گفت رئیس‌جمهوری آمریکا اطلاعات حساسی را درباره داعش در دیدار با لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در اختیار روس‌ها قرار داده است.

The Week

رنج منچستر

مجله ویک مطلب اصلی این شماره خود را به حمله تروریستی در منچستر اختصاص داده است. حمله‌ای که در پی آن ۲۲ نفر که عمدتا نوجوان بودند کشته شدند. این مجله برای این تراژدی تیتر «رنج منچستر» را انتخاب کرده است. این مجله در این باره می‌نویسد: پس از اینکه یک عامل انتحاری با منفجر کردن خود موجب کشته شدن ۲۲ نفر و زخمی شدن ۶۰ نفر شد، در بریتانیا حالت فوق‌العاده اعلام شد. بمب‌گذار، ۲۲ ساله و لیبیایی‌تبار و نامش نیز سلمان عبیدی بود. او در کنسرتی که در منچستر آره‌نا برگزار شد با منفجر کردن خود ترس و وحشت را به دل این شهر آورد. در روزی که آریانا گرانده، خواننده محبوب نوجوان‌های انگلیسی زبان کنسرت داشت، عبیدی در لحظات آخر کنسرت دست به عمل انتحاری زد. این انفجار موجب شد ترس و وحشت در دل هزاران نوجوانی که در کنسرت حضور داشتند حاکم شود و برخی از مجروحیت‌های این حادثه ناشی از زیر دست و پا قرار گرفتن برخی افراد کم‌توان‌تر بوده است.

گزارش شده است در ساعات ابتدایی کنسرت، والدین نوجوانان برای پیدا کردن فرزندان‌شان در نزدیکی سالن ازدحام کرده بودند. برخی از آنها در ساعات اولیه نتوانسته بودند اجساد نوجوان‌شان را پیدا کنند. یکی از ناظران می‌گوید: یک کرد خانه به دوش که در نزدیکی کنسرت حضور داشت اجساد یکی از نوجوانان را بغل کرده و به پلیس حاضر در محل تحویل داد. یک روز پس از حادثه نیز هزاران نفر از مردم منچستر به نشانه همبستگی با خانواده‌های کشته‌شدگان در خیابان‌ها حضور پیدا کردند و برخی از مردم نیز در بیمارستان‌ها صف‌های طولانی تشکیل داده بودند تا خون اهدا کنند. همچنین مردم ۱۱ هزار پوند پول جمع کردند تا برای پزشکانی که در آن محل مشغول مداوا بودند آب و غذا تهیه کنند. سوفی گیلبرت، گزارش‌نویس آتلانتیک فردای عملیات تروریستی نوشت: هر کشتار تروریستی بی‌رحمانه است اما این حمله منحصرا بزدلانه و بسیار ظالمانه بوده است.

India Today

دنیای «شی»

مجله ایندیا تودی در این شماره به سراغ رقیب منطقه‌ای خود چین رفته است. سال‌های متمادی است که چین و هندوستان به شکل نه چندان آشکار در حال رقابت با یکدیگر هستند. در این شماره این مجله هندی با تیتر «امپراتوری جهانی چین» جاه‌طلبی‌های اقتصادی پرجمعیت‌ترین کشور دنیا را بررسی کرده است. این مجله می‌نویسد: چین با رهبر بلندپرواز خود به دنبال یک نظم جدی اقتصادی است اما هند نیز باید دست از انفعال بردارد و مانع نفوذ چین در اقتصاد جهانی شود. این مجله در مورد جاه‌طلبی‌های بی‌پایان چین به رهبری «شی جینگ پینگ» می‌نویسد: خط کشی راه‌آهن در آفریقا، کسب جواز و حفر معادن در سراسر دنیا، از آمریکای لاتین تا افغانستان و احداث سد از آرژانتین تا میانمار، ساخت بنادر در حساس‌ترین نقاط اقیانوس هند، اینها تنها نمونه‌ای از فعالیت‌های چینی‌ها در سراسر دنیا است. در این میان باید این سوال را مطرح کرد که هدف چین از این اقدامات چیست؟

از نظر روانشناختی باید گفت چین به دنبال ایجاد هژمونی خود است. دیر یا زود نیز سایر کشورها مجبور هستند خود را با شرایط چین وقف دهند. شایام ساران، یکی از وزرای خارجه سابق هندوستان می‌گوید: چین به دنبال نفوذ در پروژه‌های منطقه‌ای و جهانی است، زیرا این کشور می‌داند از این طریق می‌تواند تسلط خود را بر دیگر کشورها تحمیل کند. او ادامه می‌دهد: به‌زودی بسیاری از کشورها متوجه می‌شوند که چین آنها را در باب مسائل مختلف خفه خواهد کرد یا اینکه هژمونی خود را در سطح جهان نشان خواهد داد. چینی‌ها در سیاست خارجی به دنبال جلب توجه هستند تا همگان آنها را با انگشت نشان دهند؛ زیرا نخست: آنها انقلاب صادر نمی‌کنند، دوم: آنها فقر را صادر نمی‌کنند و سوم: چینی‌ها شما را دست نمی‌اندازند. این سخنانی است که در اواخر دهه ۱۹۹۰ نیز در سیاست خارجی چین نمود پیدا کرده بود اما در دوران «شی» پیدا کردن نقش موثر جهانی اولویت بیشتری دارد.

دکه مطبوعات

دکه مطبوعات

دکه مطبوعات

دکه مطبوعات

دکه مطبوعات

دکه مطبوعات