تلاشهای عجولانه برای یافتن یک شهریار جدید؛ جاهطلبی یا چاهطلبی؟
معمای دایی دوم!
گروه ورزش: تاریخ فوتبال ایران هرگز فراموش نخواهد کرد که در آخرین ماههای حضور علی دایی در تیم ملی، انتقادهای بسیار زیادی متوجه او بود. این اعتراضها به ویژه در مرحله نهایی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان به اوج رسید.
وقتی دایی در بازی با مکزیک نمایشی ضعیف و دور از انتظار ارائه داد، موج خروشان انتقادها از تهران به آلمان رسید و باعث شد برانکو او را برای بازی با پرتغال روی نیمکت بنشاند. آن روزها در غیاب فیسبوک و اینستاگرام و وایبر و تلگرام، هجمه کمنظیر و خردکننده علیه دایی به وسیله انبوه پیامکهای طنز و هجو دنبال میشد.
گروه ورزش: تاریخ فوتبال ایران هرگز فراموش نخواهد کرد که در آخرین ماههای حضور علی دایی در تیم ملی، انتقادهای بسیار زیادی متوجه او بود. این اعتراضها به ویژه در مرحله نهایی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان به اوج رسید.
وقتی دایی در بازی با مکزیک نمایشی ضعیف و دور از انتظار ارائه داد، موج خروشان انتقادها از تهران به آلمان رسید و باعث شد برانکو او را برای بازی با پرتغال روی نیمکت بنشاند. آن روزها در غیاب فیسبوک و اینستاگرام و وایبر و تلگرام، هجمه کمنظیر و خردکننده علیه دایی به وسیله انبوه پیامکهای طنز و هجو دنبال میشد. آقای گل فوتبال ملی جهان پس از گذراندن آن روزهای سخت، بدون خداحافظی از تیم ملی رفت. او مثل بیشتر مواقعی که دچار یک بحران بزرگ میشود، ماهها سکوت کرد و برای آخرین فصل دوران بازیگریاش، سایپا را برگزید. جالب اینجاست که در آن زمان علی دایی به اشغال فضای ناحق در تیم ملی متهم میشد و خیلیها میگفتند او تبدیل به سدی برای استعدادهای جوان شده است. حتی از قول رضا عنایتی نقل کردند: «جنازه من هم به مکزیک گل میزد.» هرچند بعدها دیدیم جای خالی دایی پر نمیشود. حفره ناشی از بازنشستگی دایی از تیم ملی آنقدر آزاردهنده بوده که در این سالها هرکس کمی در خط حمله درخشیده، او را با شهریار مقایسه کردهاند؛ قیاسهایی حساسیتبرانگیز که همیشه حاشیههایی را هم به همراه آورده است.
دایی وارداتی!
شاید اولین نفری که بعد از بازنشستگی دایی با او مقایسه شد، رضا قوچاننژاد بود؛ گنج نابرده رنج فوتبال ایران که با تیزبینی کیروش کشف شد. گوچی استارت درخشانی در تیم ملی داشت و به سرعت شروع به افزایش تعداد گلهایش کرد تا آنجا که خیلیها گفتند اگر رضا با همین رویه جلو برود، به رکورد دایی خواهد رسید. وقتی قوچاننژاد گل صعود تیم ملی کشورمان به جام جهانی را زد، این زمزمهها پررنگتر شدند، اما مرور زمان نشان داد او به این راحتیها نمیتواند تبدیل به دایی دوم شود. گوچی که از سنی نسبتا بالا (۲۵ سالگی) به تیم ملی ایران پیوست، کمکم با افت آمار گلزنی مواجه شد و با ظهور نسل جدید مهاجمان ایرانی، حتی جایگاه ثابتش در تیم ملی را هم از دست داد. شاید یکی از بزرگترین موانع در مسیر تکامل رضا این باشد که او وضعیت جالبی در بازیهای باشگاهی ندارد و در چارلتون کمتر فرصت بازی به او میرسد. قوچاننژاد در حال حاضر ۲۳ بازی ملی و ۱۳ گل زده دارد.
سردار در انتظار
نفر بعدی سردار آزمون بود؛ ستاره جوان و خوشاستیل فوتبال ایران که کارش را در تیمهای پایه سپاهان شروع کرد و خیلی زود به اروپا رسید. او روی زمین خوشتکنیک است و در آسمان هم از مهارت قابلتوجهی برای سرزنی بهرهمند است. همین مسائل، در کنار شروع درخشان او در تیم ملی باعث شده سردار هم با شهریار مقایسه شود؛ هرچند برای روشن شدن نتیجه و کیفیت این قیاس باید حالا حالاها انتظار کشید. دایی که معمولا کمتر در مورد مقایسه دیگران با خودش اظهارنظر میکند، در این مورد مدعی شده بود باید صبور بود و از قضاوتهای شتابزده خودداری کرد. یکی از امتیازات بزرگ سردار، جوانی اوست؛ استعدادی که حالا در ۲۱ سالگی بهطور کامل در تیم ملی جا افتاده است. آزمون که فعلا در لیگ روسیه توپ میزند، در حال حاضر ۱۳ بار برای تیم ملی به میدان رفته و ۸ گل به ثمر رسانده است.
هیجان یک استعداد
بر خلاف رضا قوچاننژاد و سردار آزمون که نسبتی با دو باشگاه بزرگ پایتخت نداشتند، مهدی طارمی در پرسپولیس ظهور کرد. همین مساله باعث شد او بیش از دیگران توی چشم باشد، مصاحبه کند و مورد توجه قرار بگیرد. طارمی فقط یک سالونیم است که در سطح اول فوتبال ایران مطرح شده، اما آنقدر رسانهها سراغش رفتهاند که حالا از هدفش در مورد شکستن رکورد گلهای ملی علی دایی را صراحتا عنوان میکند. سخنان طارمی آنقدر برای اهالی فوتبال عجیب بود که خیلی از آنها به آن واکنش نشان دادند. فرشاد پیوس قویا ادعا کرده مهاجم پرسپولیس در مورد مقایسه خودش با دایی دچار افراط و اشتباه شده است. در مجموع فشارها علیه طارمی تا آنجا اوج گرفت که او ناچار شد به تصحیح ادعاهایش بپردازد. طارمی جوان در جدیدترین مصاحبهاش گفته مقابل دایی تعظیم میکند و دست پیوس را میبوسد. مهدی ۲۳ ساله فعلا ۷ بازی ملی انجام داده و ۵ گل زده است!
عجله نکنید
داستان ما شاید تا حدودی شبیه قصه آرژانتینیها شده باشد که تا قبل از ظهور لیونل مسی، سالها دنبال مارادونای دوم بودند و خیلی از مهاجمان جوان و مستعد را زیر فشار مقایسه با دندیگو سوزاندند. در این میان شاید وظیفه اهالی رسانه و منتقدان در ایران آن باشد که از مقایسه عجولانه ستارههای جوان با دایی بپرهیزند و به آنها استرس یا توهم بیمورد ندهند. مورد خود بازیکنان هم واضح است که باید حدشان را بدانند و گام به گام جلو بروند. رویا داشتن خوب است، اما جاهطلبی گاهی ممکن است بدجوری آدم را زمین بزند!
ارسال نظر