کنکوری به درازای یک عمر
یاسر میرزایی دبیر گروه اندیشه «خسته نباشید.» این را به جوان‌هایی می‌گویم که امروز و فردا و پس‌فردا سر جلسه‌ای می‌نشینند که به گمان خیلی‌ها سرنوشتشان را تعیین می‌کند. پس از آنکه خستگیتان در رفت، اگر حوصله کردید، ادامه این متن را بخوانید. در جامعه ما تقریبا پذیرفته شده است، که کنکور چیز بدی است. حاصل این پذیرش همگانی، البته چندان خوشایند نیست؛ قدیم‌ترها در زندگی هر فرد تنها یک روز کنکور وجود داشت و امروز، این روز کنکور به تمام زندگی بین ۸ تا ۳۰ سالگی هر ایرانی سرایت کرده است. کسانی که به دنبال حل مساله از مسیر توزیع فشار در طول زمان بودند، عملا بدون کم کردن از فشار کنکور، آن را به کل طول تحصیل پیش‌دانشگاهی و پسادانشگاهی هر فرد تزریق کرده‌اند. دانش‌آموز ۸ ساله ما تا دانشجوی بیست و چندساله، همگی مشتری آزمون‌های آمادگی کنکور هستند. چرا کلیدهای پیشنهادی، قفل کنکور را باز نمی‌کند؟ جای پاسخ مفصل نیست، اما گوشزد کردن یک اصل تحقیقی می‌‌تواند ذهن‌ها را روشن کند: برای حل هر مساله‌ای اول باید علت‌ها و معلول‌های مساله را مشخص کرد. درباره کنکور باید از خود پرسید: قرار بود این آزمون در نظام آموزشی ما چه کند؟ و فورا ادامه داد: قرار بود نظام آموزشی ما چه کند؟ و کمی فراتر رفت: نظام آموزشی، خود درون چه نظام بزرگتری قرار دارد و آن نظام بزرگتر چه اهدافی دارد و چطور کار می‌کند؟ این‌ پرسش‌ها اگر به دقت پرسیده شود، تازه می‌تواند علت‌ها و معلول‌ها را مشخص کند. پای‌بندی به خرد می‌گوید لطفا تا این مساله را نفهمیده‌اید، دست به ساختار کنکور نزنید