تاثیر نوع زبان در رفتار سازمانی
آیا من متقلبم؟
مترجم: مریم رضایی آیا بین تقلب کردن و فرد متقلب بودن فرقی وجود دارد؟ آیا تقلب را میتوان بهعنوان یک رفتار اخلاقی در سازمان توجیه کرد؟ یک تحقیق جامع دانشگاهی نشان میدهد، این فرق وجود دارد و شما با استفاده از علم زبانشناسی میتوانید رفتارهای اخلاقی را کنترل کنید و از بروز تخلف در شرکتها جلوگیری کنید و به همین دلیل دیگر نیازی به اعمال قانون و مقررات در این زمینه ندارید. کریستوفر بریان از دپارتمان روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا، گابریله آدامز، کارشناس رفتار سازمانی از مدرسه کسبوکار لندن و بنویت مونین از دانشگاه استنفورد، در مورد اثرات زبان بر رفتار تحقیق جامعی انجام دادهاند.
مترجم: مریم رضایی آیا بین تقلب کردن و فرد متقلب بودن فرقی وجود دارد؟ آیا تقلب را میتوان بهعنوان یک رفتار اخلاقی در سازمان توجیه کرد؟ یک تحقیق جامع دانشگاهی نشان میدهد، این فرق وجود دارد و شما با استفاده از علم زبانشناسی میتوانید رفتارهای اخلاقی را کنترل کنید و از بروز تخلف در شرکتها جلوگیری کنید و به همین دلیل دیگر نیازی به اعمال قانون و مقررات در این زمینه ندارید.
کریستوفر بریان از دپارتمان روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا، گابریله آدامز، کارشناس رفتار سازمانی از مدرسه کسبوکار لندن و بنویت مونین از دانشگاه استنفورد، در مورد اثرات زبان بر رفتار تحقیق جامعی انجام دادهاند. این سه نفر بهطور خاص فرآیندهای تصمیمگیری اخلاقی را بررسی کردهاند. بررسی این محققان نشان میدهد افرادی که درگیر یک رفتار غیراخلاقی میشوند، اغلب اقدامات خود را به شیوهای توجیه میکنند تا وجههای اخلاقی را از خود به نمایش بگذارند و در عین حال از نتیجه رفتار غیراخلاقی خود نیز لذت میبرند. این افراد نمیخواهند به هیچ وجه بد به نظر برسند؛ بنابراین خود را از تصمیماتی که در مورد اخلاقی بودن آنها شبهه وجود دارد، دور میکنند. مثلا فردی که ادعای خسارت بالایی از بیمه میکند، با گفتن اینکه سالها بدون دریافت خسارتی حق بیمه پرداخته، وجدان خود را آسوده میکند. اما چه میشود اگر بتوان اقدامات ساده و ارزانقیمتی برای بازداشتن افراد از عدم تطابق بین اقدامات و وجههای که دارند، انجام داد؟
محققان نام برده این تئوری را آزمایش کردند که نوع استفاده از زبان میتواند افراد را در اتخاذ تصمیمات غیراخلاقی سست کند. آنها برای رسیدن به این نتیجه چند آزمایش با تمرکز بر امر تقلب انجام دادند. در یکی از آزمایشها، قرار شد شرکتکنندگان به عددی از یک تا ده فکر کنند. اگر آن عدد زوج بود، ۵ دلار جایزه میگرفتند و اگر فرد بود، دست خالی میماندند. در آزمایش دیگر که به صورت آنلاین صورت گرفت، قرار شد شرکتکنندگان شیر یا خط بیندازند و هر بار که روی شیر بیاید، جایزه بگیرند. بنابراین در هر دو آزمایش جای تقلب زیادی وجود داشت.
در این آزمایشها، شرکتکنندگان به دو گروه تقسیم شدند و با جملاتی که بین دو گروه کمی با هم فرق داشتند، دستورالعملهایی به آنها داده شد. نوع اول دستورالعملها تقلب کردن را به هویت افراد متصل میکرد و طوری بود که اثبات میکرد شیوه خاصی از رفتار از آنها فرد متقلبی میسازد. جملات مورد استفاده عبارت بود از: «علاقهمندیم بدانیم چند فرد متقلب داریم»، «تعداد افراد متقلب تقریبا مشخص میشود» و «لطفا فرد متقلبی نباشید.»
نوع دیگر دستورالعملها بهصورت غیرشخصی تقلب کردن را نوعی رفتار تلقی کرده و در آن از عبارات اینچنینی استفاده شد: «علاقهمندیم بدانیم چقدر تقلب صورت میگیرد»، «میزان تقلب کردن تقریبا مشخص میشود» و «لطفا تقلب نکنید.»
نتایج این آزمایشها نشان داد نسبت دادن تقلب به افراد با گفتن جمله «لطفا فرد متقلبی نباشید» مانع تقلب کردن شد. در حالی که رویکردی که غیرشخصیتر بود، بهرغم درخواست مستقیم از افراد برای عدم ارتکاب تقلب، باعث شد تقلب رخ دهد.
در نتیجه، این تحقیق بهصورت بالقوه اثرات مهمی برای سیاستگذاری دارد و نشان میدهد یک تغییر ساده در ساختار جملات چگونه میتواند رفتار افراد را به یک مسیر اجتماعی مثبت هدایت کند. یعنی استفاده از زبان به شیوه شخصیشده در محدود کردن رفتار نامطلوب بسیار کارآمدتر است.
اما قبل از اینکه به سوی تغییر جملات و دستورالعملهای نصبشده بربوردهای شرکتتان بشتابید، این تحقیق هشداری را هم برای شما دارد. در استفاده از زبانی که رفتار را به هویت افراد متصل میکند، ریسکهایی هم وجود دارد. در این راستا سه محقق این تحقیق عنوان کردهاند: چون بهکار بردن اینگونه کلمات نشانه این است که تقلب ناشی از هویت افراد است، اثر آن بر فردی که در معرض چنین رفتاری قرار دارد و در هر صورت تقلب میکند، مشخص نیست. چنین فردی «متقلب بودن» را جزئی از هویت خود میداند و ممکن است در آینده بیشتر دست به این کار بزند. به عبارت دیگر، در مورد برخی افراد بازی کردن با زبان ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد و او را بیشتر به تکرار رفتاری که قرار بود از آن منع شود، تشویق کند. بنابراین، به این سرعت قوانین و مقررات موجود را لغو نکنید!
ارسال نظر